- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
وقتی گرایش های متعالی انسان هدایت نشود و با توهم تلقین گردد خرافات پدید می آید. در این افراد خرافه جایگزین یک حقیقت گمشده در زندگی گشته است که همان معنویت می باشد که توسط خالق هستی در خلقت اشرف مخلوقات «انسان» به عنوان خلیفه الله به ودیعه نهاده است… متن زیر با استفاده از منابع مختلف سعی کرده است به معرفی عرفان های کاذب و نوظهور فعال در ایران بپردازد.
عرفان به شناختی که به وسیله ی شهود (دیدن) قلبی خداوند برای شخص عارف حاصل می شود گفته می شود. این شهود نیز به وسیله ی رعایت تقوای الهی و رسیدگی به نفس و اصلاح آن حاصل می شود.
پیچیدگیهای زندگی در جوامع امروزی و شهرهای بزرگ همراه با شلوغیها، جنون سرعت و مسابقههای مجازی افراد بشری به سوی مصرفگرایی بیش از حد و مسایلی از این دست و نیز دور شدن مردم شهرها از زندگی طبیعی و به دنبال آن ایجاد فشارهای روحی و روانی، دور شدن از معنویت، افزایش مادی گرایی، فرصتطلبی و فراموشی ارزشها و کرامات اخلاقی، باعث ایجاد نوعی خلاء و تشنگی مردم نسبت به مسایل معنوی و متافیزیکی شده است.
از این رو ایجاد هرگونه روزنهای تحت عنوان کلاس معنوی، آرامش روحی و روانی تفکر و خوشناسی، به شدت موجب جذب افراد به ویژه صدمهدیدگان از وضعیت روزافزون مشکلات زندگی شهری و تمدن به اصطلاح پیشرفته صنعتی گردیده است.
عرفان های کاذب
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
هرگز نمی توانید راه رشد را بیابید، مگر آنکه راه انحراف را هم نشان دهید. ( خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه)
در دنیای پرهیاهو و آشفته که در آن ارزش های اسلامی به شدت رنگ باخته و قدرت و ثروت هدف نهایی جلوه داده می شود، افرادی جهت کسب شهرت و آوازه و ثروت نامشروع و بعضا در پاسخ به عقده حقارت درونی با اهداف فردی یا گروهی با شگردهای مختلف درصدد جذب مرید با روش های سازمانی و تعیین سرگروه و حلقه های ارتباطی می باشند و در این راه از هیچ ادعایی گزاف و دروغ پردازی بزرگ مثل داشتن کرامت، داشتن اسرار و رموز هستی، کشف اسرار، تسلط بر علوم غریبه، دانستن خواص حروف و اعداد و جداول ابایی نداشته و با خواب سازی و با استفاده از سخنوری و سوءاستفاده از قدرت بیان برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.
از تفسیر به رای قرآن و منابع مذهبی تا بدعت در مناسک دینی، از صدور فتواهای بی اساس تا ادعای شفاعت گناهان و شفای امراض صعب العلاج، از نفوذ در NGOها با وعده کمک های مادی و دستگیری معنوی و انتقال حس شخصیت کاذب به مریدان مانند دادن ماموریت خاص به هر مرید و ارضای نفسانیات و اداره آنچه که مقصودشان است در بسیاری مواقع به تشکیل شبکه های فساد اخلاقی، باندهای توزیع مواد مخدر و ایجاد گروه های ضد اجتماعی و تسویه حساب های شخصی و گروهی اقدام نموده اند.
گاهی نیز با سازماندهی اعضاء در شبکه های سیاسی، امنیتی برای ایجاد اغتشاش و انجام عملیات خرابکارانه در کشور با هدایت و حمایت دشمنان نظام فعالیت می کنند. مبنای شرعیت را با تشخیص خودشان می گذارند و از رجوع به مراجع تقلید جهت کسب تکالیف دینی دوری می کنند.
ذکر این نکته ضروری می باشد که ریشه خرافات در نادانی و کم خردی بشر در شناخت خود و حقایق عالم است و در کلام معصوم داریم: «من عرف نفسه فقد عرف ربه». وقتی گرایش های متعالی انسان هدایت نشود و با توهم تلقین گردد خرافات پدید می آید. در این افراد خرافه جایگزین یک حقیقت گمشده در زندگی گشته است که همان معنویت می باشد که توسط خالق هستی در خلقت اشرف مخلوقات «انسان» به عنوان خلیفه الله به ودیعه نهاده است.
