دلایل امامت امام جواد (علیه السلام) در مذهب شیعه

دلایل امامت امام جواد (علیه السلام) در مذهب شیعه

۱۴۰۱-۱۲-۰۲

127 بازدید

پیرامون امامت امام جواد (علیه‌ السلام) و جانشینی آن حضرت پس از شهادت امام رضا (علیه‌ السلام)، دلایلی بیان شده که در این نوشتار به برخی از آن ها اشاره می شود:

ولادت و شهادت امام جواد (علیه‌ السلام)

امام جواد (علیه السلام) محمد بن على بن موسى (علیهم السلام)، نهمین پیشواى شیعیان در پانزدهم رمضان سال ۱۹۵ هجرى در شهر مدینه دیده به جهان گشود[۱] و بنا بر برخی منابع ۱۰ رجب همین سال گفته شده است.  امام جواد (علیه‌ السلام) در آخر ذى قعده سال ۲۲۰ هجرى در حدود ۲۵ سالگى به شهادت رسید و در قبرستان قریش در بغداد در کنار قبر جدش به خاک سپرده شد.[۲]

نام مادر آن حضرت «سبیکه نوبیه» بوده که از نظر فضایل اخلاقى در درجه والایى قرار داشت و از برترین زنان زمان خود بوده[۳] و امام رضا (علیه السلام) او را بانوى منزه و پاکدامن و با فضیلت نامیده است.[۴] امام جواد (علیه السلام) در ۸ سالگى به امامت رسید و مدت امامت او حدود ۱۷ سال بوده است.

دلایل روایی امامت امام جواد (علیه‌ السلام)

دلایل امامان دوازده گانه شیعه بر دو نوع تقسیم می شود. یک نوع آن دلایل عام است که دلیل امامت همه امامان (علیهم السلام) محسوب می گردد. این دلایل معمولا از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است.  همچنین بر امامت هرکدام از امامان (علیهم السلام) دلایل خاصی نیز وجود دارد که از سوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) و امامان پیشین نقل شده است. افزون بر ادله عام امامت ائمه دوازده‌گانه شیعه دلایل خاص امامت امام جواد (علیه‌ السلام) از قرار ذیل است:

۱. مهم‌ترین دلیل امامت امام جواد (علیه السلام) تصریح و وصیت امام رضا (علیه السلام) به امامت ایشان مى ‌باشد.

محمد بن یعقوب کلینى حدود ۱۴ روایت از طرق مختلف در این باره نقل کرده است.[۵] شیخ مفید کسانى را که نص صریح از امام رضا (علیه السلام) درباره امامت امام جواد (علیه السلام) روایت کرده ‌اند، نام برده که على بن جعفر بن محمد صادق، صفوان بن یحیى، معمر بن خلاد، حسین بن بشار، ابن ابى‌ نصر بزنطى، ابن قیام الواسطى، حسن بن جهم، ابویحیى صنعانى، خیرانى، و یحیى بن حبیب از آن جمله است.[۶]

از این روایات به خوبى استفاده مى ‌شود که امام رضا (علیه السلام) در موارد متعدد امامت فرزند بزرگوارش را گوشزد کرده و اصحاب خاص خویش را در جریان امر گذاشته است. در واقع اعتقاد اکثر اصحاب امام رضا (علیه السلام) به امامت امام جواد (علیه السلام) خود دلیل دیگرى بر حقانیت امامت آن بزرگوار است. در یکى از این روایات که از طریق صفوان بن یحیى نقل شده چنین آمده است: او مى‌گوید:

به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم، خدا روز مرگ تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش آمدى شد به چه کسى مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به ابى‌جعفر کرد که در برابرش ایستاده بود، گفتم قربانت گردم این پسرى سه ساله است‌؟ فرمود: کم سالى به امامت او زیانى ندارد، عیسى (علیه السلام) سه ساله به پیغمبرى و اقامه حجت الهی قیام نمود.[۷]

۲. از دیگر دلایل امامت امام جواد (علیه السلام) تصریح پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) به امامت آن حضرت است. در حدیثى که سلمان فارسى، صحابى بزرگ و جلیل‌القدر پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) نقل نموده، به طور صریح و روشن به امامت امام جواد اشاره شده است.[۸]

گستردگی علم، دلیل امامت امام جواد (علیه السلام)

گستردگى علم امام جواد (علیه السلام) در کودکى، به طورى که به تمام پرسش ‌هاى علمى و فقهى پاسخ مى ‌داد، از دلایل امامت آن حضرت محسوب مى ‌شود.

از آن جا که امام جواد (علیه السلام) در کودکى به امامت رسید، براى عده ‌اى در امامت ایشان شبهه ایجاد گردید، لذا هشتاد نفر از علماى شیعه از بغداد و شهرهاى دیگر گرد هم آمده و عازم مدینه شدند، ابتدا پیش عبداللّه بن موسى رفتند و ویژگى‌هاى امامت را در وى ندیدند، سپس خدمت امام جواد (علیه السلام) مشرف شدند، آن حضرت به همه پرسش ‌هاى آن ها پاسخ داد و آن ها از پاسخ ‌هاى امام که نشانۀ روشن امامت و علم الهى بود قانع و شادمان شدند.[۹]

اسحاق بن اسماعیل که همراه این گروه بود مى ‌گوید: من نیز در نامه ‌اى ده مسئله نوشته بودم تا از آن حضرت بپرسم، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسش‌ هاى من پاسخ داد، از او تقاضا مى ‌کنم که دعا کند خداوند بچه‌ اى را که همسرم آبستن است، پسر قرار دهد، وقتى که مردم پرسش‌ هاى خود را مطرح کردند، من نیز نامه را در دست گرفته به پا خاستم تا مسائل را مطرح کنم.

