- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
صفوان بن یحیى از اصحاب حضرت رضا (علیه السلام) مى گوید: ابوقرّه همکار شبرمه که از فقیهان عراق بود، از من خواست که از حضرت رضا (علیه السلام) اجازه بگیرم تا او شرفیاب محضر حضرت گردد، اجازه صادر شد و هر دو در محضر امام نشستیم، ابوقره از حضرتش بسیارى از احکام مربوط به مواریث و غیره را سؤال کرد تا این که سؤال از فروع به اصول منتهى شد، اینک قسمتی از مناظره ابوقرّه با امام رضا علیه السلام نقل مى گردد:
ابوقرّه: فدایت شوم خدا با چه زبانى با موسى سخن گفت؟
امام رضا(علیه السلام): خدا و رسول او آگاهند که با چه زبانى از زبان هاى رایج دنیا بوده، آیا سریانى یا عبرى و یا غیره بوده است؟
ابوقرّه زبان خود را درآورد و گفت: مقصود من این زبان گوشتى است.
امام رضا(علیه السلام): سبحان الله، خدا از آن چیزى که تو مى گویى پیراسته است، من به خدا پناه مى برم که او را به خلق خود تشبیه کنم، یا بگویم او نیز به سان ما سخن مى گوید، براى خدا مثل و نظیرى نیست.
ابوقرّه: پس چگونه با موسى سخن گفت؟
امام رضا(علیه السلام): سخن گفتن خدا با مخلوق به سان سخن گفتن مخلوق با مخلوق نیست، او هرگز با باز کردن دهان و به کار گرفتن زبان سخن نمى گوید، بلکه آنگاه که مشیّت او بر تحقق چیزى تعلق گرفت، با گفتن «کُن» محقّق و جامه هستى مى پوشد، پس با مشیّت خود سخن آفرید و به موسى فرمان داد و یا او را بازداشت، بى آنکه معنایى در نفس او به گردش درآید و سیر سخن گفتن عادى بشر را طى کند.
ابوقرّه: درباره کتب آسمانى چه مى گویید (شاید تصور کرده که خدا با زبان خودش، مطالب آن کتاب ها را بیان کرده است)؟
امام رضا(علیه السلام): تورات و انجیل و زبور و فرقان و هر کتابى که خدا فرستاده است، همگان مایه نور و هدایتند و همگى حادث هستند و قهراً غیر خدا خواهند بود، و مقصود این است که تکلم از صفات فعل خداست، نه صفات ذات او.
آن گاه امام به آیاتى بر حادث بودن کتب آسمانى استدلال مى کند، چنان که مى فرماید: «مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْر مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَث إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ یَلْعَبُونَ».(۱)
هیچ یادآورى تازه اى از طرف پروردگارشان براى آنها نمى آید، مگر آن که با بازى به آن گوش مى دهند!.
ابوقرّه: اگر کلام خدا غیر ذات خداست، آیا راه فنا را در پیش خواهد گرفت؟
امام رضا(علیه السلام): البته همگى راه فنا را پیش خواهند گرفت، زیرا ماسوى الله فانى مى شوند.
ابوقرّه: براى ما روایت کرده اند که خدا «رؤیت» و «سخن گفتن» خود را بین دو پیامبر تقسیم کرده است، با موسى سخن گفته و دیدار خود را به محمد(صلى الله علیه وآله) داده است.
امام رضا(علیه السلام): به من بگو چه کسى از خدا به اِنس و جن این آیه ها را آورده:
- «لاَ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ»، دیدگان او را درک نمى کنند.
- «لاَ یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا»، هیچ فردى نمى تواند بر او احاطه علمى پیدا کرده است.
- «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءْ»، براى او مانندى نیست.
آیا جز پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است که این آیه ها را از جانب خدا آورده است.
ابوقره: آرى همو آورده است.
امام رضا(علیه السلام): آیا مى شود مردى از جانب خدا بیاید و براى مردم این آیه ها را تلاوت کند، سپس بگوید: من او را با دو چشم خود دیده ام، و بر او احاطه پیدا کرده ام، چرا خجالت نمى کشید؟ زندیق ها نتوانستند چنین دروغى را از زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل کنند، ولى شما چنین دروغى را از زبان ایشان نقل مى کنید، آن حضرت از جانب خدا آن سه آیه را آورده است، ولى در عین حال او را دیده است؟!! بنابراین اگر روایتى در این مورد حاکى از رؤیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) باشد، آن بى ارزش است، زیرا مخالف قرآن است.
ابوقرّه: ا گر آنچه که مى گویید صحیح است، پس چرا حضرت را به معراج برد؟
امام رضا(علیه السلام): در خود آیه معراج پاسخ سؤال شما هست «لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا».(۲)
او را براى آن برد که نشانه هاى عظمت خود را به او بنمایاند، مسلّماً آیات خدا غیر از خدا هستند.
ابوقرّه: پس خدا کجاست؟
امام رضا(علیه السلام): خدا جایگاه خاصى ندارد، او در همه نقاط حضور دارد زیرا او مدیر جهان آفریش و نگه دارنده آسمان ها و زمین است و امکان ندارد چنین فردى غایب از جهان باشد.
