- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
چقدر ناسپاسیم!
ابن روزها همه چیز عوض شده؛ هیچ چیز رنگ و بوی سابق را ندارد حتی پدر و مادرها که خداوند بزرگ در قرآن کریم، آن همه سفارش در مورد ایشان کرده است. گاهی ما چنان با پدر یا مادر خود صحبت میکنیم که گویی طلبکار هستیم و حق و حقوقمان را خوردهاند. گاه در پاسخ محبت بیحد و حصرشان، چنان ناسپاسی میکنیم که قلبشان به درد میآید.
گاهی جوانانی دیده میشوند که سریعا به پدر و مادرشان پرخاش میکنند، گاه جواب پرسشهایشان را نمیدهند و گاه با بیاعتنایی از کنارشان رد میشوند و بیمهابا انگار نه انگار که خداوند متعال به صراحت گفته است که حتی یک «اف» هم به ایشان نگو.
الان به رفتار خودمان و اطرافیانمان نگاه کنید “اف” که خوب است بعضیها حتی دست تعرض به سمت ایشان دراز میکنند. چه بسیار افرادی که به راحتی به آنها ناسزا میگویند و حتی کتکشان هم میزنند. این خیلی دردناک است ولی واقعیتی است در جریان.
دینداری ما!
وقتی ما دستور صریح خداوند را نادیده میگیریم چطور میخواهیم دینداری کنیم؟ دیگر چه حدی نگه داشته خواهد شد؟ ما طلبکاریم که چرا برای ما چنان نکردند و چنین نکردند؟ آیا این انصاف است؟ ما برای آنها چکار کرده ایم؟ مسئولیت ما در مقابل ایشان، بسیار سنگین است و حتی اگر ظالم باشند، ما وظیفه داریم تکریمشان کنیم.
اذیت رساندن و حتی نگاه با خشم به پدر و مادر نمودن باعث خشم خداوند میشود. در روایت است که اگر با عصبانیت به والدین نگاه کنید حتی اگر آنها به او ظلم کرده باشند، باعث عدم قبولی نماز میشود.
«ابامهزم گوید که: شبی از حضرت باقر(علیه السلام) خداحافظی کردم و با مادرم به منزلمان میرفتیم. در راه با مادرم دعوامان شد و من به او تندی کردم. وقتی فردا خدمت امام رفتم ناگاه فرمود: این ابامهزم! دیشب بین تو مادرت چه گذشت؟ آیا او تو را در شکمش حمل ننمود و از سینهاش تو را شیر نداد و تو را در دامنش بزرگ ننمود؟ دیگر این عمل را تکرار نکن».۱
گاهی مجازات اذیت کردن والدین در همین دنیا ظاهر میشود.
جوان با نفرین پدر شل شد!
روزی امام علی(علیه السلام) در حال طواف بود که صدای التجاء و مناجات و التماس جوانی را شنید. امام از او درباره ی گرفتاریش سؤال کرد. او گفت: من سالم بودم ولی آنقدر پدرم را اذیت نمودم که او مرا نفرین کرد و من فلج شدم. پدرم تصمیم داشت تا روزی به کنار کعبه بیاید، و برای شفایم دعا کند ولی قبل از این کار، از دنیا رفت. حال، من ماندهام این پاهای شل!
امام(علیه السلام) به او دعای مشلول را یاد دادند که آن را بخواند. او این دعا را خواند و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دید که حضرت دستی بر پاهای او کشید و او شفا یافت».۲
امام چهارم دیدند که نوجوانی به نحو بیادبانهای به پدرش تکیه کرده است. بعد از این، امام هیچگاه با آن جوان صحبت نکردند تا جوان از دنیا رفت».
مرحوم کافی و پدر
مرحوم کافی(ره) میگفتند: هرگاه پدرم که یک نفر کاسب سادهای است، به تهران میآید یا من مشهد میروم، در جلو زن و بچه و برادر و خواهر خم میشوم و مکرر دست پدرم را میبوسم.
جوان زبانش لال شد!
«روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر بالین جوانی که در حال احتضار بود، حاضر شد. وقتی شهادتین را به او تلقین نمود، جوان نتوانست زبانش را به شهادتین باز کند و گویا لال شده بود. حضرت، مادرش را خواستند. و از مادرش پرسیدند که آیا از پسرت راضی هستی؟ زن گفت: یا رسول الله! چهار سال است که با او حرف نزدهام!
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از او خواستند که از فرزندش راضی شود. او هم به احترام پیامبر راضی شد و زبان جوان، باز گردید و شهادتین را جاری کرد و از دنیا رفت».
