- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هر نوع لباسى که دسترسى داشت مى پوشید از روپوش و عبا و پیراهن و جبّه و امثال آن.
و از لباس سبز خوشش مى آمد، و بیشتر لباسهایش سفید بود،
و مى فرمود: زندگان خود را سفید بپوشانید و مردگانتان را در آن کفن کنید.
آن حضرت چه در جنگ و چه در غیر جنگ لباس لایه دار مى پوشید. و قبایى از سندس[۱] داشت که چون به تن مى کرد رنگ سبز آن بر سپیدى روى حضرتش غلبه داشت و روى هم رفته زیبا جلوه مى نمود.
بلندى لباسهاى آن حضرت تا بالاى قوزک پاها بود، و روپوشى که به تن مى کرد از آن کوتاه تر بود و تا نصف ساق پا مى رسید.
همیشه میان کمر را مى بست و بسا در حال نماز و غیر نماز آن را مى گشود.
آن حضرت روپوشى داشت که بازعفران رنگ شده بود و بسا که با همان یک پوشش با مردم نماز جماعت مى گزاشت.
و گاهى تنها یک عبا به تن داشت.
و نیز عباى کهنه وصله دارى داشت که آن را مى پوشید و مى فرمود: من بنده ام و لباس بندگان مى پوشم.
و دو جامه داشت مخصوص روزهاى جمعه، غیر از لباسهاى دیگرى که در غیر جمعه مى پوشید .
و بسا که فقط یک روپوش بدون لباسهاى دیگر به تن مى کرد، و دو طرف آن را میان دو شانه خود گره مى زد و باهمان لباس با مردم بر جنازه ها نماز مى خواند.
و بسا همان روپوش را به خود مى پیچید و آن را از چپ و راست بر دوش مى افکند و با آن در خانه خود نماز مى خواند و این لباسى بود که در همان روز در آن مجامعت کرده بود.
گاهى در همان ازار نماز شب مى خواند، یک طرف پارچه را به روى خود و طرف دیگرش را به روى بعضى از زنان خود مى انداخت و به این ترتیب در آن نماز مى خواند.
آن حضرت عباى سیاه رنگى داشت که به کسى بخشید.
امّ سلمه گفت: پدر ومادرم فدایت!آن عباى سیاه چه شد؟فرمود:
آن را [به برهنه اى ] پوشاندم. امّ سلمه گفت:
هرگز چیزى زیباتر از سفیدى شما بر سیاهى آن عبا ندیدم.
انس گوید: بسا آن حضرت در قطیفه اى که دو طرف آن را [پشت گردن ] گره زده بود با ما نماز ظهر مى خواند.
و آن حضرت انگشتر به دست مى کرد. . . و با همان انگشتر نامه ها را مهر مى کرد، و مى فرمود :
مهر کردن نامه ها بهتر از ایجاد شک و تهمت است.
آن حضرت شب کلاه به سر مى گذاشت، گاه زیر عمامه و گاه بدون عمامه.
وگاهى آن را از سر بر مى داشت و جلوى خود به عنوان حریم نماز مى نهاد و به سوى آن نماز مى خواند.
و بسا عمامه نداشت و شال را بر سر و پیشانى مى بست.
عمامه اى داشت به نام سحاب و آن را به على (علیه السّلام) بخشید.
بسا بود که على (علیه السّلام) با آن عمامه مى آمد و پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) مى فرمود:
على در سحاب نزد شما آمد.
همیشه لباس را از طرف راست مى پوشید و چنین مى خواند: الحمد للّه الّذى کسانى ما اوارى به عورتى، و اتجمّل به فى النّاس «سپاس و ستایش خدایى را که بر من جامه اى پوشانید که با آن شرمگاهم را بپوشانم و آراسته در میان مردم ظاهرشوم .»
و چون لباس را در مى آورد از سمت چپ بیرون مى آورد.
چون لباس نو مى پوشید، لباسهاى کهنه را به فقیر مى داد و مى فرمود: هیچ مسلمانى نیست که لباس کهنه خود را فقط براى رضاى خدا به فقیرى بپوشاند مگر آنکه در پناه و خیر خداوند خواهد بود تا زمانى که آن لباس بر تن فقیر است، خواه بخشنده لباس زنده باشد یا مرده .
