- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
شورای شش نفره، شورایی شامل گروهی است از صحابه که عمر بن خطاب پیش از مرگش (سال ۲۳ق/۶۴۴م)، برای انتخاب خلیفه بعدی تعیین کرد. وی اعضای شورا را ملزم کرد که در این انتخاب حضور یابند و در صورت مخالفت با نتیجه شورا، کشته شوند. نتیجه این شورا انتخاب عثمان بن عفان به عنوان سومین خلیفه مسلمانان بود. امام علی (ع) با توجه به جهت گیری اعضای انتخاب شده و کثرت مخالفانش در ترکیب شورا، پیشبینی کرده بود که شورا منجر به انتخاب عثمان خواهد شد.
عمرو بن شمر از جابر بن یزید جعفى و او از امام باقر (ع) نقل نموده که فرمود:
هنگامى که زمان وفات عمر بن خطاب فرا رسید و امر خلافت را به شورى مقرر نمود به دنبال شش نفر که على بن ابى طالب (ع) و عثمان بن عفان و زبیر بن عوام و طلحه بن عبید الله و عبد الرّحمن بن عوف و سعد بن ابى وقاص بودند فرستاد و دستور داد که آنان در اطاقى نشسته و در پیرامون خلافت با هم مشاوره کرده، و از میان خودشان یکى را که سزاوارتر و اولی تر می بینند انتخاب نمایند، و از آن مکان بیرون نروند تا با یکى بیعت کنند، و هر گاه یک یا دو نفر در طرف اقلیت واقع شده و از موافقت اکثریت و بیعت آن کسى که از طرف اکثریت انتخاب مى شود امتناع نمایند: کشته شوند. و در نهایت مجلس به نفع عثمان تمام شد.
پس هنگامى که امام علی (ع) تلاش جمع را در بیعت عثمان دید، براى اتمام حجت و روشن شدن حقیقت در میان شورای شش نفره برخاسته و فرمود:
گفتار مرا بشنوید و چنانچه آن حقّ و درست بود بپذیرید و اگر باطل و نادرست بود آن را انکار کنید، سپس فرمود: شما را به خدا سوگند! همان خدایى که بر صدق و کذب شما واقف است آیا در میان شما جز من کسى هست که بر دو قبله نماز گزارده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که دو بار بیعت کرده باشد، یکى بیعت فتح، و دیگرى بیعت رضوان؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که برادرش مزین به دو بال در بهشت باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که عمویش سید الشهداء باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که همسرش بانوى زنان عالمیان باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که دو فرزندش دو فرزند رسول خدا (ص) بوده و آن دو آقاى جوانان بهشتى باشند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که ناسخ را از منسوخ قرآن تشخیص دهد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که خداوند رجس و ناپاکى را از او دور ساخته و او را پاک مطهّر گردانیده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که جبرئیل را در مثال دحیه الکلبىّ دیده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که در حال رکوع زکات داده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) روى چشمانش را مسح نموده و در روز خیبر رایت اهل اسلام را به او داده باشد و پس از آن دیگر هیچ گرمى و سردى را نبیند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) او را در غدیر خم به اذن خداوند با دست مبارک خود بلند کرده و بفرماید: «هر که من مولاى اویم على مولاى اوست، خداوندا با دوست او دوست و با دشمن او دشمن باش»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که برادر رسول خدا (ص) در حضر و رفیق او در سفر باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که در غزوه خندق با عمرو بن عبد ودّ نبرد کرده و او را بقتل برساند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) در باره اش فرموده باشد: «تو در نزد من همچون هارون در نزد موسى می باشى جز آنکه پس از من پیامبرى نباشد»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که خداوند او را در ده آیه از قرآن؛ مؤمن خوانده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که از رسول خدا (ص) مشتى خاک گرفته و آن را بر روى کفّار انداخته و آنان تار و مار شوند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که فرشتگان در روز جنگ احد با او ایستادگى نموده تا همه کفّار فرار کردند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که دین رسول خدا (ص) را ادا کرده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که بهشت مشتاق دیدار او باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که هنگام وفات رسول خدا (ص) حضور داشته باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) را غسل داده و دفن و کفن کرده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) طلاق همسرانش را بدست او