دعوت جوانان تحت عناوین کلاسهای رزمی، جلسات عرفانی، مذهبی، فرهنگی و… به دلیل جذب این عناوین است. در حالی که در این جلسات به مرور زمان شرکت کنندگان را به لاقیدی دعوت می کنند که در این بین به تفکر آموزه های پرزرق و برق معروف به عرفان های نوپدید مدرن بپردازند.
برخی ازفرقه های عرفانی کاذب فعال در ایران
۱. سای بابا
بنیانگذار این مکتب، «باگوان شری ساتیای بابا» یا «سو آمی ساتیا سای بابا» بود. وی در سن چهارده سالگی مدعی شد از سوی خداوند برای هدایت همه آدمیان برگزیده شده است سپس ادعای خدایی کرده است. از آنجا که نماز مهمترین عامل ذکر الهی است و نماز و ذکر قرین یکدیگرند، اما نزد سای بابا نماز و شریعت وحیانی و الهی جایگاهی ندارد. او تصوری روشن از خدا ندارد: گاهی قائل به حلول است، گاهی قائل به پانتئیسم یا همه خدایی و گاه خدا را از سنخ انرژی می داند، اما خدایی که قرآن و اسلام به شریعت معرفی کرده است هیچکدام از اینها نیست. او ۱۱سال زودتر از پیشبینی خود، طعم مرگ را چشید تا یک خدای دروغین دیگر رسوا شود.
۲. رام الله
رهبر این آیین در ایران شخصی به نام «پیمان الهی» است. وی ادعا داشت از غیب خبر دارد و بر تمام علوم باطنی تسلط دارد و در عین ناباوری مریدان در خرداد سال ۸۶ در حین دستگیری به جای ناپدید شدن، از دیوار حیاط همسایه فرار کرد. این دستگیری فرصتی شد تا چهره ی پوشالی اش آشکار شود. وی چندین بار به دلیل ترویج عقاید خرافی و انحرافی و فریب مردم ـ به ویژه جوانان ـ به همراه گروهی از اطرافیانش بازداشت شده است.
۳. اوشو
اوشو در سال ۱۹۳۱ میلادی در روستای کوچک «کوچ وادا» کشور هند به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۰ در سن ۵۹ سالگی از دنیا رفت. اوشو در ایالت اوریگان آمریکا، شهری به نام راجینش پورام را به عنوان مرکز آیین خود قرار داد، اما به دلیل فسادهای اخلاقی و جنسی بی حد و حصر اوشو و مریدانش ، در سال ۱۹۸۶ از آمریکا اخراج شد. اوشو دو جلد کتاب به نام تعلیمات تانترا (عرفان سکس) دارد و تنها راه تکامل و تعالی را گذر از سکس آزاد میداند. اصل دیگر از اصول او اصل طغیان است که اوج آن را در شیطان گرایی می توان دید! اوشو با نگاهی تحقیرآمیز به مفهوم خانواده می گوید: آنچه انسان را اسیر کرده است خانواده است.
۴. اکنکار
پائول توئیچیل، رهبر و بنیانگذار این طریقه بود که بسیاری از تعالیمش تنها متکی بر تلقینات توهم آمیز و رویایی از حضور استاد زنده اک در پشت همه درها و صداهاست. از تبعات عضویت در این فرقه، پشیمانی زودرسی است که اعضا را با پوچی روبرو کرده و در اثر فشارهای ناشی از این موضوع، برخی از آنها دست به خودکشی زده و پیروان این مکتب مدعی اند که از طریق رویا بینی، خود را تا مقام « همکار خداوند » ارتقا می دهند و معتقدند پیامبران و کلیه مذاهب و ادیان، دروغی بیش نیستند!
۵. عرفان سرخ پوستی
بنیانگذار این نوع عرفان ، «کارلوس کاستاندا » است. کاستاندا این نوع عرفان را آیین ساحری یا جادوگری می نامد. استفاده از گیاهان روانگردان به هدف تحصیل معرفت و خودداری از آمیزش جنسی و عقل ستیزی از شاخصه های این نوع معنویت کاذب می باشد.
