- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
امامان معصوم(علیهمالسلام) از هر فرصتی برای تبلیغ دین اسلام و بیان آموزه های آن استفاده می کرده اند. آنان سخت از اوضاع شیعیان متأثر گردیده و برای تقویت علمی و معنوی آنان از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کرده اند. در هر دورهای از امامان شیعیان وضعیت منتناسب با فضای حاکم بر آن دوره داشته اند. در این منوشته کوتاه به وضعیت شیعه در زمان امام هادی (علیهالسلام) اشاره شده است.
۱. گسترش شیعه و تفکر شیعی
با شروع دعوت عباسیان مذهب شیعه در قلمرو اسلامی گسترش یافت.
امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) از فرصت پیش آمده استفاده کردند. ظهور ابومسلم خراسانی[۱] اختلافات داخلی بنی امیه[۲]، شورش ها و قیام های علویان[۳]، این فرصت را در اختیار این دو امام بزرگوار قرار داد تا مبانی فکری و عقیدتی و فرهنگی شیعه را گسترش دهند.
بنابراین این عوامل سبب شد که تشیع در دوره عباسیان در مقایسه با دوره امویان گسترش بیشتری یابد.
در دوره امام هادی (علیهالسلام) تشیع حتی به میان فرماندهان و رجال دولت عباسی نیز راه یافته بود.
یحیی بن هرثمه که مأمور بود امام هادی (علیهالسلام) را از مدینه به سامرا بیاورد می گوید: وقتی همراه امام (علیهالسلام) به بغداد رسیدم، اسحاق بن ابراهیم طاهری حاکم بغداد به من گفت: یحیی این مرد فرزند رسول خدا (صلیالله علیه و آله) است. اگر متوکل را بر قتل او تحریک کنی با رسول خدا (صلیالله علیه و آله) دشمن شده ای. گفتم: من از او جز نیکی ندیدم. آن گاه به سوی سامرا روانه شدیم.
وقتی به آنجا رسیدیم، وصیف ترکی (یکی از فرماندهان ترک در دربار عباسی) به من گفت: اگر یک مو از سر این مرد کم شود با من طرف هستی.[۴]
این داستان نشان دهنده گسترش تفکر شیعی حتی در بین مقامات عباسی است. ابی دلف می گوید: هنگامی که امام هادی (علیهالسلام) را به سامرا آوردند، رفتم تا از حال او جویا شوم، زرّافی دربان متوکل با دیدن من دستور داد وارد شوم.
پرسید: برای چه کاری آمدهای؟
گفتم: کارخیری است …
گفت : گویا آمده ای از حال مولای خود خبر بگیری؟
گفتم: مولای من کیست؟ مولای من خلیفه است.
گفت: ساکت شو، مولای تو بر حق است. نترس که من نیز بر اعتقاد تو هستم و او (امام هادی (علیهالسلام) را امام می دانم…[۵]
ابن سکیت معلم فرزندان متوکل فردی شیعی و دوستدار اهلبیت بود؛ روزی متوکل از او پرسید: این دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا حسن و حسین؟! ابن سکیت با عصبانیت گفت: به خدا قسم قنبر غلام علی (علیهالسلام) در نزد من از این دو فرزند و پدرشان محبوبتر است.[۶]
همه این مسائل نشانگر این است که شیعه و تفکر شیعه در این دوره گسترش و نفوذ فوق العادهای حتی در بین درباریان عباسی داشته است.
۲. وجود شیعیان عالم و تربیت یافته اهل بیت (علیهم السّلام)
یکی از کارهای مهمی که ائمه شیعه (علیهمالسلام) به آن اهمیت زیادی می دادند، حفظ خط فکری و فرهنگی تشیع و جلوگیری از انحرافات فکری بوده ؛ این کار به تربیت شاگردانی برجسته و تشکیل حوزه علمیه و تدریس فقه و عقاید اصیل اسلامی نیاز داشت.
در زمان امام باقر و امام صادق (علیهماالسّلام) این کار به طور گسترده شروع شد و سپس امامان دیگر (علیهمالسلام) در هر شرایط آن را تداوم بخشیدند.
باقر شریف القرشی می نویسد:
زمانی که امام جواد (علیهالسلام) در مدینه بود، به اشاعه علم و تهذیب اخلاق و تربیت مردم به آداب اسلامی می پرداخت آن حضرت جامع نبوی را مدرسه قرار داده بود. علما و روات زیادی دور آن حضرت را گرفته بودند و از سرچشمه علوم الهی آن حضرت بهره می گرفتند. [۷]
بسیاری از شاگردان امام جواد (علیهالسلام) در دوره امام هادی (علیهالسلام) زنده بودند، از محضر امام هادی (علیهالسلام) نیز استفاده کرده و فرهنگ شیعی را بارور می ساختند. افراد برجستهای هم چون حضرت عبدالعظیم حسنی ، ابن سکیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، اسماعیل بن مهران، علی بن مهزیار و… که بعضاً هم از شاگردان امام جواد (علیهالسلام) محسوب می شوند و هم از شاگردان امام هادی (علیهالسلام).