امام تا مرا دید، فرمود: اى اسحاق، اسم او را «احمد» بگذار. به دنبال این قضیه همسرم پسرى به دنیا آورد و نام او را احمد گذاشتم.[۱۰]

در این دیدار بحث و گفت و گوهاى دیگرى که با امام جواد (علیه السلام) صورت گرفت[۱۱] مایه اعتقاد و اطمینان کسانى گردید که در امامت امام جواد (علیه السلام) شک داشتند. گفت و گوى آن حضرت در ۹ سالگى با یحیى بن اکثم، قاضى معروف حکایت از علم الهى او دارد.

وقتى یحیی ابن اکثم از ایشان درباره حکم شخصى که در حال احرام شکار کرده است پرسید، امام در جواب، شقوق مختلف را براى قضیه بیان نمود، آن گاه فرمود: بگو کدام یک از اقسام بوده، زیرا هر کدام حکم جداگانه‌ اى دارد، یحیى بن اکثم متحیر شد و ناتوانى و زبونى در چهره‌ اش آشکار گردید.[۱۲]

کمال عقل امام جواد (علیه‌ السلام) در کودکی دلیل امامت آن حضرت

شیخ مفید کمال عقل امام جواد (علیه السلام) را در سن کودکى معجزه دانسته و آن را دلیل امامت آن حضرت ذکر کرده است. وى در رد کسانى که به علت کمى سن امام جواد (علیه السلام) در امامت آن حضرت تشکیک نموده بودند، گفته است: «کمال العقل لا یستنکر لحجج اللّه مع صغر السن»؛ کمال عقل را براى حجت‌ هاى خدا در کودکى نمى‌ توان انکار کرد».

وى سپس از آیاتى که درباره حضرت عیسى (علیه السلام) نازل شده شواهدى ذکر مى ‌کند: «قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا * قالَ إِنِّی عَبْدُ اللّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا[۱۳] ؛ گفتند چگونه با کودکى که در گهواره است سخن بگویم‌؟! [ناگهان عیسى زبان به سخن گشود] گفت: من بنده خدایم، او کتاب [آسمانى] به من داده و مرا پیامبر قرار داده است».[۱۴]

رحمت اللّه ضیائى ارزگانى

پی نوشت ها

[۱] . اصول کافى، ج ۱، ص ۴۹۲؛ ارشاد، ص ۲۹۵؛ تهذیب، ج ۶، ص ۹۰.

[۲] . اصول کافى، ج ۱، ص ۴۹۷؛ تهذیب، فرق الشیعه، ص ۱۰۰.

[۳] . اثبات الوصیه، ص ۲۰۹

[۴] . اصول کافى، ج ۱، ص ۴۹۲؛ ارشاد، ص ۳۱۶.

[۵] . اصول کافى، ج ۱، ص ۳۳۱.

[۶] . ارشاد، ج ۲، ص ۲۶۴.

[۷] . اصول کافى، ص ۳۲۱؛ روضه الواعظین، ص ۲۳۷؛ مدینه المعاجز، ج ۷، ص ۲۷۶.

[۸] . کفایه الأثر، ص ۴۳؛ غایه المرام، ج ۱، ص ۲۴۳.

[۹] . اثبات الوصیه، ص ۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۹۹؛ دلایل‌الامامه، ص ۲۰۶.

[۱۰] . اثبات الوصیه، ص ۲۱۵.

[۱۱] . بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۹۰؛ اثبات الوصیه، ص ۲۱۰؛ اختصاص، ص ۱۰۲.

[۱۲] . ارشاد، ج ۲، ص ۲۷۲؛ اختصاص، ص ۹۹؛ احتجاج، ج ۲، ص ۲۴۱.

[۱۳] . مریم: ۲۹-۳۰.

[۱۴] . فصول المختاره، ص ۳۱۶.

منابع

۱. اثبات الوصیه، مسعودى، على بن الحسین، قم، منشورات رضى، بى تا.

۲. احتجاج، طبرسى، ابومنصور احمد بن على، دارالنعمانیه، نجف، ۱۳۸۶ ق.

۳. اختصاص، مفید، محمد بن نعمان، دارالمفید، ۱۴۱۴ ق.

۴. الارشاد، مفید، محمد بن نعمان، قم، بصیرتى، ۱۴۱۳ ق.

۵. بحارالانوار، مجلسى، محمدباقر، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۳۸۶ ق.

۶. تهذیب الأحکام، طوسى، محمد بن حسن، تهران، بى‌تا.

۷. دلایل الامامه، طبرى، محمد بن جریر، قم، منشورات رضى، ۱۳۶۳ ق.

۸. روضه الواعظین، نیشابورى، فتال، منشورات شریف رضى، بى تا، بى جا.

۹. غایه المرام، بحرانى، سید هاشم، بى تا، بى جا، بى نا.

۱۰. فرق الشیعه، نوبختى، ابومحمد حسن بن موسى، مکتبه مرتضویه، ۱۳۵۵ ق.

۱۱. کافى، کلینى، محمد بن یعقوب، دارالکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۸۸ ق.

۱۲. کفایه الأثر، قمى، ابوالقاسم على بن محمد، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق.

۱۳. مدینه المعاجز، بحرانى، سید هاشم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، ۱۴۱۵ ق.

منبع: برگرفته از کتاب دانش نامه کلام اسلامی، ج۱.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *