- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
نوشتار حاضر، به دنبال آن است تا به مهمترین وظایف مبلغ در تربیت دینی نوجوان بپردازد. منظور از تربیت، روشها و فنونی است که بکار گرفته میشود تا استعدادهای درونی بشر رشد یافته و در مسیر تکامل قرار گیرد و تربیتی، دینی است که روشهای آن، برگرفته از قرآن کریم و سیره ائمهاطهار(علیهم السلام) باشد.
مبلغ با تربیت دینی، به دنبال این هدف است که نوجوان بتواند این دورهی پر از بحران را با موفقیت طی کند و راه را از چاه شناخته و مسیر زندگیاش را مشخص کند و با این کار خوشبختی و سعادتمندی خود را در دنیا و آخرت تضمین کند.
رسیدن به این هدف والا، ملتزم شناخت خصوصیات نوجوان و مبلغ و وظایف او و چگونگی برقراری ارتباط با نوجوان، دانستن اصول تربیت نظیر اصل اعتدال- تعقل- تدرج و تمکن، تسهیل و تیسیر و عزت است و بکارگیری شیوههای تربیتی چون الگونمایی-پرورش عزت نفس و خودباوری- تشویق و تنبیه و استفاده از حسکمال خواهی – تلقین و تغافل است.
در پایان نبایدهای تربیتی که مانع هدف مبلغ که تربیت دینی است آورده شده که از جمله آن میتوان تحمیل و تحکم- نمایدن خستگی و غم- تحقیر و توهین و منفیگری را نام برد. ره آورد این پایان نامه، مبلغی است که با عنایت صاحب الزمان(عج) خود را متصف به صفات پسندیده کرده و میتواند با نوجوان در مکانهای متفاوت مثل مدرسه- مسجد- اردو- مکانهای تفریحی- فرهنگسراها و … رابطهای صمیمانه برقرار کند و با بصیرت دهی و بینش افزایی به او دین و معارف دینی را به او ارائه دهد.
تبلیغ، بزرگترین ابزاری است که در جوامع مختلف برای پیشبرد اهداف گوناگون از آن استفاده میشود. یکی از موضوعاتی که در باب تبلیغ اولویت ویژهای دارد، تربیت دینی نوجوان است.
تربیت یعنی مجموعه روشها و فنونی است که به کار گرفته شود تا استعدادهای درونی بشر در مسیر تکامل قرار گیرد. اگر این تربیت برپایهی معارف دینی و سیرهی اهلبیت(علیهم السلام) باشد، تربیت دینی نام دارد. از سویی، دوران نوجوانی با ظاهر شدن یک سری خصوصیات جسمانی شروع میشود که حدود سنین ۱۳ تا ۱۸ را دربرمی گیرد.
در عصر کنونی و با پیشرفت علم و فناوری از سوی دیگر، دورهی حساس نوجوانی و تهاجم فرهنگی غرب که معطوف به این گروه سنی است و هم چنین تأثیرپذیری این گروه از دوستان و به طور کلی از غیر از والدین و تلاش و دسیسههای فروان برای جلوگیری از تربیت دینی، لزوم شناخت عمیقتر تبلیغ و توجه به نقش مبلغ در این راستا و چگونگی اصول و راهکارهای برخورد با نوجوان در جهتدهی وی به سمت تربیت دینی امری آشکار است.
البته در کتب گوناگون به طور جداگانه پیرامون این موضوع بحث شده ماننده آثار آقای قرائتی و یا بحثی که پیرامون نوجوان و تربیت فرزند تدوین شده اما به صورت این مقاله کاری صورت نگرفته لذا در این پژوهش سعی شده است که راهکارهای برخورد مبلغ با نوجوانان را ضمن ارائه مثالهای ملموس و عینی بیان کرده تا از این راه به کمک خداوند متعال و توکل به او در جامعه شاهد نوجوانانی پویا و مؤمن باشیم.
