- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
آنچه در ادامه می آید گفتگویی با حجت الإسلام و المسلمین محمد صابر جعفری است پیرامون عوامل زمینه ساز انحراف در عرصه مهدویت.در بحث مهدویت، شاهد بروز انحرافاتی بودهایم؛ این انحرافات، انگیزهها، عوامل و ریشههایی دارد که هر کدام باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد.
در بحث انحرافات جدیدی که در حوزه مهدویت بوجود آمده و یا در گذشته به وقوع پیوسته است، باید کار کارشناسی عمیقی صورت بگیرد و به هیچ عنوان پرونده این مباحث نباید بسته شود؛ زیرا اثرات مخرب این اتفاقات ممکن است در آینده به شکل دیگری به جامعه اسلامی و مکتب مهدوی و انتظار آسیب برساند، پس نباید پرونده این انحرافات را پس از دستگیری و دادگاه عوامل ظاهری آن بسته شود و باید همه این عوامل در جایگاه علمی به جامعه عرضه شود.
علائم محوری، بجای شرایط محوری
نخستین عامل، علائم محوری، بجای شرایط محوری است؛ افرادی، به جای این که شرایط ظهور و قیام که تحقق آنها ظهور را در پی دارد، را دنبال و برای تحقق آن تلاش کنند، صرفاً به دنبال نشانهها باشند، درست مثل کسانی که به جای دقت در برهانهای حضرت موسی، به دنبال معجزه او بودند و در نتیجه با گوساله سامری هم از دین بیرون رفتند؛ در حقیقت، علائم محوران و دل در گرو نشانه دادگان، به جای بصیرت و تحلیل امور و شرایط، فقط مترصد نشانههایند و تضمینی هم بر عدم انحراف و یا گرفتار نشدن دوباره به مکر شیطان و ایادی سامری گونهاش، نیست چنان که وقتی شخصی از امام صادق علیه السلام در باره صیحه آسمانی میپرسد، ایشان از صیحه و ندای دیگری از شیطان، پس از این صیحه نیز سخن میگوید؛ البته امام درمان این مسأله را تفقه در دین و بصیرت دانسته و راهکار نجات را مراجعه به فقیهان بیان میدارد و میفرماید: «یعرفه الذین کانوا یروون حدیثنا و یقولون إنه یکون قبل أن یکون و یعلمون أنهم هم المحقّون الصادقون».
آنچه در روایات ما، مورد تأکید فراوان واقع شده، مسأله معرفت و شناخت به امام و یا معرفت به امر ولایت الهی است که در روایات، مساوی با فرج شمرده شده و طبق روایت، کسی که چنین است، نزدیک بودن یا دوری ظهور به او هیچ ضرری نمیزند و این یعنی شناختی که انسان را به امام گره میزند.
این مساله یعنی این که فرد دریابد منتظر کیست و منتظر چه امری است، مبادا با ظهور امام زمان(عج)، خود در صف مقابل ایشان قرار گیرد؛ همچنین روایات، بر یاران تأکید میکند و میگوید: ظهور مترتب بر تکمیل کادر اصلی امام است:« لو کملت العده»، کسانی که علاوه بر بصیرت و شجاعت و شهادت طلبی، از غربالهای مختلف گذشته باشند تا مبادا، چون برخی مجاهدان صدر اسلام برای منافع و شهوات، از امام فاصله گیرند، کسانی که در غربالها و امتحانهای مختلف، چنان آزموده شدهاند که حاکمان و مدیران امام عصر(عج) در جهان قرار گیرند، نه صرفاً شهیدان والامقامی که دقیقه نود، بیایند و به سعادت برسند، چرا که قرار است بمانند و حاکمان جهان گردند .
تا جامعه با دین مأنوس نباشد، پذیرای امامی که میخواهد دین را قائم کند، نخواهد بود، لذا منتظران واقعی به تعبیر امام سجاد علیه السلام کسانی هستند که در پنهان و آشکارا، افراد را به دین خدا فرا میخوانند:«الدعاه الی دین الله سراً و جهراً».
