- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
یکی از امتیازات مذهب شیعه پیروی این مذهب از قرآن و اهل بیت است. مذهب اهل بیت پیامبر (ص) پیشوای دینی و علمی خود دانسته و آنان را به عنوان مرجعیت دینی پذیرفته اند. در مسائل سخنی هیچ کسی را جز قرآن و اهل بیت حجت نمی داند. سخنان و فتاوی مراجع و علمای دینی نیز به دلیل این حجت شمرده شده که مستند آنان قرآن و سخنان و دستورات اهل بیت است. این نوشته کوتاه این مطلب مورد توضیح قرار داده است.
شیعه امامیّه همواره، در اصول دین و فروع آن، به عترت پاک رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وابسته بوده، و از آنها یک ذرّه هم جدا نشده است. بنابراین رأى و نظر شیعه تابع رأى ائمه عترت(علیهم السلام)است؛ هم در اصول دین، هم در فروع دین و هم در سایر علومی که از قرآن و سنت گرفته می شود و یا به آنها تعلق دارد. در هیچ یک از این قسمت ها، جز به ائمه اهل بیت اعتماد نمی کنند و به دیگرى، در این باره، مراجعه نمی نمایند. بر این اساس، آنها به آیین خداوند متدین هستند و به او تقرب می جویند، ولى فقط از طریق مذهب اهل بیت. راهى براى انصراف از آنها، براى خود، نمی بینند و دیگرى را به جاى آنان هرگز نمی پذیرند. بر همین منوال، گذشتگانِ صالح شیعه عمل کرده اند، آنها از زمان امام امیرمؤمنان، حسن، حسین(علیهم السلام) و امامان نُه گانه از نسل امام حسین(علیه السلام) تا هم اکنون و این عصر، زندگى خویش را بدین گونه سپرى نموده اند.
عده فراوانى از ثقات و حفاظ شیعه، اصول و فروع مذهب خود را از هریک از امامان، فرا گرفته اند. از این جمعیت، تعداد آنهایى که اهل تقوا، نگهدارى و اتقان هستند، بیش از حدّ تواتر است، و اینان براى نسل بعد از خود، طبق تواتر قطعى، مطالب را نقل نموده اند. نسل بعدى نیز براى کسانى که پس از خود می زیسته اند، همین گونه نقل کرده است و همچنان، هر نسلى براى نسل بعد از خود نقل کرده، تا به ما رسیده است و همچون خورشید به هنگام ظهر که پرده و حجابى بر آن نیست، می درخشد.
کافى است به آنچه از قلم هاى اعلام و بزرگان آنها تراوش کرده، یعنى به نوشته هاى آنها مراجعه شود؛ و بدون تردید، باید توجه داشت که این نوشته ها را، همه از نور دانش ائمه هدى، آل محمّد(صلى الله علیه وآله)، اقتباس کرده و با پیمانه وجود خود از اقیانوس علوم آنها برداشت نموده اند، از دهان آنها شنیده و از دو لب آنان گرفته اند. بنابراین این نوشته ها دفتر دانش آنان و عناوین حکمشان می باشد که در عهد خودشان نگاشته شده و پس از آن بزرگواران، مرجع و مدرک براى شیعه گشته است.
به این وسیله، امتیاز مذهب اهل بیت از مذاهب سایر مسلمین آشکار می گردد؛ زیرا ما حتى یک شخص از مقلدان ائمه اربعه اهل سنت را نمی شناسیم که، در عهد خود آنها، کتابى درباره مذهبشان نگاشته باشد، بلکه مردم با مذهب آنها الفت گرفته، و کم کم پس از مرگ آنها، بر تعدادشان افزوده شد. این افزونى به این دلیل بود که ازطرف حکومت زمان، تقلید را در یکى از چهار مذهب منحصر کردند و پیشوایى در فروع مذهب به این چهار نفر اختصاص یافت، و گر نه، این چهار نفر نیز در عصر خود همچون سایر فقها و محدثان معاصر خود بودند و بر آنها امتیازى نداشتند.
از این جهت، در عصر خودشان کسى نبود که به تدوین اقوال آنها اهمیت دهد ولى شیعه از ابتدا، در تدوین اقوال ائمه معصومین(علیهم السلام)، اهتمام میورزید؛ زیرا در مسائل دینى و مذهبى جز رجوع به اینان را جایز نمی دانست و لذا اطراف آنان را سخت گرفت و در گرفتن دستورات دینى، تنها به آنها مراجعه نمود. قدرت و تلاش خود را در تدوین آنچه از آنها شنید، بکار برد، و آن چنان همت و عزم خود را در این راه بکار انداخت که بیش از آن امکان پذیر نبود. و این تنها به خاطر حفظ و نگهدارى علم و دانشى بود که ـ طبق نظر شیعه ـ غیر از آن، در پیشگاه خدا پذیرفتنى نیست.
قابل ذکر است که تنها در عصر امام صادق(علیه السلام)، چهارصد اصل نوشته شده که به اصول اربعمأه معروف است و این چهارصد اصل، چهارصد کتاب بود که چهارصد نویسنده آنها را نوشته اند. این نوشته ها فتواهاى امام صادق بوده است.
اما ائمه چهارگانه اهل سنت، آن منزلت و مقامی که ائمه اهل بیت در نزد شیعه دارند، در پیشگاه هیچ کس ندارند بلکه، در زمان حیات نیز این مقامی را که پس از مرگ برایشان انتخاب کرده اند، نداشته اند، چنان که ابن خلدون، در مقدمه خود، در فصلى که براى علمِ فقه گشوده، بر آن اعتراف نموده، و عده اى دیگر از اعلام اهل سنت نیز به این مطلب اذعان کرده اند. با این همه، تردید نداریم که مذهب آنها همین مذهبى است که اتباع آنها دارند، و مدار عملشان در هر نسل می باشد و در کتاب هاى خویش نیز تدوین نموده اند؛ زیرا اتباع هر مذهبى به مذهب خویش آشناترند. چنان که شیعه نیز به مذهب ائمه خویش آگاه تر است؛ چرا که آنها خداوند را بر مقتضاى این مذهب عبادت می کنند و قصد تقرب به خداوند، در غیر این صورت، محقق نمی شود.(۱)
پی نوشت:
۱. سید عبد الحسین شرف الدین موسوى، المراجعات، ص ۴۹۸.