- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در میان جامعه انسانی ادیان و فرقههای بسیاری وجود دارد. پیروان ادیان آسمانی و غیر آسمانی در دنیا فرقه های متعددی را به وجود آورده اند. در ادیان آسمانی نیز فرقه های بی شماری وجود داردعقل انسان این را نمی پذیرد که همه فرقه های موجود در میان بشر راستنی و نجات بخش هستند بلکه از میان آنها تنها یک راه و مذهب می تواند راستین و نجات بخش باشد. در این نوشته این مطلب به صورت مختصر بیان گردیده است.
کلمه فرقه در لغت از ریشه «فَرْق» به معنای جدا کردن، گرفته شده است و اسم است برای گروهی از مردم.[۱] ابن منظور میگوید: «الفرقه: طائفه من الناس» فرقه به عده ای و گروهی از مردم گفته می شود.[۲] مذهب عنوان دیری است بر فرقهها اطلاق میگردد. اگر کلمه مذهب از ریشه «ذَهَب» به معنی رفتن گرفته شده باشد در آن صورت مذهب اسم مکان است به معنای محل رفتن. [۳] و اگر از ذهب به معنی «در مسأله ای گرایش به نظریه ای پیدا کردن» گرفته شده باشد. در آن صورت مذهب مصدر میمی می شود به معنای «عقیده، اعتقاد، آیین».[۴]
کلمه فِرْقه در اصطلاح معنایی نزدیک به معنی لغوی دارد و به گروهی از مردم که اعتقاد واحدی غیر از اعتقاد دیگران را انتخاب و دنبال کنند، فرقه گفته می شود.[۵] مثلاً اگر عده ای از پیروان یک دین اعتقاد خاصی غیر از اعتقاد عموم پیروان آن دین داشته باشند به آن عده «فرقه» گفته می شود. مذهب در اصطلاح به یکی از تیره ها و شعب یک دین گفته می شود.[۶] می خواهد تیره های اعتقادی مانند اسماعیلیه و معتزله در اسلام باشد یا طریق سیر و سلوک مانند مذهب نقشبندیه در صوفیه باشد یا روش عمل نسبت به احکام مانند مذهب شافعیه و حنفیه در فقه.[۷] این توضیح لازم است که در مغرب زمین واژه «Religion» به معنای مکتب های درونی یک دین و به معنای خود دین به کار می رود و حدود نیم قرن است که متجددان کشور ما تحت تأثیر این موضوع، کلمه «مذهب» را به هر دو معنای دین و فرقههای درونی یک دین استعمال می کنند.[۸] بنابراین ما در این نوشته فرقه را اعم از دین و زیرمجموعههای آن در نظر میگیریم.
پس از این مقدمه توجه به این مطلب لازم است دین و فرقه ای راستین و نجات بخش آن است که از طرف خداوند برای مردم ارسال شده باشد. بنابراین تمام ادیان و فرقههای ساخته دست و تفکرات بشر، هیچ گونه صلاحیت هدایت گری و نجات بخشی انسان را ندارند و همگی دروغین و ساختگی هستند.
این فرقهها و ادیان عبارت اند از: زرتشتی؛ مانوی؛ مزدک، هندوئیسم، جینیسم، بودیسم، شینتو، کنفوسیوس، تائو، بهائیت.
همچنین فرقههای نو ظهوری عرفانی و غیر عرفانی که از این ادیان برخاسته اند نیز از فرقههای دروغین هستند مانند: شیطان پرستی؛ اکنکار؛ اوشو؛ رام الله؛ سای بابا؛ رایل؛ مهربابا و امثال اینها.
ادیان الهی که شامل یهودیت، مسیحیت و اسلام میشود. هرکدام در زمان خود از ادیان راستین به شمار میآیند؛ زیرا همه آنها یک دین با شرایع مختلف هستند، از این رو بر طبق صریح آیه قرآن که می فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[۹] و نیز می فرماید: «وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرینَ»[۱۰] دین خداوند نمی تواند متعدد باشد.[۱۱] ولی دین یهودیت و مسیحیت اولاً به علت منسوخ شدن آنان از طرف خداوند و ثانیا به علت تحریف و نفوذ آموزه های بشری و ساختگی در آنها از راستین بودن خارج گردیده اند. بنابراین در حال حاضر این ادیان و فرقههای آنها مانند کاتولیک، ارتودوکس، پروتستان در مسیحیت، و نیز فرقههای صدوقیان، فریسیان در یهودیت و فرقههای خورد وکوچک دیگر آنها از فرقههای راستین به شمار نمیآیند.
بنابراین به حکم عقل، دین اسلام با شریعت محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که کامل تر و ماندگارتر و جوابگوی بشر تا پایان تاریخ است، دین نجات بخش و هدایت گر است و در نزد خدا ادیان دیگر آسمانی که خودش آنها را برای هدایت بشر فرستاده، بعد از فرستادن دین اسلام از رسمیت بیرون رفته و کارایی ندارد.
