- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : کارشناس محتوایی شماره چهار
- 0 نظر
دعای صباح، یکی از دعاهای مشهوری است که از جانب مولای متقیان امیرالمومنین علی (علیه السلام) وارد شده است. قدیمی ترین منبعی که در آن به دعای صباح اشاره شده، کتاب اختیار المصباح تألیف سال ۶۵۳ ق از سید علی بن الحسین بن حسّان بن الباقی القرشی معاصر محقّق حلّی و سید بن طاووس است. البته در کتاب های دعای پیش از آن نظیر مصباح المتهجد شیخ طوسی، از دعای صباح یادی نشده است.
دعای صباح را مرحوم شیخ عباس قمی (ره) در مفاتیح الجنان آورده است. دعای صباح، دعایی است که امام علی (علیه السلام) بعد از نماز صبح آن را می خواندند.
دعای صباح -همچنان که از فرازهای آن پیداست و علمای بزرگ شیعه نیز بدان اشاره کرده اند-، حاوی بلندترین مضامین حکمت و عرفان است و در قالب الفاظ و عبارات ادبی زیبایی بیان شده است. با توجه به اهمیت مضامین و معانی بلند مرتبه دعای صباح و نیز عبارات پرمعنای آن، از سوی عالمان و اندیشمندان، تفسیر و شرح های متعددی بر این دعا نگاشته شده است.
متن دعای صباح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ یَا مَنْ دَلَعَ لِسَانَ الصَّبَاحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَ سَرَّحَ قِطَعَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِغَیَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَ أَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوَّارِ فِی مَقَادِیرِ تَبَرُّجِهِ، وَ شَعْشَعَ ضِیَاءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ؛ یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ، وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجَانَسَهِ مَخْلُوقَاتِهِ، وَ جَلَّ عَنْ مُلَائَمَهِ کَیْفِیَّاتِهِ؛ یَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَرَاتِ الظُّنُونِ، وَ بَعُدَ عَنْ مُلَاحَظَهِ الْعُیُونِ، وَ عَلِمَ بِمَا کَانَ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ؛ یَا مَنْ أَرْقَدَنِی فِی مِهَادِ أَمْنِهِ وَ أَمَانِهِ، وَ أَیْقَظَنِی إِلَى مَا مَنَحَنِی بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ إِحْسَانِهِ، وَ کَفَّ أَکُفَّ السُّوءِ عَنِّی بِیَدِهِ وَ سُلْطَانِهِ،
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگی است؛
خدایا، ای آن که زبان صبح را به گویایی تابش و روشنایی اش بیرون آورد، و قطعه های شب تار را با تیرگی های شدید به هم پیچیده اش به اطراف جهان فرستاد، و ساختمان سپهر گردون را در اندازه های زیبایش محکم ساخت، و پرتو خورشید را به روشنایی شعله ورش در همه جا برافروخت؛ ای آن که ذاتش بر ذاتش دلیل است، و از شباهت و همگونگی با آفریدگانش منزّه است، و قدر و مقامش از سازگاری با کیفیات مخلوقاتش برتر است؛
ای آن که به باورهای گذرا بر دل نزدیک و از چشم انداز دیدگان سر دور است و آنچه را هستی یافت پیش از آنکه پدید آید می داند، ای آن که مرا در گاهواره امن و امانش خوابانید و به سوی آنچه از نعمت ها و احسانش که بی دریغ به من بخشید، بیدارم کرد و دست های حوادث و آفات را با دست لطف و قدرتش از من بازداشت؛
صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى الدَّلِیلِ إِلَیْکَ فِی اللَّیْلِ الْأَلْیَلِ، وَ الْمُتَمَسِّکِ مِنْ أَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الْأَطْوَلِ، وَ النَّاصِعِ الْحَسَبِ فِی ذِرْوَهِ الْکَاهِلِ الْأَعْبَلِ، وَ الثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلَى زَحَالِیفِهَا فِی الزَّمَنِ الْأَوَّلِ، وَ عَلَى آلِهِ الْأَخْیَارِ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَبْرَارِ؛ وَ افْتَحِ اللَّهُمَّ لَنَا مَصَارِیعَ الصَّبَاحِ بِمَفَاتِیحِ الرَّحْمَهِ وَ الْفَلَاحِ، وَ أَلْبِسْنِی اللَّهُمَّ مِنْ أَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدَایَهِ وَ الصَّلَاحِ، وَ اغْرِسِ اللَّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فِی شِرْبِ جَنَانِی یَنَابِیعَ الْخُشُوعِ، وَ أَجْرِ اللَّهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ آمَاقِی زَفَرَاتِ الدُّمُوعِ، وَ أَدِّبِ اللَّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنِّی بِأَزِمَّهِ الْقُنُوعِ؛
خدایا، درود فرست به آن راهنمای به سویت در شب تیره و تار جاهلیت و آن چنگ زننده از میان ریسمان هایت به بلندترین رشته شرف و آن دارنده حسب پاک و ناب که برگرده استوارترین روش برجستگی و برتری قرار دارد، و آن ثابت قدم در لغزشگاه های دوران پیش از بعثت و نیز بر خاندان او که بهترین انتخاب شدگان و برگزیدگان و نیکانند.