نگاه جامع نداشتن به امور و به یک روایت
دومین عامل ایجاد زمینههای انحراف در مساله مهدویت ،نگاه جامع نداشتن به امور و به یک روایت است . مراجعه قطعی به یک مطلب و عدم مراجعه به سایر منابع از مشخصههای این آسیب است، مثلاً وقتی روایاتی را دیدند که میگوید: امام عالم را پر از عدل و داد می کند چنان که از ظلم و چور پر شده است، بدون نگاه جامع به دین و تحلیل درست از روایت، تمام آیات و روایاتی را که بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید کرده و مبارزه با ظلم و جور را فرمان میدهد، مورد غفلت قرار داده و در مقابل بدیها و ظلم و جور سر خم کرده، سکوت نموده و یا به آن دامن میزنند، نگاه غیر جامع یعنی این که چون در روایتی، کلمه روح الله است، بدون مراجعه به روایات مشابه و معنای کلمه، بدون استدلال و بدون توجه به این که منظور از این کلمه، رحمت خداست، آن را نام امام راحل رحمه الله علیه توهم میکنند.
بسنده کردن به منابع غیر اصلی
عدم مراجعه به منابع اصلی و بسنده نمودن به شنیدهها و یا منابع غیر اصلی ، از دیگر آسیبهای این حوزه است . وقتی کسی بدون نظر کارشناسی و تشخیص روایات صحیح از سقیم، هر آنچه که دیده یا شنیده است و یا در کتابی مطالعه کرده است، را معتبر معرفی کند و به آن میپردازد این مشکل میتواند موجب انحراف در مساله مهدویت شود؛ زیرا با توجه به حساسیتهای موجود در این بحث به هیچ وجه نباید بر روایات و منابع غیر متقن تکیه کرد.
تحمیل علاقهها و فهم خود بر روایات و عدم پذیرش بیطرفانه دلالت روایات
چهارمین عامل انحراف در مساله مهدویت ، تحمیل علاقهها و فهم خود بر روایات و عدم پذیرش بیطرفانه دلالت روایات است . تکیه بر این مسأله افراد را به بیراهه میبرد و یکی از علامتهای تسلیم نبودن در مقابل دین است؛ یعنی کسانی به جای این که پیام دین را بپذیرند، خواسته و میل خود را بر روایات تحمیل میکنند؛ روایتی که در وصف شیعیان است و میگوید: آنان نه برای اموال و نسبتها، بلکه برای خدا همدیگر را دوست دارند و یا برای خدا دشمنی میورزند، هیچ اشارهای به آخرالزمان ندارد، اما عدهای بر او آخر الزمان را اضافه میکنند؛ یا در توصیف سید خراسانی حتی در روایات ضعیف و غیر قابل اعتنا، خلل و جراحت در دست مطرح نیست، اما برخی کلمه «خال» که در روایات آمده را بی هیچ پشتوانه روایی، به خلل و نقص، معنا میکنند.
فهم اشتباه از آرزوی اتصال انقلاب به ظهور
پنجمین عامل انحراف در مساله مهدویت، فهم اشتباه از آرزوی اتصال انقلاب به ظهور است . برداشت غلط این است که افرادی آرزوی اتصال انقلاب به ظهور و این دعا که انشاء الله، انقلاب اسلامی به ظهور متصل گردد و یا این سخن که انشاء الله بتوانیم پرچم انقلاب را به دست صاحب اصلی آن دهیم را محقق دانسته و پنداشتهاند که حتماً چنین خواهد شد؛ در حالی که سنت الهی این است که اگر پیامبر اکرم(ص) را نیز برای غنایم مانند جنگ احد رها کنیم، ایشان تا مرز شهادت پیش خواهد رفت و دندان مقدس او شکسته خواهد شد، اگر ما نیز به دنبال غنیمتها و دنیاطلبیهای خویش بتازیم و از انقلاب و اهدافش غافل شویم، انقلاب به شکست خواهد انجامید و قرنها اسلام نمیتواند سر بلند کند.