دوران نوجوانی از لحاظ تربیتی، جزء دشوارترین دوران حیات انسان است. این دشواری به علت ویژگیهای خاص این سن میباشد که طبق تعاریف، سن نوجوانی حدود سنین ۱۳ تا ۱۸ سال را دربرمی گیرد. یک مبلغ باید اطلاعات جامعی از این ویژگیها داشته باشد تا بتواند در امر تبلیغ موفق باشد.۱
در این مقاله ویژگیهای نوجوان به ۲ دسته ویژگیهای فردی و اجتماعی تقسیم شده است. ویژگیهای فردی تحولات جسمانی – تحولات روحی- تحولات عقلی – رشد عاطفی- میل به شهرت و خودنمایی- نوجویی و بحران هویت را دربرمی گیرد که منظور از هویت تمایزی است که فرد بین خود و دیگران میگذارد و شامل طرز فکر و عقایدی میشود که معرِّف فرد و چگونگی ارتباط او با دیگران است.۲
نوجوان در جست و جوی شخصیت خود، به این نتیجه میرسد که باید تشخیص دهد برای او چه چیزهایی مهم و چه کارهایی ارزشمند است. ۳ ولی اگر سرخوردگی و عدم اعتماد در او پدید آید، به جای رابطه با مردم منزوی میشود و رکورد و ابهام در نقش وی، او را به بحران هویت دچار میکند.۴
ویژگی اجتماعی نوجوان شامل میل به استقلال و اثبات شخصیت، اطاعت از همگنان، نیاز به فعالیت، میل به ناهمجنس – تمرد و سرکشی- تمسخر نسبت به آرمانهای خانواده – تعصب نسبت به عقاید و دوستان خود میشود که یکی از مهمترین آن، میل به استقلال و اثبات شخصیت که در آن نوجوان حاضر نیست بدون قید و شرط از تمام روش بزرگسالان پیروی کند و بیچون و چرا، کلیه صفات شخصیت خود را با آنان هم آهنگ بسازد.۵
به همین علت است که سلطهی خانواده را سبک و حقیر شمرده و شخصیت خود را اثبات و مقام خود را احساس میکند و میکوشد که اطرافیانش را به اعتراف نسبت به این موقعیت و مقام خود وادار سازد.
گرایش به آزادی، به علت تعادل تازهای به وجود میآید که بین دو عکسالعمل غریزی و مهم«تقلید» و «مخالفت» برقرار شده است. بنابر مقتضیات سن و یا اخلاق، یکی از این دو عکسالعمل بر فرد مسلط هستند ولی هر دو عکسالعمل برای انسان لازم و مفید است.
عکسالعمل تقلید به علت جذب چیزهایی که با آنها بیگانه بوده و عکسالعمل مخالفت به علت کوششی که برای مقاومت نشان داده میشود، برای شخص مفید هستند. اگر در استفاده از آنها افراط شود، اولی به نوعی تقلید سست و بیدوام و دومی به منفی بودن بیحاصل منتهی میگردد.۶
پس از این که مبلغ ویژگیهای نوجوان را شناخت، باید خود را متصف به صفاتی کند که بتواند با نوجوان ارتباط برقرار کند.
این اوصاف شامل سعه صدر- نرمخو و مهربان و دلسوز بودن – نسبت به پیامی که میخواهد ارائه کند، علم و آگاهی داشتن- عمل به گفتههای خود – انتقادپذیر بودن – با اخلاص کار خود را انجام دادن – منظم و وقتشناس بودن و در آخر، تمییز و خوشبو و آراسته بودن است.
در مرحله بعد مبلغ باید نسبت به وظایفی که بر عهده اوست، آشنایی کامل داشته باشد تا راه را گم نکند. از جمله وظایفی که در رابطه با نوجوان بر عهدهی مبلغ است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- تعلیم و تربیت
از دیرباز تاکنون، دسیسههای فراوانی توسط دشمنان اسلام چیده شده است؛ زمان و هزینههای فراوانی صرف شده است تا مانع آگاهی نوجوانان و جوانان نسبت به دین و تعالیم والای اسلامی شوند. چون آنها به این نکته پی بردهاند که انسان آگاه، منحرف نمیشود لذاست که در دعای کمیل آمده است: خدایا به خاطر نادانیام به تو جرأت پیدا کردم(و گناه کردم)۷
پس میتوان گفت مبلغین، موظفند که برنامهها و شیوههای تعلیم و تربیت اسلامی را در اختیار پدران و مادران قرار دهند و نظریات اسلام را در این رابطه از متون اسلامی استخراج کرده در اختیار علاقهمندان قرار دهند.۸
۲- احترام به دیگران
مبلغ باید به همه احترام بگذارد و بداند که نوجوان، قشر بسیار حساس و قابل رشدند و آنان نیز هم چون بزرگسالان، برای خود شخصیت قائلند. پس باید مبلغ به این نیروی عظیم توجه کند. به آنان شخصیت بدهد و از توهین به آنان بپرهیزد. در سیرهی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که آن بزرگوار، به خاطر احترام به کودکان، آنان را با کنیه(فامیل) صدا میزد و همیشه مراقب بود که لطمهای به شخصیت آنان وارد نشود و روحشان آزرده نگردد.۹
۳- حضور در صحنه
مبلغ باید به این مسئله آگاه باشد که یکی از راههای ترغیب نوجوانان به کارهای خوب، تعاون و همکاری با آنان در همان کارهاست. وقتی مبلغ خود در صحنه حضور داشته باشد، علاوه بر این که ارزش و اهمیت فعل نیکو بالا میرود، شخصیت نوجوانان نیز والا میشود و میتواند از آن زمان و مکان، بهره ببرد و متناسب با آن فعل، نکات تربیتی را به نوجوانان آموزش دهد. یعنی آموزش غیر مستقیم که تأثیر و ماندگاری آن در ذهن، بیش از آموزش مستقیم است.