اما با کمال تأسف مسلمانان نیز بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) در اثر عوامل متعدد اجتماعی و غیراجتماعی حاکم بر روحیات و افکار برخی از مسلمانان چه در صدر اسلام و چه بعد از آن، راه های مختلفی را به عنوان اسلام در پیش گرفته و هر کدام راه خود را به عنوان اسلام تلقی نموده و آن را به عنوان حق پذیرفته و معرفی می نماید و به تبع آن حق واقعی و دین راستین اسلام که بدون هیچ نقص و عیبی بر پیامبر اسلام (ص) برای هدایت بشر نازل شده است در میان این راه های مختلف و متضاد برای اکثریت مردم نا آشنا و نامشخص گردیده و باعث حیرت و سردرگمی آنان شده است و نیز جامعه اسلامی نه تنها اتحاد و وحدت خود را از دست داده بلکه گرفتار منازعات، مشاجرات و زد و خوردهای خونین شده و در مقابل دشمنان توانایی و قدرت خود را تضعیف نموده اند.
بعد از این مقدمه به صورت بسیار مختصر چگونگی به وجود آمدن مذهب شیعه و اهل سنت را که در برابر شیعه قرار دارد، بیان میکنیم تا این حقیقت روشن شود که از میان آنها کدام یکی منطبق بر دین اسلام و یا همان اسلام است. برای این هدف به اولین اختلافی که در دین اسلام رخ داده است اشاره میکنیم:
پیامبر اسلام برای اینکه امتش گرفتار تفرقه نشود تلاش های ممتد و بسیاری انجام دادند. در روز های اخر عمر شریفش بسیار نگران بودند، از این رو بر مسئله امامت و رهبری امت اسلامی بسیار تأکید داشتند به همین منظور خواستند که بعضی از مزاحمین را به عنوان سریه تحت فرماندهی اسامه بن زید از مدینه دور کند و مسئله امامت را با نصب علی ـ علیه السّلام ـ در این مقام الهی تثبیت نماید لکن عده ای از اصحاب از آن جمله عمر و ابوبکر از این دستور پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ سر برتافتند و بر حضورشان در مدینه و خانه رسول خدا سماجت ورزیدند تا اینکه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مجبور شد در حضور آنان مسئله را تمام کند و لذا فرمود:«بیائید تا چیزی برای تان بنویسم که هرگز بعد از آن گمراه نشوید» عمر بلافاصله گفت درد بر رسول خدا غلبه کرده است(العیاذ بالله هذیان می گوید) و شما قرآن را دارید و قرآن ما را کفایت می کند. با این سخن عمر اختلاف و مشاجره بین اصحاب در گرفت تا اینکه پیامبر عصبانی شدند و فرمود از خانه من بیرون روید. و بدین سان نامه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نوشته نشد و ابن عباس همواره با چشم گریان می گفت: بالاترین مصیبت بر اسلام مصیبتی بود که نگذاشتند پیامبر خدا نامه را بنویسد.»[۱۲]
بعد از رحلت رسول خدا آثار جدی و شدید این اختلاف در بین جامعه اسلامی پدیدار شد در کتاب الفرق بین الفرق
می گوید: اختلاف مسلمین برای بار اول در مسئله امامت بوده است. انصار اعتقاد به امامت سعد بن عباده داشته و قریش اعتقاد داشتند که امامت از آن قریش است.[۱۳]
به هر صورت وقتی نامه رسول خدا نوشته نشد عده محدودی از اصحاب بر اساس آیات قرآن کریم هم سخنان و سفارشات رسول خدا (صلیالله علیه و آله) را وحی الهی دانسته[۱۴] و هم معتقد به وجوب پیروی از آن حضرت بودند[۱۵]، لذا از سخنان و دستورات آن حضرت در مسئله امامت پیروی نمودند و بر اصل اسلام باقی ماندند و این روایات را سرلوحه هدایت خودشان قرار داده و بعد از پیامبر (صلیالله علیه و آله) اعتقاد به امامت امام علی ـ علیه السلام ـ و سایر اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را در حوزه دینی خودشان حفظ نمودند. این دسته از مسلمین توسط خود پیامبر (صلیالله علیه و آله) شیعه نامیده شدند[۱۶] و بعد از رحلت آن حضرت بر همین نام تا امروز باقی ماندند.
اما عده دیگری به رهبری عمر و ابوبکر بلا فاصله بعد از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرصت را غنیمت شمرده و در سقیفه بنی ساعده که در واقع یک نوع کودتا بر علیه علی ـ علیه السّلام ـ بود با چند نفر دیگر جمع شده و بعد از مشاجرات و مجادلات قبیله ای ابوبکر با بیعت عمر به عنوان خلیفه و امام مسلمین انتخاب شد و زمام سیاسی مسلمین را به دست گرفت.[۱۷]
از همین جا بنیاد اولین مذهب با انشعاب عمر و ابوبکر از مسیر اصلی اسلام و بر اساس مخالفت با سفارشات پیامبر بزرگ خدا ، نهاده شد و به رهبری عمر و ابوبکر اولین فرقه در اسلام به وجود آمد که بعدها به اهل سنت نامیده شد.
