- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
توقیعات امام زمان، اصطلاحی در فرهنگ شیعی است به معنای مکاتبات و منشورهای امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف). این واژه درباره احادیث غیر مکتوب آن حضرت نیز به کار رفته است چنانچه شیخ صدوق برخی از سخنان حضرت را در بخش توقیعات آورده است.[۱] علاوه بر آن، برخی سخنان خاص نایبان آن حضرت همچون إخبار به غیب و نیز اظهارنظر درباره مسائل دینی نیز، در محدوده توقیعات ذکر شده است.[۲] دلیل کاربرد اخیر، احتمالاً سخنی از حسین بن روح نوبختی بوده که در آن تأکید کرده که در امر دین از خود سخن نمیگوید، بلکه همه را از «اصل» (امام زمان(عج </ref> شنیده است.[۳]
تعداد توقیعات
فرازی از توقیع امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
ناظر به اختلاف در جانشین امام عسکری(ع):
وقتی خداوند، او (امام حسن عسکری) را به سوی خود برد گمان کردید که خداوند متعال، دین خود را باطل ساخته و سبب میان خود و خلق خود را قطع کرده است. هرگز چنین نبوده و تا زمانی که قیامت برپا شود و امر خداوند سبحان آشکار گردد نیز این گونه نخواهد شد. امام پیشین در حالی درگذشت که سعادتمند بود و کاملا به روش پدرانش عمل کرد و وصیت او و دانش او و جانشین او در ماست و کسی جز ستمگر گنهکار بر سر مقام او با ما نزاع نمیکند.
شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۸۶
توقیعات امام زمان در دو کتاب کمال الدین و تمام النعمه اثر شیخ صدوق و کتاب الغیبه اثر شیخ طوسی آورده شده است. در کتاب کمال الدین در باب مربوط به توقیعات، ۴۹ توقیع و یک دعا نقل شده که برخی کوتاه و بعضی طولانی است. کتاب الغیبه نیز ۴۳ توقیع و خبر نقل کرده که بعضی از آنها را از معجزات امام شمرده، و برخی دیگر توقیعاتی است که با شرح موارد صدور آنها ذکر شده و شماری دیگر دستخط امام زمان(ع) است که به صورت عمومی صادر شده، و شامل مباحث اصولی مذهب است. از این ۴۳ توقیع، ۱۲ عدد منقول از صدوق است که بعضی عیناً در کمال الدین دیده میشود. بنابراین مجموع توقیعات غیرتکراری در این دو کتاب ۸۰ عدد است.[۴]
خط توقیعات
در روایات بسیاری، تصریح شده که مکاتبات امامان به خط خود آنان بوده[۵] و درباره توقیعات امام مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) گاهی تأکید شده است که اثر مهر امام نیز در نوشته موجود بوده[۶] و حتی گاه خود امام در ذیل نامه بر نگارش نامه به خط خویش تصریح کرده است.[۷]
نحوه دریافت نامه و تحویل توقیع
در عصر غیبت صغری، مهمترین واسطه تحویل نامههای شیعیان به امام زمان(ع)، سفیران ناحیه مقدسه بودند. البته در مواردی نیز نامه یا درخواست، به واسطه برخی از خادمان یا کسانی که به خانه حضرت رفت و آمد میکردند، به امام رسانده میشد. به عنوان نمونه، محمد بن یوسف شاشی، نامهای را به وسیله زنی که به خانه امام(ع) رفت و آمد میکرد؛ به نزد آن حضرت فرستاد و پاسخ گرفت.[۸] گاه نیز توقیعات شکل عمومی داشت، که به وسیله افراد مختلف استنساخ میشد.
توقیعات پس از صدور، توسط پیکی مخصوص، با ارائه نشانه، فرستاده میشد. بنابر ملاحظات امنیتی و جهات تقیهآمیز، هویت این پیکها در گزارشهای موجود ذکر نشده و با تعابیر مبهمی همچون: إمرأه، غلام، غلام اسود، الرسول من عند الحسین بن روح، رسول الخلف و… از آنان یاد شده است.[۹]
زمان صدور
توقیعات امام زمان بیشتر مربوط به غیبت صغرا (۲۶۰-۳۲۹ق.) است که به واسطه نواب اربعه در جواب سؤالات و شبهات صادر میشد. در عصر غیبت کبرا تنها دو توقیع خطاب به شیخ مفید در اواخر عمر او گزارش شده که در انتساب آنها تردیدهایی شده است.
