- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دین داران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می شود. این پدیده در سده های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی های دین ستیز یا دین گریز گردید. در این نوشته به عوامل گرایش جوانان به فرهنگ غرب پرداخته شده است.
الف. عدم شناخت صحیح فرهنگ غرب
برخی چنین می پندارند که در پس نظم موجود در غرب ارزشی نهفته است، حال آنکه با دقت در زندگی غربی می بینیم که چنین نیست. نظام اسلامی حقوق بسیاری برای مردم قایل است. اسلام سفارش های بسیاری دارد مبنی بر اینکه نباید حق دیگران از بین برود. ارزش های بسیاری در پس رعایت همین قوانین راهنمایی و رانندگی ما قرار دارد؛ از جمله حق الناس. اما در غرب چنین ارزش هایی مطرح نیست؛ نظم موجود متأثر از پولی است که هم از مردم می گیرند و هم صرف این کار می شود؛ برخی قوانین وضع می شود، فناوری به کار گرفته می شود و به تبع آن، رعایت قوانین.
ولی نکته حایز اهمیت این است که برخی تصور می کنند واقعاً جامعه غربی یک جامعه ارزشمند است؛ یعنی یک سلسله ارزش های اخلاقی، معنوی و دینی باعث می شود که مردم قوانین را مراعات کنند، اما چنین نیست.۱
مردم غرب تافته جدابافته نیستند و اصالتاً با ما تفاوت ندارند؛ مثلا این گونه نیست که آنها اهل صداقت باشند و ما نباشیم و یا در آنها صافی باشد و در ما آلودگی. همین ها هم که به عنوان نمونه ذکر می کنند مربوط به عوامل نظارتی است که به اینجا منجر شده. برای مثال، در فروشگاه ها به ظاهر کسی ناظر اعمال مراجعه کنندگان نیست، ولی دوربین های مخفی و عوامل غیرمحسوس وجود دارند که اگر کسی مرتکب خلافی شود، برخوردهای شدیدی با او می کنند؛ افراد مطمئن هستند که تحت مراقبتند و کسانی ناظر آنهایند. یا مثلا، برخورد خوب همراه با روی باز و تبسّم صاحبان مغازه ها با خریداران به این خاطر است که در آنجا پیدا کردن کار بسیار سخت است؛ اگر کسی کار پیدا کند، شغلی به دست آورد، آن را از موفقیت های بزرگ خودش می داند؛ چون در آنجا رقابت شدیدی برای به دست آوردن کار وجود دارد.۲
ب. مشکلات اقتصادی موجود در داخل کشور
در دوره جوانی غرایز به نقطه اوج می رسد و جوان در پی ارضای آنهاست. تأمین به موقع این نیازها، نقش بسیار مهمی در تعدیل رفتار و رشد و تکامل او دارد و عدم ارضای آنها نه تنها مانع رشد و کمال می گردد، بلکه سبب ناهنجاری های رفتاری زیادی می شود. کفر . به عنوان یک ناهنجاری اعتقادی . همان سان که می تواند معلول جهل و ضعف معرفتی باشد، معلول فقر نیز هست. از این رو، معصومان(علیهم السلام)فرموده اند: یکی از پیامدهای احتمالی فقر، کفر و دین گریزی است.۳
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در مورد ازدواج می فرماید:
«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَد احرَزَ نِصفَ دینِه فَلیتَّقِ اللّهَ فی النّصفِ الباقی»؛۴ آنکه ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است؛ پس در نیم دیگر پروای الهی پیشه سازد.
