- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
ابوسفیان یکی از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام بود. او جنگهای متعددی را علیه اسلام ساماندهی کرد. اما درنهایت در فتح مکه توسط نیروهای اسلام کاملاً نیروهای خود را از دست داد و کمترین مقاومتی را نتوانست در برابر مسلمانان از خود نشان دهد. در نوشته بیان شده که چرا پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در فتح مکه ابوسفیان را تنبیه نفرمود بلکه بر او منت نهاد و او را آزاد گذاشت.
فتح مکه در سال هشتم روی داد،(۱) این فتح بزرگ یکی از حوادث مهم و سرنوشت ساز تاریخ اسلام بود که پیروزی داخلی پیامبر اسلام در این فتح رقم زده شد، و دین اسلام پس از فتح مکه در جزیره العرب از گسترش چشمگیری برخوردار گردید، و در همین ایام بود که خداوند، مژده پیروزی و فتح کامل را به پیامبرش داد.(۲)
یکی از اساسی ترین عناصر پیروزی پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و گسترش دین مبین اسلام اخلاق و سعه صدر پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) بود، این ویژگی پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) مورد تأیید قرآن کریم نیز بوده است.(۳)
اخلاق و ویژگی های فردی و سابقه دیرین، برتری اخلاقی و شهرت به امانت حضرت در بین مردم مکه، در پیشبرد اهداف عالیه آن حضرت نقش بسزایی داشت. نیروهای مهاجری که پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) قبل از هجرت در مکه دراطراف خود جمع کرده بودند بیشتر آنها مجذوب و شیفته اخلاق و درستکاری آن حضرت شده بودند ودر طول دوره حیاتشان دروغی از آن حضرت نشنیده بودند.(۴)
قرآن به صراحت آن حضرت را حامل رحمت الهی دانسته و او را مصداق واقعی تجلی رحمت الهی معرفی کرده و از نرمش و خوی پسندیده آن حضرت تعریف و تمجید می کند: فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلِینَ(۵).
پس به سبب رحمت الهی که در وجود تو جلوه گر است با آنان به نرمی برخورد کرده و آنان را شیفته خود گردانیدی، اگر خشن و سخت دل بودی هرگز به گرد تو فراهم نمی آمدند و از دور تو پراکنده می شدند، ای پیامبر در حق آنان از خداوند طلب بخشش کن و با آنان در امور حکومت مشورت کن و به آنان شخصیت بده.
ابوسفیان در مقابل این ویژگی های پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) با آن حضرت به دشمنی برخاست و مقابله کرد . تا زمان فتح مکه که پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) با سپاهی گسترده به سوی مکه روان بود در سال هشتم هجرت با دیدن گسترش بلا مانع دین پیامبر با تحریک عباس عموی پیامبر پس از ۲۱ سال مقاومت و مبارزه با پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) و ایجاد چندین جنگ و انجام دشمنی های بسیار تصمیم گرفت تسلیم شود.، آن هنگام که سپاه اسلام در شرف ورود به مکه بود با وساطت عباس عموی پیامبر ابوسفیان به حضور آن حضرت رسیده و تظاهر به مسلمانی کرده و شهادتین را گفت و مسلمان شد.(۶)
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) پس از اسلام آوردن ابوسفیان به وی ابلاغ کرد که هر کس به خانه تو جمع شود در امان خواهد بود.(۷) هدف پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) از این نرمش در مقابل فردی که عمری در مقابل او ایستاده و از پیشرفت اسلام جلوگیری کرد این بود که:
۱. با این حرکت نشان دهد که دین اسلام دین رحمت و رأفت است و خداوند گذشته را به شرط اصلاح می بخشد و هر کس به سوی او روی بیاورد عزیز می شود.
۲. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) همیشه راه های فرهنگی را برای رونق دین در پیش می گرفتند. و حضرت در صورت امکان از درگیری نظامی دوری می کرد. چنانکه در دستورات خود به سپاهش فرمود: حتی المقدور از درگیری نظامی دوری کرده و با صلح و آرامش مکه را تصرف کنید و فقط هر کس قصد رویارویی با شما را داشت با او مقابله کنید. از اینروی رفتار پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) بهترین دلیل بر اثبات فرهنگی بودن و محوری بودن حرکت های فرهنگی بر سایر اسباب بود.
۳. آن حضرت علاوه بر اینکه بر تمام تاکتیک های فرهنگی مسلط بود، به تاکتیک های نظامی نیز اشراف کامل داشت. به جهت اینکه که مکه شهر دشمنان او بود و امکان داشت آنها در خانه ها کمین کرده و به سپاه اسلام از بالای پشت بام ها هجوم برده و خانه ها را سنگر قرار دهند با این حرکت پیامبر طرفداران ابوسفیان را با این تاکتیک و نرمش غافلگیر نمود تا آنها به جای پایداری و جنگ به آن حضرت ایمان آورده و اسلام را بر کفر ترجیح دهند و این چنین نیز شد، چون بسیاری از این طرح استقبال کرده و به خانه ابوسفیان روی آوردند.
۴. به ابوسفیان و تمام مشرکان منّت نهاد و آنان را پس از تسلیم و اسارت آزاد کرد که تا آخر عمر خود آزاد شده نامیده شوند چنانکه حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ در مقابل یزید او را خطاب به «یابن طلقا» کرد «ای پسر آزاد شدگان» تا به او بفهماند که اسلام آوردن اجدادش، به خاطر آزادی و از روی اکراه کامل بوده نه از روی رغبت، چون جمعی از مسلمانان، مهاجرین نامیده شدند، چون با رغبت اسلام آوردند، و جمعی از اهل مدینه انصار نامیده شدندچون پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) را با میل و رغبت یاری کرده و در پیروزی حضرت نقش اساسی داشتند، و افرادی که این گونه مثل ابوسفیان ایمان آوردند «طلقا» یعنی آزاد شدگان نامیده شدند، یعنی اسلام آنان به اسارت و آزادی بود.
۵. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) با این روش می خواست دشمنی و کینه های دیرین را از دل آنان پاک کرده و آنان را با رغبت خودشان به دین دعوت کند، چنانکه برای تحقق همین هدف بود که از اموال و غنایم به آنان به عنوان «مؤلفه القلوب» بخشید تا در ایمانشان ثابت قدم شده و در گسترش اسلام شریک باشند و از کارشکنی در راه پیشرفت اسلام خودداری کنند.
۶. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) می خواست به او و مشرکان بفهماند تصوری که در گذشته درباره دین خدا و آن حضرت، داشتند نادرست بوده، و اینکه از گذشته خود سخت پشیمان شده و توبه نمایند و با رغبت به آن حضرت و دینش ایمان بیاورند، عده ای از آنان متحول شدند، اما برخی مثل ابوسفیان دلی از سنگ داشتند و هیچ گاه از سر رغبت به اسلام ایمان نیاوردند.
۷. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) با این روش با آنان اتمام حجت کرده تا راهی برای برگشت و بهانه ای برای ستیز مجدد نداشته باشند، و اگر فردای قیامت قصوری انجام دادند در مقابل خداوند وآیندگان شرمسار باشند. که چرا با چنین رأفت و رحمتی از سوی پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) مخالفت کردند.
پی نوشت:
- یعقوبی، تاریخ، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶.
- سوره فتح. ابن هشام، سیره، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۶۶.
- قلم : ۴.
- ر.ک: عاملی، مرتضی، جعفر، الصحیح من سیره النبی الاعظم.
- آل عمران : ۱۵۹.
- یعقوبی، همان، ج۱، ص۳۷۷،
- همان.
منبع: سایت اندیشه قم.