موضوعبندی توقیعات
اعتقادی
شماری از توقیعات صادر شده از سوی امام زمان، در پاسخ به پرسشهای مربوط به مسائل عقیدتی مانند صفات خدا، نبوت و امامت است. حضرت مهدی(ع) در پاسخ به پرسشهای مربوط به امامت، با تأکید بر این که زمین هیچ گاه خالی از حجّت نبوده است و این سنّت الهی تا قیامت ادامه پیدا میکند، به وظیفه امام در تعیین امامِ بعد از خود پرداخته و خاطرنشان ساخته که امام حسن عسکری(ع)، ایشان را به امامت معرفی نموده است. ایشان از امامت به طور کلّی و از امامت خویش در برابر افرادی مثل جعفر کذاب، دفاع نموده، شیعیان را از تعیین وقت ظهور، معرّفی، جانمایی و جستجوی از خود، نهی کرده و در عوض، وکیلان متعدّد و قابل اعتمادی را به جای خود نصب نموده است.[۱۰]
فقهی
بخش گسترده و قابل اعتنایی از محتوای توقیعها، پاسخ به سؤالات فقهی است. در این توقیعات، به پرسشهای متعدّد شیعیان درباره طهارت، نماز، روزه، حج، شهادت، قضا، وقف، معاملات، خمس، صدقه، نکاح، مُسکرات، زیارت قبور ائمه(ع) و… جواب داده شده است.[۱۱]
اموال رسیده به امام
بخشی از توقیعات درباره اموالی است که شیعیان به عنوان خمس و دیگر وجوه شرعی توسط وکلا یا نایبان خاص به حضور امام زمان(ع) میفرستادند. برای نمونه محمد بن شاذان نیشابوری گوید: نزد من پانصد درهم که -بیست درهم کسر داشت- جمع شده بود. دوست نداشتم [پولی که برای حضرت میفرستم] کمتر از پانصد درهم باشد. از این رو بیست درهم از مال خودم وزن کردم به آن افزودم و به اسدی [وکیل امام] دادم، امّا درباره مبلغی که افزوده بودم، چیزی ننوشتم. جواب نامه رسید: «پانصد درهم که بیست درهم آن برای تو بود، به ما رسید…»[۱۲]
تکذیب مدّعیان
پنهان زیستی امام زمان(ع) بهانه و ابزاری برای مدّعیان دروغگو بود تا عقاید دینی مردم ناآگاه را وسیله سودجویی و ریاستطلبی خود قرار دهند. در چنین موقعیتی برای اینکه حقیقت پوشیده نماند و مردم دچار اشتباه نشوند، امام(ع)، توسط سفیران چهارگانه -به خصوص حسین بن روح- توقیعاتی در مذمّت، تکذیب و لعن آن دروغگویان صادر میکرد. برای نمونه شیخ طوسی درمورد ابومحمد حسن شریعی به عنوان نخستین مدعی بابیت (واسطه بودن بین امام و مردم) میگوید: او از مصاحبان امام هادی و امام عسکری علیهما السلام بود، امّا بر خدا و حجتهای الهی دروغ بست و توقیعی از سوی امام زمان در لعن و بیزاری از وی صادر شد.[۱۳]
کرامتها و دعاها
بخش دیگری از توقیعات در بر دارنده اموری است که به گونهای، کرامتهای امام مهدی(ع) را نشان میدهد، از جمله: دعاهای امام در پی درخواستهای متعدد شیعیان و نیز خبر دادن امام از برخی حقوق مالی پنهان و دیگر امور نهانی[۱۴]
ارزیابی توقیعات
در مورد توقیعات فقهی، هرچند پیشینه استناد به آنها به فقهای متقدم برمیگردد، اما حجم آن در منابع فقهی متاخر گسترش یافته است. بیشتر توقیعات فقهی از نظر فقها از اعتبار نسبی برخوردار است و تعدادی نیز برای برخی از فقها قابل استناد نبوده است؛ گذشته از آنکه خود مکاتبه بودن نیز در نگاه برخی از فقها، نوعی مانع نسبی به شمار میرود[۱۵]
آخرین توقیع امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) به نایب چهارم:
تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد پس خود را آماده ساز و به کسی برای جانشینی پس از خودت وصیت نکن چراکه غیبت دوم(کامل) آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند. ظهور، پس از گذشت زمانی دراز و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. بزودی کسانی از شیعیانم میآیند و ادعای دیدنِ مرا میکنند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه، ادعای دیدن مرا نماید، دروغگو و افترا زننده است.
صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۶
از آنجا که توقیعات صادر شده از سوی امام زمان فقط در دوران غیبت صغرا و توسط نواب خاصّ بوده است، نمیتوان به آن دسته از توقیعات صادر شده پس از این دوران چندان اعتماد کرد. برخی از این نوشتههایی که در این دوره به آن حضرت نسبت داده شده از این قرار است:
نامههایی که گفته شده از طرف حضرت به شیخ مفید رسیده است. گفته شده این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به شیخ مفید میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است. در انتساب این توقیعات به حضرت مهدی، تردیدهایی جدّی وجود دارد.[۱۶] این توقیعات را نخستین بار، ابومنصور طبرسی (از عالمان قرن ششم)، بدون سند و پس از نزدیک به صد سال پس از وفات شیخ مفید، در کتاب الاحتجاج نقل کرده است. آنچه این تردیدها را بیشتر میکند این است که شاگردان شیخ مفید، یعنی سید مرتضی، نجاشی، شیخ طوسی و… با اینکه تألیفات فراوانی داشته و اغلب شرح حال نگار بوده و درباره استاد خود به اموری کمتر از آن نیز پرداختهاند، هرگز به این توقیعات اشاره نکردهاند. در حالی که اگر چنین سخنانی به شیخ مفید رسیده بود با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم شاگردان او نقل میکردند.[۱۷]
همچنین برخی از نویسندگان معاصر، پیامی را که به وسیله شیخ محمّد کوفی شوشتری برای آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی نقل شده، در شمار توقیعات حضرت مهدی ذکر کردهاند.
منابع توقیعات
مهمترین منابع توقیعات امام عصر(ع)، کمال الدین اثر شیخ صدوق و الغیبه اثر شیخ طوسی هستند که بابی جداگانه را به توقیعات حضرت اختصاص دادهاند و در ابواب دیگر کتاب نیز، توقیعهایی را گزارش کردهاند. کلینی که خود در عصر غیبت صغرا میزیسته و در مراکز اصلی حدیث (قم، ری و بغداد) حضور داشته، پیشتر از این دو، توقیعاتی را در نخستین جلد الکافی گزارش کرده است. بعدها و در کتابهای حدیثی متأخّر، مانند: الاحتجاج، معادن الحکمه، بحارالانوار و نیز کتابهایی که در دوره معاصر درباره امام زمان و یا مکاتبات ایشان و دیگر امامان علیهم السلام نوشته شده (مانند آنچه آیه الله احمدی میانجی در جلد هفتم مکاتیب الائمه آورده است)، گزارشهای مفصّل و دقیقی درباره توقیعات به چشم میآیند.[۱۸]
پی نوشت:
۱.صدوق، کمال الدین (تصحیح غفاری)، ج۲، ص۵۰۵؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۰۹
۲.صدوق، کمال الدین (تصحیح غفاری)، ج۲، ص۵۰۲-۵۰۴؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۴، ۲۹۸، ۳۰۷ ۳۰۸، ۳۲۱؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۴، ص۳۱۶
۳.صدوق، کمال الدین (تصحیح غفاری)، ج۲، ص۵۰۸ ۵۰۹؛ کلینی، ج۱، ص۳۳۰
۴.پایگاه اطلاعرسانی حوزه
۵.کلینی، ج ۱، ص۹۶، ۱۰۲ و ۱۰۳، ۱۰۷، ۵۱۰؛ ابن بابویه، ۱۳۹۲ش، ج ۲، ص۳۸، ۴۴
۶.کلینی، ج ۷، ص۱۶۳؛ طوسی، ۱۴۰۱ق، ج ۹، ص۳۱
۷.کشی، ص۵۱۳، ۵۵۱؛
۸.الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص۶۹۵، ح ۹
۹.صدوق، کمال الدین (غفاری)، ج۲، ص۴۸۷ و ۴۹۱ و ۴۹۵ و ۴۹۷ و ۵۰۵
۱۰.برای مشاهده این توقیعات مراجعه کنید به: ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۳۰-۱۶۵
۱۱.برای مشاهده این توقیعات مراجعه کنید به: ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۸۰-۲۳۹
۱۲.کمال الدین (ترجمه)، ج۲،ص۲۴۰
۱۳.طوسی، کتاب الغیبه(ترجمه)، ص۲۸۴
۱۴.برای مشاهده این توقیعات مراجعه کنید به: ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۳۲۲-۴۲۵
۱۵.ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۳۲۰
۱۶.رجوع کنید به: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۲۰.
۱۷.پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
۱۸.ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۲۴.
منابع
دانشنامه جهان اسلام
ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف)، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۳ش.
شیخ طوسی، کتاب الغیبه، قم، چاپ عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، ۱۴۱۱ق و ترجمه مجتبی عزیزی، قم، سجد جمکران، ۱۳۷۸ش.
شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، موسسه النشر الاسلامی و ترجمه منصور پهلوان، مسجد جمکران، ۱۳۸۲ش.
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، اعلمی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.