۴- بها دادن به نقاط قوت نوجوانان
بررسی نیروهایی که قابلیت دارند، لازم است و مبلغ باید این نیروها را بشناسد.۱۰
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «علیک بالاحداث فأنهم اسرع الی کل خیر» به نوجوانان توجه کن زیرا آنان، سریعتر به هر خوبی روی میآورند.۱۱»
۵- دادن قدرت تفکر و تجزیه و تحلی
شهید مطهری که امام، دربارهی آثار ایشان میفرمایند: «آثاری که از او هست، بیاستثنا همه آثارش خوب است و من کسی دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: بی استثنا آثارش خوب است.۱۲» در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام خود میفرماید: تعلیم دهنده و مربی هر که هست، معلم است، استاد است، خطیب است، واعظ است. باید کوشش کند که به شخص، رشد فکری، یعنی قوهی تجزیه و تحلیل بدهد، نه این که تمام همّش این باشد که هی بیاموزید، هی فراگیرید، هی حفظ کنید، در این صورت خیری نخواهد شد.۱۳
۶- شناخت مقتضیات و نیازهای زمان
مبلغی که با نوجوان در ارتباط است، باید در قدم اول، از مسائل و اتفاقاتی که نوجوان با آن درگیر است، اطلاع کامل داشته باشد سپس از نظر اسلام، راه برخورد با آن مسائل را بررسی کند و در قدم آخر، برای این که سخنانش مؤثر واقع شود، از (شور) (احساس) (روح)(هیجان) بهره کامل ببرد.۱۴
۷- ایجاد بصیرت
در روایتی از امام رضا(علیه السلام) وظیفهی خطیب را بعد از ترغیب به اطاعت از خداوند و تذهیب از معصیت به وسیلهی موعظه، این گونه بیان میکنند:
«آنها را آگاه کند به جریانهای خوب یا بدی که در آفاق دوردست برای عالم اسلام اتفاق میافتد.»۱۵
یک مبلغ باید در وهلهی نخست، خودش از اوضاع داخلی و خارجی آگاه باشد.۱۶ از فرقههای انحرافی و تلاشها و دسیسهچینیهای غرب و از تزریق شبهات گوناگون در بین جوانان و نوجوانان اطلاع داشته باشد سپس با دادن آگاهی به نوجوانان و ارائهی کلیدهای اصولی و اساسی اعتقادی، او را واکسینه کند و همیشه راه را برای پرسش و پاسخ باز گذارد تا نوجوان، هرگاه با هر شبهه اعتقادی- اخلاقی- سیاسی مواجه شد، به آسانی آن را با مبلغ در میان گذارد و از طرح آن واهمه نداشته باشد.
پس از این که مبلغ ویژگیهای نوجوان را شناخت و صفاتی را در خود نهادینه کرد و با دانستن وظایف خود، راهش را مشخص کرد برای این که بتواند یک ارتباط مؤثر با نوجوان برقرار کند، باید در ابتدا نسبت به سطح درک و میزان فهم نوجوان آشنایی داشته باشد و بداند که مکانیسم تربیت در سن نوجوانی، هماندیشی و همراهی و ملازمت است نه آمریت و نوجوان انتظار همرأیی و حرمتگذاری دارد.۱۷
همانطور که امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «فرزندت را آزاد بگذارتا هفت سال بازی کند(۷-۱) و هفت سال (۱۴-۷) تأدیب شود و هفت سال(۲۱-۱۴) او را ملازم خود قرار بده»۱۸
موقعیت فعلی که میخواهد با او ارتباط برقرار کند را بشناسد به این معنا که بداند، نوجوان در چه حالتی قرار دارد، عصبانی است یا هیجانی و یا احساساتی؛ زیرا اگر به این حالتها توجهی نشود و موقعیت روحی و عاطفی وی نادیده گرفته شود، بهترین پیامها و رساترین گفتهها با مقاومت و بیزاری نوجوان روبرو میگردد.۱۹
مبلغ باید وضع نوجوان را کاملاً درک کرده، خود را به جای او بگذارد و فضای فکری خود را در حد او تنزل داده تا بتواند احساسات او را درک کند. با رویی گشاده به سخنان و اظهار نظرهای نوجوان گوش میدهد تا علاوه بر این که موجب تخلیه احساسات نوجوان و آرامش روحی و روانی و کاهش فشارها در او شود، او را متقاعد سازد که بزرگترها برای نظر او ارزش قایلند و هم چنین از ارائه باورها و احساسات خود و عدم پذیرش آنها از سوی دیگران ابایی نداشته باشد.۲۰
نوجوان را آنگونه که هست بپذیرد، نه آن چنان که باید باشد و این به منزلهی تأیید احساسات او نیست بلکه زمینهای برای آرام کردن او و هدایت احساسات او و در آخر با ایجاد فضایی محبتآمیز با او همدردی و همدلی کند تا بتواند در لفافه و غیر مستقیم راهکارهای خود را ارائه دهد.
اصول ارتباط با نوجوان
مبلغ باید بداند در امر تبلیغ نوجوان، چه اصولی را در چه زمانی به کارگیرد تا ارتباطی را که با نوجوان برقرار کرده است، حفظ شود و هر روز تقویت شود:
۱- اصل اعتدال در ذهن نوجوان
عادل بودن یعنی«آنان را به حقوقشان رساندن یا حقوق تباه شده آنان را بازگرداندن و در شرایط مساوی در بهرهمندی از مزایا و عواطف و امکانات بین آنان فرق نگذاشتن»
مبلغ باید در ابراز محبت- در داوری کردن – در نوع نگاه- در تشویق و تنبیه در گفتار و در تقسیم وظایف بین نوجوانان، عدالت را رعایت نماید.
۲- اصل تعقل
همت تربیتی باید بر این باشد که قوای گوناگون انسان(وهم و غضب و شهوت و …) عواطف و احساسات آدمی تحت حاکمیت عقل درآیند که اگر اینها زیر پوشش عقل باشند هر کدام در جای خود واقع میشوند و هماهنگی و موزونی کامل میان قوا و عواطف و احساسات آدمی برقرار میشود. در این صورت است که انسان در عین رحمت و محبت، از صلابت و شدت برخوردار میشود و هر یک را در جای خود و به درستی به کار میگیرد.۲۱
هدف از تربیت دینی تقویت قوهی عاقلهی انسان است.
۳- اصل تدرج و تمکن
«تدرج» به معنای اندک اندک و آهسته آهسته پیش رفتن و پایه پایه نزدیک شدن است.۲۲
«تمکن» به معنای توانایی و قدرت و قادر شدن بر چیزی است.۲۳
تربیت کردن و تربیتپذیری، امری تدریجی است و با استمرار و رعایت توانایی و قدرت افراد، تحقق مییابد. این امر در هر حرکت و فعل تربیتی باید مدنظر گرفته شود تا تربیت به نتیجه رسد توجه به تفاوتهای فردی و اختلاف استعدادها در تربیت، از مهمترین اصول تربیت است.۲۴
۴- اصل تسهیل و تیسیر
«تسهیل» و«تیسیر» به معنای آسان کردن و سهل گردانیدن است.۲۵ و مراد آن است که در هر حرکت تربیتی، راههای آسان و میسر به روی متربی گشوده شود تا میل و رغبت به رفتن، فراهم شود و با متربی از سر ملایمت و مدارا رفتار شود تا بتواند راه را بر خود هموار سازد و طی طریق کند و به مقصود دست یابد.۲۶
خدای رحمان فرستاده گرامیاش را با این راه و رسم تربیتی معرفی میکند و میفرماید:
«پس به برکت رحمت الهی، با آنان نرمخو و پرمهر شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند.» ۲۷
۵- اصل عزت
اصل عزت از مهمترین و بنیادیترین اصول تربیتی است، زیرا اساس تربیت بر عزت است و اگر فرد با عزت رشد یابد و تربیت شود، به حالتی دست مییابد که پیوسته و در هر اوضاع و احوالی راست و استوار باشد.۲۸
تربیتی که بنیادش بر ایجاد عزت در آدمیان باشد، تربیتی است که در تحکیم و تثبیت شخصیت انسانی آنان و حفظ ایشان در برابر وسوسهها و معاصی موفق خواهد بود.
هیچ چیز مانند فقدان عزت، آدمی را مستعد تباهی نمیسازد، زیرا عزت است که انسان را محکم واستوار و شکستناپذیر میسازد و چون ذلت بر وجود آدمی حاکم شود، او را آماده پذیرش هر خواری و پستی میگرداند.۲۹
ادامه دارد…