- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
احمد بن موسی بن جعفر ملقب به شاهچراغ و مشهور به سید السادات الاعاظم، از فرزندان امام کاظم(ع) است. او از امامزادگان مشهور در ایران است که در زمان خلافت مأمون به ایران سفر کرد و با شنیدن خبر شهادت امام رضا(ع)، در شیراز ماند و در همانجا به شهادت رسید. مقبره وی در شیراز، مدتها مخفی بود.
ولادت و نسب
تاریخ ولادت وی مشخص نیست. پدرش موسی بن جعفر(ع) ، امام هفتم شیعیان و مادر او به ام احمد شهرت داشت.[۱]
نقل شده که احمد بن موسی(ع) کریم بود و امام کاظم(ع) او را بسیار دوست میداشت.[۲]
شیخ مفید نیز از احمد با بزرگی و عظمت یاد کرده، میگوید: احمد بن موسی(ع) فردی کریم النفس، جلیل القدر و پرهیزکار بود که پدرش او را دوست داشت و بر دیگر فرزندان مقدم میکرد. امام کاظم(ع) مزرعه خویش را که به «یسیره» معروف بود به او بخشید و احمد بن موسی بن جعفر(ع) هزار بنده را آزاد کرد.[۳]
شیخ مفید همچنین روایتی از اسماعیل بن موسی بن جعفر(ع) نقل میکند: در سفری بیست نفر از خادمان پدرم با احمد بودند و او را احترام میکردند. هرگاه احمد برمی خاست و مینشست آنان هم به احترامش بلند شده و مینشستند؛ پدرم همواره به احمد عنایت داشت و از وی غافل نمیگردید و چشم از او بر نمیداشت.[۴]
کشی، احمد بن موسی را یکی از فضلای عصر خود نام برده، او را در زمره محدثانی میشمارد که احادیث زیادی از پدر و اجداد بزرگوارش نقل کرده است و مینویسد: احمد بن موسی به دست مبارک خود قرآن کریم را نوشته است.[۵]
امامت پس از شهادت امام کاظم(ع)
هر چند پس از شهادت امام هفتم، عدهای به گمان امامت احمد بن موسی(ع) جلوی منزل احمد اجتماع کردند، احمد بن موسی با صراحت اعلام کرد: آن چنان که شما در بیعت من هستید، من در بیعت برادرم علی بن موسی الرضا هستم و او ولی خدا، پیشوا و جانشین پس از پدرم است. سپس همگان با علی بن موسی(ع) بیعت کردند و امام رضا(ع) در حق برادرش دعا کرد.[۶] با این حال برخی فرقهنویسان و کتب ملل و نحل، از فرقهای با عنوان «احمدیه» و پیروان احمد بن موسی(ع) نام برده که پس از شهادت امام کاظم(ع) قائل به امامت وی شدند.[۷]
قیام احمد بن موسی(ع)
بعضی از منابع، به قیام احمد بن موسی(ع) بر ضد خلفای عباسی اشاره کرده، ولی نسبت به جزئیات و چگونگی آن نپرداختهاند. این گزارشهای تاریخی، حاکی از حضور احمد در قیام ابن طباطبا بوده است.[۸]
هجرت به ایران
احمد بن موسی(ع) همراه با کاروانی عظیم که جمعیت آن تا پانزده هزار گزارش شده است به ایران مهاجرت کرد،[۹] دو دلیل برای این هجرت ذکر شده است: یکی خون خواهی برادرش علی بن موسی الرضا(ع) که به دست مأمون به شهادت رسید. .دبگری برای دیدار برادر در مرو بود که در میانه راه از شهادت برادر آگاهی یافت.[۱۰]
شهادت احمد بن موسی(ع) و یاران
قُتلُغ خان، حاکم شیراز و عامل مأمون در خان زینان در هشت فرسخی شیراز با احمد بن موسی(ع) و کاروان همراه وی ملاقات کرد و خبر شهادت امام رضا(ع) را به آنان رسانید. این خبر باعث تضعیف روحیه و پراکندگی آنان گردید. احمد به همراه نزدیکان خود راهی شیراز شد و در آن جا در جریان جنگ به شهادت رسید.[۱۱]
آشکار شدن قبر
در منابع تاریخی، چند قول مختلف درباره یافته شدن مزار احمد بن موسی دیده میشود:
۱. تا اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، نقلی مبنی بر آگاهی از محل دفن احمد بن موسی در منابع وجود ندارد.[۱۲] برخی منابع مانند ریاض الانساب ملک الکتاب شیرازی و بحر الانساب تیموری، از کشف مزار احمد بن موسی در قرن چهارم و در زمان عضدالدوله دیلمی (۳۷۲ – ۳۳۸) خبر دادهاند. برخی از منابع مدعی شدهاند که قبر احمد بن موسی تا سیصد سال مخفی بود تا آنکه در زمان عضدالدوله دیلمی یافته شد.[۱۳]
۲. بنابر نقل ملحقات انوار النعمانیه از لباب الانساب بیهقی، و نقل سید محسن امین از لب الانساب نیشابوری، آشکار شدن مدفن احمد بن موسی در شیراز، در اوایل قرن پنجم هجری رخ داده است.