این یاران وفادار و عاشق پروانهوار گرد وجود ائمه (علیهمالسلام) را می گرفتند و برای گسترش حقیقت جاودانه اسلام تلاش می کردند.
کتاب های زیادی در این دوره توسط برخی از این شیعیان نوشته شدکه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱. ابو مقاتل دیلمی یکی از اصحاب امام هادی (علیهالسلام) کتابی روایی و کلامی درباره مسأله امامت تألیف کرد.[۸]
۲. احمد بن محمد بن خالد برقی از شیعیان معاصر امام هادی (علیهالسلام) کتاب «المحاسن» را تألیف کرد.
این کتاب دایره المعارفی است مشتمل بر احادیث امامان در تمامی زمینه های مختلف معارف دینی از قبیل اخلاق، تفسیر و…[۹] وی تألیفات دیگری هم داشته از جمله کتاب «التبیان فی اخبار البلدان» که جغرافیای تاریخی اسلام محسوب می شده است.[۱۰]
۳. حسین بن سعید اهوازی حدود ۳۰ کتاب نوشته است و نجاشی آنها را در رجالش ذکر کرده است.[۱۱]
۴. فضل بن شاذان یکی دیگر از شیعیانی است که تألیفات زیادی داشته است و امام حسن عسکری (علیهالسلام) با مشاهده برخی از نوشته هایش بر او رحمت فرستاد.[۱۲]
۵. از دیگر شیعیانی که تألیفات زیادی داشته می توان به علی بن مهزیار اهوازی اشاره کرد.او حدود ۳۳ کتاب تألیف کرده است.[۱۳]
وجود چنین شیعیانی قطعاً باعث رشد و گسترش فرهنگ شیعی در این دوره شده است. ائمه اطهارعلیهم السلام به شاگردان خویش اعتماد داشتند و حل مشکلات دینی شیعیان را برعهده آنان گذارده بودند.
ابا حماد رازی (از اهالی ری) می گوید: در شهر سامرا مرا نزد امام دهم علی النقی (علیهالسلام) رفتم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم.
حضرت به من جواب داد. سپس هنگام خداحافظی به من فرمود:
ای حماد اگر در امور دینی برایت مشکلی پیش آمد در ری، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا نیز به او ابلاغ کن.[۱۴]
نتیجه گیری
در دوره امام هادی (علیهالسلام) مذهب شیعه در مناطق مختلف اسلامی گسترش یافته بود. شیعیانی که آن حضرت تربیت کرده بودند، در حفظ و گسترش فرهنگ شیعی تلاش می کردند. کتاب های زیادی توسط این افراد تألیف شده است.
پی نوشت:
[۱] . احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۴ هـ.ق ، جلد ۲، صفحه ۳۳۲.
[۲] . همان، صفحه ۳۳۲.
[۳] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۶ هـ.ق، صفحه ۱۵۲ـ۱۲۴.
[۴] . علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا، جلد ۴،صفحه ۱۸۳.
[۵] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران ، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ هـ.ق ، جلد ۵۰، صفحه ۱۹۴.
[۶] . علامه مامقانی، تنقیح المقال، تهران، جهان، بی تا، جلد ۳، صفحه ۵۷۰، و سیر حلی، تاریخ الخلفاء، بغداد، مکتبه المشفی، بی تا، ص ۳۴۸.
[۷] . باقر شریف القرشی، حیاه الامام علی الهادی، بی جا، دارالکتب الاسلامی، ۱۴۰۸، هـ.ق، صفحه ۲۳۳.
[۸] . عزیز الله عطاردی، مسند الامام الهادی، قم، الموتمر العالمی للامام الرضا ـ (علیهالسلام) ـ ، ۱۴۱۰، صفحه ۳۱۷.
[۹] . رسول جعفریان، پیشین، صفحه ۵۵۵.
[۱۰] . همان.
[۱۱] . عزیز الله عطاردی، پیشین، صفحه ۳۳۲.
[۱۲] . محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، چاپ اول، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸،صفحه ۵۴۲.
[۱۳] . عزیز الله عطاردی، پیشین، صفحه ۳۵۱.
[۱۴] . محمد جواد طبسی، حیاه الامام الهادی، چاپ اول، قم، دارالهدی، ۱۴۲۶، هـ.ق، صفحه ۲۱۵.