خدایا! درهای روز را با کلیدهای رحمت و رستگاری به روی ما بگشا و بر من از بهترین پوشش های هدایت و صلاح بپوشان، به عظمتت در آبشخور قلبم چشمه های فروتنی را بجوشان و در برابر حرمت و ارجمندی ات از گوشه های دیدگانم رودهای اشک سوزان جاری ساز و مرا از بی پروایی و نادانی به مهارهای قناعت و خواری ادب فرما؛
إِلَهِی إِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِی الرَّحْمَهُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفِیقِ، فَمَنِ السَّالِک بِی إِلَیْکَ فِی وَاضِحِ الطَّرِیقِ؛ وَ إِنْ أَسْلَمَتْنِی أَنَاتُکَ لِقَائِدِ الْأَمَلِ وَ الْمُنَى، فَمَنِ الْمُقِیلُ عَثَرَاتِی مِنْ کَبَوَاتِ الْهَوَى؛ وَ إِنْ خَذَلَنِی نَصْرُکَ عِنْدَ مُحَارَبَهِ النَّفْسِ وَ الشَّیْطَانِ، فَقَدْ وَکَلَنِی خِذْلَانُکَ إِلَى حَیْثُ النَّصَبِ وَ الْحِرْمَانِ؛
خدایا اگر رحمت تو با توفیق نیکو از ابتدا شامل حال من نبود چه کسی رهنمای من به سویت در این راه روشن می بود؟ و اگر مهلتت مرا تسلیم آمال و آرزوهای باطل کند، آنگاه چه کسی لغزش هایم را از فروافتادن در هوای نفس جبران می کند؟ و اگر به هنگام جنگ با نفس و شیطان، حمایت و یاری ات مرا واگذارد، این حمایت نکردنت مرا در آغوش رنج و محرومیت اندازد؛
إِلَهِی أَ تَرَانِی مَا أَتَیْتُکَ إِلَّا مِنْ حَیْثُ الْآمَالِ، أَمْ عَلِقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ إِلَّا حِینَ بَاعَدَتْ بِی ذُنُوبِی عَنْ دَارِ الْوِصَالِ، فَبِئْسَ الْمَطِیَّهُ الَّتِی امْتَطَتْ نَفْسِی مِنْ هَوَاهَا، فَوَاهاً لَهَا لِمَا سَوَّلَتْ لَهَا ظُنُونُها وَ مُنَاهَا، وَ تَبّاً لَهَا لِجُرْأَتِهَا عَلَى سَیِّدِهَا وَ مَوْلَاهَا؛ إِلَهِی قَرَعْتُ بَابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجَائِی، وَ هَرَبْتُ إِلَیْکَ لَاجِئاً مِنْ فَرْطِ أَهْوَائِی، وَ عَلَّقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ أَنَامِلَ وَلَائِی؛ فَاصْفَحِ اللَّهُمَّ عَمَّا کُنْتُ أَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلِی وَ خَطَائِی، وَ أَقِلْنِی مِنْ صَرْعَهِ دَائِی، إِنَّکَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ مُعْتَمَدِی وَ رَجَائِی، وَ أَنْتَ غَایَهُ مَطْلُوبِی وَ مُنَایَ فِی مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ؛
خدای من، می بینی که به پیشگاهت نیامدم مگر از جهتی که نسبت به رحمتت آرزوها داشتم، یا چنگ نزدم به اطراف رشته استوارت مگر آنگاه که گناهانم مرا از خانه وصال تو دور ساخت، پس چه بد مرکبی است مرکب خواسته های باطل که نفسم بر آن سوار شده، وای بر این نفس که گمان های بی مورد و آرزوهای نابجایش با همه زشتی در برابرش زیبا جلوه کرده! و مرگ بر او که بر ضد سرور و مولایش جرأت نموده!