تعجیل و شتابزدگی
ششمین عامل، توهم این مطلب که علاوه بر اتصال انقلاب اسلامی به ظهور، فاصله این اتفاق به مقدار عمر انسان است، در حالی که هیچ دلیلی بر این موضوع وجود ندارد .
توهم لزوم وجود شخصیتها و نقش آفرینان ظهور
هفتمین عامل انحراف، مربوط به افرادی است که پنداشته اند چون از انقلاب تا ظهور، عمر یک انسان است، پس نتیجه این می شود که لابد شخصیتهای مثبت و منفی ظهور، بایستی هم اکنون موجود باشند.
شخصیت زدگی
شخصیت زدگی ، یکی از عوامل ایجاد انحراف در مساله مهدویت است . در قبل به علت بینظیر بودن شخصیت حضرت امام راحل، برخی تصور میکردند ایشان سید خراسانی است و خراسان یعنی ایران و یا هم اکنون، چون مقام معظم رهبری، شخصیت بینظیری است پس لابد او سید خراسانی است یا چون آقایهاشمی رفسنجانی در اوج محبوبیت بود و سردار سازندگی، پس او فرمانده حضرت مهدی(عج) است و شعیب بن صالح، چون آقای احمدی نژاد، رییس جمهور اسلامی ایران، شعارهای انقلاب را زنده کرد و رای بالایی را به خود اختصاص داد و در بین مردم به محبوبیت دست یافت، پس او شعیب است؛ غافل از آن که امام عظیم الشأن ما با تمام حسرتی که بر دلها ماند، عمر محدودی داشت و با قلبی مطمئن رحلت نمود: با آمدن مقام معظم رهبری و مدیریت دلسوزانه و آگاهانه ایشان، هر چند انسان آرزو میکند که ای کاش سید خراسانی باشد و پیک ظهور، اما نه ما از آجال با خبریم و نه از ظهور امام زمان.
درباره شخصیتهای دیگر نیز هر کسی دورهای دارد و زمانی دوران ریاست و مسئولیت او به سر میرسد؛ گرچه همه ما آرزو میکنیم که انشاء الله همه بتوانند بار امانت الهی و مسئولیت سنگین انقلاب را، با سلامت به ساحل برسانند، اما انسان، انسان است و امتحانها فراوان؛ کم نبودند افرادی را که در امتحانهای مختلف از انقلاب، امام و رهبری و مردم جداشده و خوراک تبلیغاتی و جاده صاف کن رادیوها و شبکههای مختلف تبلیغاتی و عداوت نظام سلطه قرار گرفتند و پنجه به روی نظام و انقلاب و مردم کشیدند .
مبهمگویی و سخنان دو پهلوی برخی گویندگان و نویسندگان و صاحبان تریبون و رسانه
مبهم گویی و سخنان دوپلهوی صاحبان رسانه و تریبون به عنوان یکی از عوامل انحراف در مساله انتظار و مهدویت، به شمار می آید. افرادی که به هر دلیلی، چون بهرهای از رسانه شنیداری ، دیداری یا مکتوب و … دارند، بدون توجه به پیامدهای سخنان خود، بی مهابا میتازند و بدون توجه به نادرستی تعیین وقت، به گونهای سخن میگویند که گویی یا از زمان ظهور آگاهند و یا بدون توجه به دروغ بودن ارتباط ویژه و باب و رابط بودن در دوران غیبت طولانی مدت امام زمان(عج)، به گونهای مشی میکنند که گویی رابطهای ویژه با امام عصر(عج) دارند و یا رابطان ویژهای را میشناسند و با آنان دم خورند. این مطلب باعث میشود مردم، دچار آسیب توقیت و تطبیق و بعد بیاعتقادی و بیایمانی گردند.