سپرده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) او را بر دوش مبارک خود سوار نموده که به بالاى بام بیت اللَّه الحرام براى شکستن بتها رفته باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که در کارزار بدر منادى حضرت حقّ بنام او ندا کرده باشد که «لا سیف إلّا ذو الفقار و لا فتى إلّا علی»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که همراه رسول خدا (ص) مرغ بریان شده اى که به هدیّه براى آن حضرت آورده بودند تناول کند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد که: «تو صاحب علم و رایت من در دنیا و آخرتى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که براى نجواى رسول خدا (ص) صدقه اى را پیش فرستاده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که نعلین رسول خدا (ص) را دوخته باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «من برادر تو و تو برادر من هستى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «تو محبوبترین خلق و راستگوترین ایشان به من هستى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که صد دلو آب را در برابر صد دانه خرما بکشد و آن را به رسول خدا (ص) بخوراند و خود گرسنه باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل همراه با سه هزار فرشته دیگر در کارزار بدر بر او سلام کرده باشند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که چشمان رسول خدا (ص) را [هنگام وفات] بر هم نهاده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا قبل از من کسى در میان شما هست که خداوند را به یگانگى شناخته باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که پیش از همه بر رسول خدا (ص) وارد شده و آخر همه از نزد او خارج شود؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که پس از قدم زدن با رسول خدا (ص) و گذر بر باغى بگوید: چه باغ زیبایى! و آن حضرت به او بفرماید:
«و باغ تو در بهشت زیباتر از این است» و این سخن پس از گذر از سه باغ از جانب آن رسول گرامى تکرار شود؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو گفته باشد: «تو نخستین فردى هستى که به من ایمان آورده و تصدیقم نمودى، و تو نخستین فردى هستى که به روز قیامت بر حوض بر من وارد خواهى شد»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که دست او و همسر و دو پسرش را گرفته باشد و براى مباهله با مسیحیان اهل نجران همراه خود ببرد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) در باره او به انس گفته باشد: «اوّلین فردى که از این در بر شما وارد شود، همو أمیر المؤمنین و آقاى مسلمین، و بهترین اوصیاء و افضل مردم است» و انس بگوید: خدایا آن فرد را مردى از انصار قرار بده، و من وارد شوم و رسول خدا (ص) بفرماید: «اى انس تو اوّلین مردى نیستى که قوم و خویش خود را دوست دارد»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که آیه: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا- إلخ در باره او نازل شده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که خداوند آیه: إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً تا آخر را در باره او و فرزندانش نازل کرده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که خداوند آیه: أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ را در باره او نازل کرده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول گرامى اسلام (ص) او را هزار کلمه تعلیم کرده باشد، که هر کلمه از آنها مفتاح و کلید هزار کلمه دیگر باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) در روز طائف با او نجوى و تکلم نموده باشد و أبو بکر و عمر به آن حضرت عرض کنند: اى پیامبر! شما تنها با علىّ تکلّم کردى نه با ما، و پیامبر به آن دو بفرماید: «من از خود با او نجوى نکردم بلکه به امر حضرت حقّ این کار را کردم»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) را از مهراس سیراب ساخته باشد؟ گفتند: نه.
مترجم گوید: در کتاب نهایه ابن اثیر گوید: «در روز احد رسول اکرم (ص) تشنه شد، و علىّ از آب مهراس براى او آورد، و آن حضرت از آن نوشیده و صورت خون آلود خود را با آن شستشو داد» و مهراس صخره گودى است که آب زیادى را در خود جاى می دهد، و نیز گفته: مهراس در این حدیث نام آبى در احد می باشد.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «تو از همه مردم در روز قیامت به من نزدیکترى، و به واسطه شفاعت تو به تعداد افراد قبیله ربیعه و مضر وارد به بهشت گردند»؟ گفتند: نه.
