- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
گاهی حتی از سوی خود شیعیان سؤال می شود که چرا مذهب شیعه بهترین مذهب است؟ آنان نمی دانند که شیعه چه برتری نسبت به مذاهب و فرقههای دیگر، مانند وهابیت دارد و امثال اینها دارد. برای اطمئنان این دسته از شیعیان مطالبی در این نوشته بیان شده که برتری شیعه را نسبت به دیگر مذاهب اثبات می کند.
برتری مذهب تشیع نسبت به سایر مذاهب به جهت «حق» بودن آن است، و دین حق در هر دورهای منحصراً فقط یک دین است. خدای متعال در هر برههای دارای یک شریعت است و هر دین غیر از آن یا از اساس باطل و دروغ است، و یا منسوخ و منقرض.
تعدد ادیان الاهی و مذاهب آسمانی که تاکنون بر بشریت نازل گردیده، تعدد طولی است نه عرضی، بدین معنا که دین جدید ناسخ و مکمل دین پیشین است و با آمدن دین جدید تاریخ مصرف دین قبلی منتفی و از رسمیت میافتد و جای خود را به دین جدید میدهد و بر همه لازم است که از آیین جدید پیروی نمایند و به آن ایمان بیاورند. برای همین در متون مقدس و نصوص دینی، از کسانی که به دین جدید ایمان نمیآورند، به عنوان «کافر» یاد میشود.
اسلام آخرین و کاملترین دین است که برای بشر فرستاده شده و خداوند دینی جز اسلام را نخواهد پذیرفت: «ان الدین عند الله الاسلام»؛[۱] بدون تردید دین در نزد خدا فقط اسلام است.
«و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه»؛[۲] هر کس آیینی جز اسلام را برگزیند از او پذیرفته نخواهد شد.
متأسفانه مسلمانان نیز مانند اقوام و صاحبان ادیان گذشته به مذاهب گوناگونی متفرق شدند و قطعاً همۀ آنان در آن واحد بر حق نخواهند بود.
پیامبر گرامی اسلام فرمود: «ان امّتی ستفرق بعدی علی ثلاث و سبعین فرقه، فرقه منها ناجیه، و اثنتان و سبعون فی النار»؛[۳] پیروان من بعد از من به ۷۳ فرقه متفرق خواهند شد، تنها یک گروه نجات پیدا میکنند و ۷۲ فرقه دیگر اهل آتش خواهند بود.
مذهب حقه و فرقه ناجیه در میان مذاهب اسلامی، مذهب شیعه اثنی عشری است. و تشیع، همان اسلام راستین و حقیقی است.
پیامبر گرامی اسلام فرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ فِی آخِرِ خُطْبَهٍ خَطَبَهَا [أَیُّهَا النَّاسُ] إِنِّی تَرَکْتُ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ أَهْلَ بَیْتِی»؛[۴] اى مردم، من در میان شما دو چیز گرانبها باقى گذاشتم: کتاب خدا و اهل بیتم. به این دو تمسّک کنید تا گمراه نشوید.
ابوذر غفاری صحابی پیامبر خدا(صلیالله علیه و آله) نقل میکند: «سمعت النبی(صلیالله علیه و آله) انه قال: الا ان مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح فی قومه، من رکبها نجی و من تخلف عنها غرق»؛[۵] بدانید: من از پیامبر(صلیالله علیه و آله) شنیدم که فرمود: مثل اهلبیت من در میان شما، مثل کشتی نوح برای قوم نوح است، هر که در این کشتی نشیند نجات یابد و هر که تخلف کند غرق گردد.
اساس و پایۀ مذهب تشیع، توحید و عدل و نبوت و امامت و معاد است، و شیعه قائل به امامت دوازده امام معصوم(علیهالسلام) به عنوان جانشین پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) میباشد که اول آنان علی(علیهالسلام) و آخر آنها مهدی(عج) است.