۶. پائلو کوئیلیو
پائلو کوئیلیو در سال ۱۹۴۷ میلادی در کشور برزیل به دنیا آمد. در سنین نوجوانی و جوانی احساسات ضد مذهبی شدیدی داشت. از هفده سالگی به بعد سه بار در بیمارستان روانی بستری شد. مدت های مدیدی از دارو های اعصاب و روان استفاده می کرد و سپس به استفاده از مواد مخدر روی آورد. پیشینه اخلاقی و اجتماعی بسیار منفی و تاریکی داشت. او می گوید که در طول زندگی خود ۲۰ نوع ماده مخدر را تجربه کرده است و به الکل و سیگار و ارتباط با زنان اعتیاد داشته است و چنین اظهار می دارد که زنان نقش مهمی در زندگی او داشته اند. کوئیلیو چندین بار تصمیم به خودکشی گرفت… کتابهای او بازتاب تفکراتش بوده و تا به حال به ۵۶ زبان دنیا ترجمه شده اند.
۷. دالایی لاما
“تنزین گیاتسو” که براساس باورهای سنتی تبتیان تجسم دوباره دالایی لامای سیزدهم (که در سال ۱۹۳۲ از دنیا رفته بود) پنداشته شده ادعای معنویت خواهی و صلح طلبی داشته طوری که وی با اعدام صدام که فردی جانی و متجاوز بوده مخالفت کرده و تاکنون بارها شیفتگی و نزدیکی خود به رژیم صهیونستی را اظهار نموده است.
۸. عرفان حلقه
یکی از عرفانهای به ظاهر بومی، عرفان «حلقه» است که به کرات به آیات قرانی هم تمسک میکنند اما اگر مبانی این فرقه استخراج شود هیچ کدام از اعتقادات این فرقه تناسبی با آموزههای اسلامی ندارد. به عبارت دیگر نه انسانشناسی و نه خداشناسی است. بنیان گذار حلقه محمدعلی طاهری است و کتاب های اصلی این گروه هم به قلم وی است؛ در کنار طاهری در هنگام شکل گیری آقای اسماعیل منصوری لاریجانی هم نقش داشت. چرا که کتاب های طاهری با مقدمه آقای منصوری به چاپ رسید. ایشان پس از دستگیری محمدعلی طاهری از وی اظهار برائت کرد. برخی مریدان این فرقه با خلط مباحثی مانند اینکه وای بر نمازگزاران جامعه ای که در آن گرسنه و درمانده ای باشد، به توجیه عدم پایبندی خود به نماز می پردازند.
جالب اینجاست که یکی از شگردهای محمدعلی طاهری در جلساتش خارج کردن جن از بدن اشخاصی و یا احضار روح از طریق برخی زنان بوده است که فیلم آن نیز در وبلاگها و سایت های خبری منتشر شد اما این کار بعد از مدتی تعطیل می شود. علت آن هم افزایش اعتراضات به این موضوع بوده است که اولا چرا همیشه این امر بر روی افراد مشخصی امتحان می شود و ثانیا چرا همیشه این افراد مشخص زنان هستند!
۹. معنویت های روانشناختی و فرا روانشناختی
این عنوان به به گروههایی گفته می شود که در تلاش اند تا مشکلات روانی (مثل اضطراب، افسردگی و سایر گرفتاریهای روانشناختی) پیروان خود را با نام های قانون جذب، راز، موفقیت و… برطرف کنند. اینان در سطح گستردهای در خدمت نشر خرافات و ترویج توهماتی هستند که مردم را سرگرم نموده و از اندیشههای درست و خردورزی و کوشش و پشتکار دور کنند.
۱۰. یوگا
پاتانجلی موسس یوگاست. او معتقد است: عارف تر کسی است که به سطوح بالاتر از انرژی دست پیدا کرده باشد! ولی بر اساس آیات و ادعیه اسلامی، عارف کسی است که به خدا نزدیک تر است. در یوگا تکنیکهایی مطرح میشود و گفته میشود انسان از طریق آنها به آرامش عصبی یا ذهنی میرسد که نسبی بوده و در نهایت انسان باید برای یافتن آرامشی که با اعتماد به قدرت و علم بیپایان الهی حاصل شود تلاش کند. یوگا با عرفان اسلامی متفاوت است. در یوگا نیز مانند سایر مکاتب هندی سخنی از خدا نیست. خدایی که مبدا و منتهای هستی است: «هو الاول و الاخر». در یوگا سخنی از معاد هم مطرح نیست!
