- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 29 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
مدیریت خانواده در اسلام
چکیده
«مدیریت خانواده»، یعنی علم و هنر هماهنگی کوشش ها و مساعی اعضای خانواده و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین. اگر خانواده، مهمترین نهاد تأثیرگذار در رشد، تعادل و شکوفایی افراد جامعه باشد، توجه به این نهاد و بررسی راهکارهای مدیریت این نهاد، می تواند اولویت اصلی اندیشه های بشر باشد.
از سوی دیگر، فرهنگ غنی اسلامی، مملو از آیات و روایاتی است که می توانند راهنمای بسیارخوبی برای ما در این خصوص باشد چنان که رعایت دستورات و توصیه های موجود در آن، می تواند نویدبخش خانواده ای سالم و متعالی و انسان هایی رشد یافته و مؤمن باشد که شکوفایی و اعتلای جامعه اسلامی را تضمین می کنند.
از این رو، مقاله ی حاضر، با هدف بررسی راهکارهای مدیریت خانواده در اسلام، با استفاده از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامی به توضیح راهکارهای اسلامی مدیریت خانواده پرداخته است. در این خصوص، با توجه به اجزاء اصلی فرایند مدیریت که در متون تخصصی بدان ها اشاره شده است، چارچوب مقاله ی حاضر نیز تحت عناوینی همچون «دوراندیشی و پیشگیری»، «برنامه ریزی»، «نظم و مقررات و کنترل» و «مسئولیت ها و روابط» تنظیم شده است و بدان وسیله، سعی در ارائه ی ساختاری برای مدیریت خانواده در اسلام داشته ایم.
واژگان کلیدی: مدیریت، مدیریت خانواده، راهکار، اسلام.
مقدمه
امروزه در جهانی زندگی می کنیم که از آن، با عناوین مختلفی همچون عصر تکنولوژی و اطلاعات یاد می کنند و این امر، پیچیدگی و گسترهی خیره کننده و گیج کننده آن را به ما گوشزد می کند. رشد و شتاب روزافزون روابط و مناسبات انسانی و اشتغالات و گرفتاری هایی که لحظه به لحظه برای انسان این دوران پدید میآید، او را نسبت به مسائل خود حیران و سرگردان و غافل کرده است.
آدمیان برای مقابله با چنین اوضاعی و جهت کنترل و اداره سازمان های عریض و طویل و مراکز صنعتی و سیستم های پیچیده آنها دائماً در حال نظریه پردازی و اندیشه ورزی هستند. آنان با استفاده از شاخه های گوناگون علوم و معارف سعی در «مدیریت» چنین اوضاعی دارند.
اگر سازمان ها و مؤسسات را از جمله ارکان اصلی جوامع امروزی بدانیم، به زعم برخی اندیشمندان، «مدیریت» مهمترین عامل در تداوم حیات و استمرار موفقیت سازمان ها و مؤسسات است. اما، پرسش بنیادین «مدیریت چیست و چگونه است؟» دارای پاسخ های بسیاری بوده و بحث های متنوعی را در پی داشته است.
شاید بتوان گفت که به تعداد نظریه پردازان و اندیشه وران در این حوزه، برای پرسش فوق پاسخ وجود دارد. بعضی صاحب نظران مدیریت را «هنر انجام امور به وسیلهی دیگران» توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید ورزیده اند. برخی نیز مدیریت را «علم و هنر هماهنگی کوشش ها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین دانسته اند».
به هر حال، مدیران برای اجرای وظایف خود فرایندی را دنبال می کنند که شامل اجزایی همچون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است(الوانی، ۱۳۷۸).
همان طور که اشاره شد، نظریات بسیار زیادی در نحوه مدیریت وجود دارد که معمولاً تحت عنوان «تئوریهای مدیریت» بررسی می شوند. به طور خلاصه، برخی تئوریها مبتنی بر حداکثر بهرهوری از ماشین و انسان و خدمت بیشتر به صاحبان صنایع و سرمایهداران هستند و برخی دیگر از تئوریها مبتنی بر توجه به ابعاد روحی و روانی انسان بوده و جهت گیری غیر مستقیمی به سمت منافع سرمایهداری محسوب می شوند.
در این میان نباید از نقش مهم «فرهنگ» به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری، موفقیت و اثربخشی تئوریهای مدیریت غافل ماند. صاحب نظران از «مدیریت آمریکایی»، «مدیریت ژاپنی»، «مدیریت کرهای» و. . نام میبرند. هم از این رو، اندیشه ورزان و متفکرین مسلمان نیز سعی داشته اند با استفاده از منابع غنی فرهنگ اسلامی از «مدیریت اسلامی» سخن بگویند.
مدیریت اسلامی با ارزش قایل شدن به حقوق و کرامت انسانی و مقدم قرار دادن اهداف انسانی بر اهداف سازمانی می تواند گام ارزشمندی در جهت رشد و اعتلای این دانش باشد. بنابراین، «مدیریت اسلامی هنر و علم به کارگیری صحیح افراد و امکانات، در جهت وصول به اهداف سازمانی است، به نحوی که با موازین شرع مغایرت نداشته باشد»(نبوی، ۱۳۷۷، ۳۵).
از سوی دیگر، خانواده یکی از مهمترین نظامها و نهادهای بنیادین جوامع بشری محسوب می شود و نحوهی مدیریت آن باید در دستور کار فکری اندیشمندان قرار گیرد. اگر خانواده مهمترین نهاد تأثیرگذار در رشد، تعادل و شکوفایی افراد جامعه باشد، توجه به این نهاد و بررسی راهکارهای مدیریت این نهاد می تواند اولویت اصلی اندیشه های بشر باشد. اندیشمندان بزرگ از این امر غافل نبوده اند.
به عنوان مثال، ارسطو یکی از شاخه های حکمت علمی را تدبیر منزل نامیده و ابن سینا کتابی تحت عنوان تدابیر المنازل او السیاسات الاهلیه را به رشته یه تحریر در آورده است. غزالی در کیمیای سعادت و خواجه نصیر در اخلاق ناصری و بزرگان دیگر در نوشته هایی دیگر، از این مهم غافل نمانده اند.
همچنین، فرهنگ غنی اسلامی نیز مملو از آیات و روایاتی است که به این امر اختصاص داشته و راهنمایی های شایسته ای دارند. به عنوان نمونه، در سرلوحه ی این فرهنگ، خداوند کریم به شیواترین سخن به اهمیت این مسأله توجه داده است:
«از دلائل و نشانه های علم و حکمت و قدرت خداوند این که از جنس و نوع و سنخ خود شما، برای شما جفتی آفرید تا مایه سکوت و آرامش شما گردد و پیوند موّدت و رحمت را نیز وسیله تحکیم این وصلت قرارداد، که البته در این فضل و رحمت آیات و نشانه هایی دالّ بر علم و قدرت و حکمت الهی برای اندیشمندان نهفته است»(روم، ۲۱).
اگرچه «مدیریت خانواده اهمیت بسیار زیادی در فرهنگ انسانی و اسلامی داشته است، اما، توجه به این مسأله در کشورمان ناچیز بوده و آثار اندکی در این خصوص تولید شده اند. هر چند که این دانش به عنوان یکی از گرایش های رشته فنی و حرفه ای در آموزش و پرورش و یکی از رشته های دوره ی کاردانی در آموزش عالی ما گنجانده شده است، اما، نگاهی به محتوای دروس این گرایش ها حاکی از ضعف های بسیار و سطحی نگری به این مسأله است.
در این مقاله سعی خواهیم داشت با توجه به اهمیت و ضرورت این بحث، با استفاده از منابع فرهنگ اسلامی راهکارهایی برای مدیریت خانواده ارائه کرده و به توضیح آنها بپردازیم.
راهکارهای مدیریت خانواده در اسلام
با توجه به اشاراتی که دربارهی تعریف مدیریت(به معنای عام) داشتیم، می توان این تعریف را برای «مدیریت خانواده» ارائه کرد: مدیریت خانواده یعنی علم و هنر هماهنگی کوشش ها و مساعی اعضای خانواده و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین.
همچنین، همان طور که در مقدمه اشاره داشتیم، فرایند مدیریت، در تمام اقسام و انواع آن، دارای اجزایی است که با توجه به تعابیر گوناگون صاحب نظران می توان برخی از مهمترین آنها را این گونه برشمرد: برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری.
در بررسی مدیریت خانواده نیز باید تا حدّ ممکن به این اجزاء توجه داشت. از این رو، در ادامه این مقاله به توضیح راهکارهای اسلامی مدیریت خانواده، ذیل عناوینی همچون «دوراندیشی و پیشگیری»، «برنامه ریزی»، «نظم و مقررات و کنترل» و «مسئولیت ها و روابط» خواهیم پرداخت.
۱) دوراندیشی و پیشگیری
اگرچه مدیریت خانواده، سخن از نحوهی عملکرد افراد در بطن خانواده ای شکل گرفته دارد، اما، حزم و دوراندیشی، آینده نگری و پیشگیری از مهمترین اصول مدیریتی به شمار میآیند که مدیران در هدفگذاریها و برنامه ریزی های خود قبل از هر اقدامی باید به آنها توجه داشته باشند. در این باره روایات بسیاری در فرهنگ اسلامی یافت می شود.
به عنوان نمونه، حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیه السلام) از امام جواد (علیه السلام) روایت می کند که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «اگر قبل از شروع هر کاری در آن دقت کنی از پشیمانی ایمن خواهی شد»(کلینی، بیتا، ۲/ ۲۵۹).
همچنین، ابن صدقه از امام صادق (علیه السلام) و او از پدرانش (علیه السلام) روایت می کند که مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! مرا وصیت کنید، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند اگر شما را وصیت کنم به سخنان من گوش خواهید داد؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این سخن را سه بار تکرار کردند و او هم پاسخ مساعد داد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «وصیت من به شما آن است که هرگاه خواستید کاری انجام دهید، در پایان آن مطالعه و دقت کنید اگر عاقبت بود انجام بدهید، و اگر بد بود، ترکش کنید»(کلینی، بیتا، ۲ /۲۵۹).
از این رو، یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت خانواده دوراندیشی و پیشگیری می باشد. تأمل و مطالعه در نحوهی تشکیل خانواده و رایزنی و مشورت در این خصوص امری مهم به شمار میآید. علاوه بر این، فراهم آوردن شرایط و زمینه های مساعد برای دست یابی به خانواده ای که از معیارهای حداقلی برخوردار باشد، از همین اقدامات است. به طور خلاصه می توان این گونه اقدامات را به صورت زیر دسته بندی کرد:
۱) خودشناسی و خودسازی بر اساس دستورات و موازین اسلامی؛
۲) اصلاح و بهبود روابط اجتماعی و تلاش در جهت شناخت انسان های دیگر؛
۳) تحقیق و بررسی دربارهی عوامل موفقیت و شکست روابط خانوادگی؛
۴) آشنایی با معیارهای اصیل انتخاب همسر و تشکیل خانواده؛
۵) تأمین حداقلی زمینه ها و شرایط اقتصادی تشکیل خانواده.
سالاریفر(۱۳۸۵)، با توجه به تعالیم اسلامی، از شش دسته صفات مناسب برای انتخاب همسر(زن) یاد کرده که به برخی از آنها اشاره خواهیم داشت: (۱)
۱) صفات جسمانی، مانند سلامت، فرزندآوری و دوشیزه بودن وزیباییهای ظاهری مانند زیبایی چهره، اندام و موها.
۲) صفات روانشناختی، مانند هوشمندی در حد مناسب، و صفات اخلاقی، حالات و رفتارهای مناسب، مانند فروتنی در برابر همسر، سهلگیری و نرمخویی، امانتداری، سپاسگزاری از همسر، مهربانی و عشق به همسر و فرزندان، تسلیم و همراهی در روابط جنسی، و صبر و بردباری در مشکلات.
۳) تواناییها و ابعاد اقتصادی، مانند مهارتهای ویژه در ادارهی خانه، کم بودن مهریه، هزینهی ازدواج و سایر مخارج شخصی و یاری کردن مرد در مسائل زندگی.
۴) صفات دینی که در اعتقادات به اموری مانند ایمان به خداوند و زندگی پس از مرگ، دینداری، تکیه و توکل بر خداوند در مشکلات زندگی باز میگردد.
توصیهی همسر به صبر، تقوا و دوری از گناهان، رعایت عفاف و پوشش شرعی و دوست داشتن اولیای دین (علیه السلام) و پیروی از آنها.
۵) شرایط اجتماعی و فرهنگی که در این موارد غالباً تشابه زوجین مورد نظر است.
۶) توجه به خانواده همسر از ابعاد وراثت و تربیت.
در این خصوص روایات بسیاری وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم داشت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطابهای در این رابطه فرموده اند: ای مردم! برحذر باشید و دوری کنید از خضراء دمن(سبزه مزبله). گفته شد یا رسول الله! خضراء دمن کدام است؟ فرمود: زن زیبارویی که در خاستگاه بد بوده باشد. یعنی زنی که زیباست، اما دین و اخلاق خانوادگی ندارد و خانواده او نااصل باشند. (حرالعاملی، ۱۳۶۷، ۱۴ /۳۷).
همچنین، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی دیگر، درباره زن همتای مرد دین دار و خلیق چنین فرموده اند: مرد مسلمان بعد از اسلام فایده ای بهتر و برتر از زوجه و همسر مسلمانی به دست نیاورده که هنگامی که او را میبیند وی را خوشحال و شاد گرداند و هنگامی که دستوری به او می دهد، اطاعت نماید و در غیاب او خود و مال وی را مراقبت و محافظت نماید(حرالعاملی، ۱۳۶۷، ۱۴ /۵۱).
امام صادق (علیه السلام) نیز «کفو بودن» را از معیارهای اصلی ازدواج عنوان کرده و آن را این گونه توضیح میدهند: «الکفو ان یکون عفیفاً و عنده یسار»؛ یعنی، همتایی عبارت از آن است که همسر پاکدامن و باحیا و متمکن باشد(حرالعاملی، ۱۳۶۷، ۱۴ /۳۲).
در این باره از امام حسین (علیه السلام) نیز روایتی بدین مضمون نقل شده است: ابراهیم کرخی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: همسرم، که زنی شایسته و موافق بود از دنیا رفته است و اینک قصد ازدواج دارم. حضرت فرمود: دقّت کن که خود را در کجا قرار میدهی و با کدام خانواده پیمان ازدواج میبندی. متوجّه باش چه کسی را شریک ثروت خود میسازی و او را بر دین و اسرار خویش واقف و مطلّع مینمایی(فلسفی، ۱۳۶۸، ۳ /۳۹۱).
البته، نکته ی مهم در این جا وجود دارد و آن این که آیات و روایات، باید در کنار هم و با توجه به برخی اصول و ملاکهای اساسی مورد تفسیر و تأمل قرار گیرند. توجه نداشتن به ملاکهای صحیح برداشت از احادیث و روایات، گاه، موجب بدفهمی و انحراف می شود. هم از این رو است که محقق فوقالذکر، پس از دسته بندی این صفات، بحثی را تحت عنوان «اولویتبندی و وزن ملاکهای مختلف» ارائه کرده و اشاره داشته اند که در مقام عمل و گزینش مصادیق، باید شرایط هر فرد و اقتضائات محیط اجتماعی در نظر گرفته شود، ایشان به ترتیب از صفات «ایمان و باورهای صحیح و در حدّ مناسب»، «حسن خلق»، «برخورداری از تقوا» و «سلامت جسمانی و روانی» به عنوان مهمترین ویژگی های یک همسر شایسته یاد کرده اند و سایر ملاکهای یاد شده را نسبی دانسته اند، بدین معنا که آنها را باید با توجه به سایر ملاکها و بود و نبود یا قوت و ضعفشان در نظر گرفت(سالاری فر، ۱۳۸۵، ۴۲-۳۵).