در روایات وارده از رسول گرامی اسلام(صلیالله علیه و آله) به تعداد و حتی نامهای دوازده امام معصوم(علیهالسلام) تصریح شده است. روزی عبدالله بن مسعود در میان جمعی نشسته بود که عربی بیابانی پیدا شد و از آنان پرسید کدامیک شما عبدالله بن مسعود هستید؟ عبدالله جواب داد: من. عرب پرسید: «هل حدثکم نبیکم کم یکون بعده من الخلفاء؟ قال: نعم، اثناعشر، عدد نقباء بنی اسرائیل»؛ [۶] آیا پیامبر شما، تعداد جانشینان بعد از خودش را برای شما بیان کرد؟ – آری، دوازده نفر، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
دلیل ما بر حقانیت تشیع قرآن و سنت است، خداوند در قرآن به ما دستور داده است تا از خدا و رسول و اولی الامر ـ که طبق تصریح رسول اکرم(صلیالله علیه و آله) همان امامان شیعهاند ـ پیروی کنیم. در آیات فراوانی از قرآن به مسئلۀ امامت و ولایت اشاره شده است. آیاتی؛ مانند: «و انذر عشیرتک الاقربین»؛[۷] «انما ولیکم الله و رسوله و المؤمنون الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون»،[۸] «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته»،[۹] «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»،[۱۰] «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت»،[۱۱] و …
در همین راستا پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) نیز به تصریح تاریخ و روایات همواره از علی(علیهالسلام) به عنوان وصی و جانشین خویش یاد میفرمود، چنانکه طبری در تاریخ خویش نقل میکند؛ هنگامی که آیۀ «و انذر عشیرتک الاقربین« نازل شد پیامبر به اقوام خود فرمود: خدای متعال به من دستور داد تا شما را به سوی او دعوت کنم، پس هر کدام از شما که مرا در این امر یاری کند برادر و وصی و جانشین من خواهد بود، علی(علیهالسلام) فرمود: من ای رسول خدا در اینراه تو را یاری خواهم کرد، پیامبر دست در گردن علی(علیهالسلام) انداخت و فرمود: همانا این(علی) برادر و وصی و جانشین من در میان شما است، از او بشنوید و مطیع او باشید. خویشان پیامبر(صلیالله علیه و آله) در حالیکه میخندیدند برخاستند و به ابوطالب ـ به تمسخر ـ گفتند: او به تو دستور داد تا مطیع پسرت باشی و فرمانبردار او باشی.[۱۲]
پیامبر در آخرین سال عمر خویش، در برگشت از حج که معروف به «حجه الوداع» گردید، در منطقۀ «غدیر خم» رسماً علی بن ابیطالب(علیهالسلام) را به عنوان امام و زمامدار مسلمانان منصوب و معرفی فرمود و به همه حاضران دستور داد تا با علی به عنوان امیرالمؤمنین بیعت نمایند و این سخن معروف آنحضرت در آنروز است که فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»؛[۱۳] هر کس که من زعیم و فرمانروای اویم علی(علیهالسلام) نیز مولی و فرمانروای او است.
این حدیث از احادیث مشهور و متواتر اسلام است.
این اجمالی بود از دلایل برتری و حقانیت شیعه بر سایر مذاهب از نگاه درون دینی و با استناد به آیات و روایات. البته میتوان از منظر برون دینی به این مسئله پرداخت و به مقایسه بین آموزههای شیعه و غیر شیعه اقدام نمود و به برتری شیعه حکم کرد، اما این بحث را به وقت دیگر موکول میکنیم.
اما راجع به وهابیت کافی است به این نوشتۀ سید مصطفی رضوی در کتاب اطلاعات سیاسی و مذهبی پاکستان بسنده کنیم که وهابیان، تمام فرق اسلامی از شیعه و سنی را در زمرۀ مشرکان و کفار و بتپرستان میشمارند، حاجت و زیارت و احترام و تعظیم قبور حضرت پیامبر و ائمۀ اطهار را نوعی بدعت و بتپرستی قلمداد میکنند و حرام میدانند. آنها سلام و تکریم و احترام به پیامبر را جز در نماز جایز نمیدانند، و پایان زندگی دنیوی او را، پایانی بر بزرگداشت و گرامیداشت او میدانند. هرگونه آثار، گنبد و بارگاه بر قبور ائمه و بزرگان را بدعت میدانند و معتقدند که حضرت رسول(صلیالله علیه و آله) یک بشر با همۀ ناتوانیها و ضعفهای بشری بود و مرده است و هیچ خبری از ما و جهان امروز ندارد؛ لذا زیارت قبرش حرام است.[۱۴]
داوری را به عقل سلیم شما واگذار کنیم که آیا این آموزهها میتواند مطابق با فطرت و قرآن باشد. آیا این است محبت به اهلبیت که مزد رسالت قلمداد گردیده است![۱۵]و آیا قرآن نفرموده است که شهدا زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند![۱۶] و آیا مقام پیامبر(صلیالله علیه و آله) از شهدا کمتر است؟! و…
پی نوشت:
[۱]. آل عمران، ۱۹.
[۲]. همانن، ۸۵.
[۳]. ابن بطه، الابانه الکبری، ج ۱، ص ۳؛ شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۵۸۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
[۴]. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق، مصحح، انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج ۲، ص ۷۹۲، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
[۵]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الاثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص ۳۴، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۵۱.
[۶]. خصال، ج ۲، ص۴۶۷.
[۷]. شعراء، ۲۱۴.
[۸]. مائده، ۵۵.
[۹]. مائده، ۶۷.
[۱۰]. همان، ۳.
[۱۱]. احزاب، ۳۳.
[۱۲]. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۲۰، طبع مصر؛ کامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۴۱، طبع بیروت.
[۱۳]. طبری آملی کبیر، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامه علی بن أبی طالب علیه السلام، محقق، مصحح، محمودی، احمد، کوشانپور، ص ۵۸۶، قم، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۱۴]. رضوی، سید مصطفی، اطلاعات سیاسی و مذهبی پاکستان، ص ۶۳- ۶۴.
[۱۵]. «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى«. شورى،۲۳.
[۱۶]. آل عمران، ۱۶۹.
منبع : اسلام کوئیست