ابوقرّه: او در بالاى آسمان ها نیست؟
امام رضا(علیه السلام): اگر چنین باشد پس معنى آیه: «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ» (۳)، او با شماست هر کجا باشید، چیست؟ آن کس که با ماست نمى تواند محدود در آسمان ها باشد؛ بنابراین باید گفت؛ او بر همه هستى احاطه دارد و در همه جا هست، البته نه به این معنا که در اشیا حلول کرده، ولى خود مکانى دارد، بلکه حضور قیّومى دارد.
ابوقرّه: اگر خدا در آسمان ها نیست، چرا دست ها را به هنگام دعا به آسمان بلند مى کنیم؟
امام رضا(علیه السلام): خداوند بندگان خود را به نیایش هاى گوناگون دعوت کرده است؛ امر کرده به هنگام نماز رو به کعبه نماز گزاریم در حالى که خدا در کعبه نیست، از این جهت در مقام دعا و تضرع امر کرده دست ها را باز کرده و به سمت آسمان بلند کنند تا نشانه عبودیت و بندگى باشد.
ابوقرّه: چه کسى به خدا نزدیک تر است؟ فرشتگان؟ یا مردم روى زمین؟
امام رضا(علیه السلام): اگر مقصود از نزدیکى، نزدیکى مکانى است که با وجب و ذرع و مانند آن سنجیده مى شود، همه آفریده ها نسبت به خدا یکسانند، زیرا همه آنها مخلوق خدا هستند و هرگز انجام کارى او را از کار دیگر باز نمى دارد. او در حالى که آفریده هاى بالا را تدبیر مى کند، به امور آفریده هاى پایین نیز مى رسد، بى آنکه در این زمینه براى او رنجى و زحمتى باشد.
و اگر مقصود از نزدیکى، نزدیکى از نظر وسیله است، یعنى کدام وسیله انسان را به خاطر نزدیک تر مى سازد، طبق روایت شما، بنده خدا در حال سجده از همه حال ها به خدا نزدیکتر است.
و نیز شما روایت کرده اید که چهار فرشته هم زمان به هم رسیدند، یکى از جانب بالا دیگرى از جانب پایین، سومى از جانب شرق و چهارمى از جانب غرب و همگى گفتند ما از نزد خدا مى آییم، و ما را براى مأموریتى خاص فرستاده است، و این گواه آن است که همه موجودات نسبت به او یکسانند و نزدیکى و دورى از این نظر، متصور نیست.
ابوقرّه: آیا یکى از نام هاى خدا «محمول» نیست؟
امام رضا(علیه السلام): هرگز ما در اسماى حُسناى خدا چنین اسمى نداریم.
خدا مى فرماید: «وَ للهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا» (۴)، خدا داراى نام هاى زیبا است، او را بدان نام ها بخوانید.
و کلمه «محمول» بار منفى دارد، و لذا نمى توان خدا را با این لفظ خواند.
ابوقرّه: چگونه چنین نامى را براى خدا نفى مى کنید حال آن که خدا به این نام خوانده شده است، روایتى که مى گوید هر موقع خدا خشمگین گردد، فرشتگان حامل عرش او نوعى سنگینى بر دوش خود احساس مى کنند و هر موقع خشم خدا فروکش کند، آنان احساس سبکى مى نمایند.
امام رضا(علیه السلام) پاسخ بسیار شیرین و دندان شکنى داد، فرمود: به من بگو خدا از روزى که ابلیس را لعن کرده تا به امروز و تا روز قیامت، نسبت به او خشمگین هست یانه؟
ابوقره: بلى خدا از همان زمان تا روز رستاخیز نسبت به ابلیس خشمگین است.
امام رضا(علیه السلام): پس در چه هنگامى خدا خشمش فروکش کرده تا فرشتگان احساس راحتى کند، فرض این است که او پیوسته نسبت به ابلیس خشمگین است از این جهت فرشتگان پیوسته باید تا روز رستاخیز احساس سنگینى کنند و در نتیجه دوش هاى آنان سنگین بار باشد، پس چگونه مى گویید پس از فروکش کردن خشم، آنها احساس سبکبارى مى کنند، سپس امام فرمود: واى بر تو! چگونه خدا را با وصفى که حاکى از دگرگونى در ذات اوست، توصیف مى کنى که او هم به سان بشر نیست از حالى به حالى تغییر مى کند؟ و او صفات آفریده هاى خود را دارد. خدا پیوسته با مخلوقات دگرگون شده هست امّا او هرگز دگرگونى نمى پذیرد.
صفوان بن یحیى مى گوید: ابوقرّه از پاسخ امام (علیه السلام) در حیرت فرو رفت و پاسخى نداشت، پس برخاست و جلسه را ترک کرد.(۵)
پی نوشت:
۱. انبیاء: ۲.
۲. اسراء: ۱.
۳. حدید: ۴.
۴. اعراف: ۱۸۰.
۵. کافى، ج۱، باب فى ابطال الرؤیه، ص ۱۳۰، شماره ۲. و نیز بحارالأنوار، ج۴، ص ۱۵۲ و ج۱۰، ص ۳۴۳.
منبع: مناظره هاى معصومان (علیهم السلام). آیت الله سبحانی.