- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حق، از نام های خدا و از صفات او و به معنی درست و واقع و کامل و عدل و به معنی قرآن و اسلام و ملک و مال و شایسته و واجب و لازم و ثابت و راست و نقیض باطل و استواری و بهره و نصیب و مرگ است. همچنین به معنی ایجاد کننده چیزی است به اقتضای حکمت یا چیزی است که به اقتضای حکمت ایجاد شده است یا اعتقاد به واقعیت و حقیقت امر و یا قول و فعلی است که بر حسب آن چه واجب است، در وقتی که واجب است و به اندازه ای که واجب است صادر شود. این کلمه در اصل لغت مصدر است به معنی در جای خود قرار گرفتن و مطابقت و موافقت (مفردات، راغب، ۱۲۵؛ قاموس، فیروزآبادی، ۴۲۹؛ مجمع البحرین، طریحی، ۳۹۳) .
احادیثی به طرق معتبر شیعی و سنی روایت شده که رسول الله (صلی الله علیه و آله) در مناسبت های مختلف فرموده است: علی (علیه السلام) و اصحاب او بر حقند و حق با علی است و هر جا علی باشد حق نیز آن جا است که در همه آنها حق را به معانی مذکور در فوق می توان تعبیر نمود. این احادیث دلائل ولایت و تقدم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر سایر صحابه و اسناد شایستگی بیشتر او برای خلافت از دیگران است. چند نمونه آنها ذیلا نقل می شود:
۱) محمد بن عیسی ترمذی در جامع صحیح (۲/۲۹۸) به اسناد خود از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت کرده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: «رحم الله علیا. اللهم أدر الحق معه حیث دار» یعنی : خدای رحمت کند علی را. خدایا حق را با علی بگردان آن جا که او می گردد. این حدیث را حاکم نیشابوری نیز در المستدرک علی الصحیحین، ۳/۱۲۴) و فخر رازی در تفسیر کبیر (به نقل از فضائل الخمسه من الصحاح السته، فیروز آبادی، ۲/۱۰۸) روایت کرده اند. فخر رازی گفته است: به استناد این حدیث هر کس علی را امام و پیشوای دین خود قرار دهد به دستاویز محکمی (عروه الوثقی) چنگ زده است؛
۲) نیشابوری در المستدرک (۳/۱۱۹) به سند خویش از عمره دختر عبدالرحمن چنین روایت کرده است: وقتی علی (علیه السلام) عازم بصره گردید برای تودیع به خانه ام سلمه همسر رسول الله (صلی الله علیه و آله) رفت. ام سلمه او را گفت:
«سر فی حفظ الله و فی کنفه فو الله انک لعلی الحق و الحق معک. و لولا انی اکره أن أعصی الله و رسوله فانا امرنا أن نفر فی بیوتنا لسرت معک. و لکن والله لارسلن معک من هو افضل عندی و اعز علی نفسی، ابنی»
یعنی: برو در حفظ و پناه الهی. قسم به خدای که تو بر حقی و حق با تو است. اگر نبود که نمی خواهم خدای و رسول او را نافرمانی کنم زیرا رسول الله (صلی الله علیه و آله) به ما امر کرده است در خانه خود بمانیم از آمدن با تو درنگ نمی کردم. لیکن کسی را با تو خواهم فرستاد که به خدا سوگند از جانم بهتر و عزیزتر است. او پسر من است. حاکم این حدیث و حدیث قبلی را صحیح دانسته است؛
۳) خطیب بغدادی در تاریخ بغداد (۱۴/۳۲۱)، به سند خود از ابوثابت مولای ابوذر چنین آورده است: روزی به خانه ام سلمه رفتم. دیدم می گرید و از علی (علیه السلام) یاد می کند و می گوید: از رسول الله (صلی الله علیه و آله) چنین شنیدم که «علی مع الحق و الحق مع علی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض یوم القیامه» یعنی: علی با حق است و حق با علی است. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض (کوثر) در روز قیامت بر من وارد شوند؛
