- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
نعمان بن حارث فهری گفت: پروردگارا! اگر آنچه محمد درباره علی می گوید از جانب تو و برحقّ است؛ پس از جانب آسمان برسر ما باران سنگ ببار، یا به عذابی دردناک ما را گرفتار کن»؛ هنوز به مرکب خود نرسیده بود که ناگهان سنگی از آسمان فرود آمد و برسر او اصابت کرد و در دم به هلاکت رسید.
قرآن در سوره معارج (هفتادمین سوره قرآن) در سه آیه آغاز آن، به ماجرای عذاب فوری اعتراض کننده به ماجرای غدیر و رهبریت حضرت علی(علیه السلام) اشاره کرده و می فرماید:سَألَ سائِل بِعَذابٍ واقعٍ. لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِع. مِنَ اللّهِ ذِی الْمعارِج؛ تقاضا کننده ای درخواست عذابی(برای خود) کرد که واقع شد. این عذاب مخصوص کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع کند. از سوی خداوندی است که ذی المعارج است. (فرشتگانش برآسمانها صعود می کنند» (سوره معارج، آیات ۳ ـ ۱)
برپیشانی بلند تاریخ همواره یک سری حقایق زیبا و ماندگاری می درخشد که مرور زمان هرگز توان انکار آن را ندارد.
از جمله این حقایق؛ سفارش ها و گفته های رسول خدا درباره امام علی(ع) است و آیات نخستین سوره معارج؛ گواه زنده یکی از آن حقایق است که در این مختصر با رویداد آن آشنا خواهید شد.
مقام منیع و فضایل امام علی از دیرباز مورد حسادت کینه توزان و زیاده خواهان و جاه طلبان و حسد پیشه گان قرار گرفته است و آنان با انکار حق آن مظلوم، خیال می کردند توان جلوگیری از تابش نور حقایق را نیز دارند.
شأن نزول
مرحوم طبرسی از حسین بن محمد روایت کرده که: از سفیان بن عیینه سؤال کردم، آیه فوق درباره چه کسی نازل شده است؟ (۱)
او جواب داد: از چیزی سؤال کردی که پیش از تو کسی این سؤال را از من نپرسیده است. امام صادق از پدرانش ـ علیهم السلام ـ مرا خبر داد که چون رسول خدا روز غدیر خم دست أمیر المؤمنین را گرفت و بلند کرد، در حضور مردم فرمود: «هرکس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست». آن حضرت را آشکارا به امامت منصوب کرد و در قبائل عرب نیز این خبر منتشر شد.
نعمان بن حارث فهری نزد پیامبر آمد و عرض کرد: ای محمد! ما را امر نمودی به گفتن: «لا إله إلاّ اللّه، مُحَمَّد رَسُولُ اللّه» ما قبول کردیم و گردن نهادیم، سپس امر کردی در پنج وقت نماز بگزاریم، پذیرفتیم، امر به زکاه، حج، روزه و سایر واجبات کردی، اطاعت نمودیم. به اینها راضی نشدی تا این که پسر عموی خود ـ علی ـ را به امامت و وصایت منصوب داشتی. آیا این کار را از طرف خود انجام دادی یا خدا به تو دستور داد چنین کنی؟
رسول خدا در پاسخ او فرمود: سوگند به آن خدایی که جز او خدایی نیست؛ من به امر و فرمان پروردگار علی را منصوب نمودم و این دستور از ناحیه خدا است..
نعمان بن حارث فهری روی برتافت و گفت: أللَّهُمَّ إنْ کانَ هذا مِنَ الْحَقِّ فَأمْطِرْ عَلَینا حِجارهً مِنَ السَّماءِ أوِ ائْتِنا بِعَذابٍ ألیمٍ؛پروردگارا! اگر آنچه محمد درباره علی می گوید از جانب تو و برحقّ است؛ پس از جانب آسمان برسر ما باران سنگ ببار، یا به عذابی دردناک ما را گرفتار کن». (۲)
نعمان بن حارث فهری هنوز به مرکب خود نرسیده بود که ناگهان سنگی از آسمان فرود آمد و برسر او اصابت کرد و در دم به هلاکت رسید. (۳)
جالب است بدانید که مرحوم علاّمه امینی در کتاب «الغدیر» شأن نزول این آیه شریفه را از ۳۰ نفر از علمای معروف اهل سنّت ـ با ذکر مدرک و عین عبارت آنها ـ نقل می کند که مقصود از آیه شریفه همان نعمان بن حارث فهری است.
نتیجه
از این رویداد مهم تاریخی روشن می شود که مقام امامت امام علی از زمان پیامبر برای همگان معلوم بوده است و انکار آن همچون انکار خورشید است.
در این که آیا امکان دارد فردی کافر و کینه توز مانند نعمان بن حارث فهری چیزی را از خداوند بخواهد و به آن برسد؟
در پاسخ باید گفت: نعمان نابودی و هلاکت خود را از خدا خواست و خدای تعالی فرمود: «لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِع؛ هیچ فردی نمی تواند عذابی را که این کافر درخواست کرده است از او دفع کند». او بخشش و رستگاری از خدا طلب نکرد، بلکه عذاب خواست و خداوند علاوه بر این که او را تحقیر کرد؛ عذاب هم نمود.
آری نعمان بن حارث؛ ظالمانه منکر حق امام شد و از قبول امامت روی برتافت و در نهایت؛ خود در آتشِ ستمِ برامام بسوخت. و این داستان نیز نشانه ای بود از نشانه های حقانیت علی(ع) است..
پی نوشت:
۱- مجمعالبیان، ج۱۰، ص ۳۵۲
۲- مجمعالبیان، ج۱۰، ص ۳۲۵
۳- الغدیر، ج۱، ص ۲۳۹ تا ۲۴۶