به طور کلی، مودّت و رحمت و آرامش که هدیهای الهی است و در زندگی مشترک میان زن و مرد ضروری و لازم است، در صورتی عرضه می شود که اساس انگیزه گزینش همسر، انگیخته دین و اخلاق باشد؛ البته جمال و عنوان و تمکّن مالی خود مزید بر علت است و وجود آنها باعث تقویت روابط خواهد شد، اما نباید اصل و اساس انتخاب قرار بگیرد.
به هر حال، مطالعه و دقت در نحوهی صحیح تشکیل خانواده و دوراندیشی در این خصوص و همچنین، پیشگیری از آسیبها و خطرات احتمالی در ابتدای این حرکت خطیر و ارزشمند می تواند مقدمهای لازم برای ورود به عرصهی مدیریت خانواده محسوب شود.
۲) برنامه ریزی
به طور کلی، برنامه ریزی یعنی اتخاذ روشهایی که ما را به بهترین نتیجه مطلوب برساند. به عبارت دیگر، «برنامه ریزی متضمن تعیین هدفها و مقاصد سازمان و تهیهی نقشه و برنامه کار است. برنامه ها نشان میدهند که هدفها، چگونه باید تحقق یابند»(هرسی و بلانچارد؛ ۱۳۷۵، ۱۴).
این عامل در هر فرایند مدیریتی، نقش بزرگی بر عهده دارد. حضرت علی (علیه السلام) در اهمیت این عامل مهم فرموده اند: «امارات الدّول انشاء الحیل»؛ یعنی، بقای مناصب و دولتها مربوط به برنامه ریزی و چارهاندیشی در امور می باشد(محمدی ری شهری، ۱۳۲، ۲ /۵۵۱).
مدیریت صحیح خانواده بدون برنامه ریزی های دقیق و همه جانبه امکانپذیر نمی باشد. بنابراین، توجه به این نکته، یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت خانواده محسوب می شود. ائمه معصومین (علیهم السلام) نکات بسیار ارزشمندی در نحوهی برنامه ریزی در فرایند مدیریت خانواده گوش زد کرده اند که در ادامهی مقاله به چند مورد از آنها اشاره می شود:
۲-۱) برنامه ریزی زمانی
مدیریت زمان در مسائل فردی و اجتماعی اهمیت بسیاری دارد. فردی که در وهلهی نخست برنامه ریزی زمانی مناسبی برای فعالیتهای شخصی خود نداشته باشد توانمندی اداره برنامه ها و امور موظف خود را در نهادهای اجتماعی نخواهد داشت. به طور کلی، تنظیم اوقات از دستورات مؤکد ائمه معصومین (علیهم السلام) است که نحوهی این کار در سیره ی آن بزرگواران به خوبی قابل مشاهده است.
امام حسین (علیه السلام) در این باره فرموده اند: «از پدرم درباره وضع ورود حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال کردم، پدرم فرمودند: وضع ورود آن حضرت برای خودشان مجاز بود، وقتی به منزل میرفتند وقت خود را سه قسمت میکردند، یک قسمت برای خداوند- تبارک و تعالی- و یک قسمت برای خانواده و یک قسمت نیز برای خود، سپس قسمت خود را بین خود و مردم تقسیم میکردند، و اول خواص وارد میشدند و پس از آن سایر مردم و چیزی از آن را نسبت به ایشان دریغ نمیفرمودند(شیخ صدوق، ۱۳۷۲، ۱ /۶۳۹).
همان طور که مشاهده می شود، هیچ یک از مسائل مربوط به ابعاد وجودی انسان(یعنی مسائل شخصی، خانوادگی و اجتماعی) در این زمانبندی از نظر غافل نمیماند. البته، کاملاً واضح است که تقسیمبندی زمانی همیشه به صورت برابر و مساوی نسبت به همه ی امور انجام نمی گیرد، بله با توجه به اهمیت و ضرورت مسائل مختلف در زندگی می توان زمانهای مختلفی را به هر یک از این بخشها اختصاص داد.
تقسیمبندی اوقات خانواده برای اجتماع صمیمانه اعضای خانواده، همفکری و همیاری با اعضای خانواده و رفع و رجوع مشکلات، دید و بازدید و صلهرحم، شرکت در مراسم فامیلی، تفریحات و مسافرتها و… باید به نحو احسن صورت گیرد. در این موارد نیز روایات متعددی وجود دارد.
به عنوان نمونه، امام رضا (علیه السلام) فرموده اند. کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تأمین معاش، ساعتی برای آمیزش و مصاحبت برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیوبتان واقف میسازند و در باطن نسبت به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را به تفریحات و لذائذ خود اختصاص دهید و از مسرّت و نشاط ساعت تفریح نیروی انجام وظایف ساعت دیگر را تأمین نمایید(مجلسی، ۱۳۶۳، ۱۷ /۲۰۸).
۲-۲)برنامه ریزی اقتصادی
تأمین معاش خانواده و مدیریت منابع مالی یکی از مهمترین وظایف و نقشها در مدیریت خانواده است. این وظیفه بسته به شرایط مختلف می تواند بر عهده هر یک از اعضای خانواده باشد، اما به طور معمول مردها ایفاگر چنین نقشی هستند.
در هر صورت، از دید اسلام اجر و منزلت بسیار بالایی برای انجام صحیح این وظیفه توصیف شده است. در روایتی از امام رضا (علیه السلام) داریم: آن کس که در پی به دست آوردن مال بیش است تا با آن کفاف زندگی خانواده خود را فراهم آورد، اجرا او از کسی که درراه خدا جهاد می کند بالاتر است(حکیمی، ۱۳۸۰، ۵ /۳۶).
البته، هر چند که تأمین معاش خانواده بسیار مهم است، اما، مصرف مدبرانه و صحیح درآمدهای خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار است. هزینهها و مخارج خانواده باید به دقت هر چه تمام بر اساس میزان درآمد خانواده و نیازهای حال و آینده آن مدّنظر قرار گیرند. گاهی باید برای یک هزینه ضروریتر در هزینههای دیگر صرفهجویی کرد و گاهی نیز باید از پسانداز برای رفع مشکلات استفاده کرد. به هر حال، رعایت حدّ تعادل و دوری از اسراف و اقتار(تنگگیری در خرج و مصرف) در این باره بسیار ضروری است.
در این خصوص، روایات متعددی وجود دارد. به عنوان نمونه، از امام رضا (علیه السلام) روایتی بدین مضمون نقل شده است: عبّاسی راوی حدیث میگوید: از امام رضا (علیه السلام) برای خرج خانواده اجازه خواستم، فرمود: «میان دو حدّ ناپسند باشد»؛ گفتم : فدایت شویم، سوگند به خدا، نمی دانم دو حدّ ناپسند کدام است. فرمود: «خدایت بیامرزاد، آیا نمی دانی که خدای بزرگ اسراف و اقتار(تنگگیری در خرج و مصرف) هر دو را مکروه و ناپسند خوانده است». آنگاه این آیه را خواند: (بندگان خدای رحمان) کسانی هستند که چون خرج کنند، نه اسراف کنند، نه تنگ چشمی نشان دهند، و میان این(دو حالت)، حدّ قوام(معتدل) خواهد بود(حکیمی، ۱۳۸۰، ۴ /۳۲۸).
امام رضا (علیه السلام) در جایی دیگر فرموده اند: «سزاوار است که مؤمن در زمستان از خوراک خانوادهاش کم کند و بر چوب و زغال و وسیله گرمکننده آنها بیفزاید»(حرالعاملی، ۱۳۶۷، ۱۵ /۲۴۹). این توصیه تأکید بر مدیریت صحیح منابع مالی خانواده دارد که بسته به شرایط و مواقع مختلف می توان برداشتهای مفیدی از آن داشت.