تشکى از پوست داشت که با لیف خرما پر شده بود و طول آن حدود دو ذراع و عرض آن حدود یک ذراع و یک وجب بود.
و نیز عبایى داشت که هر جامى رفت آن را دو تا کرده به زیر آن حضرت مى انداختند.
و نیز روى حصیر بدون آنکه چیز دیگرى زیر خود بیندازد مى خوابید.
از اخلاق آن جناب این بود که چهار پایان و اسلحه و اثاث خود را نامگذارى مى نمود.
نام پرچمش عقاب، و نام شمشیرش که با آن در جنگها حاضر مى شد ذوالفقار، و نام شمشیرهاى دیگرش مخذم، رسوب و قضیب بود.
قبضه شمشیرش به نقره آراسته بود، و کمربندى که مى بست از چرم بود و سه حلقه نقره در آن بود.
کمانش کتوم، و جعبه تیرش کافور نام داشت.
نام شتر آن حضرت قصوى بود که به آن عضباء مى گفتند.
و نام استرش دلدل، و دراز گوشش یعفور، و گوسفندى که از شیر آن مى آشامید عینه بود.
آن حضرت سبویى از سفال داشت که با آب آن وضو مى گرفت و از آن مى نوشید، و مردم کودکان خردسال خود را که خوب و بد را مى فهمیدند مى فرستادند و آنان داخل منزل آن حضرت مى شدند بدون آنکه کسى مانع آنها شود، آن گاه اگر در آن سبو آبى مى یافتند مى آشامیدند و براى تبرّک بر صورت وبدن خود مى مالیدند.
روایت شده که عمامه آن حضرت به اندازه اى بود که سه دور یا پنج دور به سرش مى پیچید .
روایت است که آن حضرت عمامه سیاهى داشت که به سر مى بست و در آن نماز مى خواند.
على (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) شب کلاه هاى راه راه به سر مى نهاد. . . وزرهى داشت به نام ذات الفضول که داراى سه حلقه از نقره بود، یکى در جلو و دو تادر پشت. . .
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) شمله و نمره [۲]به خود مى پیچید، اما نمره از آن جهت که خطوط سیاه آن بر سفیدى ساقها و قدمهاى نمایان آن حضرت قرار مى گرفت بر اندام او زیبا مى نمود.
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در یک لباس گشاد نماز مى خواند.
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) دو برد (جامه راه راه) (عباى پشمى سیاه) داشت که فقطدر حال نماز مى پوشید، و امتش را به نظافت ترغیب مى نمود و به آن دستور مى داد.
امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود:لباس پنبه بپوشید که لباس رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از پنبه بود و لباس ما اهل بیت نیز از پنبه است.
على (علیه السّلام) فرمود: لباس پنبه بپوشید که آن لباس رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) بود.
وآن حضرت لباس مویین و پشمین نمى پوشید مگر آنکه علت و ضرورتى پیدا مى شد.[۳]
آن حضرت کمربندى داشت از چرم دباغى شده که در سر آن قلاّب داشت و طرف دیگرش از نقره بود.
و همچنین سه حلقه نقره اى در آن بود. و نیزآن حضرت قدحى داشت که به سه قطعه از نقره بند زده شده بود.
على (علیه السّلام) فرمود: ته غلاف و قبضه شمشیر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از نقره بود وما بین آن دو نیز با حلقه هایى از نقره مزیّن بود.
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) عصایى داشت که در ته آن آهن نوک تیزى بود و بر آن تکیه مى کرد و روزهاى عید فطر و عید قربان آن را با خود مى برد و در نماز جلوى خود مى گذاشت.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: انگشتر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از نقره بود .
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: نگین انگشتر باید گرد باشد و انگشتر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) نیز همین گونه بود.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: نقش نگین انگشتر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله)«محمّدرسول اللّه»بود.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) دو انگشتر داشت که بر یکى«لا اله الاّ اللّه، محمّد رسول اللّه»و بر دیگرى«صدق اللّه»نقش شده بود.
حضرت رضا (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله)، امیر مؤمنان، امام حسن، امام حسین و سایر امامان (علیهم السّلام) انگشتر به دست راست مى کردند.