فراهم نبودن شرایط ازدواج سالم، زمینه ساز گناه و زایل شدن ایمان می شود و به تدریج تبدیل به گریز از دین می گردد. بنابراین، ارضای نیازهای جسمانی و روحانی، در بهداشت روانی جوان مؤثر است و فقدان آن نه تنها سلامتی وی را تهدید می کند، بلکه زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری هاست.۵
ج. آزادی ابتذال و فساد و بی بندباری در غرب
به طور طبیعی کسی که مایه های اصیل اسلامی در او تقویت نشده این گونه آزادی ها نظر او را جلب می کند و تصور می نماید که این آزادی یک نحو اصالتی برای او می آورد و او را در دنیا سعادتمند می کند. ولی با نگاهی به جامعه غربی، به راحتی می توان دریافت که این تفکر چقدر اشتباه است و به واقع، آنچه اکنون غرب را در بسیاری از مسائل روحی و اجتماعی به بن بست کشانده همین آزاد گذاشتن غرایز جنسی است. نکته حایز اهمیت این است که به تدریج فحشا از ناحیه کسانی صورت می گیرد که وظیفه آنها نجات جامعه از سقوط اخلاقی است. رهبران فکری جامعه به عنوان طرف داران آزادی مطلق، مفهوم واقعی «فحشا» را تغییر داده و مردم را به ارتکاب آنچه مخالف شرف و فضیلت است تشویق می نمایند. ویل دورانت می گوید:
زندگی شهرنشینی در غرب طوری شده که آدمی را از اندیشیدن به ازدواج باز می دارد.۶
د. استقبال کشورهای غربی از نخبگان و ذهن های خلّاق دنیا
درک نقش و وظایفی که نخبگان یک جامعه در هدایت جامعه و پیشرفت آن دارند، از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر این مسئله درست درک نشود و برای استفاده بهینه از این افراد برنامه ریزی نگردد و جایگاه مناسب اجتماعی و شرایط لازم یک زندگی راحت فراهم نشود، خیلی زود این سرمایه ها از دست می رود. غرب به دلیل آنکه باید برای رشد صنعت و به روز نگه داشتن نوع فناوری های خود از مغزها پیوسته استفاده کند تا بتواند در جهان رقابت کامل زنده بماند، در جهت جذب نیروهای کیفی عالم برنامه های بسیار متنوع و جذابی در نظر گرفته است. در مقابل، از آن رو که ما روزانه فکر می کنیم و در فکر برنامه های دراز مدت نیستیم و شاید در بسیاری از موارد، اصلا بدون برنامه و نظم کار می کنیم، به طور طبیعی برای استفاده از این نیروهای مفید نه تنها برنامه ای نداریم، بلکه گاهی موجبات هدر رفتن آنها را با دست خود فراهم می کنیم. از این روست که به محض شکوفایی یک استعداد و مطرح شدن آن در جامعه، شاهد پذیرش یک طرفه از سوی دانشگاه های اروپایی و آمریکایی هستیم. آنها مترصدند تا استعدادهای کشورهای شرقی را سریعاً بربایند.
کسانی که از مغز متفکری برخوردارند، به طور طبیعی به سوی مراکزی کشیده می شوند که در آنجا از آنها استقبال بیشتری می گردد و تلاش های آنان ارج نهاده می شود.
بنابراین، مدیریت فناوری و شناخت و استفاده از فناوران مؤمن و برنامه ریزی برای توزیع صحیح و کارآمد آنان باید در رأس وظایف در مؤسسه یا وزارتخانه ای قرار گیرد تا بتواند به موقع از این نیروهای کیفی، مفید و متعهد در هر رشته استفاده لازم را در جهت شکوفایی و رشد و تعالی نظام مقدّس جمهوری اسلامی ببرند.۷
ه. تعمیم های بی جا
تعمیم بی جا مفهومی است که هم در منطق و هم در روان شناسی از آن سخن به میان می آید. ساختار روانی انسان به گونه ای است که که اگر کسی . مثلا . در بعد اخلاقی مورد اعتماد او بود، همه نظریات آن فرد را در هر زمینه ای به طور کامل قبول می کند. ریشه این تمایل در «تعمیم بی جا» است.
این ویژگی بخصوص در دوره جوانی، در افراد زیاد دیده می شود؛ یعنی اگر جامعه «الف» ببیند که جامعه «ب» در یک بعد پیشرفت قابل ملاحظه ای نموده، دوست دارد که جامعه «ب» را در ابعاد دیگر نیز مطلوب بینگارد. نمونه این مطلب، نگاه افرادی از جامعه ما به جوامع غربی است.
