- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
دشمنان مذهب شیعه پیوسته علیه آن تبلیغات سؤ داشته اند. این طایفه همیشه به مطالبی می پردازند تا به تصور خود ثابت کنند که مذهب شیعه امامیه از مذهب اسلامی نیست. برخی از دشمنان شیعه به ویژه وهابیت تأسیس شیعه را به عبدالله بن سبأ یهودی نسبت می دهند. بنابراین در این رابطه لازم است که مطالبی ارائه شود:
طرفداران این پندار گفته اند عبدالله بن سبا مردی یهودی از اهل صنعای یمن، در زمان عثمان به ظاهر ایمان آورد ولی پنهانی در میان مسلمانان مکر و حیله به کار میبرد و در شهرهای بزرگ اسلامی مانند شام، کوفه، بصره و مصر گردش کرده، در مجامع مسلمین حاضر می شد و در بین مردم این را تبلیغ میکرد که پیغمبر اسلام محمد- صلی الله علیه و آله و سلم- را نیز مانند عیسی بن مریم- علیهما السلام- رجعتی است و همچنانکه هر پیغمبری وصی داشت، وصی محمد- صلی الله علیه و آله و سلم- هم علی است و او خاتم اوصیاء است همانگونه که محمد– صلی الله علیه و آله و سلم- خاتم انبیاء است و چون عثمان حق این وصی را غصب کرده و درباره او ستم نموده است پس باید قیام کرد و حق را به اهلش باز گرداند.[۱] از دیدگاه این گروه محاصره عثمان و کشته شدنش به رهبری و مباشرت عبدالله بن سبا و سبائیان صورت گرفت.
ای طائفه به این باور هستند که پس از آنکه مسلمانان با علی- علیه السلام- بیعت کردند، طلحه و زبیر برای خون خواهی عثمان به بصره رفتند. گفته می شود در بیرون بصره بین حضرت علی- علیه السلام- و آن دو که سرکرده سپاه جنگ جمل بودند تفاهم به وجود می آمد. وقتی که سبائیان دیدند اگر این تفاهم صورت گیرد مسبب اصلی قتل عثمان که خود سبائیان بودند مشخص گشته و گرفتار خواهند شد، شبانه تصمیم گرفتند به هر وسیله و هر دسیسه ای که شده آتش جنگ را بر افروزند، پس از این تصمیم، بنا گذاردند دسته ای از ایشان به حالت استتار میان سپاه علی و دسته ای دیگر میان لشکر طلحه و زبیر، شب هنگام از تاریکی استفاده نموده این دو لشگر را علیه یکدیگر بشورانند و نگذارند کسی از این راز آگاه شود. آنان این نقشه خطرناک را با موفقیت انجام دادند.[۲] و نیز میگویند عبدالله بن سبا الوهیت علی – علیه السلام- را مطرح کرده و می گفت: «یا علی در دل من چنین راه یافتی که تو خدایی و من پیغمبر هستم». از این رو بعد از شهادت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- وقتی خبر به عبدالله بن سبا رسید، گفت: «علی نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان میکردی و هفتاد گواه بر قتل او می گرفتی باز هم باور نمیکردم. او کشته نشده و نخواهد مرد تا آنکه سراسر زمین از آن او شود».[۳] او قائل به این بود که حضرت نمرده، بلکه غائب شده و در آینده رجعت خواهد کرد.[۴]
این مطالب را نویسندگانی چون ابن اثیر، ابن خلدون و ابن کثیر و… نقل کرده اند که با مراجعه به منابع این کتابها در مییابیم که همگی این مطلب را از کتاب «تاریخ الامم و الملوک» ابوجعفر محمد بن جریر طبری متوفی سال ۳۱۰ هجری قمری نقل کردهاند.
طبری نیز این داستان را از سیف بن عمر تمیمی کوفی کرده که وفات او در سال ۱۷۰ هجری قمری در زمان خلافت هارون الرشید اتفاق افتاده است. روایت سیف بن عمر از نظر رجالیهای اهل سنت قابل اعتبار نیست. در زیر به نظر برخی از آنان اشاره می شود:
۱. یحیی بن معین (متوفی سال ۲۳۳ هجری قمری) درباره او گفته «حدیث او ضعیف است و سست».
۲. نسائی (متوفی سال ۳۰۳ هجری قمری) گفته «او ضعیف است و حدیثش را ترک کرده اند، نه مورد اعتماد است و نه امین».
۳. ابو داود (متوفی سال ۲۷۵ هجری قمری) گفته: «بی ارزش است و بسیار دروغگو است».
۴. ابن حبان (متوفی سال ۳۵۴) گفته: «حدیث هائی را که خود جعل میکرده، آن را از زبان شخص موثقی نقل میکرده است» و نیز گویند «سیف متهم به زندقه است و گفته اند حدیث جعل میکرده است».[۵]
تاریخ نگاران اسلامی مانند ابن شهاب زهری، عروه بن زبیر، ابان بن عثمان، ابوبکر بن حزم، موسی بن عقبه و واقدی و دیگرانی که در اواخر روزگار امویان می زیسته و روایات و رویدادها را در کتاب های خود ثبت کرده اند، هیچ نامی از او نبرده و به هیچ وجه درباره او چیزی ننوشته اند و همچنین امویان مانند معاویه و امثال او که به نفع خود و ضرر علی- علیه السلام- و پیروانش روایت جعل می کردند، از عبدالله بن سبأ نام نبرده اند. در متون تاریخی اسلام که در سده های اول و دوم نگاشته شده از چنین شخصی سخن نگفته نشده است در حالی که شخصی که توانسته یک مذهب را تأسیس کند باید بسیار معروف بوده و از چشم و قلم تاریخ نویسان نباید پنهان بماند. بنابراین با قاطعیت می توان گفت که عبداله بن سبأ و داستانهایی که از او نقل شده دراواخر نیمه نخست قرن دوم هجری از سوی سیف بن عمر که دشمن سرخت اهل بیت رسول خدا بوده ساخته و پرداخته شده است.
افزون بر اینها حوادث محاصره شدن عثمان و کشته شدن او از حوادث متواتر و بسیار مشهور است و هیچ پیوستگی با عبدالله بن سبأ پیدا نمی کند چه اینکه اگر حوادثی که منجر به مرگ عثمان شد از سوی چنین شخصی بوده باشد از نظر هوادران عثمان مخفی نمی ماند در حالی هیچ سخنی از او به زبان هواداران عثمان جاری نشده است.
از همه مهمتر ریشه مذهب شیعه روشن تر از آن است که بتوان آن را در هاله ابن سبأ و امثال او قرار داد. زیرا هم امامت امام علی – علیه السلام- و هم امامت سایر ائمه- علیهم السلام – در قرآن و احادیث نبوی ریشه دارد. از اینروعقاید و فروع دین شیعه در قرآن و احادیث نبوی می درخشد و هیچ ارتباطی با هیچ کسی جز قرآن و احادیث پیامبر اسلام – صلی الله علیه و آله و سلم- ندارد.
پی نوشت:
[۱]. ابوالفداء الحافظ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۶۷، بیروت،مکتبه المعارف، چ۱، ۱۹۶۶م.
[۲]. عسکری، مرتضی،عبدالله بن سبا، مترجم زنجانی و…، ج۱، ص۴۰ـ ۴۱ انتشارات مجمع علمی اسلامی، چ۳.
[۳]. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۲۵، مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی، چ۴، ۱۳۸۴ش.
[۴]. همان، ص۲۲۴.
[۵]. عسکری، مرتضی، عبدالله بن سبا،ج۱، ص۷۰.