- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
میرزا عبدالوهاب (نشاط) اصفهانى (متوفاى ۱۲۴۴ ه. . ق) ملقب به معتمد الدوله از غزل سرایان موفق و مشهور نیمه اول سده سیزدهم هجرى است. وى به سال ۱۱۷۵ ه. . ق در اصفهان به دنیا آمد و دوران کودکى و نوجوانى و جوانى را در زادگاه خود به سر برد و در همان جا علوم متداول زمانه خود را آموخت و در آستانه میانْ سالى در حالى که ۴۳ سال داشت (۱۲۱۸ ه. . ق) رهسپار تهران شد و به خاطر قابلیّت بالاى او در نگاشتن احکام و فرامین و منشآت به دربار فتحعلى شاه قاجار راه یافت و با سمت منشى گرى مشغول به کار شد و به لقب معتمدالدوله نایل آمد، و پس از آن سرپرستى دیوان رسایل را برعهده گرفت و تا پایان عمر در همین سمَت باقى ماند.
نشاط از محرمان و مقرّبان شاه قاجار بود و او را در سفرها همراهى مى کرد، حتى یک بار در رأس هیأتى از طرف فتحعلى شاه به پاریس رفت و پیام دربار را به اطلاع ناپلئون اول رسانید۱.
نشاط در امر سخنورى، چیره دست بود و از هنر خوشنویسى نیز بهره وافر داشت و از خُلق و خوى ممتازى هم برخوردار بود، و با آن که از دربار حقوق کافى مى گرفت به خاطر بخشندگى هایى که داشت غالباً وامدار بود۲.
وى با آن که در سرودن انواع شعر توانایى داشت ولى در قالب غزل بیشتر درخشید و اگر از او جز این غزل بر جاى نمى ماند، براى زنده ماندن نام و یاد او کافى بود:
غزل
طاعت از دست نیاید، گنهى باید کرد *** در دل دوست به هر حیله رهى باید کرد
منظر دیده، قدمگاه گدایان شده است *** کاخ دل، در خورِ اورنگ شهى باید کرد …
روشنان فلکى را اثرى در ما نیست *** حذر از گردش چشم سیهى باید کرد!
شب که خورشید جهانتاب نهان از نظرست *** قطعِ این مرحله با نور مَهى باید کرد …
نه همین صف زده مژگان سیه باید داشت *** به صف دلشدگان هم، نگهى باید کرد …
گر مجاور نتوان بود به میخانه (نشاط)! *** سجده از دور به هر صبحگهى باید کرد۳
نشاط سرانجام در آستانه ۶۹ سالگى و به سال ۱۲۴۴ ه. . ق به خاطر ابتلاى به بیمارى سِل درگذشت۴.
ازوست:
قصیده
بزم غیب از شمع ذاتش چون منوّر داشتند *** پرده داران صفاتش، پرده بر در داشتند
خواست برنا محرمان پیدا شود حسن ازل *** محرمانش، صد ره از اوّل نهان تر داشتند
شاهدان غیب را دادند اَطوار۵ ظهور *** روى شان پس در ظهور خویش مُضمَر۶ داشتند
خامه اظهار چون بر لوح امکان نقش بست *** از نخستین صورت نورى مصوّر داشتند
گاه خواندندش محمّد، گاه گفتندش علىّ *** گه به عقل اولین او را مُعبّر۷ داشتند
نفس کُل کز سایه اش طبع هَیولى پایه یافت *** مُقتَبس۸ از نور آن فرخندهْ جوهر داشتند
و اندر آن نور آن چه در نقصان و پستى یافتند *** عرش نامیدند و، زان کرسى فروتر داشتند
وز کفِ دودِ هیولى، از پسِ بگداختن *** چرخ اخضر۹ بر فراز ارض اَغبَر۱۰ داشتند
با زلال عشق، پس آن جمله را آمیختند *** و آن گه از وى طینت آدم مُخَمَّر۱۱ داشتند
بوالبشر۱۲ را بر بشر گر برترى دادند، لیک *** پایه خَیرِ البشر۱۳، برتر ز برتر داشتند
ذات او واجب نشاید گفت و ممکن هم از آنک *** از وجوبش کمتر، از امکان فزون تر داشتند
گه دم عیسى ز فیضش، روح پرور یافتند *** گاه دست موسى از نورش، منوّر داشتند
جودى از بحر سخایش شامل آمد نوح را *** کشتى اش را کوهِ جودى۱۴ جاى لنگر۱۵ داشتند
قهرِ مهرآمیز او را مظهرى جستند باز *** آذر از نمرود و ابراهیم ز آزر داشتند
بر جمالش پرده بستند از جمال یوسفى *** پرده عصمت، زلیخا را ز رخ برداشتند
وز جلال او، چو مرآت وجودش عکس یافت *** تخت او را عرضه بر تخت سکندر داشتند
ز اختلاف روزن آمد تابش یک آفتاب *** سایه را از هر طرف بر شکل دیگر داشتند …
چون در انسان عالم معنى و صورت را نهان *** زِ امتزاج۱۶ خاک و آب و باد و آذر داشتند
در ظهور احمدى، ختم نبوّت خواستند *** سلطنت را، ختم بر شاه مظفّر۱۷ داشتند …
بى قضاى او، قدَر را کى مقرّر یافتند؟! *** بى رضاى او، قضا را کى مقدّر داشتند۱۸؟! …
در سال ۱۳۶۲ چاپ دوم دیوان نشاط اصفهانى با عنوان گنجینه به کوشش دکترحسین نخعى و همت انتشارات شرق چاپ و منتشر شد و مورد عنایت اهل ادب قرار گرفت۱۹.