با توجه به اینکه معیارحقانیت و درستی مذهب در اسلام از طرف رسول خدا(ص) بیان شده است و فرموده است: «أیها الناس إنی تارک فیکم أمرین لن تضلوا إن اتبعتموهما و هما کتاب الله وأهل بیتی عترتی».[۱۸] راه رفتن به سوی همه فرقهها را بسته است. معنای حدیث این است که من در میان شما دو چیز می گذارم اگر از آن دو متابعت کنید هرگز گمراه نمیشوید و آنها کتاب خدا و عترتم اهل بیتم هستند. امروز شیعه امامیه تنها مذهب و فرقه ای است که مبتنی بر این حدیث است و از قرآن و اهل بیت رسول خدا متابعت می کند.
پس نتیجه این میشود که فرقههای موجود در جهان اسلام صد درصد منطبق بر اسلام نیستند، بنابراین همه آنها فرقههای دروغین و غیر راستین هستند که عبارت اند از:
۱. فرقههای اسماعیلیه و زیدیه که از شیعه جدا شدهاند.
۲. فرقههایی که از شیعه جدا شده اند و در حال حاضر وجود ندارند مانند: کیسانیه، واقفیف فطحیه، ناووسیه.
۳. فرقههایی که به غلات معروف اند مانند: اهل حق، نصیریه، علی اللهیه، ایزدی، دروزیه.
۴. فرقه اهل سنت و زیر مجموعه های آن مانند: ماتریدیها اشعریه، اهل حدیث، جهمیه، مرجئه، خوارج، معتزله، وهابیت و مذاهب فقهی آن.
۵. تمام فرقههای صوفیه اعم از شیعه و سنی مانند: گنابادیه، ذهبیه، خاکساریه، نعمت اللهیه، اویسیه شاه مقصودیه، نوربخشیه، بکتاشیه که مدعی شیعه بودن هستند. و نیز قادریه، نقشبندیه، چشتیه، خلوتیه، رفاعیه، مولویه و امثال اینها که در جامعه اهلسنت فعال هستند. تمام فرقههای عرفانی مانند عرفان کیهانی و امثال اینها دروغین هستند.
۶. فرقه قادیانیه و شاخههای که در آمریکا فعال هستند.
به هر حال با داشتن معیار حقانیت دین و مذهب انسان گرفتار فرقههای دروغین نمیشود.
پی نوشت:
[۱]. المنجد (عربی به فارسی) تألیف و ترجمه محمد بندریگی، انتشارات ایران، چاپ دوم، بی تا، ج۲، ص۱۳۲۱؛ معین، فرهنگ معین، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ دهم، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۵۲۳.
[۲]. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، انتشارات داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۲۴۴.
[۳]. المنجد، همان، ج۱، ص۵۲۴.
[۴]. همان، ج۱، ص۵۲۵.
[۵]. ر.ک: فرهنگ فارسی معین، همان، ج۳، ص۲۵۲۳.
[۶]. همان، ج۳، ص۳۹۷۶.
[۷]. مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مقدمه استاد مدیر شانه چی، ص ش، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
[۸]. ر.ک: توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، قم، انتشارات سمت، چاپ اول، ۱۳۷۹ش، ص۱۳.
[۹] . آل عمران، ۱۹. «دین در نزد خدا اسلام است»
[۱۰] .آلعمران ، ۸۵. «و هر کس جز اسلام آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است»
[۱۱] . ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، نشر جامعه مدرسین، ج۵، ص۳۵۰ ـ ۳۵۱.
[۱۲] . بخاری، محمد ابن اسماعیل، صحیح بخاری، ۳/۹۱، بیروت، دارصعب، بی تا و نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۵/۷۶، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
[۱۳] . ابو منصور، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، ص۱۳، بیروت، دارالوفاق الجدیده دوم، ۱۹۷۷ م.
[۱۴] . سوره نجم، آیه ۳ و ۴.
[۱۵] . سوره نساء، آیه ۹۵ و سوره حشر، آیه ۷.
[۱۶] . شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۱۶، بیروت، موسسه فقه الشیعه، اول ۱۴۱۱ ق و متقی هندی، کنز العمال، ۱۳/۱۵۶، حدیث ۳۶۴۸۳، بیروت، موسسه الرساله.
[۱۷] . بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ۲/۲۹۱، بیروت، دارصعب، بی تا و جزای، مبارک بن اثیر، جامع الاصول، ۴/۴۷۰، بیروت، احیاء التّراث العربی.
[۱۸] . محمد بن عبد الله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحن ، ج۳ص۱۱۸، بیروت، دار الکتب العلمیه چ۱، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا.
منبع: سایت اندیشه قم.