مؤلّف: کلینى در کافى انگشتر به دست راست کردن رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) و نیز نقش خاتم آن حضرت را با اندک اختلافى نقل کرده و شیخ صدوق در کتابهاى خود ودیگران نیز همان ها را نقل کرده اند.
و نیز کلینى روایت کرده که على و حسن و حسین و برخى از امامان بعد (علیهم السّلام) انگشتر به دست چپ مى کردند ولى این روایات با هم منافات ندارند، زیرا یا مى خواستند بیان کنند که انگشتر به هر یک از دستها کردن جایز است، یا آنکه زمانهاى مختلف چنین اقتضایى داشته (مثلا از روى تقیّه انگشتر به دست چپ مى کردند) .
اما درباره پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) روایت نشده که انگشتر به دست چپ کرده باشد. البته در کافى از امام صادق (علیه السّلام) روایت کرده که «رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) جز اند ک زمانى انگشتر به دست نکرد» (که شاید منظور آن بوده که مدت کمى انگشتر به دست چپ کرد و سپس آن را ترک نمود) .
به هر حال منظور ما در این کتاب بیان برخى از اوصاف انگشتر آن حضرت است.
على (علیه السّلام) فرمود: پیامبران پیراهن را پیش از شلوار به تن مى کنند.
ملحقات
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در سفارشهاى خود به ابوذر فرمود: اى اباذر، من لباس زبر و خشن به تن مى کنم، روى زمین مى نشینم، انگشتان خود را پس از غذا خوردن مى لیسم، و بر الاغ بى پالان سوار مى شوم و دیگرى را نیز در ردیف خود سوار مى کنم، پس هر که از سنّت من روى گرداند از من نیست.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) شب کلاهى که سفید و راه راه بود به سر مى نهاد، و در جنگ کلاهى که دو گوش مانند داشت.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از پوشاک سیاه کراهت داشت مگر سه چیز:
عمامه، کفش و عبا.
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: از سنّت است که هنگام کفش پوشیدن اول پاى راست را در کفش کنند، و هنگام در آوردن اول پاى چپ را در آورند.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: هنگام غذا خوردن کفشهاى خود را از پا در آورید، زیرا هم پاهاى شما راحت تر مى شود و هم سنّت نیکویى است.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: پوشیدن کفش سیاه و نعلین زرد از سنّت است.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: کتان از پوشاک پیامبران است.
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از لباس سرخ رنگ کراهت داشت.
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خیمه اى داشت که آن را کنّ [۴] مى گفتند.
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در روز جمعه برد سرخ رنگ خود را مى پوشید وعمامه«سحاب»را بر سر مى نهاد.
در روز فتح مکه با عمامه سیاهى که بر سر بسته بود وارد مکه معظّمه شد .
آن حضرت جعبه اى داشت که شانه عاج، سرمه دان، قیچى و مسواکش را در آن مى نهاد. . .
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هنگامى که از دنیا رفت یک روپوش زبر یمانى و عبایى که به آن«ملبده»مى گفتند بر تن داشت.
براى آن حضرت تختى بود که اسعد بن زراره آن را اهدا کرده بود.
منبر آن حضرت سه پلّه و از چوب«طرفاء»بود که زنى توسط غلام نجّار خود به نام میمون ساخته بود.
مسجدش مناره نداشت وبلال روى زمین اذان مى گفت.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) روپوشى داشت که با گیاهى خوشبو رنگ شده بود و آن را در خانه مى پوشید و رنگ آن بر بدن حضرت اثرمى گذاشت .
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: ما در خانه لباس زرد رنگ مى پوشیم.
منبع: سنن النبى،علامه سید محمدحسین طباطبائى
پاورقی:
[۱] . سندس: دیبا و ابریشم لطیف. و در اینجا منظور ابریشم ناخالص است، زیرا پوشیدن ابریشم خالص براى مردان حرام است.
[۲] . شمله لباسى است کوچکتر از قطیفه.
[۳] . از این خبر معناى آنچه در باب معاشرت آن حضرت گذشت که لباس پشمینه مى پوشید روشن مى شود که حضرت در حال ضرورت لباس پشمینه مى پوشیده است، بنابر این منافاتى میان این اخبار نیست .
[۴] . یعنى سر پناه