برخی چون می بینند کشورهای غربی در صنعت گام های بلندی برداشته اند، ناخودآگاه تمایل دارند نتیجه بگیرند که همه ابعاد زندگی در این کشورها درست است و باید الگوی اینها باشد. می گویند: چون این کشورها از نظر فناوری بالاتر از همه جا هستند، پس اگر در آنجا بی حجابی وجود دارد، بی حجابی ارزش است؛ اگر در آنجا دین وجود ندارد، دین چیز بی ارزشی است!
انسان منطقی و معقول کسی است که تعمیم بی جا ندهد. تعمیم بی جا زمینه ای است که انسان را به مغالطه می کشاند. بنابراین، باید کارهای افراد را تحلیل و بررسی کنیم، ببینیم تا چه اندازه رفتار یک فرد یا یک جامعه با عوامل گوناگون ارتباط دارد. آیا فناوری با بی حجابی به دست می آید؟ اگر ما بخواهیم در جامعه خودمان نظم را حاکم کنیم آیا راهش این است که نماز نخوانیم و اررزش های دینی مان را زیر پا بگذاریم؟ اینها تعمیم های نارواست.۸
راه کارهای رفع دین گریزی و گرایش به فرهنگ بیگانه
الف. ارائه الگوهای مناسب
الگوهای جذاب، برای یادگیری و شکل دهی رفتار انسان ها، به ویژه جوانان، نقش اساسی دارد. در دوره نوجوانی و جوانی، تأثیرپذیری از خانواده به شدت کاهش می یابد و گاهی بین خانواده و جوان تعارض و درگیری به وجود می آید. از این رو، جوان برای ساختن نظام ارزشی و اعتقادی خود می خواهد از چیزهایی غیر از خانواده و مربیان قبلی استفاده کند. از عوامل تأثیرگذار در بیرون نهاد خانواده، الگوها و دوستان هستند. در این میان، نقش الگوهای مورد قبول جوان بسیار زیاد است؛ چه اینکه دوستان نیز در حال ساختن نظام ارزشی خود و نیازمند الگوهای مورد پسند می باشند. در این شرایط، اگر الگوهای مناسب و در دسترس وجود نداشته باشد، جوان دچار سردرگمی شده و تعادل روانی او از مرز ارزشی خارج می شود. در این صورت، چه بسا به الگوهای مجازی پناه برده و یا تحت تأثیر دوستان کم تجربه قرار گیرد و یا به دام شیادانی بیفتد که در کمین جوانان سردرگم هستند و در نتیجه، شرایط و زمینه های گریز از دین برای او فراهم می شود.۹
انسان به فطرت خود، کمال دوست و کامل جو است. او به کمال عشق میورزد و در پی آن می دود. در عرصه تربیت دینی جایگاه الگوجویی آشکارتر است. به دلیل پیوند میان آموزش و پرورش دینی، جوان درصدد یافتن الگوهایی بشری است که شاهد گویای ثمره عمل به دین باشند. برای نسل نو ارائه آموزه هایی بدون مصادیق مجسّم و موفق و کمال یافته، چون نظریاتی انتزاعی است که با جهان آدمی بی ارتباط است. افزون بر آنکه نوجوان و جوان زندگی خویش را با کاوشی از الگوهای انسانی برتر می آغاز (آغاز می کند). اگر آنها را در دین گرایان نیابد، در دین ستیزان می کاود و تا رفع این نیاز هرگز نمی آساید. الگوهای دینی نباید به مثابه فوق بشر؛ بلکه باید بشر مافوق تلقّی شوند، زیرا موفق بشر نمی تواند الگوی نیکویی برای آدمی باشد.۱۰
ب. تقویت بینش دینی جوانان و شناساندن فرهنگ غرب به آنان
در مواردی دین چنان به جوان معرفی می شود که گویی مانع ارضای نیازهای اوست. چنین تصویری در نهایت، به دین گریزی می انجامد. جوان در شرایطی قرار دارد که انواع غرایز، به ویژه غریزه جنسی و لذت طلبی، در او به نقطه اوج رسیده و عوامل بیرونی نیز او را احاطه کرده و آتش شهوت را در او برافروخته می کند.