شتابزدگی و عجولانه قضاوت کردن
دهمین عامل زمینه ساز انحراف ، شتابزدگی و عجولانه قضاوت کردن است . افرادی با کمترین اتفاق، ظهور را توهم میکنند، درست مانند کسانی که پس از پایان دولتهایی که در ستیز با شیعه و مکتب اهل بیت(ع) بودند و با روی کار آمدن دولت شیعی صفویه و برداشته شدن تنگاهای گذشته ( بدون این که بخواهیم درباره این دوران قضاوتی کنیم) آن را دولت ظهور نامیدند و پنداشتند تمام علائم محقق شده و یقیناً این دولت به دولت کریمه امام، ملحق است؛ یا آنانی که جنگ جهانی دوم را به خاطر درگیر شدن بخش اعظم جهان، ظهور را توهم می کردند و یا امروزه با دیدن بیداریهای اسلامی رو به گسترش و یا اعتراضات مردمان کشورهای اروپایی، بدون توجه به گردنههای فراوان پیش روی ملتها، عجولانه، فرار رسیدن ظهور را نتیجه میگیرند.
انفعالی برخورد کردن در مقابل توقیتها و علامتسازی غربیها
برخورد انفعالی در مقابل توقیتها و علامت سازی غربیها ، یازدهمین آسیب در عرصه مهدویت است . چون نظام سلطه با دروغ پردازیهای خود با استفاده از ابزارهای مختلف، هر از چند گاهی را به عنوان پایان تاریخ و یا ظهور منجی، مطرح می کند، چنان که سال ۱۹۹۴، ۱۹۹۹، ۲۰۰۰، ۲۰۰۴،۲۰۰۷، ۲۰۱۰ ، ۲۰۱۲ و سالهای دیگر را تعیین نمودهاند؛ وقتی که نظام سلطه به علامت سازی رو میآورد برخی برای آن که از آنان عقب نمانند، منفعلانه از کار آن تقلید میکنند.
* عدم تشخیص مسائل حاشیهای از اصلی
دوازدهمین عامل زمینه ساز انحراف در بحث مهدویت، عدم تشخیص مسائل حاشیهای از اصلی است . شکی نیست که ما صرفاً یک روایت معتبر درباره سید خراسانی داریم و آن هم مطرح مینماید که سید خراسانی امام را یاری میکند، در مقابل، روایات معتبر فراوانی داریم که بر جایگاه فقها و عالمان تأکید کرده و آنان را راهنمایان و حجت ولی خدا در دوران غیبت و منجیان مردمان از چنگال ابلیس مطرح میکند.
این فقیه است که در دوران غیبت، بر مردم ولایت دارد. این مطلب بسیار مهمتر از سید خراسانی است؛ لذا چه مقام معظم رهبری سید خراسانی باشد و یا نباشد جایگاه یاری و سنگربانی او از دین و مکتب اهل بیت(ع)، مشخص و وظیفه جامعه در پیروی از او معلوم است، لذا طرح این موضوع (سید خراسانی بودن یا نبودن)، مسألهای حاشیهای است که هیچ نتیجهای در بر ندارد.
سطحی نگری
سیزدهمین عامل ، سطحی نگری عده ای از افراد در این مساله است . چون همه آرزو میکنند ظهور نزدیکتر گردد، آیا لزوماً « ظهور بسیار نزدیک است» و همین امروز و فرداست؟ آیا چون آقای احمدی نژاد در لبنان مورد استقبال بینظیر قرار گرفتهاند، پس لزوماً آنها پی بردهاند که او شعیب است و ما نباید از لبنانیها عقب بمانیم؟
وی در پایان گفت: البته برخی انگیزهها و عوامل نیز ممکن است سیاسی ، امنیتی و اطلاعاتی باشد که در اینجا مراکز امنیتی باید پاسخگو باشند و نتایح حاصله را با حفظ نکات امنیتی و البته نه وسواسانه و محتاطانه، در اختیار مراکز علمی قرار دهند تا مورد بررسی و تحلیلی همه جانبه با راهکارهای علمی و اعتقادی قرار گیرد، به هر حال توقع از مراکز علمی و پژوهشی، بررسی عالمانه و منصفانه این موضوع است تا از تکرار مجدد این مطلب و فریفتگی کاذب مجدد جامعه، پیشگیری شود.
منبع: المهدیون