«بوی بهشت از مسیر پانصد سال راه بمشام میرسد ولی به مشام عاق والدین نمی رسد».
قصری که ویران گردید!
«ملا علی کازرونی، شبی در خواب دید که قصری با عظمت در باغی قرار ارد. از صاحب قصر سؤال کرد. گفتند: مال فلان نجّار شیرازی است. ناگاه صاعقهای آمد و قصر را تبدیل به خاکستر کرد.
روز بعد ملا علی کازورنی سراغ نجار رفت و گفت: دیشب چه کار کردی؟ گفت: هیچ! ملاّ او را قسم داد. نجار گفت: شب قبل با مادرم دعوا کردم و کار به زدن و کتککاری کشید».۳
سفر غیرضروری فرزند با مخالفت پدر یا مادر ممنوع بوده و سفر معصیت حساب میشود. همچنین با پدر و مادر بلند صحبت کردن بیادبانه، جلوتر از آنان راه رفتن، به آنها اُف گفتن، آنها را تحقیر کردن و… در اسلام ممنوع است.
«روزی یکی از وزرا با پدرش خدمت امام خمینی(قدس سره) رسید و خود جلوتر رفت و دست امام را بوسید سپس پدرش را معرفی کرد. امام امت به او فرمود: چرا جلوتر از پدرت راه رفتی؟»
از نظر اسلام چنانچه والدین نیازمند و فرزندان متمکن باشند، واجب است که مخارج پدر و مادرشان را بدهند.
حقوق والدین متوفی
حقوق والدین بر فرزندان، فقط مربوط به زمان حیات آنان نمیشود و باید بعد از رحلتشان نیز همواره به فکر آنان بوده و برای ایام برزخ، مرتب آذوقههای معنوی از قبیل نماز قضاء، صدقات، کارهای خیر به نیت آنان و پاک کردن بدهکاریهای آنان بفرستد.
متأسفانه در فرهنگ ما طوری عمل میشود که واجبات، فدای مستحبات میگردد. کسی که از دنیا میرود، به جای این که واجبات او را که در دستش از دنیا کوتاه شده ادا کنند و مخصوصاً حق الناس اگر بر اوست ادا کنند، به فکر غذا دادن و گاهی خودنمائیهای ضررآور میافتند.
چندین روز بستگان عزادار میت سفره میاندازند و پولهایی که گاهی با عدم رضایت قلبی تهیه شده، صرف امری که حتی استحباب آن ثابت نشده مینمایند.
گاهی مخارج آن چنان بالاست که تا مدتها زیر بار قرض میروند. حال آن که در سنت اسلام وارد شده که تا سه روز، مردم برای تعزیت و تسلیت به دیدن اقوام میت بروند و موقع غذا که میشود، همسایگان و فامیلها، برای بستگان درجه اول میت غذا ببرند و اگر بخواهند در حق میت خوبی کنند، باید ابتدا بدهکاریهای مالی او را پاک کنند. سپس نمازها و روزهها و حجهایی که به عهده داشته به طریقی ادا نمایند. سپس ارث را طبق شریعت اسلام تقسیم نمایند و اگر میخواهند پولی برای او صرف کنند، خرج کارهای دائمی مثل چاپ کتب مفید، ساختن مدرسه و درمانگاه و بیمارستان و مسجد و حوزه علمیه و کتابخانه و… نمایند.
چند روایت مهم درباره پدر و مادر
امام سجاد(علیه السلام) به پسرش فرمود: «دقت کن و ببین آیا احدی از انسانها را میتوانی پیدا کنی که از نعمت پدر و مادرت، برایت مهمتر و بیشتر باشند».
امام پنجم(علیه السلام) فرمود: «سرور و آقای نیکان در قیامت، شخصی است که بعد از رحلت پدر و مادرش، نیز به آنان نیکی کرده است – آنان را فراموش ننموده است-».
شخصی به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: نذر کردهام آستانهی بهشت را ببوسم. حال چه کنم؟ فرمود: «پای مادر و پیشانی پدر را ببوس تا به نذرت عمل کرده باشی. اگر از دنیا رفتهاند، قبر آنان را ببوس».
در روایات ما از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و علی مرتضی(علیه السلام) به عنوان والدین معنوی شیعیان نام برده شده است که اهمیتشان از والدین جسمی بیشتر میباشد.
پاورقیها
۱- علامه مجلسی؛ بحارالانوار، ج ۷۴
۲- شیخ عباس قمی؛ مفاتیح الجنان.
۳- شهید دستغیب؛ داستانهای شگفت.