- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
در تاریخ، نام شمار بسیاری از انسان هایی که به طرز جالبی دگرگون شده و به دین روی آورده اند، ثبت شده است.گزارش زیر درباره «آلیسا حسین اُوا»، آوازه خوان مشهورموسیقی رپ (hip hop) است که پس از گرایش به اسلام و انتخاب حجاب در سن جوانی و دراوج شهرت و طراوت،از محبوبیت و شهره بودن چشم پوشی کرد.
مدت هاست که زنان با پوشش اسلامی(روسری) درجای جای شهر «قازان»،پایتخت جمهوری تاتارستان (ازجمهوریهای خودمختار کشورروسیه) دیده می شوند. آنها را در مغازه ها، دانشگاه ها،مترو و در همه خیابان های شهر می توان دید.«آلیسا حسین اُوا»، خواننده مشهور سابق را در یکی از مکان های بسیار آرام و دیدنی در مرکز قدیمی و تاریخی قازان، یعنی باغآرمیتاژ ملاقات نمودیم.
او از جهاتی شبیه به دیگر خواهران مسلمان خود که اغلب می کوشند لباس های سنتی و محلی تاتار بر تن کنند، نیست. ظاهر او با زندگینامه بسیارجالبش تطابق دارد.این ستاره سابق باشگاه مسکو، در آغاز سال ۲۰۰۰ میلادی باخلاقیت و استعداد خود مورد توجه هنرمندان روسی و اروپایی واقع شد تا جایی که نویسنده معروفی در روسیه به نام «آرتمیتروایتسکی» درباره نوشت که منتقدان، اوراسلطان خواننده های تاتار می نامند.او در سال ۲۰۰۴ آلبومی تولید کرد که در رده بهترین های موسیقی روسیه جای گرفت.
وی تنها در روسیه شهرت پیدا نکرد، بلکه او رابه فستیوال های موسیقی مهم خارجی دعوت می کردند.موفقیت های بسیاری در انتظار این ستاره روس بود، اما او ناگهان از همه آنها دست کشیده و صحنه نمایش را به کلی ترک گفت.همه اعضای خانواده آلیسا به دین اسلام مشرف شده اند: شوهر او «احمد»، برادرکوچکتر او «بولات» و مادرش که در مدرسه عالی قازان به نام «محمدیه» درس می خواند.
او می گوید: «متولد شدن دخترم در جهان بینی من تأثیر بسزایی گذاشت. در گذشته،من می خواستم هر دو نقش مادری و خوانندگی را با هم ایفا کنم، اما پس از چندی دریافتم که چنین کاری به دلیل گرفتاری های زیاد کار خوانندگی امکان پذیر نیست. پرستار گرفتن برای کودک هم اصلا در خصوصیات یک تاتار نیست.
حتی در زبان تاتاری نیزلغتی بنام پرستار دیده نمی شود. چون ملت تاتار به هیچ کس اعتماد ندارد تا فرزندخود را به او بسپارد تاتاری ها خود شخصا به فرزندانشان رسیدگی می کنند و این شایسته ترین کار برای زنان تاتاری است. من هم تمام وقت آزادم را وقف دختر سه ساله ام «مریم» می کنم.من فرزند خود را به طور سنتی تربیت می کنم و یاد می گیرم که با فرهنگ عمومی تاتاری، جهیزیه تهیه و ذخیره کنم.
در این زمان من متدین تر نیزشده ام و خلاقیت های گذشته ی من، برایم کهنه شده است.به طور کل از طریق فرهنگت اتاری ویژگی های یک زن مسلمان برای من آشکار شده و احساس زن بودن و مادر بودن راواقعا درک نمودم.»آلیسا دین اسلام را نیز مطالعه می کند و با تاریخچه مردم تاتار و هنرهای آنها نیز آشنا می شود. او از دوران گذشته زندگی خود بیزاری می جویدو از آن با بی میلی یاد کرده و می گوید:
«می دانی! من دیگر نمی خواهم در مقابل جمعیت قرار بگیرم. من از موسیقی مأیوس شده ام و دیگر نمی خواهم برای جلب رضایت افراد معتاد به موسیقی، آواز بخوانم. و همچنین نمی خواهم تلاش کنم که آنها خوششان بیاید.آنها مرا به بسیاری از جشنواره ها و کنسرت ها دعوت نمودند؛ مثلا به فستیوال هایی در سوئیس، استونی و… ، اما من دعوت آنها را رد کردم».آلیسا پنجسال پیش با یک کارگردان تاتاری ازدواج کرد.
آن موقع بود که او با اسلام آشنا شده و شهادتین را بر زبان آورد.شوهر آلیسا که در یک خانواده مذهبی تربیت یافته و بزرگشده است، در این دگرگونی، نقش قابل توجهی داشت.آلیسا می گوید: «به نظر من، هرانسانی باید آرزوی رفتن به بهشت را داشته باشد. من نمی دانم چه چیزی می تواند بهتراز این باشد؟!»چندی پیش، وی تصمیم گرفت تا از مسکو به زادگاهش تاتارستان برگردد، زیرا او در آنجا احساس راحت تری می کند: «در گذشته آرزو می کردم که به مسکوبروم، اما اکنون احساس می کنم که زندگی در قازان برای من راحت تر است.
اگر در مسکویا سن پطرزبورگ به دلیل ظاهر خود و حجابی که دارم، باید واهمه درگیری و پرخاشگری داشته باشم، در قازان خود را آرام حس می کنم. در اینجا برای شخص مسلمان همه چیز خوبو باب میل است. مثلا در گذشته برای پیدا نمودن کتاب های اسلام یباید تمام مسکو رازیر پای می نهادم، ولی در اینجا به راحتی به مغازه های اسلامی مراجعه کرده و آن راخریداری می نمایم.»لیسا می افزاید:
«اینجا بین مسلمانان رابطه خوبی برقرار است و مساجد و قهوه خانه های اسلامی، مکان هایی هستند که من به راحتی می توانم در آن بامسلمانان به گفتگو بنشینم.
من عاشق روستای «استارو تاتارسکی» در قازان هستم و ازقدم زدن در آنجا لذت می برم هم اکنون وقت خود را صرف دخترم «مریم» می نمایم وبه او یاد می دهم که آفریدگار خود را فراموش نکند.آنچه برای من اهمیت دارد، ایناست که هم اینک عضو یک خانواده با ارزش و پولادین هستم و در سایه شوهرم احساس آرامش و رضایت می کنم و همانند یک زن حقیقی تاتار، به فرزند خود رسیدگی می کنم.من همچنین می خواهم در اینجا به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی بپردازم تا برای جامعه مسلمان خود مفید باشم.