- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در سه دهه اخیر چندین گروه افراطی و تکفیری در پاکستان شکل گرفته است که سپاه صحابه، لشکر جهنگوی، لشکر طیبه، جمعیت اهل حدیث و جیش محمد از مهمترین آنها در این کشور هستند. در این میان سپاه صحابه که خاستگاه آن «شهر جنگ» از توابع ایالت پنجاب پاکستان بوده، پیشینه فکری آن به مکتب دیوبندیه بر میگردد و به منظور مبارزه آشتی ناپذیر با شیعه و جلو گیری از گسترش شیعیان و ایجاد حکومت سنی بر مبنای سیرۀ خلفای راشدین و تصفیه پیکره حکومت از عناصر غیر اهل سنت، تأسیس شده است. علل و عواملی داخلی و خارجی در شکل گیری این گروه نقش داشته است: شرایط حاد اجتماعی و مذهبی منطقه جنگ و نیز شرایط خارجی تأثیر مهمی در شکل گیری سپاه صحابه داشته است:
در بخش عوامل داخلی شکل گیری سپاه صحابه میتوان به فرهنگ خاص فئودالی و تعصبات مذهبی اشاره کرد که گاه و بی گاه سبب می شد زمین داران بزرگ شیعه که اداره نظام اجتماعی منطقه را به عهده داشتند رفتار نا مناسب با زیر دستان که عمدتاً از خانواده های محروم اهل سنت بودند، داشته باشند و گاهی منازعات و جدال های مذهبی منجر به در گیری مسلحانه میشد و احتمالاً افراد و ابسته به شیعیان به دلیل بر خورداری از حمایت زمین داران بزرگ، حالت تهاجمی به خود بگیرند. در بخش علل خارجی می توان به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال۱۹۷۹-۱۳۵۷ش، و گسترش امواج آن در داخل کشور های اسلامی از جمله پاکستان اشاره کرد. این امر مخالفان انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) را به واکنش واداشت تا برای جلو گیری از گسترش شیعه در پاکستان چاره ای بیندیشند. این گونه شد که گروه سپاه صحابه توسط «مولانا حق نواز» در ابتدا با عضویت۲۹ نفر آغاز به کار کرد و به سرعت به منظور فعالیت های مذهبی گسترش یافت به گونهای که در اوایل سال۱۹۹۰م. در زمان کشته شدن اولین رهبر آن، سیصد دفتر و نمایندگی در شهرهای دیگر داشت به علاوه در جاه های دیگری که پاکستانی ها حضور داشتند از جمله بنگلادش (۲۱فوریه۱۹۹۳)، انگلستان، آمریکا (۲۳اوت۱۹۹۴) و کشور های حاشیه خلیج فارس نمایندگی باز کرد و در سال۱۹۹۴م. نمایندگی های سپاه صحابه به رقم چهارده هزاررسید.[۱]
پیشینه فکری، بینش و اندیشه مذهبی سپاه صحابه به جریان فکری که در قرن دوازده هجری با ظهور شاه ولی الله دهلوی(حنفی-ماتریدی) و با تلفیق تصوف «ماتریدیه» با سلفیت، به وجود آمد و بعدها به مکتب دیو بندیه[۲] معروف شد، باز میگردد. شاه ولی الله(۱۱۱۴-۱۱۷۶ق)که حامل برخی افکار ابن تیمیه از قبیل عدم جواز توسل به انبیاء و تکفیر شیعه بود[۳] با وجود وسعت نظر و اندیشۀ دید تقریبی بین مذاهب و با تبحر در فقه، کلام، ادبیات، حدیث و. . .، به عنوان طرفداری از وحدت مسلمین در قالب مکتب اهل حدیث، ابن تیمیه و طریقه نقشبندیه، در دوره حضور استعمار- انگلستان و رشد اندیشه های هندی در میان مسلمانان و زیاده خواهی آنها؛ ظهور کرد و آثاری از جمله «ازاله الخفاء» و «قره العینین فی تفضیل الشیخین» را در رد تشیع نوشت. در کتاب اخیر شیعه را فرقه ضاله خواند چه اینکه شیعیان به گفته او به ثقه بودن قرآن عقیده ندارند و در ختم نبوت راه زندقه را پیش گرفته اند[۴] او با این موضع خصمانه علیه شیعیان، به اختلافات شیعه و سنی دامن زد. جنبش و اندیشه او در دوره پسرش شاه عبدالعزیز دهلوی به سوی افراطی گری پیش رفت و او که مشهور به سراج الهند(چراغ هند) بود اساساً با احساس خطر از رشد شیعه، گوی سبقت را از پدر ربود و در کتاب تحفه اثنا عشریه به گمان خود اعتقادات شیعه را نقد کرد.