خدایا با دست امید در رحمتت را کوبیدم و از کثرت هوسرانی ام به پناهندگی به سویت گریختم و به کناره های رشته استوارت انگشتان محبّتم را آویختم. خدایا ازآنچه در گذشته مرتکب شدم، از لغزش و خطایم چشم پوشی کن و از درافتادن به جامه تنگ گناه رهایم ساز که به یقین تویی سرور و مولا و پشتیبان و امید من؛ تویی منتهای خواسته و آرزوی من، در دنیا و آخرت،
إِلَهِی کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکِیناً الْتَجَأَ إِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هَارِباً، أَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ إِلَى جَنَابِکَ سَاعِیاً، أَمْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْآنَ وَرَدَ عَلَى حِیَاضِکَ شَارِباً، کَلَّا وَ حِیَاضُکَ مُتْرَعَهٌ فِی ضَنْکِ الْمُحُولِ، وَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ، وَ أَنْتَ غَایَه السَّئُولِ وَ نِهَایَهُ الْمَأْمُولِ؛ إِلَهِی هَذِهِ أَزِمَّهُ نَفْسِی عَقَلْتُهَا بِعِقَالِ مَشِیَّتِکَ، وَ هَذِهِ أَعْبَاءُ ذُنُوبِی دَرَأْتُهَا بِعَفْوِکَ وَ رَحْمَتِکَ، وَ هَذِهِ أَهْوَائِیَ الْمُضِلَّهُ وَکَلْتُهَا إِلَى جَنَابِ لُطْفِکَ وَ رَأْفَتِکَ؛
خدای من چسان درمانده ای را که در حال گریز از گناهان خویش به تو پناه جسته از خود می رانی؟ یا چگونه ره جویی را که شتابان قصد آستانت را کرده ناامید می کنی؟ یا چگونه تشنه ای را که وارد حوض هایت شده باز می گردانی؟ البته که چنین نخواهی کرد زیرا حوض های رحمتت در سخت ترین خشک سالی ها لبریز و درگاه لطفت همواره برای درخواست وارد شدن باز است، تویی منتهای خواسته و نهایت آرزو. خدای من، این مهار نفس من است که به پایبند مشیتت بستم و این بارهای سنگین گناهان من است که به پیشگاه گذشت و رحمتت انداختم و این هوس های گمراه کننده من است که به درگاه لطف و مهرت واگذاشتم؛
فَاجْعَلِ اللَّهُمَّ صَبَاحِی هَذَا نَازِلًا عَلَیَّ بِضِیَاءِ الْهُدَى، وَ بِالسَّلَامَهِ فِی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا، وَ مَسَائِی جُنَّهً مِنْ کَیْدِ الْأَعْدَاءِ، وَ وِقَایَهً مِنْ مُرْدِیَاتِ الْهَوَى، إِنَّکَ قَادِرٌ عَلَى مَا تَشَاءُ، تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ، وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ، بِیَدِکَ الْخَیْرُ، إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛
خدایا! این صبح مرا آن گونه آغاز کن که با پرتو هدایت و با سلامت دین و دنیا همراه باشد و شبم را سپری ساز از نیرنگ دشمنان و نگاهبانی کن از هلاکت های هوای نفس که به یقین تو به هر چه بخواهی توانایی، «هرکه را بخواهی حکومت می بخشی و از هرکه بخواهی حکومتِ [داده شده] را می ستانی و هرکه را بخواهی عزت می دهی و هرکه را بخواهی خوار و بی مقدار می کنی، هر خیری به دست توست، مسلّماً تو بر هر کاری توانایی؛
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ، وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ، وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ؛ مَنْ ذَا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلَا یَخَافُکَ، وَ مَنْ ذَا یَعْلَمُ مَا أَنْتَ فَلَا یَهَابُکَ، أَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ وَ فَلَقْتَ بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ، وَ أَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیَاجِیَ الْغَسَقِ، وَ أَنْهَرْتَ الْمِیَاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیَاخِیدِ عَذْباً وَ أُجَاجاً، وَ أَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً، وَ جَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِیَّهِ سِراجاً وَهَّاجاً، مِنْ غَیْرِ أَنْ تُمَارِسَ فِیمَا ابْتَدَأْتَ بِهِ لُغُوباً وَ لَا عِلَاجاً؛