همچنین، در روایت مفصلی از امام صادق (علیه السلام) توضیحات جالب توجهی دربارهی نیازمندیها و مخارج خانواده(تحت عنوان حق زن بر همسرش) و نحوهی مدیریت اقتصادی درآمدها وجود دارد: شهاب بن عبد ربّه میگوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: حق زن بر همسرش چیست؟
فرمود: باید غذای او را تأمین کند، و به او لباس دهد، و با او ترشرویی نکند، چون چنین نکند، به خدا سوگند که حقّ او را ادا کرده است. گفتم: روغن چه؟ فرمود: یک روز در میان. گفتم: گوشت؟ فرمود: هر سه روز یک بار، یعنی هر ماه ده بار، نه بیش از این. گفتم: رنگ مو(حنا، روناس)؟
فرمود: هر شش ماه یک بار؛ و لازم است که در هر سال چهار لباس برای او فراهم آورد: دو برای تابستان و دو برای زمستان، و شایسته نیست که خانه خود را از سه چیز خالی گذارد: روغن سر و سرکه و روغن زیتون. و روزی آنان به وزن یک مدّ باشد که من خوراک خود و عیالم را با همین اندازه قوت برگزار می کنم، که هر یک از آنان سهم خود را برمی گیرد، اگر بخواهد خود میخورد، و اگر بخواهد به دیگری میبخشد، یا به صدقه می دهد، و از میوههای مورد استفاده عموم باید برای نانخوران خود بخرد(حکیمی، ۱۳۸۰، ۶ /۲۰۷).
تأمل و دقت نظر در این روایت اهمیت برنامه ریزی اقتصادی در خانواده را بر ما آشکار می کند. البته، باید توجه داشت که برخی نکات جزیی این دستورات صرفاً مختص زمان و مکان خاصی بوده است و رعایت مضامین کلی این نوع روایات(با تطبیق آنها با شرایط زمان و مکان خود) نیاز به تأمل بیشتری دارد.
به طور کلی، تأمین آسایش و رفاه خانواده نباید دور از نظر بماند و سختگیری در این خصوص کاملاً مذموم و ناپسند می باشد. امام سجاد (علیه السلام) فرموده اند: پسندیدهترین شما در نزد خدا، آن کس است که رفاه بیشتری برای اهل و عیال خود فراهم آورد(حکیمی، ۱۳۸۰، ۶ /۲۰۶).
همچنین، توجه به شرایط خاص(مانند اعیاد) نیز از این جمله هستند. امام صادق (علیه السلام) در حدیثی اشاره داشته اند: به هنگام عید طعام بیشتری برای خانواده فراهم آورد، و از چیزهایی که در روزهای معمولی نمیخریده است بخرد(حکیمی، ۱۳۸۰، ۶/ ۲۰۸).
امیرالمومنین (علیه السلام) نیز فرموده اند: هر شب جمعه با میوه، نزد خانوادههایتان بیایید. (غفاری ساروی، ۱۳۵، ۱۳۸) امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند: هر میوهای که همگانی شود، مرد باید از آن برای خانواده خویش بخرد(حکیمی، ۱۳۸۰، ۶/ ۲۰۶).
همان طور که اشاره گردید، افراط و تفریط در این خصوص به شدت نهی شده است. ائمه ی معصومین (علیهم السلام) در دعاهایشان از انواع گناهان به ذات اقدس الهی پناه میبردند، اما تفسیر و توضیح یکی از آن ادعیه در روایتی از امام زینالعابدین (علیه السلام) نقل شده است.
ایشان دربارهی یکی از این گناهان اشاره شده در آن دعا فرموده اند: گناهانی که موجب پردهدری میگردند عبارتند از قرض کردن با این نیت که نپردازد، در مخارج زندگی زیاده روی نمودن، در پرداخت مخارج زندگی خانواده و فرزندان و نزدیکان بخل ورزیدن، بداخلاقی، کمطاقتی، بیقراری و تنبلی و دینداران را خوار دانستن(غفاری ساروی، ۱۳۷۵، ۳۵۰).
۲-۳) برنامه ریزی فرهنگی
همان طور که برنامه ریزی اقتصادی در خانواده اهمیت دارد و تأمین معاش و امنیت خانواده باید مورد توجه قرار گیرد، برنامه ریزی های فرهنگی نیز برای تأمین سلامت و امنیت روانی و عاطفی اعضای خانواده بسیار مهم است. تمام اعضای خانواده، باید برای خود برنامه های فرهنگی داشته باشند و در این راه به یکدیگر کمک کرده و سعی در رشد و اعتلای عمومی خانواده خود داشته باشند.
بنابراین، روابط تربیتی و عاطفی به هیچ عنوان یک سویه و از بالا به پایین نخواهد بود، بلکه والدینی می توانند مربیان خوبی برای فرزندان خود باشند که در وهلهی نخست، رشد اخلاقی و معنوی خود را مدّ نظر داشته باشند. البته، نحوهی پیادهسازی چنین دیدگاهی نیازمند مدیریتی مدّبرانه و دقیق است.
یکی از مهمترین فعالیتهای فرهنگی که در یک خانواده اسلامی باید بدان توجه شود، دعوت اعضای خانواده به ایمان و عمل به وظایف و تکالیف دینی است. خداوند کریم فرموده اند: ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانوادهی خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سخت گیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را فرمان داده شده اند(به طور کامل) اجرا مینمایند(تحریم، ۶).
همچنین، در جایی دیگر فرموده اند: خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش؛ از تو روزی نمیخواهیم؛(بلکه) ما به تو روزی میدهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست!(طه، ۱۳۲).
در روایتی آمده است که سلیمان بن خالد گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «من خانواده ای دارم که از من شنوایی دارند. آنها را به امر امامت دعوت کنم؟ آری خداوند عزّ و جلّ در کتابش میفرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خاندان خود را از آتشی که آتشگیره ی آن مردم و سنگ است برکنار دارید»(کلینی، بیتا، ۳ /۳۰۱).
البته، همان طور که اشاره شد این دعوت همیشه به صورت امری و مستقیم نیست، بلکه میزان پایبندی بزرگترهای خانواده به اخلاق و شرایع نسبت به وظایف دینی خود کوتاهی یا سهلانگاری می کنند نباید رعایت چنین مواردی را از فرزندان خود انتظار داشته باشند. پس دعوت به اعضا و جوارح(در مقابل دعوت زبانی) از اهمیت بیشتری برخوردار است.
همچنین، گنجاندن برنامه های متنوع فرهنگی در فهرست فعالیتهای روزانه(مانند شرکت در مراسم نماز جماعت مسجد یا مطالعهی روزانه)، هفتگی(مانند شرکت در مجالس و مراسم مذهبی یا ملاقات با اولیای تربیتی مدرسهی فرزندان مان)، ماهانه(مانند خرید کتاب و نرم افزارهای آموزشی و فرهنگی یا رفتن به مراکز فرهنگی مثل سینما) و سالانه(مانند مسافرت های زیارتی) خانواده می تواند نقش بسیار مهمی در اعتلای سطح فرهنگی و معنوی خانواده داشته باشد.
مسائل تربیتی فرزندان نیز در تمامی مراحل آن(پیش از انعقاد نطفه تا تولد و رشد فرزند در سنین مختلف) باید مدّ نظر قرار گرفته و والدین برنامه های خاصی را بدین امر اختصاص دهند.
تنظیم خانواده اولین نکته مهمی است که باید بدان توجه گردد. بیتردید، آیین اسلام، بلکه تمامی ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه ای که در توان آنان باشد، فرامیخوانند. اما، فراهم نمودن شرایط و لوازم فرزندآوری و زمینه سازی مادی و معنوی رشد و تربیت فرزند از اهمیت بسزایی برخوردار است.
از سوی دیگر، توجه به همه ی ابعاد رشد فرزندان در زمینه های جسمانی، شناختی، عاطفی و اجتماعی ضرورت برنامه ریزی همه جانبهای را برای ما روشن میسازد.
ائمه ی معصومین (علیهم السلام) دستورات مؤکدی در این باره دارند. توجه به نوع غذاهای فرزندان، گفتگوی مهربانانه و دلسوزانه با فرزندان، نگاه مهربانانه به آنها و دست کشیدن بر سرشان، بوسیدن و در آغوش کشیدن فرزندان، بازی با کودکان، دوری از ابراز خشم نسبت به آنها، رعایت عدالت و مساوات در برخورد عاطفی با فرزندان و… از جمله مواردی است که برای هر یک از آنها احادیث و روایات متعددی نقل شده است(سالاری فر، ۱۳۸۵، ۸۴-۸۱) .