۱۱. شیطان پرستی
یکی از خطرناک ترین و منفورترین فرقی است که در کشور ما با نمادها و اشکال گوناگون ترویج می شود. برخی از باورهای انحرافی آنها به قرار زیر است:
تقابل و محاربه با خدا – رواج فرهنگ ضدیت با ادیان الهی – اشاعه فحشا و بی بند و باری و اعتیاد – شیوع فرهنگ کلامی مبتذل و ترویج فحاشی در گفتار – تحریف تاریخ انبیاء – سیاه نمایی و ترویج پوچ نمایی (نیهیلیسم) – ترویج فرهنگ خودکشی جهت رسیدن به کمال و…
در سالهای اخیر گروه ها و فرقه های کاذب دیگری نیز شناسایی و سران آنها بازداشت شده اند که از جمله می توان به فالون دافا که معتقد به ترویج کمونیسم جنسی به بهانه (تحت عنوان) تمرینات و حرکات ورزشی شبیه کونگ فو و ووشو جذب نیرو می کردند.
یا گروه مدادرنگی که بنا را بر سفسطه در مبانی اعتقادی و تبلیغ پلورالیسم دینی و ترویج فرهنگ تسامح و تساهل بین مسلمانان گذاشته و کار روی نوجوانان با هدف ایجاد مانع در ارتباط این افراد با نخبگان و عالمان دینی را جزو برنامه های اصلی خود قرار داده بودند . و فرقه ح.پ که در منازلی تحت عنوان معبد آشرام با زاویه انحراف اخلاقی جلو رفتند اطاعت بی چون و چرا، سرسپردگی به رهبر فرقه، ضبط اعترافات پیروان برای تنبه و شکایت نکردن از یافته های حضور در این فرقه است که متاسفانه اکثر اعضای مورد سوءاستفاده قرار گرفته، خانم ها بوده اند .
۱۲. فرقه TSM فرقه ای خطرناک و انحرافی در کشور
فرقه TSM تحت عنوان Technical Self Meditation یکی از این نوع محافل و جلسات است که با جذب هزاران نفر از وضعیت روحی، روانی و نیز مسایل شخصی افراد سوءاستفاده و اهدافی را دنبال مینماید که در ادامه به بیان جزئیاتی در این باره پرداخته میشود.
رهبر معنوی این فرقه در ایران خانم “نوشین . غ ” میباشد؛ وی بالای ۵۰ سال سن دارد و آرشیتکت است و به لحاظ روحی وضعیت نابسامانی دارد.
نوشین قبلاً عضو فرقه آمریکایی اکنکار بوده و در حقیقت یک اکیست میباشد و آموزشهای این فرقه را توسط فردی به نام “اهرپور” (فوت شده) گذرانده است. کلاسهایی را هم نزد ” ف.ه ” در مؤسسه “ب ” گذرانده و چند جلسهای هم به کلاسهای ایلیا راما… رفته است. او آموزشهای TSM را در آمریکا و نزد استاد این فرقه طی کرده است.
تاریخچه مکتب TSM
برابر سوابق موجود، مکتب TSM توسط فردی به نام جمشیدرضا حاجی اشرفی، ایرانیالاصل مقیم آمریکا از حدوداً سال ۱۳۷۰ پایهگذاری و تشکیل شده است.
TSM که در حقیقت دنباله (t.m (technical meditation میباشد با ایجاد تغییراتی به ویژه اضافه کردن کلمه self (خود) به قبل از کلمه مدیتیشن، مفهومی جدید با پرداختن و تأکید بیشتر به ” خود ” فرد و به سوی “ما ” شدن افراد شکل گرفته است.
جمشید اشرفی با استفاده از عنوان “استاد اعظم” این فرقه اقدام به آموزش افراد مختلف از ملیتهای گوناگون و به ویژه ایرانی کرده و با القاء تفکرات و آموزههای انحرافی خود، افرادی را به عنوان “استاد ” انتخاب و در دیگر کشورها مخصوصاً ایران، مأمور به ایجاد کلاس، ترویج عقاید و توسعه شبکه مریدان کرده است.
منبع: جامعه تحلیلی خبری ندای اصفهان.