- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
از دیدگاه مذاهب وادیان، عقیده به ظهور حضرت مهدی علیه السلام، یک مسأله ای کاملاً فطری وطبیعی است که با سرشت آدمی آمیخته شده، وعمری به درازای عمر آفرینش انسان دارد.
برای اثبات این مطلب، نیاز چندانی به دلیل وبرهان نیست وهمین قدر کافی است که بدانیم با همه اختلافاتی که در میان ملّتها واُمّتها در طرز فکر، آداب ورسوم، عقاید وآراء وتمایلات وخواسته های باطنی آنها وجود دارد، عشق وعلاقه به صلح وعدالت وزندگی مسالمت آمیز، مطلوب کلیه جوامع بشری وخواست طبیعی همه انسانهاست.
این که ما می بینیم همه انسان ها در همه زمانها می جوشند ومی خروشند وبه دنبال روزی بهتر وزندگی مرفّه تر می گردند ودر انتظار تحقّق پیروزی نهایی بسر می برند وبا دیدن ظلم وستم فریاد برمی آورند وبر ضدّ جبّاران وطاغوت های زمان طغیان می نمایند وفریادرسی را به یاری می طلبند، خود دلیل قاطعی بر ریشه دار بودن این تمایل باطنی وخواست درونی وفطری بودن مسأله «مهدویّت» است.
زیرا فطرت، همان الهام ودرک درونی وخواست طبیعی وتمایل باطنی انسان است که نیاز به دلیل ندارد وهر انسانی بدون دلیل وبرهان آن را می پذیرد وبه آن ایمان دارد.
به عنوان مثال: وجود تشنگی وگرسنگی در نهاد آدمی، یک امر فطری وطبیعی است ونیاز به دلیل ندارد، پس اگر تشنه می شویم واحساس گرسنگی می کنیم وعلاقه به آب وغذا داریم، دلیل بر آن است که آب وغذایی وجود دارد که دستگاه آفرینش، تشنگی وگرسنگی ومیل به آن را در وجود بشر قرار داده است.
از اینجا به آسانی می توان نتیجه گرفت که اگر انسان ها در انتظار ظهور یک مصلح بزرگ جهانی بسر می برند وشبانه روز انتظارش را می کشند که بیاید وجهان را پر از عدل وداد کند وریشه ظلم وستم را از بیخ وبن برکند، دلیل بر آن است که چنان نقطه اوجی در تکامل جامعه انسانی امکان پذیر، وعشق وعلاقه به ظهور آن یگانه ولیّ مطلق خداوند در درون جان یکایک افراد بشر نهفته است.
به راستی اگر صلح وعدالت، آرامش وامنیّت وصفا فطری بشر نبود، آیا زورمداران وتجاوز گران وسلطه جویان می توانستند مقاصد شوم خود را زیر پوشش عدل وصلح وهمزیستی مسالمت آمیز به مردم عرضه کنند، وبه ظلم وباطل، لباس حقّ وعدل بپوشانند وبا اسمهای تو خالی مردمان را فریب دهند وعدّه ای را به استضعاف بکشند وبر آنها فرمان روایی کنند؟!
آیا خود این موضوع دلیل بر این مطلب نیست که چون فطرت بشر، حقّ وعدل را می خواهد واز ظلم وباطل نفرت دارد، اینان به این گونه مسائل متوسّل می شوند؟!!
آری خواننده عزیز!
«… انتظار فرج واعتقاد به «مهدی موعود» یا «واپسین منجی»، یک اشتیاق ومیل باطنی است. اسلام وادیان دیگر نیز با وعده ظهور «رهاننده بزرگ»، این خواسته وشوق درونی را بی پاسخ نگذاشته است. واین خواسته نیز مانند دیگر خواسته ها در شرایط گوناگون کم وزیاد وشدّت وضعف پیدا می کند.
آشفتگی اوضاع، نا امنی حاصل از آن وفشار وتبعیض وستم در جامعه، عقیده به «منجی بزرگ» را تشدید می نماید، آن چنان که این شوق دیرین وانتظار، در لحظات فشار واختناق، ضعف وتنگدستی، تبدیل به التهاب سوزان ونیاز شدید می شود، واین شرایط، خرمن اشتیاق توده ها را برای ظهور «واپسین منجی» ومهدی موعود علیه السلام شعله ور می سازد».[۱]
آری! حقیقت مهدویّت در واقع منتهی شدن سیر جوامع بشری به سوی جامعه واحد، سعادت عمومی، تعاون وهمکاری، امنیّت ورفاه همگانی، حکومت حقّ وعدل، نجات مستضعفان، نابودی مستکبران، پیروزی جنود «الله» بر جنود «شیطان» وخلافت مؤمنان وشایستگان به رهبری موعود پیامبران وادیان است، واین همان چیزی است که مطلوب هر فطرت پاک وخواست طبیعی هر انسان سالم ووجدان بیدار است.
کدام انسان با شرف وبا فضیلتی است که با ظلم وستم موافق باشد؟ وکدام انسان عاقل وآزاد اندیش سالمی است که از طاغوت وطاغوتچه ها ورژیم های ضدّ مردمی حمایت کند؟ وکدام انسان با وجدان ومنصفی است که با دیدن ظلم وستم های بی حدّ ومرز وتقسیم ملّتهای جهان به غالب ومغلوب، ظالم ومظلوم، سلطه گر وسلطه پذیر وپیشرفته وعقب مانده، ساکت وآرام بنشیند وفریاد بر نیاورد وناله سر ندهد ووجدان خود را راضی نگه دارد وبا فطرت انسانی خویش به نبرد بر نخیزد وهمه آن مظاهر نفرت انگیز را وجداناً قبول داشته باشد؟!!
سرانجام قیام جهانی مهدی علیه السلام به وقوع خواهد پیوست، ووعده خداوند تحقّق خواهد یافت، وعالم انسانیّت از فسادها وتباهی ها ونابسامانی ها خلاص خواهد گردید. وعاقبت، بشریّت نجات پیدا خواهد کرد، وطرفداران ظلم وستم شکست خواهند خورد، وبلندگو هایشان خاموش خواهد شد، وقلم های نویسندگان شان درهم خواهد شکست.
پی نوشت:
[۱] . او خواهد آمد، ص ۴۷.
منبع: مرکز الدراسات التخصصیه فی الامام المهدی ( برگرفته از: کتاب ظهور حضرت مهدی علیه السلام از دیدگاه اسلام ومذاهب وملل جهان)