۳) نظم و مقررات و کنترل
نظم و مقررات یکی از پایههای اساسی هر نهاد و سازمان است و نظارت و کنترل نیز از ارکان و عناصر حیاتی مدیریت در همه ی سیستم ها به شمار میرود. آنچه باعث شده تا جوامع انسانی و نظامهای اجتماعی درروند تکامل خود به کنترل و روشهای گوناگون نظارت روی آورند، ضرورت پیشگیری و ممانعت از انحراف از هدف و حصول اطمینان از صحت حرکت همه عوامل جامعه یا سازمان به سمت اهداف تعیین شده می باشد.
یکی از تعاریف نسبتاً جامع از نظارت و کنترل، که یکی از نظریه پردازان مدیریت(استیفن رابینز) ارائه کرده، عبارت است از فرایند تحتنظر قرار دادن فعالیتها به منظور حصول اطمینان از این که آنها همان گونه که برنامه ریزی شده اند انجام میپذیرند و اصلاح انحرافات قابل ملاحظه و مهم(خدمتی و همکاران، ۱۳۸۲).
در مدیریت اسلامی هم می توان از نظارت و کنترل نمونههای بسیاری مشاهده کرد. به عنوان نمونه، حضرت علی (علیه السلام) در دوران کوتاه مدیریت خود بر جامعهی اسلامی، در زمینهی مراقبت و نظارت بر اعمال و رفتار کارگزاران و کارکنانی که تحت مدیریت ایشان بودند، بسیار دقیق و هوشیارانه عمل میکردند.
ایشان در بخشی از عهدنامه و دستورالعمل مهم خود به مالک اشتر در مورد نظارت بر عملکرد کارگزاران و افراد تحت امر او میفرماید: پس، با فرستادن مأموران مخفی، که اهل راستی و وفاداری هستند، کارهای آنان را زیر نظر بگیرد، زیرا بازرسی مداوم و پنهانی تو سبب می شود که آنان به امانت داری و مدارا کردن با مردم ترغیب شوند(نهج البلاغه، نامهی ۵۳).
اما، در اینجا سؤال مهمی مطرح می شود و آن این که «جایگاه نظم و مقررات و نظارت و کنترل در مدیریت خانواده کجاست و راهکار اجرای صحیح آنها چگونه است؟». شباهتها و تفاوت های نظم و کنترل در خانواده با یک سازمان چیست؟ آیا مدیر خانواده می تواند از راهکارهای سازمانی نظمدهی و نظارت و کنترل در خانواده استفاده کند؟ در ادامه این بحث سعی می کنیم بدین سؤالات پاسخ دهیم.
۳-۱) نظم و مقررات
مسلم است که بنیاد هر نهاد و نظامی، به چگونگی انتظام و قرار گرفتن اجزا در جای مشخص خود و ترتیب و توالی حرکتها و کنشهاست. نظام خانواده نیز برای دست یابی به سلامت، صحت، توانمندی، و کارایی نیازمند رعایت چنین مسائلی است؛ اگر چه نظام و ساختار یک خانواده نباید شاکلهای مکانیکی یا فیزیکی داشته باشد و پویایی و تحرک ازجمله خصوصیات نظامهای انسانی به شمار میرود.
وجود برنامه های مشخص روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه برای تک تک اعضای خانواده به صورت فردی و برای جمع آنها، به صورت اجتماعی و تصویب و اجرای قوانین و مقررات فردی و اجتماعی در یک خانواده امری کاملاً لازم و ضروری به نظر میرسد. هر چند در این امر، والدین و بزرگترهای خانواده، نقش هم کار و هم فکر برای یکدیگر و نقش راهنما و الگو برای اعضای کوچکتر را ایفا می کنند و استفاده از تشویق و تنبیه درست و به جای نیز می تواند در تقویت و تکمیل چنین وضعیتی مفید و چاره ساز باشد.
در فرهنگ اسلامی، آیات و روایات بسیاری یافت می شود که بر لزوم وجود نظم و مقررات در تمام شؤون فردی و اجتماعی زندگی دلالت دارند. امام (علیه السلام) در آخرین بیانات گرانبهای خود، رعایت نظم در کارها را هم سنگ تقوای الهی به ما توصیه کرده اند: «اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم» یعنی؛ شما را وصیت می کنم به رعایت تقوای الهی و نظم در کارها.
ایشان یکی از عوامل بینظمی را واگذاری کار هر روز، به روز دیگر و امروز و فردا کردن دانسته اند و در این باره فرموده اند: کار هر روز را در همان روز انجام ده که هر روزی را کاری است(حکیمی، ۱۳۸۰، ۱ /۵۴۲).
اولویتبندی امور، تنظیم اوقات و مدیریت زمان، برنامه ریزی، مداومت و استمرار، تعیین مسئولیت و وظایف تک تک اعضای خانواده، تعهد نسبت به سلسله مراتب اقتدار در خانواده و… از مواردی است که وجود نظم و انضباط و مقررات در خانواده و رعایت آنها را تضمین می کند. همچنین، نگاهی به دستورات و تعالیم تربیتی پیشوایان دینی در پرورش و تربیت صحیح فرزندان، نشان می دهد که آموزش نظم و انضباط علمی و عملی در خانواده از جایگاهی ویژه برخوردار است. در ادامه، به برخی آیات و روایات در این موارد اشاره می شود.
تعالیم اسلامی در خصوص رعایت نظم و مقررات خانوادگی، توصیه های دقیقی را شامل است که از جمله آنها می توان به این آیهی شریفه اشاره داشت: ای کسانی که ایمان آورده اید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیده اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند؛ پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامی که لباس های(معمولی) خود را بیرون میآورید، و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصی برای شماست؛ اما بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و بر آنان نیست(که بدون اذن وارد شوند) و برگرد یکدیگر بگردید(و با صفا و صمیمت به یکدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را برای شما بیان می کند و خداوند دانا و حکیم است(نور، ۵۸).
همچنین، تعالیم اسلامی مانند اغلب دیدگاههای نظریه پردازان خانواده بر مدیریت والدین در خانواده تأکید دارد. پیروی و همراهی با والدین لازم است و نافرمانی از آنها فقط در صورت اصرار آنها بر گناه و شرکت به خداوند، مجاز می باشد. البته، حتی در این صورت نیز برخورد مناسب و مؤدبانه با والدین ضروری است: و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری(بلکه می دانی باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن، در دنیا به طرز شایسته ای رفتار کن(لقمان، ۱۵).
قرآن افزون بر تأکید بر اقتدار والدین، به شوهر اقتدار بیشتری می دهد: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برتریهایی که خداوند(از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و به خاطر انفاقهایی که از اموالشان(در مورد زنان) می کنند. و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند، و در غیاب(همسر خود)، اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقی که خداوند برای آنان قرار داده حفظ می کنند(نساء، ۳۴). درباره این آیه توضیحات و تفاسیر مبسوطی وجود دارد که از پرداختن به آنها صرف نظر می کنیم.
۳-۲) کنترل
همان گونه که در تعریف کلی نظارت و کنترل اشاره کردیم، در یک خانواده نیز پیشگیری و ممانعت از انحراف از هدف، و حصول اطمینان از صحت حرکت همه اعضای خانواده به سمت اهداف تعیین شده فردی و اجتماعی، ضرورت وجود نوعی کنترل در مدیریت خانواده را برای ما بیش از پیش روشن مینماید.
در اینجا می توان از دو نوع کنترل صحبت به میان آورد: کنترل بیرونی، کنترل درونی. کنترل بیرونی اشاره به نوعی نظارت و کنترل مستقیم دارد که افراد از فرایند آن آگاه بود و انگیزهی آنها از انجام صحیح امور، نوعی ترس از مجازات با علاقمندی به پاداش و تشویق می باشد.
شیوه های مدیریتی بسیاری از این نوع کنترل استفاده می کنند و استفاده از آن در جامعهای که از انسان های گوناگون و صالح و مفسدی تشکیل شده شاید قابل توجیه باشد، اما، مدیریت محیط صمیمی و عاطفی خانواده با چنین شیوهای سازگار نیست. کنترل استبدادی و سختگیری در محیطهایی همچون خانواده در فرهنگ دینی به شدت مذموم شده و حاصل آن جز سوق دادن اعضای خانواده به سوی پنهانکاری و ریاکاری نیست.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند: بدترین مردم آن کسی است که بر خانوادهاش سخت گیرد(کرمی فریدنی، ۱۳۸۴، ۳۴۶).
البته این روایت بر جنبهی دیگری از سختگیری یعنی سختگیری اقتصادی نیز اشاره دارد که آن هم به نوعی باعث بروز مشکلات عدیده ای در خانواده می شود که در بخش قبل بدان اشاره شده است.
از این رو، کنترل درونی یا خودکنترلی باید نقش بیشتری نسبت به کنترل بیرونی ایفا کند؛ نوعی کنترل که امروزه در نظریه های مدیریتی نهادها و سازمان های کلان نیز تأکید بسیاری بر آن می شود. خودکنترلی در فرهنگ دینی ما از ارج و منزلت بالایی برخوردار است. حضرت علی (علیه السلام) در این باره فرموده اند: آگاه باشید آن کس که به خویش کمک نکند تا واعظ و مانعی از درون جانش برای او فراهم گردد، از سوی دیگران برای او واعظ و مانعی نخواهد بود(نهج البلاغه، خطبهی ۹۰).
بنابراین، در این زمینه، نوع رفتار مدیریتی در خانواده باید با گونه ای عمل تربیتی همراه باشد تا ضمن حفظ پیوندهای عاطفی میان اعضای خانواده، انحرافی از حرکت به سوی اهداف فردی و اجتماعی اتفاق نیفتد و در صورت بروز چنین امری به سرعت رفع گردد پرورش ایمان اعضای خانواده، آموزش ارزش ها و قوانین و تذکر مناسب بر رعایت آنها، فرصت دادن به یکدیگر برای جبران خطاها و اصلاح خود، استفاده بجا از تشویق ها و تنبیه های مناسب، انجام رفتارو عملکرد شایسته از سوی والدین، و الگو ساختن خود برای فرزندان و… از مواردی است که نظارت و کنترل را در خانواده به نحو احسن اجرا می کند. در ادامه، به برخی آموزههای دینی در این خصوص اشاره می کنیم:
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) دربارهی نقش ایمان در خودکنترلی فرموده اند: و هرگز حاکم بر خویشتن نخواهی بود جز این که فراوان به یاد قیامت و بازگشت به سوی پروردگار باشی(نهج البلاغه، نامهی ۵۳). کاملاً واضح است که خانواده، نخستین نهادی است که ایمان افراد در آن شکل می گیرد. از این رو، تقویت خودکنترلی اعضای خانواده، که یکی از لوازم مدیریت خانواده به شمار میآید، رابطه وثیقی با پرورش افراد مؤمن در یک جامعه دارد.
دربارهی استفاده مناسب از تشویق و تنبیه نیز باید تذکر دهیم که برای به کارگیری بجا و مناسب تشویق و تنبیه نیازمند شناخت مخاطف و درک شرایط و مواقع هستیم. چه بسا استفادهی غلط از چنین ابزاری نتیجه معکوس دهد. همچنین، شناخت انواع و اقسام تشویق ها و تنبیه ها با توجه به مخاطب و موقعیت از اهمیت بسیاری برخوردار است. به عنوان نمونه، حضرت علی (علیه السلام) در بیان یکی از انواع تنبیه ها فرموده اند: «ازجر المسیء بثواب المحسن»؛ یعنی، خطاکار را به وسیلهی پاداش دادن به نیکوکار، تنبیه کن(نهج البلاغه، حکمت ۱۷۷).
۴) مسئولیت ها و روابط
یکی دیگر از اجزای فرایند مدیریت، «سازماندهی» است. به طور کلی، سازماندهی نیروها و امکانات، از شرایط ضروری تحقق برنامه ها می باشد. «سازماندهی، مستلزم آن است که منابع- یعنی افراد، سرمایه و تجهیزات- به مؤثرترین شیوه برای حصول هدفها فراهم شود.
بنابراین، سازماندهی شامل ترکیب و یگانهسازی منابع است»(هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۵، ۱۴). در نظر داشتن و توجه به نقشها و مسئولیت های هر یک از اعضای خانواده و جایگاه آنها در این نهاد و همچنین، توجه به چگونگی روابط آنها با یکدیگر از نکات بسیار مهم مدیریت خانواده به شمار میآید.
۴-۱)سرپرستی و مسئولیت
هدایت و رهبری، از جمله مهمترین مباحث مدیریت محسوب می شود. برخی صاحب نظران، رهبری را تأثیرگذاری بر افراد در انجام وظایفشان با میل و علاقه، توصیف کرده اند. برخی دیگر، رهبری را هنر یا علم نفوذ در اشخاص دانسته اند، به طوری که آنها با میل و خواسته خود در جهت حصول هدفهای تعیین شده گام بردارند(نبوی، ۱۳۷۷). اما، باید دید که رهبری و سرپرستی یک خانواده، چه تشابهات و تفاوت هایی با سرپرستی یک سازمان دارد. به عبارت دیگر، خصوصیات و ویژگی های سرپرست خانواده چیست؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند: آگاه باشید که همه ی شما تا حدودی فرمانروا و نگهبان هستید و در مورد فرمانبرداران خویش مؤاخذ و مسئولید، زمامداران کشور فرمانروایان جامعه هستند و در برابر آن مسئول، مرد که رئیس خانواده است فرمانروای زن و فرزندان خویش است و در برابرآنان مسئول است، زن بر کودکان خود فرمانروا و حاکم است و در برابر آنان مسئولیت دارد. آگاه باشید همه شما فرمانروا و نگهبان هستید و همه شما در مورد فرمانبرداران خویشتن مؤاخذ و مسئولید(فلسفی، ۱۳۶۸، ۲ /۳۴۸).
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این روایت مردم را به عنوان رئیس و رهبر خانواده معرفی کرده اند و مسئولیت امور مربوطه را بر عهده او دانسته اند. البته ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که در برخی خانوادهها با توجه به شرایط استثنایی موجود، مسئولیت و رهبری خانواده بر دوش زن یا فرزند بزرگتر قرار می گیرد.
در هر صورت، نکته ی مهم این است که ریاست و زعامت یک جامعه یا سازمان(مانند خانواده) با مسئولیت داشتن و پاسخ گو بودن مترادف گردیده است. البته این مسئولیت در نهاد خانواده به مراتب بیشتر و سختتر و در نتیجه، اجر آن والاتر و ارزندهتر خواهد بود. هم از این رو است که حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) در روایتی فرموده اند: کسی که از پی روزی حلال برود تا خود و خانواده خود را منتفع سازد اجر او در پیشگاه الهی مانند اجر سربازی است که در راه خدا جهاد می کند(فلسفی، ۱۳۶۸، ۳/ ۱۰) .
۴-۲) تصمیم گیری و مشورت
تصمیم گیری، اصل و اساس وظایف مدیر را تشکیل می دهد. حرکت به سوی اهداف سازمانی، جز با تصمیم گیری صحیح و خردمندانه امکانپذیر نیست. برخی از صاحب نظران، کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیم گیری دانسته و معتقدند که تصمیم گیری به تنهایی مهمترین وظیفه مدیر است. فرهنگ اسلامی توصیه های ارزشمندی برای این امر دارد.
خداوند حکیم در قرآن فرموده اند: در برابر مصائب و مشکلات صبر کن که این عمل نیروی تصمیم گیری را قوی نموده و کارها را استوار مینماید(لقمان، ۱۷). همچنین، حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه درباره نحوه خداشناسی خود فرموده اند: خدا را از سست شدن اراده های قوی، گشوده شدن گره های دشوار، و در هم شکسته شدن تصمیم ها، شناختم(حکمت، ۲۵۰).