[۵] میر حامد حسین هندی که «عبقات الانوار» ایشان از بهترین ردیه ها بر این کتاب است، میگوید نویسنده تحفه اثنا عشریه در این کتاب باورهای عموم شیعیان و فرقه اثناعشریه را بطور خاص در اصول، فروع و . . . با عباراتی خارج از نزاکت مورد حمله قرار داده و کتاب را مملو از تهمتهای شنیعه ساخته است.[۶] این گونه سراج الهند با داشتن مواضع ضد انگلیسی به اختلاف شیعه و سنی دامن زد به گونه که در همان وقت تحفه اثناعشریه مورد بهره داری تفرقه افکنانه انگلیسی ها قرار گرفته و به طرق مختلف توسط آنها چاپ و تکثیر شده است.[۷] نو یسنده در این کتاب خصوص شیعیان را مرتد و کافر و خارج از اسلام و برخاسته از مجوس، یهود، نصاری و زنادقه دانسته است.[۸] جنبش و اندیشههای این پدر و پسر از نظر آثار و نتایج سرچشمه فکری بسیاری از حرکت های بنیاد گراهای اهل سنت از دوره سلطه انگلیس به بعد در میان مسلمانان شبه قاره هند قرار گرفت. مکتب دیوبندیه که در سال۱۲۴۵یا۱۲۴۸ش توسط عده از علمای متعصب حنفی و اشعری- ماتریدی، از جمله مولوی محمد قاسم نانو توی، در منطقه «دیوبند» از توابع ایالت«اوتراپرادش» هند، با ساختن مدرسه ای به نام «دار العلوم» تأسیس شد، آمیزهای از افکار شاه ولی الله بوده که به دلیل حمایت علما و پیروی مردم به سرعت رشد و به پاکستان و جاهای دیگر نیز گسترش یافت.[۹]
برخی از محققین میگوید در عصر حاضر این مکتب، در کشور پاکستان طیفی از گروه های معتدل نظیر جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمن و گروه تندرو مثل جمعیت علمای اسلام شاخه«سمیع الحق» که طالبان افغانستان محصول آن است و نیز گروه های تروریستی همانند لشکر طیّبه، جهنگوی و سپاه صحابه را که کارش حذف فیزیکی رقبیان و تکفیر شیعیان می باشد؛ شامل میشود. البته گروه های افراطی دیوبندی از دوره جهاد افغانستان با وهابیت نیز ارتباط پیدا کرده و وهابی های افراطی عربستان با وجود اختلافات عقیدتی بسیار با این گروه ها، در دوره اشغال افغانستان توسط شوروی و نیز امروزه از آنها به عنوان ابزار در راستای اهداف خود از جمله مبارزه با شیعه استفاده کرده و می کنند و افراطی های دیوبندیها که در قالب گروه های تروریستی سازماندهی شده اند، به دلیل حمایت های مالی و غیر مالی وهابیت، پیوند محکمی با وهابیت دارد.[۱۰]
بنابر این گروه سپاه صحابه هرچند امروزه روابط محکمی با وهابیت تکفیری دارد، اما در اصل از مجموعه گروه های افراطی و تکفیری تحت پوشش مکتب دیوبندیه و بر خاسته از تفکرات این مکتب است که در سال ۱۹۸۵م، در پاکستان، به منظور مبارزه آشتی ناپذیر با شیعه به وجود آمد. با توجه به اینکه بزرگان دیوبندی قائل به تکفیر همه مسلمانها نبوده اما با استناد به فتاوای ابن تیمیه و علمای وهابی و برخی از بزرگان دیوبندیه مبنی بر کفر و ار تداد خصوص شیعیان آنان را مرتد و کافر و خارج از اسلام و برخاسته از مجوس، یهود، نصاری و زنادقه دانسته و به تکفیر شیعیان میپردازد.[۱۱] لذا مساجد و محافلی که دیوبندیه های افراطی و سپاه صحابه در هند و پاکستان در اختیار دارند فقط مرکز تکفیر شیعیان است و در راستای همان طرز فکر مکتب دیوبندیه مولانا حقنواز از چهرههای معروف جمیت علمای اسلام پاکستان، بعد از تأسیس سپاه صحابه در سال ۱۹۸۵م. در یکی از سخنرانی های خود ضمن تأکید بر ادامه راه بزرگان علمای دیوبند، از مخاطبان خود خواست تا بر مبنای فرهنگ و اندیشه دیو بندی به داوری بینشیند.[۱۲]
چنانکه اشاره شد گروه سپاه صحابه به منظوز فعالیت های مذهبی تأسیس شد و روش فعالیتها و برنامه کاری آن عبارتند از برگزاری مراسم و کنفرانسهایی برای ارج نهادن و تجلیل از مقام صحابه، لعن و دشنام به مخالفین قداست صحابه، برگزاری راهپیمای هایی مذهبی علیه شیعیان، مبارزه با عزاداری امام حسین(علیه السلام) و به طور کلی هر گونه فعالیت و خشونت در مورد شیعیان در ایام عزاداری اباعبد الله الحسین(علیه السلام) و دیگر ایام[۱۳] چنانکه رهبر وقت سپاه صحابه در دوره حکومت طالبان در افغانستان، حتی عمل کرد غیر انسانی و غیر اسلامی آنان را نسبت به شیعه مشعل راه گروه خود دانست.[۱۴] یکی دیگر از برنامه کاری سپاه صحابه ترور شخصیت های مذهبی است که البته بعدا به ترور شخصیت های سیاسی، اقتصادی و. .. نیز منجر شد همچنانکه در مورد فعالیت های تبلیغی- مذهبی همین کار را کرده و آن را از جامعه به داخل نظام و حکومت کشاندند به عنوان نمونه اعظم طارق رهبر وقت این گروه در سال۱۹۹۳م. لایحهای را با محتوای احترام صحابه، زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)و کافر و مرتد دانستن مخالفان صحابه، یک مرتبه با امضای چهل تن از نمایندگان مجلس و بار دیگر در دوره حکومت بی نظیر بوتو با امضای هشتاد تن، به پارلمان تقدیم کرد.[۱۵]
این گروه با این کار می خواست جنگ با شیعیان و سرکوب آنان را به صورت قانونمند در کشور راه بیندازد اما موفق نشد؛ ولی به هر حال از همان سال تأسیس تا حالا این گروه تکفیری در گرداب خشونت فرقهای فرو رفته و اصول گرایان سنی با شیعه به جای مبارزه قهر آمیز با نظام حاکم غیر دینی و نفوذ سرطان گونه استعمار آمریکا در کشور پاکستان، به رویا رویی داخلی و مذهبی بر خاسته و بیشترین نیروی فکری، تخصصی و مادی خویش را در این رویا رویی نا سنجیده و احتمالا تحمیل شده از خارج، به تحلیل برده و میبرند.
این گروه تکفیری- مذهبی بر خلاف سایر فرقه های مذهبی پاکستان از دین ومذهب تنها شعار«دوستی با صحابه و دشمنی باشیعه» را به عنوان هدف رسمی خودبرگزیده است و تبلیغات آن در داخل و خارج پاکستان بر همین محور تمرکز یافته و ماهنامه«خلافت راشده» این گروه به گونه شگفت آوری به دشمنی و ضدیت باشیعه دامن زده و تقریبا هشتاد در صد مقالات و گزارش های تبلیغاتی آن علیه شیعه می باشد. حق نواز بنیانگذار سپاه صحابه در برنامههای کاری خود میگوید: کار من بیان فضایل صحابه خواهد بود و در مورد شیعه میگوید من تنها یک نکته گفتهام که ما شیعه را تحمل نمیکنیم، نمیکنیم، نمیکنیم. زبان من همچون شمشیر علیه شیعه به کار خواهد رفت. در ادامه از تمامی رهبران احزاب اسلامی کشور میخواهد تا شعار«شیعه و سنی برادرند» را به طور کلی فراموش کنند.[۱۶] و نیز سرپرست سپاه صحابه بعد از حق نواز انگیزه تأسیس این گروه را مقابله با مخالفت و تبلیغات علیه صحابه و «اعلام کفر خلفای راشدین از سوی رهبر ایران می داند.»[۱۷] این گروه تکفیری- مذهبی وابسته به افراطی های مکتب دیو بند میباشد و برخی از رهبران آن از جمله اعظم طارق و نیز مولانا حق نواز مؤسس این گروه پیش از این از اعضای فعال جمیعت علمای اسلام که ادامه جمعیت علمای هند است، بوده اند. لذا بافت مذهبی این گروه نسبت به دیگر گروه های موجود در پاکستان، بسیار پر رنگ است و به همین خاطر جنبه مذهبی و دیو بندی بودن آن بر سایر جنبهها برتری دارد.[۱۸]
پی نوشت:
[۱]. عارفی،محمداکرم،جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۲۶ به بعد،قم، مؤسسه بوستان کتاب،چ۱،۱۳۸۲؛ فاروقی، ضیاء الرحمن، ماهنامه خلافت راشده، ج۵، ش۵، جمادی الثانیه ۱۴۱۵.
[۲] درباره دیوبندیه نگاه کنید: مهدی فرمانیان، «مقاله دیوبندیه»، مجله طلوع، شماره ۱۳؛ علیزاده موسوی، مکتب دیوبند؛ محمد طاهر رفیعی، نقد و بررسی اندیشههای کلامی دیوبندیه، پایاننامه کارشناسی ارشد مؤسسه امامخمینی(ره).
[۳] موثقی، سیداحمد،جنبشهای اسلامی معاصر،ص۱۹۶،سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه،چ۱،۱۳۷۴ش.
[۴]. دهلوی، شاه ولی الله ،قره العینین فی تضیل الشیخین،ص۱۶۹،پیشاور،نورانی کتابخانه،۱۳۱۰ق.
[۵]. علی زاده موسوی ، سید مهدی، سلفی گری و وهابیت،ج۱،ص۱۱۲ به بعد،دفتر تبلیغات اسلامی، چ۱،۱۳۹۱ش.
[۶]. موسوی هندی، سید میر حامد حسین، عقبات الانوار، ج۶،ص۱۱۹۸،اصفهان، مؤسسه نشر نفائس مخطوطات،۱۳۸۲ش.
[۷]. ر،ک:موثقی، سید احمد، جنبشهای اسلامی معاصر، صص۱۹۶و۱۹۸و۲۰۴،سازمان مطالعات و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه انسانی، چ۱،۱۳۷۴ش.
[۸].دهلوی، شاه عبدالعزیز غلام حکیم ابن شاه ولی الله، مختصرالتحفه الاثناعشریه، فی الرد علی فرق الشیعه الامامیه،تعریب:حافظ غلام محمد، صص۲۹۸،۶۹،۸۵،قاهره، المطبعه السلفیه،۱۳۷۳ق.
[۹].عزیراحمد،تاریخ تفکر اسلامی در هند،ص۸۳،ترجمه نقی لطفی و دیگران، تهران،کیهان،۱۳۶۷ش؛ سلفی گری و وهابیت، ج۱،ص۱۱۲.
[۱۰]. سلفی گری و وهابیت،ج۱،ص۱۱۶ به بعد.
[۱۱].مختصرالتحفه الاثناعشریه، فی الرد علی فرق الشیعه الامامیه، ص۲۹۸،۶۹،۸۵،قاهره، المطبعه السلفیه،۱۳۷۳ق؛ ابن تیمیه، احمد، الفتاوی الکبری،ج۲۷،ص ۹۲، بیروت، دار الکتب العلمیه، الاولی،۱۴۰۸ق؛ منهاج السنه،ج ۸،ص۴۷۸
[۱۲].حق نواز جهنگوی، نظریه انقلاب و سیاست بزرگان،ص۸؛ جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۴۴.
[۱۳].ر،ک: محمد طاهر رفیعی، نقد و بررسی اندیشههای کلامی دیوبندیه، پایاننامه کارشناسی ارشد مؤسسه امامخمینی(ره)فصل آخر؛ جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۲۷.
[۱۴]. علی جمالی،افراطگرایی در پاکستان، فصل لشکر جهنگوی و طیبه؛ جنبشهای اسلامی پاکستان ،ص۱۱۷تا ۱۲۵.
[۱۵]. اعظم طارق، مجله تکبیر،ج۲۲،شماره۲۷،مقاله عبادت را در عبادت خانه محدود کنید،ص۲۰،۲۹تا جولایی، ۲۰۰۰؛ جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۲۷.
[۱۶]. قریشی،عبدالمجید،خطاب قائد جهنگوی شهید،مجله خلافت راشده،ج۵،شماره ۵،جمادی الثانیه ۱۴۱۵؛ جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۴۶.
[۱۷]. جنبشهای اسلامی پاکستان،ص۱۲۶.
[۱۸]. همان،ص۱۴۵.
نویسنده: عبدالله لطفی