مترجم گوید: عرب را رسم بر این بوده که جماعت و تعداد بسیار زیاد را با تشبیه به قبیله ربیع و مضر که از قبائل پر جمعیت بوده ذکر می کرده است.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «اى على! هر گاه من لباس جدید پوشم تو نیز ملبّس به لباس جدید گردى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) در باره او فرموده باشد: «تو و پیروانت در روز قیامت رستگار و فائز خواهید بود»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) درباره اش فرموده باشد: «دروغ می گوید کسى که پندارد مرا دوست دارد در حالى که على را دوست نمی دارد»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «هر کس این چند تار موى مرا دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر که مرا دوست بدارد در اصل خدا را دوست داشته است» و از آن حضرت پرسیده شد: اى رسول خدا! منظور شما از آن چند دانه تار مو کیست؟ فرمود: «على و حسن و حسین و فاطمه»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «تو بهترین آفریده پس از پیامبران می باشى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «تو فاروقى، که میان حق و باطل را جدا می کنى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او فرموده باشد: «تو از لحاظ کردار و عمل در روز قیامت از همه خلائق پس از انبیاء برتر و افضل می باشى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) کساء و شمد خود را بر او و همسر و دو فرزندش کشیده و فرموده باشد: «خدایا من و اهل بیتم را به سوى بهشت خود فرا خوان نه به آتش»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که براى رسول خدا (ص) در غار؛ آذوقه فرستاده و از اخبار باخبرش ساخته باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «هیچ سرّ و رازى از تو پوشیده نیست»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو برادر و وزیر و مصاحب من در اهل منى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو اقدم امّت در اسلام و افضل آنان در علم و از همه حلیم و بردبارترى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که پهلوان یهودى مرحب را در روز خیبر با نبرد تن به تن از پاى در آورده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) اسلام را بدو عرضه دارد و او تا کسب تکلیف از والدین خود مهلت طلبد و پیامبر بدو فرماید: آن بصورت امانت نزد تو باشد، و من بگویم: چنانچه آن امانت است پس من اسلام آوردم؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که درب خیبر را یک صد ذرع حمل نموده و پس از فتح قلاع خیبر چهل نفر هم نتوانند آن را بدوش کشند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که آیه: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً در شأن او نازل شده و من بودم که صدقه را تقدیم نمودم؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) درباره اش فرموده باشد: «هر که على را سب و دشنام گوید مرا سب گفته، و هر که مرا سب و دشنام دهد چنان است که خداوند را سب نماید»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «جایگاه و منزل تو در بهشت روبروى جایگاه من است»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «هر که با تو بجنگد با خدا جنگیده، و هر که با تو دشمنى کند چنان است که به خداوند دشمنى ورزیده»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که هنگام هجرت پیامبر به مدینه در جاى خواب آن حضرت خسبیده و جان خود را در برابر هجوم مشرکین براى قتل آن جناب فدا کند؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو برترین فرد براى امّت پس از من هستى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو بروز قیامت در قسمت راست عرش بوده و خداوند دو لباس به تو خواهد پوشاند؛ یکى سبز و دیگرى سرخ»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که هفت سال و چند ماه پیش از همه مردم نماز گزارده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «من به روز قیامت دست به دامن خداوند خواهم بود و آن نور است، و تو دست بدامن من خواهى بود و اهل بیت من دست به دامن تو خواهند بود»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو مانند خود منى، و دوستى تو دوستى من و دشمنى با تو دشمنى با من است»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «ولایت من همچون ولایت تو است، این عهدى است که خداوند با من گذارده و مرا مأمور به ابلاغ آن فرموده است»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) در باره او فرموده باشد: «بار خدایا او را براى من یار و پشتوانه و یاور ساز»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «مال و ثروت رهبر ستمکاران و تو پیشواى اهل ایمانى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) در باره او فرموده باشد: «حتما بسوى شما فردى را مى فرستم که خداوند قلب او را به ایمان آزموده است»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو انارى خورانده و فرموده باشد: «این از انارهاى بهشت است که جز پیامبر یا وصىّ پیامبر هیچ کس حقّ خوردن آن را ندارد»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «هر چه از خدا درخواست