- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
در بحث فال گرفتن، اولین موضوعی که مطرح میشود این است که فرد میخواهد از موضوعی در آینده باخبر شود و اضطرابها و نگرانیهای خود را رفع کند یا اقدامی در جهت بخشش کارهای گذشتهاش و برای فراغت از احساس گناه انجام دهد.
باید توجه کرد آمار رسمی درباره این که زنان یا مردان چقدر به فالگیرها مراجعه میکنند، در دست نیست، اما بنا بر گزارشهایی که شنیدهایم، بیشترین افراد مراجعهکننده به فالگیرها زنان هستند؛ چراکه زودباوری و ناپایداری هیجانی در زنان بیشتر بوده و احساساتشان لطیفتر است؛ بنابراین از آنجا که در زنان ابتدا احساس و بعد منطق حاکم میشود، پذیرش حرفهای فالگیرها از سوی آنها بیشتر است.
دلایلی که باعث میشود افراد به فال گرفتن تمایل پیدا کنند
در پاسخ به این که چرا افراد به سمت فال و فال گرفتن تمایل پیدا میکنند، دلایلی وجود دارد. اصولا احساس ناامنی در افراد جامعه، یکی از دلایلی است که فرد را به سمت فالگیرها سوق میدهد. حال ممکن است این ناامنی از سوی خانوادهها یا در محل کار ایجاد شود و افراد برای حل این ناامنی به غلط به دنبال راهحلهای میانبری مانند فالگیری و پیشگویی روند.
فالگیرهایی که نیاز مراجعانشان را میدانند
دلیل بعدی که میتواند افراد را به این سمت سوق دهد، نیاز به پیشرفت و موفقیت است. بر این اساس، افراد برای اطلاع از موفقیتهای خود در آینده به فالگیرها مراجعه میکنند. باید بدانیم بیشتر فالگیرها به این نیاز مراجعانشان اشراف دارند و در فالهایشان از موفقیتهای پیشروی افراد صحبت میکنند. البته برخی افراد هم به دلیل احساس تنهایی به فالگیرها مراجعه میکنند.
دلیل دیگر برای تمایل به فال گرفتن، بحث روانرنجوری افراد است. بر این اساس، افرادی که در سیستم روانیشان احساس ضعف، پوچی و حقارت غالب است، به جای این که روی سیستمهای درونی و عملکردیشان کار کنند، از منابع بیرونی کمک میگیرند. حال نادیده گرفتن توانمندیهای درونی فعالی که همه ما آنها را به صورت بالقوه در وجودمان داریم و نادیده گرفتن استعدادها و خلاقیتهایمان باعث میشود از قدرتهایی که جادویی به نظر میرسند، برای حل مشکلاتمان استفاده کنیم.
از طرفی زودباوری و عدم توانایی افراد در استفاده از هوششان در حل مسائل، باعث میشود فالگیرها خیلی زود بتوانند روی تفکر این افراد تاثیر بگذارند. بر این اساس، انسانهایی که اراده ضعیفی دارند، متکی به خودشان نیستند و به توانمندیهای خود اعتماد ندارند، با استفاده از تنبلی و وابسته شدن به یک قدرت بالاتر سعی میکنند مشکلاتشان را حل کنند و در چنین مواردی برخی افراد به سمت استفاده از رمل و دعا میروند.
باید توجه کرد در دین اسلام بر دعا تاکید شده و خداوند میفرمایند: بخوانید مرا تا در صورتی که به خیر و صلاحتان باشد، شما را اجابت کنم. حال در بحث فالگیری، طلب خبر میکنیم، نه طلب خیر و ما به جای این که به خدا پناه بریم، به یک انسان معمولی که شاید از خودمان هم ضعیفتر باشد، پناه میبریم. بر این اساس، فرد به جای این که در جهت بهبود روابط و توانمندیهایش تلاش کند، بر اساس کلام یک فرد دیگر برنامه زندگیاش را میریزد، در حالی که راهحل مشکلاتش این است که خودش را تغییر دهد.
از طرفی انتظار و امیدی که فالگیرها در قالب پیشگویی به مراجعانشان منتقل میکنند، به آنها آسیب میزند تا جایی که در بسیاری مواقع کار فالگیری به اعتیاد میکشد و فرد در انجام کوچکترین کارها هیچ ارادهای ندارد و خودش را به نظر یک فالگیر یا پیشگو وابسته میکند و این موضوع میتواند به اعتیاد مرضی منجر شود.
حال درباره این که چه تیپ افرادی به فال گرفتن برای دیگران روی میآورند، باید گفت بیشتر افراد خودشیفته چون خیلی خوب میتوانند نقش یک آدم سلطهگر را بازی کنند و میتوانند براحتی افراد را به استثمار خود درآورند، به این کار روی میآورند. این افراد معمولا بسیار خوشکلام بوده و کاریزمای خاصی دارند که میتوانند طرف مقابل را مسحور خود کنند.
البته در این افراد ممکن است رگههایی از اختلال شخصیتی هم دیده شود. در عین حال، آنها از ابزار و محیطی استفاده میکنند که فرد مراجعهکننده را کاملا تحت تاثیر قرار میدهد. بر این اساس هر چه تلقین و باورپذیری افراد بالاتر باشد، بیشتر تحت تاثیر این افراد قرار میگیرند.
بنابراین تضعیف باورهای معنوی، نداشتن ایمان یقینی به قدرت خداوند، نداشتن توکل، نداشتن صبر و شکیبایی در زندگی و نداشتن تلاش و پشتکار در افراد باعث روی آوردن آنها به این منابع بیرونی میشود. همچنین در کنار نداشتن ایمان، فقدان آگاهی، دانش و بینش باعث میشود افراد به سمت فال گرفتن، پیشگویی و واسپاری خودشان به این گونه مسائل سوق داده شوند.
نکته مهم دیگر این است که هر چند عقیده داریم انرژیهای مثبت وجود دارند و تصویرسازی ذهنی کاری است که برای کاهش افکار منفی از آن استفاده میکنیم، اما این که بخواهیم چیزی را از طریق تصویرسازی برای کسی ابداع و خلق کنیم، درست نیست؛ چرا که ما خالق نیستیم و از طرفی هم باید مجموعهای از شرایط را برای رخداد در نظر بگیریم، نه این که فقط به قدرت ذهن بسنده کنیم.
منبع: جام جم؛ دکتر شهنار نوحی؛ روانشناس