۳. منابع دیگری مانند «شدّ الآزار»، سفرنامه ابن بطوطه و «نزهه القلوب»، که همگی در قرن هشتم نوشته شدهاند، پیدا شدن مدفن او را در قرن هفتم و هشتم آوردهاند.[۱۴] برخی منابع گفتهاند که آشکار شدن مزار احمد بن موسی، در زمان امیر مقرب الدین از وزرا و نزدیکان اتابک ابوبکر (۶۵۸ – ۶۵۳) [۱۵] بوده است و جنازه او را از روی انگشتری وی که نگینش به عبارت «العزّه لله احمد بن موسی» منقوش بود شناختهاند.[۱۶]
انتساب لقب شاهچراغ
منشأ این لقب داستانها و افسانهها و کتب متأخر است و در منابع متقدم هیچ اشارهای به آن نشده است.[۱۷] در برخی کتابها آمده است:
تا زمان عضدالدوله، کسی از مدفن شاه چراغ(ع) اطلاع نداشت و مکان حاضر، تل گلی بیشتر نبود که در اطراف آن خانههای متعدد وجود داشت. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانهای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب میدید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک میدرخشد و تا طلوع صبح نورش به نظر میرسد. چند شب جمعه مراقب بود و روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت. با خود اندیشید شاید این مکان قبر یکی از امام زادگان یا اولیای خدا باشد و بهتر است که امیر عضدالدوله را بر این وضع آگاه نماید. هنگام روز به همین قصد به سرای عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آن چه را دیده بود، به عرض رسانید. امیر و حاضران از بیانش در تعجب شدند. درباریان که چنین موضوعی را خلاف میدانستند، هر کدام با سلیقه خود چیزی بیان کردند. یکی گفت: پیرزن به علت ضعف قوا، شب خوابش نمیبرد. و هر کس سخنی میگفت. عضدالدوله گفت: «نباید چنین باشد که شما میگویید. سخنان این زن در دل من اثری نیکو باقی گذاشت؛ زیرا میگوید که این چراغ، فقط در شبهای جمعه، آن هم در ثلث آخر شب دیده میشود نه همه شبها و نه تمام شب جمعه. با توجه به این موضوع، بایستی دقت بیشتری داشت؛ باشد که سری از اسرار مکشوف گردد.» به هر حال قرار شد که اولین شب جمعه آینده، شخصاً درون خانه پیرزن به مهمانی رود و خود چراغ را معاینه و مشاهده کند. چون شب جمعه فرا رسید، شاه به خانه پیرزن آمد. چون ثلث آخر شب شد، چشمش را متوجه سمتی نمود که چراغ را به او نشان میداد، وی آشکارا نور چراغ را دید و در شگفتی عجیب بماند. حیران و متفکر به سرای خویش بازگشت و با خود گفت: «این آثار و علایم چگونه و از کجا میتواند باشد و آیا آن چه را دیدهام، خواب بوده است یا بیداری؟»
در همین تحیر و تفکر، به خواب رفت. در عالم رؤیا سیدی بزرگ وار و جلیل القدر را زیارت کرد که به او فرمود: ای امیر از چه در خیالی؟ در این محل، مدفن من است و من احمد بن موسی الکاظم هستم و برای اطمینان خاطر خود، کسی را در همین محل نزد ما بفرست تا انگشتری به جهت تو بفرستم.» و چون عضدالدوله چنین بدید و بشنید، شادمان از خواب بیدار گردید…[۱۸]
مدفن احمد بن موسی(ع)
درباره محل دفن وی دو نظریه وجود دارد:
۱. خراسان
۲. شیراز (نظر مشهور در میان بزرگان و مورخان)[۱۹]
فرزندان
بسیاری از علمای انساب احمد بن موسی را بدون فرزند دانستهاند؛[۲۰]اما بر خلاف آنان بعضی وی را دارای فرزند دانستهاند، ضامن بن شدقم برای وی چهار فرزند به نامهای محمد، علی، عبدالله و داود نقل کرده است. [۲۱] فیض قمی امامزاده ابراهیم مدفون در قم را فرزند احمد بن موسی میداند. [۲۲]
روز بزرگداشت
در سال ۱۳۸۶ش با تصمیم شورای فرهنگ عمومی استان فارس، روز ششم ذیالقعده در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) بهعنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ تعیین شد.[۲۳]
پی نوشت:
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۳۰۸.
- اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص ۲۳۶؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۹۶۱.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۴.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۵.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۲۹۴.
- بحرالعلوم، تحفه العالم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۷.
- شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۱۶۹؛ نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۸۵.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۴۷۲.
- سلطان الواعظین، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۷.
- سلطان الواعظین، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۸.
- رجوع کنید به: سلطان الواعظین، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۷.
- زاهدی، «احمد بن موسی(ع)»، ص ۹۸.
- مجد الاشرف، آثار الاحمدیه، ص۲ – ۸.
- زاهدی، «احمد بن موسی(ع)»، ص۹۸.
- فرصت شیرازی، آثار العجم، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۷۴۵.
- جنید شیرازی، شدّ الازار، ۱۳۲۸ش، ص۲۸۹-۲۹۰.
- برای نمونه مراجعه کنید به: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۳۰۸.
- زاهدی، «احمد بن موسی(ع)»، ص۹۹ – ۱۰۳.
- برای نمونه مراجعه کنید به: حمد الله مستوفی، نزهه القلوب، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۲؛ مامقانی، تنقیح المقال، مطبعه المرتضویه، ج۱، ص۹۷.
- عقیقی، المعقبین، ۱۴۲۲ق، ص۴۳؛ بخاری، سرالسلسله العلویه، ۱۳۸۹ق، ص۴۳.
- ضامن بن شدقم، تحفه الازهار، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۲۹۶.
- فیض قمی، گنجنه آثار قم، ۱۳۴۹ش، ج۲، ص۳۶۴-۳۷۱.
- ششم ذی قعده روز بزرگداشت شاه چراغ حضرت احمد بن موسی(س)، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
منابع
- ابن صبّاغ، علی بن محمد، الفصول المهمه فی معرفه الائمه، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، تبریز، بنی هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
- بحرالعلوم، سید جعفر، تحفه العالم فی شرح خطبه المعالم، تهران، مکتبه الصادق، چاپ دوم، ۱۴۰۱ق.
- بخاری، سهل بن عبدالله، سر السلسله العلویه فی انساب الساده العلویه، قم، مکتبه سماحه آیه الله العظمی المرعشی النجفی الکبری، ۱۳۸۹ق.
- جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدّ الازار فی حظ الاوزار عن زوار المزار، تهران، چاپخانه مجلس، ۱۳۲۸ش.
- حمدالله مستوفی، نزهه القلوب، قزوین، حدیث امروز، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- زاهدی، سیدیاسین، «احمد بن موسی(ع)»، مجله سخن تاریخ، شماره ۵، تابستان ۱۳۸۸ش.
- سلطان الواعظین، محمد، شبهای پیشاوُر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۷۹ش.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۳۰ش.
- ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمه، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب، ۱۳۷۸ش.
- عقیقی، یحیی بن حسن، المعقبین من ولد الامام امیر المؤمنین، قم، مکتبه آیت الله المرعشی، ۱۴۲۲ق.
منبع: ویکی شیعه