حال اگر دین به گونه ای ترسیم شود که گویی مانع ارضای غرایز اوست و راه کاری برای ارضای آنها ندارد، طبیعی است که نسبت به دین گریزان می شود و دین پذیری را مساوی با سرکوب غرایز خود می انگارد.
افزون بر آن، روحیه استقلال طلبی، حرّیت و قطع وابستگی، از جمله ویژگی های روحی جوان است. او یک دوره گذار از وابستگی به استقلال را طی کرده و می خواهد با اراده آزاد خود انتخاب کند. از نظر اخلاقی نیز مرحله اخلاق «دیگر پیرو» (تقلیدی) را پشت سر گذاشته و وارد مرحله اخلاق «خود پیرو» گردیده است.
او از هر مانعی . هر چند . تخیلی گریزان است و می خواهد در رفتار، گفتار، تفکر و انتخاب آزاد باشد.
گرچه عدم تربیت صحیح روحیه استقلال طلبی و پیروی بی چون و چرا از غرایز و لذت طلبی افراطی، برای جوان بسیار خطرناک است، اما در بدو امر، هر چیزی که بخواهد محدودیتی برای او ایجاد کند امری ناخوشایند تلقّی می شود، مگر اینکه راه کارهای دین برای ارضای سالم غرایز به خوبی برای او ترسیم شود.
یقین به حقایق با عظمتی همچون آفریدگار جهان، پیامبران الهی و رستاخیز نوعی تعهد در انسان پدید می آورد و میزان معنویت او را در برابر یورش فرهنگی بیگانگان افزایش می دهد. به عبارت دیگر، تقویت باورهای دینی و پی ریزی بینشی درست در زمینه مذهب و سیاست می تواند همچون سنگری نفوذناپذیر مردم را در برابر بمباران فرهنگی دشمن محافظت نماید و سودجویان غرب را ناکام و ناامید سازد. بی تردید، چنین ایمانی جامعه را به جهت گیری صحیح رفتاری رهنمون می نماید و از کژروی و ناهنجاری ها باز می دارد. قرآن کریم در این باره می فرماید: «یهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ»(یونس: ۹)؛ پروردگارشان به سبب ایمانشان هدایت می کند.
بی تردید، شناسایی دشمن و اهداف وی از الفبای مبارزه به شمار می آید؛ برای رویارویی با یورش فرهنگی نیز باید فرهنگ دشمن و ویژگی های آن مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
چنین تحقیق وسیع و همه جانبه ای، اندیشمندان را در شناخت درست ردپای انحراف یاری می دهد.
از سوی دیگر، باید اهداف دشمن، ابزار و شیوه های مورد استفاده وی شناسایی شود. آگاهی از ابزار و شیوه های مورد استفاده یورش گران می تواند مسئولان را در خلع سلاح مهاجمان کمک کند و نقشه های آنان را خنثا سازد.۱۱
ج. زدودن فقر اقتصادی و اشتغال سازنده و مفید
تنگدستی را شاید بتوان از پلیدترین پدیده های جامعه به شمار آورد. بی تردید، بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی همچون سرقت، ولگردی، گدایی، خودفروشی، و اعتیاد به علت تنگدستی و بی چیزی به وجود می آید. نگاهی گذرا به بزهکاران و ساکنان ندامتگاه ها ما را به این حقیقت دردآور رهنمون می نماید که شمار بسیاری از آنان در اثر تهیدستی، پای در این راه شوم و بدفرجام نهاده اند.
پدیده فقر در هر جامعه ای که چهره کریه خود را به نمایش بگذارد، مانند سیلی بنیان کن زیربنای تمامی ارزش های انسانی را از بن ویران می سازد و کاخ های کرامت و شرافت آدمی را به بیغوله های ننگ و بدنامی تبدیل می کند.۱۲
یکی از عوامل مهم در سلامت فرد و جامعه، اشتغال سازنده و کار مفید است. اشتغال سازنده زمینه شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت ها و ابتکارات را فراهم می آورد و کار و تلاش، شرایط را برای رشد و پیشرفت جامعه مساعد می سازد.