آنچه از سیره ی ائمه معصومین (علیهم السلام) به دست آمده است، نشان دهنده آن است که عوامل و عناصر بسیار مهمی در اتخاذ تصمیم های مناسب و درست نقش دارند که در مباحث مدیریت اسلامی به آنها اشاره می شود. خدمتی و همکاران(۱۳۸۲) از جمله این عوامل به این موارد اشاره داشته اند: جمع آوری اطلاعات و بررسی و تحلیل دقیق مسائل، مشورت، استفاده از تجارب گذشته، قاطعیت و ثبات در تصمیم گیری، آینده نگری و عاقبت اندیشی، پرهیز از عجله و شتابزدگی، توکل. (۲)
همان گونه که اشاره شد، یکی از عوامل مهم در تصمیم گیری، که در نگاه اسلامی نیز ارزش والایی دارد، مشورت با دیگران و نظرخواهی از آنان است. قرآن کریم، یکی از اوصاف مؤمنان را مشورت در همه امور زندگی اعلام می کند: و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست(شوری، ۳۸). و حتی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، که به منبع وحی اتصال دارد، توصیه مینماید که با مردم مشورت کند: در کارها با آنان مشورت کن(آل عمران، ۱۵۹).
حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه در مورد عواقب مشورت نکردن و استبداد رأی، این گونه به ما هشدار داده اند: کسی که استبداد در رأی داشته باشد، هلاک می شود و کسی که با مردان مشورت کند، در عقل آنان شریک میگردد(نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱).
از این رو، یکی از راهکارهای اساسی مدیریت خانواده، مشورت اعضای خانواده با یکدیگر برای دستیابی به این اهداف، حل مسائل روزمره شخصی و عمومی و غلبه بر مشکلات است. در یک خانوادهی سالم، تمام اعضا قبل از انجام هر کار جمعی یا فردی اقدام به مشورت می کنند. گفتنی است از نظر قرآن حتی یک امر جزئی مانند شیردادن نوزاد یا از شیرگرفتن او باید بر اساس مشورت و رضایت پدر و مادر کودک باشد: و اگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را(زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آنان نیست(بقره، ۲۳۳).
در آیهای دیگر توصیه شده است امور خانواده از جمله مسائل فرزندان، با مشاورهی شایسته انجام گیرد: (دربارهی فرزندان، کار را) با مشاورهی شایسته انجام دهید(طلاق، ۶).
همچنین، بزرگترهای خانواده با مشورت کردن با فرزندان خود، اهمیت این امر را به آنان گوش زد کرده و علاوه بر تقویت عزت نفس آنها و مهم جلوه دادن رأی و نظر ایشان در مجموعه ی تصمیمات خانواده، آنها را برای آینده ای نزدیک آماده میسازند. این که در کلمات اولیای دین هفت سال سوم زندگی کودک را مرحله وزارت نامیده اند، اشاره به لزوم همفکری و همکاری با آنان در مسائل و مشکلات زندگی و برنامه ریزی های خانوادگی دارد.
تصمیمات بزرگ و مهم خانواده نیز بهتر است با تشکیل جلسه عمومی خانواده به همراه راهنمایی و ادارهی مدیر خانواده اتخاذ شود. به عبارت دیگر، همه اعضای خانواده باید نظر خود را دربارهی آن موضوع اظهار کنند و بزرگترها صرفاً برای ارائه اطلاعات دقیق و رفع اشکالات احتمالی، کوچکترها را نسبت به اظهار دیدگاهی دقیقتر راهنمایی کرده و در آخر نیز به جمع بندی تمام دیدگاهها بپردازند. از این رو، تصمیم گیری هیچ گاه نباید به تنهایی و انفرادی صورت گیرد.
۴-۳)روابط و حرمت ها
نقش روابط انسانی در شکل گیری سازمان ها کاملاً روشن است، زیرا بدون وجود مجاری ارتباطی که به وسیلهی سازمان طراحی شده و توسط انسان ها فعال شود و یا به جریان افتد، امکان تشکیل سازمان وجود ندارد.
این روابط در نظریه های مختلف مدیریتی بر اساس «تکمیل و کارایی مجاری ارتباطی سازمان» یا «تشکیل گروه های سازمانی در سطوح مختلف» بنا نهاده شده است و در بهترین حالت آن، «بر اساس تمایل افراد به کار کردن با یکدیگر در قالب گروه های متجانس و توجه به مجاری ارتباطی توصیه شده توسط سازمان» عمل می کند. اما دیدگاه اسلام در این مورد مبتنی بر «احترام متقابل بین فردی در همه سطوح» بوده و «بر اساس منافع جمعی ضمن حفظ تمامیت فردی» عمل می کند(کوهستانی و همکاران، ۱۳۷۹).
همچنین، به زعم یک نویسنده در حوزهی مسائل خانوادگی(۳)، یکی دیگر از مهمترین اصول روابط انسانی در خانواده «صمیمیت» است: «خانواده به عنوان گروه، اعضایش را با احساس صمیمیت، همکاری و تشریک مساعی به هم پیوند می دهد؛ یعنی رابطهی اعضای خانواده بر پایهی صفت صمیمیت و زندگی اجتماعی در داخل گروه استوار است. صمیمیت مشخصهی اساسی و غیرقابل تفکیک خانواده است و همین صفت آن را از سایر گروه های اجتماعی متمایز می کند». (به نقل از سالاری فر، ۱۳۸۵، ۱۳۳).
از این رو، توجه به نگرش اسلامی دربارهی روابط انسانی در یک سازمان، رهنمودهایی برای تنظیم روابط میان اعضای خانواده در اختیار ما قرار می دهد. تمام اعضای خانواده موظفند با توجه به اصل «احترام متقابل» و «صمیمت» و با رعایت حرمتها و حریمهای شخصی با یکدیگر تعامل شایسته داشته باشند وجود ارتباطاتی شایسته و مهربانانه در خانواده، نماینده سلامت و کمال یک خانواده و در نتیجه مدیریت صحیح و مدبرانه آن است.
قرآن کریم شفقت و مهربانی نسبت به خانواده را از خصوصیات اهل بهشت برمیشمارد: گفتند ما پیش از این در میان خانواده خود با شفقت بودیم(طور، ۲۶).
همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز دربارهی ارزش برقراری رابطهی مبتنی بر مهر و محبت میان اعضای خانواده فرموده اند: از همه ی ایمان داران، ایمان آن کسی راستین و کامل تر است که اخلاق و منش او نیکوتر باشد و نسبت به خاندان خود پرمهرتر(کرمی فریدونی، ۱۳۸۴، ۱۷۴). برخی از صفات اخلاقی که در روابط مناسب اعضای خانواده و تعالی آن مؤثر است، عبارتند از: صداقت، خوشبینی، قناعت، صبر و سخاوت(سالاری فر، ۱۳۸۵).
به طور کلی، تعاملات در محیط خانواده را می توان در سه سطح «والدین با یکدیگر»، «والدین با فرزندان» و «فرزندان با یکدیگر» مورد بررسی و ملاحظه قرار داد:
الف- روابط انسانی و مؤمنانه ی والدین با یکدیگر در خانوادهی سالم نقش بسیار مهمی در مدیریت خانواده دارد. در اینجا تمام وظایف و مسئولیت ها بر عهدهی یک فرد به عنوان مدیر نیست، بلکه به عبارتی وجود یک تیم مدیریتی متشکل از پدر و مادر متکفل اجرای کامل مدیریت در خانواده است برقراری رابطهی عاشقانه همراه با حفظ حریم و حرمت همدیگر و کوتاه آمدن و از خود گذشتگی در حین بروز مشکلات و مسائل روزمره نویدبخش پیوند مستحکمی است که بنیان خانواده را تحکیم بخشیده و نتایج ثمربخشی را به دنبال دارد که سکینه و آرامش در زندگی و رشد و شکوفایی فرزندان سالم و شایسته از جمله این نتایج است.
پروردگار رحمان در قرآن کریم یکی از نشانه های خود را وجود مودت و رحمت میان زن و شوهر ذکر می کند(روم، ۲۱) و همچنین، در جایی دیگر آنها را به لباس یکدیگر تشبیه می کند: زنان شما لباس شما هستند و شما لباس آنها هستید(بقره، ۱۸۷).