شب را در روز و روز را در شب فرو می بری و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آوری و هر که را اراده کنی بی حساب روزی می دهی»؛ معبودی جز تو نیست. خدایا! تنها تو را منزّه می دارم و سپاس و ستایش می گویم، کیست که قدر تو را بشناسد و از مقام تو نترسد؟ و کیست که بداند تو کیستی آنگاه از تو نهراسد؟
با قدرت خود پراکنده را الفت بخشیدی و با مهربانی ات سپیده دم را شکافتی و با بزرگواری ات تاریکی های شب را روشن کردی و آب های شیرین و شور را از دل سنگ های سخت و خارا جاری ساختی و از ابرهای گران بارانی فراوان فروریختی و خورشید و ماه را برای مردمان چراغی فروزان قرار دادی، بیآنکه در آنچه آغازگر پیدایشش بودی دچار خستگی و ناتوانی و چاره جویی شوی،
فَیَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ، وَ قَهَرَ الْعِبَادَ بِالْمَوْتِ وَ الْفَنَاء،ِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَتْقِیَاءِ، وَ اسْمَعْ نِدَائِی وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی وَ حَقِّقْ بِفَضْلِکَ أَمَلِی وَ رَجَائِی؛ یَا خَیْرَ مَنِ انْتُجِعَ لِکَشْفِ الضُّرِّ وَ الْمَأْمُولِ، لِکُلِ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ بِکَ أَنْزَلْتُ حَاجَتِی، فَلَا تَرُدَّنِی مِنْ سَنِیِ مَوَاهِبِکَ خَائِباً، یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ؛
ای آن که در توانمندی و بقا یگانه است و بندگانش را به مرگ و فنا مقهور خود ساخته است، درود فرست بر محمّد و خاندان پرهیزگارش و ندای مرا بشنو؛ دعایم را اجابت کن و به فضل خود آرزو و امیدم را محقّق فرما، ای بهترین کسی که برای برطرف ساختن هر بدحالی خوانده شده و برای هر سختی و آسانی آرزو شدی، نیازم را به پیشگاه تو فرود آوردم، پس از موهبت های بلندپایه خود ناامیدانه ردّم مکن ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریده اش محمّد و همه اهل بیت او.
سپس به سجده می روی و می گویی:
إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ، وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ، وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ، وَ هَوَائِی غَالِبٌ، وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ، وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ، وَ لِسَانِی مُقِرٌّ وَ مُعْتَرِفٌ بِالذُّنُوبِ، فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ وَ یَا عَلَّامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ، اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.[۱]
خدای من، دلم در پرده های ظلمت پوشیده شده و جانم دچار کاستی گشته و عقلم شکست خورده هوای نفسم شده و هوای نفسم بر من چیره گشته و طاعتم اندک و نافرمانیم بسیار و زبانم اقرارکننده به گناهان است، چاره من چیست ای پرده پوش عیب ها؟ ای دانای نهان ها، ای برطرف کننده غم ها، همه گناهان مرا بیامرز، به احترام محمّد و خاندان محمّد، ای آمرزنده، ای آمرزنده، ای آمرزنده به مهربانی ات، ای مهربان ترین مهربانان.
پی نوشت
[۱] . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۱، ص۲۴۳-۲۴۵