بی کاری موجبات تنبلی، سستی، افسردگی و قساوت قلب را فراهم می آورد. گسترش بی کاری در جامعه سبب افزایش فقر و ناتوانی و در نتیجه، ازدیاد فساد و فحشا شده و به کفر می انجامد.
عدم اشتغال ذهنی، تخیل گرایی منفی، آلودگی فکری، آسیب پذیری سلامت روانی و عاطفی را به همراه دارد و عدم اشتغال جسمی رکود و سستی و تنبلی و بیماری جسمی و بدنی را دامن می زند و خمودی و ناتوانایی را دنبال می کند. به همین دلیل، «کار به عنوان یک عامل سازنده بسیار مهم در تربیت اسلامی قلمداد گشته و بی کاری و فقر به شدت نفی شده است.»۱۳
د. پیش گیری از نفوذ عوامل فرهنگی دشمن
نگاهبانی از ارزش های الهی، بینشی ژرف می طلبد؛ بینشی که در سایه آن همه عوامل فرهنگی غرب را شناسایی و کنترل نموده و در صورت لزوم طرد و منزوی می سازد. از این رو، بر همه مسئولان امر وظیفه است که به هر شکل ممکن جلوی نفوذ فرهنگی دشمن را بگیرند. چنانچه این کار انجام نشود، همه مسئول می باشند.
امام خمینی(قدس سره) در این باره می فرمایند:
اکنون وصیت من… آن است که نگذارند این دستگاه های خبری و مطبوعات و مجله ها، از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتاب ها و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادی های مخرّب باید جلوگیری شود، از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشورهای اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می باشند.۱۴
ه. استفاده از امکانات تربیت بدنی
تربیت بدنی و سلامت جسمی، نیاز طبیعی فرد سالم و جامعه سالم است که می تواند زمینه ساز سلامت روانی و عاطفی آنان شود. میزان سلامت جوانان در چگونگی پیشرفت تحصیلی آنها مؤثر است. هر چه جوان سالم تر، بانشاط تر و شاداب تر باشد فراگیری و رشد، سریع تر و متعادل تر صورت می گیرد و زحمات صورت گرفته از سوی والدین و مسئولان بیشتر به نتیجه می رسد و متقابلا این گروه هر چه از سلامت کمتری برخوردار باشند کسالت و خمودی بیشتر می شود و در نتیجه، افت تحصیلی و مشکلات رفتاری فزون تر می شود.
از سوی دیگر، نوجوان و جوان سرشار از انرژی فزاینده است که باید به صورت صحیح و منطقی تخلیه شود. تراکم این انرژی و عدم تخلیه معقول آن می تواند زمینه ناهنجاری های فردی و اجتماعی را به همراه داشته باشد. چنانچه معمولا کودکان در ممنوعیت بیش از حد، برای محیط خانه و اجتماع مسئله آفرین هستند و اغلب بزهکاران امکان و شرایط لازم و هدایت شده برای تخلیه انرژی خویش را نداشته اند.
اگر محتوای آموزه های تربیتی مجموعه ای از سلب ها و ممنوعیت ها، بدون جایگزینی مناسب باشد به تدریج متربی را از میدان به در می کند، زیرا:
اولاً، تربیت در پرتو احساس اشتیاق متربی حاصل می شود و غالب جوانان اشتیاقی به نهی و منع ندارند. ارائه جایگزین های دلنشین می تواند رغبت آفرین باشد.
ثانیاً، بسیاری از ممنوعیت های دینی، لذایذ مادی است که جوان به طور غریزی در پی آنهاست؛ ارتکاب آنها راهی به سوی ارضای نیازهای غریزی و ترک آنها به منزله نبرد با گرایش های درونی است. بدین روی، هدایت جوان نمی تواند چکّشی انجام گیرد و امیال درونی وی به فراموشی سپرده شود؛ بلکه باید با ارائه طریق مناسب و جایگزین مشروع برای ارضا همراه شود.