نمودم عطا فرمود، و هر چه دعا کردم مانند همان را براى تو نیز مسألت نمودم»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو از همه به دستورات الهى فرمانبرترى، و به عهود پروردگار وفادار- ترى، و در احکام قضا از همه عالمترى، و در تقسیم به مساوات از همه برترى، و از همه در نزد خداوند لایقترى»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «فضل و برترى تو بر این امّت در مثال همچون فضیلت خورشید بر ماه بوده، و همچون فضیلت ماه بر ستارگان است»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «اى علىّ، خداوند دوستدار تو را به بهشت رهنمون و دشمن تو را به جهنم مى فرستد»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «مردمان از درختان گوناگونند و من و تو از یک درخت واحدیم»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «من آقاى بنى آدم مى باشم و تو آقاى عرب هستى و هیچ فخرى نیست»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که خداوند موجبات رضایت خود را از او در دو آیه از قرآن بیان داشته باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «موعد تو موعد من است و موعد شیعیان تو حوض است، در هنگامى که میزان بر پا شده و همه مردم در خوف و هراسند»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) درباره اش فرموده باشد: «خداوندا من او را دوست دارم تو نیز او را دوست بدار، خداوندا من او را به تو مىسپارم»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو حجّت مردمانى، پس ایشان را به اقامه نماز، و پرداخت زکات، و امر به معروف و نهى از منکر و برپائى حدود و تقسیم به مساوات راهنمایى و ارشاد نما»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) دست او را در روز غدیر خمّ بالا گرفته تا آنجا که مردم زیر بغلش را ببینند و فرموده باشد: «بدانید که این پسر عموى من و وزیر من است پس او را یارى نموده و همفکرى کنید و او را تصدیق نمائید زیرا همو است که پس از من سرپرست شما است»؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که آیه: وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱] در شأن او نازل شده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا جز من کسى در میان شما هست که فرشته وحى؛ جبرئیل یکى از میهمانان او باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) به او حنوطى از حنوط بهشت عطا نموده و بفرماید: آن را سه قسمت کن، قسمتى را براى تحنیط من و قسمتى را براى دخترم فاطمه و باقى را براى خودت بردار؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که هر گاه خدمت پیامبر شرفیاب مىشد آن حضرت به او تحیت می کرد و به نزدیک خود جاى داده و مرحبا مى فرمود، و اظهار بشاشت و شکفتگى در روى او مى نمود؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «من به روز قیامت به تو مباحات می کنم وقتى که انبیاء به اوصیاى خود مباحات می کنند»؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) او را با سوره برائت به اذن خداوند به سوى مشرکین اهل مکّه فرستاده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «هر آینه من به تو رحم می کنم از حقد و کینهاى که در سینه این جماعت علیه تو پنهان است، و آن را تا پیش از مرگ من ظاهر نکنند، و پس از من مخالفت خود را با تو ظاهر سازند»؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «امیدوارم خدا امانت تو را ادا فرماید، امیدوارم خداوند ذمّه تو را پرداخت فرماید»؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو قسمتکننده آتش هستى، کسى را که پاک و پرهیزکار است از آتش بیرون آورده و مخالفین و کفّار را در آتش رها می کنى»؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که قلعه خیبر را فتح نموده و دختر مرحب یهودى را به اسارت تحویل رسول خدا (ص) داده باشد؟ گفتند: نه.
فرمود: آیا جز من کسى در میان شما هست که رسول خدا (ص) بدو فرموده باشد: «تو و شیعیانت بر سر حوض بر من وارد شوید، در حالى که سیراب و خوشحال و سفید روى باشید، و دشمنان تو در حالى بنزد من آیند که تشنه و سوخته و سیاه روى باشند»؟ گفتند: نه.
سپس أمیر المومنین (ع) روى به اهل این شورای شش نفره کرده و فرمود: در صورتى که همه آنچه گفتم مورد تصدیق شما بوده و بدان اقرار دارید و از فرمایش پیامبرتان بر شما آشکار گردید، پس رعایت تقواى خداوند واحد بىشریک را نموده، و از سخط و غضب و معصیت خداوند بپرهیزید، و از وصایا و عهود رسول خدا (ص) تخلّف نکرده، و حقوق الهى را رعایت نموده، و حقّ را به اهل آن واگذاشته و از روش پیامبرتان پیروى نمائید، زیرا اگر مخالفت کنید در اصل به خدا عصیان ورزیده اید، پس خلافت را به کسى که سزاوارتر است واگذارید.
امام صادق (ع) فرمود: آن جماعت پس از فکر و مشاورت با خود گفتند: ما به فضل او پى بردیم، و دانستیم که او از همه به خلافت شایسته تر است، ولى او مردى است که هیچ کس را بر دیگرى تفضیل ندهد، و اگر او را خلیفه کنید شما و دیگر مردم را به یک نگاه می نگرد، ولى بهتر است خلافت را به عثمان دهید زیرا او همان است که شما بدان میل دارید. پس امر خلافت را بدو واگذار نمودند!!.[۲]
پی نوشت ها
[۱] ( ۱) حشر: ۹.
[۲] . الاحتجاج-ترجمه جعفرى، ج۱، ص: ۳۰۰