۴) ابوالحسن نورالدین الهیثمی در مجمع الزوائد و منبع الفوائد (۷/۲۳۵)، به سند خویش از محمد بن ابراهیم تیمی چنین روایت کرده است: چون معاویه در سفر حج به مدینه آمد مردم به سلام او رفتند. سعد بن ابی وقاص از آن جمله بود. معاویه چون او را دید گفت: این است آن که ما را در حقمان علیه باطل غیر ما یاری نکرد (سعد در جنگ صفین بی طرف بود) سعد سکوت کرد و چیزی نگفت. معاویه گفت: چرا حرفی نمی زنی؟ گفت: فتنه و ظلمتی برانگیخته شده بود و من به حکم خدای به شترم گفتم: «اخ اخ» و او را تا رفع فتنه بر جای خواباندم. مردی گفت: من کتاب خدای را از اول تا آخر خوانده ام در آن «اخ اخ» ندیده ام. سعد گفت: این سخن که گفتم از آن است که از رسول الله (صلی الله علیه و آله) شنیدم: «علی مع الحق او الحق مع علی حیث کان» علی با حق است یا حق با علی است هر جا باشد. گفت: چه کسی این حدیث را شنیده است؟ سعد گفت: رسول الله (صلی الله علیه و آله) این سخن را در خانه ام سلمه فرمود. معاویه کسی را به خانه ام سلمه فرستاد و در این باره پرسش نمود. ام سلمه گفت: به تحقیق که این سخن را رسول الله (صلی الله علیه و آله) در خانه من فرمود. آن مرد به سعد گفت: هرگز مانند این ساعت نزد من لئیم جلوه نکرده ای! سعد گفت: چرا؟ گفت: اگر چنین سخنی را من از رسول الله (صلی الله علیه و آله) شنیده بودم تا دم مرگ خادم علی باقی می ماندم؛
۵) هیثمی در جای دیگر از آن کتاب (۹/۱۳۴) به روایت طبرانی از ام سلمه آورده است که می گفت: کان علی علیه السلام علی الحق. من اتبعه اتبع الحق و من ترکه ترک الحق. عهد معهود قبل یومه هذا» یعنی: علی علیه السلام بر حق بود. هر که از او پیروی کند از حق پیروی کرده و هر که او را ترک گوید حق را ترک گفته است. این پیمانی است که قبل از امروز او (جنگ جمل) بسته شده است؛
۶) همچنین در مجمع الزوائد (۷/۲۳۴) به روایت ابویعلی و سعید بن منصور از ابوسعید خدری آمده است که:
«کنا عند بیت النبی صلی اله علیه و سلم فی نفر من المهاجرین و الانصار… (الی ان قال) و مر علی بن ابی طالب علیه السلام: فقال: الحق مع ذا. الحق مع ذا»
یعنی: نزد خانه رسول الله (صلی الله علیه و آله) بودیم … علی بن ابی طالب (علیه السلام) از آن جا گذشت. پس پیغمبر فرمود: حق با این مرد است. حق با این مرد است. این حدیث را با همین لفظ و سند علی متقی هندی نیز در کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال (۱۲/۱۲۵۸) روایت کرده است؛
۷) در حدیث دیگر در کنز العمال (۱۲/۱۲۵۶) به روایت طبرانی در المعجم الکبیر از کعب بن عجره چنین آمده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: تکون بین الناس فرقه و اختلاف فیکون هذا و اصحابه علی الحق» یعنی: بین مردم جدائی و اختلاف خواهد افتاد. پس علی و اصحاب او بر حقند.
در احادیث بسیار دیگر که رسول الله (صلی الله علیه و آله) امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به عنوان شایسته ترین مرد برای خلافت و امامت و راهنمایی به صراط مستقیم و هادی و مهدی و عادل ترین و ماهرترین قاضی و حجت خدا و حجت پیغمبر او بر خلق معرفی نموده همه مؤید بر حق بودن و با حق بودن آن حضرت است. عمار بن یاسر و ابوایوب انصاری در این باب حدیثی از رسول الله (صلی الله علیه و آله) روایت کرده اند به شرح ذیل:
«یا عمار ان رأیت علیا قد سلک وادیا و سلک الناس وادیا غیره فاسلک مع علی ودع الناس انه لن یدلک علی ردی و لن یخرجک من الهدی» .
یعنی: ای عمار اگر دیدی علی از راهی می رود و همه مردم از راه دیگر. تو با علی برو و سایر مردم را رها کن. یقین بدان او هرگز ترا به راه هلاک نمی برد و از شاهراه رستگاری خارج نمی سازد (کنزالعمال، ۱۲/۱۲۱۲، ۱۲۹۳ به بعد؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ۲/۸۸؛ ریاض النضره، طبری، ۲/۱۹۳؛ کنوز الحقایق، مناوی، ۴۳) .
منبع: دایره المعارف تشیع، ج۶؛ فریدنی، مشایخ؛ ص ۱۷۷-۱۷۸