ثالثاً، جوانی که به محرّماتی عادت کرده است، ترک عادت او را به تنش شدید روانی دچار می کند. در صورتی می توان از این تنش های طاقت فرسا جلوگیری کرد که عادات جایگزین حاصل شود.
رابعاً، منع ها غالباً وقت آفرین است. اگر با ترک رفتارهای مضرّ اوقات فرد خالی می شود لازم است که به وجهی نیکو پر شود، وگرنه فرصت اضافی ممکن است برای فرد مشکلات جدیدی بیافریند.
بر این اساس، اگر تفریحات ناسالم از متربی گرفته می شود، لازم است که امکان تفریحات سالم فراهم شود، که استفاده از امکانات تربیت بدنی یکی از این جایگزین ها می باشد.۱۵
نتیجه گیری
با توجه به مباحث ارائه شده، چنین می توان نتیجه گرفت که از عوامل اصلی دین گریزی جوانان ناسازگاری میان قول و عمل کسانی است که به طرف دین دعوت می کنند. عوامل دیگری از جمله غفلت، جهل و عدم تفکر جوانان درباره دین، و یا تهاجم فرهنگی نیز تأثیر اساسی و فراوانی در این فرایند دارند. به هر حال، از بهترین و اصلی ترین راه ها برای جلوگیری از دین گریزی جوانان نشان دادن یک الگوی مناسب برای جوان می باشد و منادیان دین و کسانی که به طرف دین دعوت می کنند باید پیش از اینکه جامعه را تبلیغ کنند به فکر تزکیه و تهذیب نفس خود باشند تا مشمول آیه شریفه «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ» (صف: ۲) نگردند. البته نباید از عوامل دیگر نیز غفلت کرد که هر یک به نوبه خود عامل مهمی برای دین گریزی جوانان می باشد.
در مسئله گرایش به فرهنگ غرب نیز عدم شناخت صحیح از فرهنگ غرب به عنوان عامل اصلی بیان شده است و مشکلات اقتصادی در داخل و آزادی ابتذال موجود در غرب در رتبه های بعدی قرار دارند.
بنابراین، با توجه به این عوامل، راه کارهایی که برای جلوگیری از این دو می توان بیان کرد، تقویت بینش دینی و سیاسی جوانان و زدودن فقر اقتصادی و ارائه الگوهای مناسب به جوانان می باشد و علت های دیگر در اولویت ها و رتبه های بعدی قرار دارند.
پی نوشت:
۱. ابوالفضل ساجدى و محمود نمازى، پیشین، ص ۹.
۲. همان، ص ۱۰.
۳. حمیدرضا شاکرین، پیشین، ص ۲۵۲.
۴. محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج ۱۰، ص ۲۱۹، ح ۱۴.
۵. حمیدرضا شاکرین، پیشین، ص ۲۵۲.۲۵۳.
۶. ابوالفضل ساجدى و محمود نمازى، پیشین، ص ۸.
۷. همان، ص ۱۹.
۸. همان، ص ۱۵.
۹. حمیدرضا شاکرین، پیشین، ص ۲۵۱.
۱۰. ابوالفضل ساجدى، دین گریزى چرا؟، ص ۲۳۷.
۱۱. مرکز تحقیقات اسلامى نمایندگى ولى فقیه، پیشین، ص ۱۴۱.۱۴۲.
۱۲. محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج ۷۲، ص ۱۴۴.۱۴۵.
۱۳. مرتضى مطهّرى، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۶۷، ص ۲۵۸.
۱۴. امام خمینى، صحیفه نور، تهران، سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، ۱۳۶۹، ج ۲۱، ص ۱۹۵.
۱۵. ابوالفضل ساجدى، دین گریزى چرا؟، ص ۲۶۶.۲۶۷.
منبع: سامانه نشریات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
نویسنده: محمد عباسی.