نشاط از هواخواهان نهضت بازگشت ادبى بوده، مسئولیت انجمنى را در اصفهان برعهده داشته که هفته اى یک بار تشکیل جلسه مى داده و نشاط بر پیروى از سبک متقدمین پاى مى فشرده است۲۰. وى به زبان عربى و ترکى نیز شعر مى سروده و اشعار ملمّع او دلنشین و نمکین است۲۱.
پی نوشت:
۱ . دویست سخنور، ص ۴۲۹ . ۴۳۰٫
۲ . همان، ص ۴۳۰٫
۳ . کلیات دیوان نشاط اصفهانى، انتشارات محمودى، بى جا، بى تا، ص ۸۶٫
۴ . دویست سخنور، ص ۴۳۰٫
۵ . اَطوار: طورها، دَورها.
۶ . مُعبَّر: تعبیر شده.
۷ . مُضمَر: پنهان، مخفى، مُستتر.
۸ . مُقتَبَس: منوّر، نورانى.
۹ . چرخ اخضر: آسمان سبز رنگ.
۱۰ . ارضِ اَغبر: زمینِ غبار آلوده.
۱۱ . بوالبشر: مخفف ابوالبشر، از القاب حضرت آدم(علیه السلام).
۱۲ . مُخمَّر: تخمیر شده، خمیر شده، مخلوط.
۱۳ . خیرُالبشر: یکى از القاب رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله).
۱۴ . کوهِ جودى: نام کوهى که کشتى حضرت نوح(علیه السلام) بر آن فرود آمد.
۱۵ . جاى لنگر: لنگرگاه.
۱۶ . اِمتزاج: مخلوط کردن، درهم آمیختن.
۱۷ . شاه مظفّر: نشاط اصفهانى این قصیده را به نام فتحعلى شاه قاجار به پایان برده و از او به عنوان شاه مظفّر یاد کرده است.
۱۸ . کلیات دیوان نشاط اصفهانى، ص ۸ . ۱۱٫
۱۹ . گنجینه دیوان نشاط اصفهانى، به تصحیح دکتر حسین نخعى، انتشارات شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۲٫
۲۰ . همان، ص ۱۸ . ۱۹٫
۲۱ . همان، ص ۲۱٫
توضیح: گنجینه نشاط داراى پنج دُرج است. دُرج نخست: شامل دیباچه هایى بر دیوان فتحعلى شاه و فتحعلى خان صبا و خطبه ها و وقف نامه ها و عقد نامه ها. دُرج دوم: شامل مدیحه ها، قباله ها، قصیده ها و قطعه ها. دُرج سوم: شامل نامه ها و فرمان هاى سلطنتى. دُرج چهارم: شامل نامه هایى که نشاط به شاه قاجار و شاه زادگان نگاشته، و نامه بى نقطه اى نیز در آن موجود است که براى فتحعلى شاه نوشته است. دُرج پنجم: شامل اشعار و قطعات ادبى و حکایت هاى اخلاقى. گنجینه، به کوشش دکتر حسین نخعى، ص ۱۵٫
منبع: سیری در قلمروی شعر نبوی