این از آن رو است که زن و شوهر باید پوشاننده عیبها و برآورندهی نیازها و کاستیهای یکدیگر باشند. استمرار روابط مطلوب و رضایت بخش والدین از وظایف مهم آنهاست و ملاک مطلوبیت این روابط بر اساس آیات قرآن، «معاشرت به معروف» است: و با آنان، به طور شایسته رفتار کنید(نساء، ۱۹).
رفتار مناسب با همسر بر درجهی ایمان یک مرد دلالت دارد. از این رو، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: بهترین شما کسی است که با همسرانش، نیکوتر باشد و من، نیکوترین مردم نسبت به همسرانم هستم(حرالعاملی، ۱۳۶۷، ۱۴/ ۱۲۲)
از زنان نیز خواسته شده است که در حدّ توان خود، رضایت همسر را در همه ی جوانب زندگی جلب کنند. به عنوان نمونه، صبر و بردباری زن در مشکلات و تحمیل نکردن رفتارهایی به شوهر و همراهی با او در مشکلات اجتماعی و اقتصادی، می تواند زمینهی مناسبی برای روابط مطلوب بین آنها فراهم کند(حرالعاملی، ۱۳۶۷، ۱۴/ ۱۲۴-۱۱۲).
ب-دربارهی رابطهی والدین و فرزندان و لزوم احترام متقابل میان آنها آیات و روایات بسیار زیادی در مکتب اسلام وجود دارد که این امر نشاندهندهی تأکید زیاد اسلام بر نقش انسان ساز خانواده است. به عنوان نمونه، در برخی از آیات قرآن کریم، نیکی به والدین و برقراری رفتاری شایسته با آنها به طور مستقیم پس از دستور به یکتاپرستی و عبادت پروردگار آمده است: جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید(بقره، ۸۳). و در برخی دیگر از آیات، امر به سپاس والدین پس از امر به سپاس آفریدگار هستی آمده است: برای من و پدر و مادرت شکر بجا آور(لقمان، ۱۴).
آیاتی از این دست در قرآن کریم که نیکی و لطف به والدین و فروتنی و تواضع در برابر ایشان را گوشزد کرده است، بسیار ملاحظه می شود. همچنین، دستورات، راهنمایی ها و سیره ی ائمه معصومین (علیهم السلام) نیز تحت تأثیر قرآن مملوّ از ارزشگذاری بر رفتار شایسته فرزندان با والدین است.
از سوی دیگر، نحوهی برخورد والدین با فرزندان و نوع ارتباط برقرار کردن آنها با دلبندان خود علاوه بر این که مقدمهی لازم هر گونه آموزش و تربیت آنان می باشد، آنها را برای زیستن در فضایی عاطفی همراه با حس مسئولیت جهت انجام وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی خود آماده میسازد و نیز به گونه ای غیرمستقیم، نحوهی برقراری ارتباط صحیح با همسالان و اطرافیان را به ایشان آموزش می دهد.
به عنوان نمونه، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهی لزوم رفتار عادلانه والدین نسبت به فرزندان فرموده اند: میان فرزندانتان به دادگری رفتار کنید؛ همان سان که دوست میدارید آنان در نیکی، و مهر با شما بر اساس عدالت رفتار کنند(کرمی فریدنی، ۱۳۸۴، ۸۱) از این رو، مدیریت اسلامی خانواده پیوند وثیقی با اخلاق و تربیت اسلامی در خانواده دارد.
ج-روابط شایستهی والدین با یکدیگر و آموزش نحوهی برقراری ارتباطات شایسته با دیگران به فرزندان، مقدمهای برای ورود فرزندان به فضای ارتباطی بین خود در محیط خانواده است. فرزندان با یادگرفتن نکات دقیق در مورد نحوهی ایجاد یک ارتباط سالم با دیگران، می توانند علاوه بر رفع بسیاری از مشکلات خود با یکدیگر و حل مسائل خود به گونه ای مشارکتی، کمک بزرگی به تسهیل امر مدیریت در خانواده داشته باشند.
مذاکره، همکاری، رقابت، حمایت، دوستی و نفرت در مجموعه خواهران و برادران آموخته می شود. در اسلام، روابط خواهران و برادران در بزرگسالی تحت عنوان صله رحم بیان می شود. این روابط باید همواره حمایت عاطفی و روانی و حمایت مادی خواهران و برادران نسبت به هم را تأمین کند(سالاری فر، ۱۳۸۵). در این میان، فرزندان بزرگتر، جایگاه ویژهای دارند، به گونه ای که در غیاب والدین نقشی مشابه آنان در خانواده بر عهده دارند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: برادر بزرگتر به سان پدر است(کرمی فریدونی، ۱۳۸۴، ۱۹۷).
نتیجه گیری
خانواده، یکی از ارکان مهم و اساسی هر جامعه و کوچکترین نهادی است که مسئولیت خطیری را در رشد و اعتلای یک جامعه بر عهده دارد. به عبارت دیگر، شکوفایی هر جامعه، در شکوفایی نهاد خانواده نهفته است. خانواده به منزلهی واحدی منسجم و پویاست که در جهت نیل به اهدافی واحد، گام بر میدارد و همه اعضای یک خانواده، باید همگام با یکدیگر در جهت تأمین خواستههای مشروع خانواده تلاش و حرکت نمایند.
به طور کلی، مدیریت خانواده یعنی علم و هنر هماهنگی کوشش ها و مساعی اعضای خانواده و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین. اگر خانواده مهمترین نهاد تأثیرگذار در رشد، تعادل و شکوفایی افراد جامعه باشد، توجه به این نهاد و بررسی راهکارهای مدیریت این نهاد می تواند اولویت اصلی اندیشه های بشر باشد.
از سوی دیگر، فرهنگ غنی اسلامی مملو از آیات و روایاتی است که می توانند راهنمای خوبی برای ما در این خصوص باشند. رعایت دستورات و توصیه های قرآن کریم و سیره ی معصومین (علیهم السلام) در خصوص چگونگی مدیریت خانواده نویدبخش خانواده ای سالم و متعالی و انسان هایی رشد یافته و مؤمن است که شکوفایی و اعتلای جامعه اسلامی را تضمین می کنند.
از این رو، در این مقاله با استفاده از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامی به توضیح راهکارهای اسلامی مدیریت خانواده ذیل عناوینی همچون «دوراندیشی و پیشگیری»، «برنامه ریزی»، «نظم و مقررات و کنترل» و «مسئولیت ها و روابط» پرداخته شده است.
همان گونه که اشاره شد، یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت خانواده دوراندیشی و پیشگیری می باشد. تأمل و مطالعه در نحوهی تشکیل خانواده و رایزنی و مشورت در این خصوص و همچنین، فراهم آوردن شرایط و زمینه های مساعد برای دستیابی به خانواده ای که از معیارهای حداقلی برخوردار باشد، از جمله این اقدامات به شمار میرود.
همچنین، مدیریت صحیح خانواده بدون برنامه ریزی های دقیق و همه جانبه امکانپذیر نمی باشد. بنابراین، توجه به این نکته یکی دیگر از مهمترین راهکارهای مدیریت خانواده محسوب می شود. در این خصوص، در این مقاله به راهکارهای مدیریت خانواده در زمینه های «برنامه ریزی زمانی»، «برنامه ریزی اقتصادی» و «برنامه ریزی فرهنگی اشاره گردید.
در ادامه، سعی شده است تا جایگاه «نظم و مقررات و کنترل» در مدیریت خانواده از منظری اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
در نهایت، توجه به نقشها و مسئولیت های هر یک از اعضای خانواده و جایگاه آنها در این نهاد و همچنین، توجه به چگونگی روابط آنها با یکدیگر ذیل عنوان «مسئولیت ها و روابط» مورد بررسی قرار گرفته است. در این خصوص، با استفاده از آیات و روایات به بررسی نقش «سرپرستی و مسئولیت»، «تصمیم گیری و مشورت» و «روابط و حرمتها» در مدیریت خانواده پرداخته شده است.
منبع: نشریه اندیشه حوزه؛ شماره ۷۸-۷۷