- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
یگانه بانوی عالم بشریت، عطای خداوند رحمان، حضرت زهرا(سلام الله علیها) وجود مقدسی است که زنان و مردان بسیاری در کلاس درسش زانوی ادب زدند و از جویبار طیب و طاهرش جرعههایی از علم و معرفت و تقوا نوشیدند و کام تشنه خویش را سیراب کردند. آن حضرت از پدری که بهترین خلق خداست و مادری پاک و فداکار که با بذل سرمایه و اندوخته خود سبب پیشرفت دین خدا شد، به دنیا آمد و جهان را به تلألؤ نور خویش روشن کرد.
شخصیت ارزشمند فاطمه(سلام الله علیها) چنان والاست که یاد و نامش بزرگان را به تعظیم وامی دارد و مهر و محبتش قلوب اولیاء حق را صفا میدهد، برای پدر آنقدر عزیز است که دستانش را میبوسد و وقتی بر او وارد میشود به احترامش میایستد و با کلام «فداها ابوها» او را مدح میکند.
فرشته وحی با اجازه او به خانه رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) قدم مینهد و با نزول «هل اتی» خانه اش روشن و منوّر میگردد، همسر فاطمه(سلام الله علیها) علی مرتضی(علیه السلام) با آن که امام اوست کاتب وحی نازل شده به آن حضرت میگردد و مصحف فاطمه(سلام الله علیها) را گردآوری میکند.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) یکی از علل آفرینش عالم امکان است و در طهارت جسم و روح آن گونه است که مصداق آیه تطهیر واقع میگردد و در خرد و اندیشه دارای مقامی است که علم دین حدیث میکند و شاگردان مکتبش فرشتگان الهی اند.
بنیانگزار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) میفرماید:
«فاطمه زهرا(سلام الله علیها) کسی است که فضائل او، همطراز فضائل بینهایت پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان عصمت و طهارت میباشد و تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا(سلام الله علیها) جلوه کرده است… زنی که تمام خاصههای انبیاء در اوست، زنی که اگر مرد بود، به جای رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) بود و اگر روزی باید روز زن باشد چه روزی والاتر و افتخار آمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است».(۱)
همچنین روز میلاد پر برکت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به عنوان روز مادر، نامگذاری شده چرا که آن حضرت با پرورش فرزندان لایق و والامقام وظیفه مادری را به بهترین نحو به انجام رساند، او نمونه و الگوی کاملی است از زن اندیشمند، آگاه، باتقوا و آراسته به فضائل الهی که باید زنان و مردان از رفتار و گفتار و کردارش تبعیت کنند و در طلب علم دین و کمالات اخلاقی و انسانی بکوشند و در پایان گرامی میداریم سالروز تولد امام خمینی(ره) را که مصادف با ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) میباشد، فرزند صالحی که با کسب دانش و معرفت از آئین حق فاطمی با هدایت و رهبری صحیح، این ملت را از بند ظلم رهانید و به ساحل نجات هدایت کرد.
اساس خلقت انسان
در پهن دشت عالم هستی، اراده پروردگار متعال بر این تعلق گرفت که از هر موجودی جفتی بیافریند تا تحت قوانین و مقررات خاص و با جذبه و کششی که در هر زوج نسبت به دیگری قرار داده تولید نسل ادامه یابد و سبب بقای نظام آفرینش و بهره مندی صحیح از زندگی و حیات گردد.
خداوند در آیاتی متعدد، به زوجیت موجودات از جمله انسان با هدفی معین چنین اشاره میکند: «و من کلّ شیء خلقنا زوجین؛(۲) ما از هر چیزی جفت آن را آفریدیم». این آیه خبر از آن دارد که آفرینش کل کائنات بر قاعده زوجیت استوار بوده و چرخش گردونه حیات و زندگی در گرو آن است. از دیدگاه قرآن، زن و مرد نفسی واحده اند که هر دو از یک ریشه و یک حقیقت آفریده شده اند تا به رشد و تعالی هم کمک کنند:
«یا ایها الناس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها؛(۳) ای مردم بترسید از خدایی که شما را از نفسی واحد(آرام) آفرید و از آن جفت او را خلق کرد».
بنابراین جنسیت در ماهیت و حقیقت انسانی او دخالت ندارد، آنچه موجب برتری زن و مرد میشود کسب کمالات و انجام اعمال فردی است: «من عمل صالحاً من ذکرٍ او انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیبه؛(۴) هر زن و مرد مؤمنی که عمل صالح انجام دهد خداوند او رابه حیات طیبه و پاک زنده میکند».
در اسلام زوجین باید نسبت به هم متعهد و مسئول باشند تا در استمرار حیات بشری و دستیابی به کمال واقعی و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی موفق شوند. «و اللّه جعل لکم من انفسکم ازواجاً و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده؛(۵) خداوند از جنس خودتان برای شما جفت آفرید و از آن جفتها پسران و دختران(زنان و مردان دیگر) را خلق نمود».
خلقت انسان از حقیقتی واحده ابتدا با آفرینش آدم و سپس همسرش حوا تحقق یافت. هزاران سال از سکونت او بر زمین گذشت و خداوند تعالی در این مدت پیامبران و اولیا را مسئول راهنمایی و هدایت آنان قرار داد. سپس نسل بشر را به وجود مقدس و منوّر پیغمبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان عزیز او مژده داد.
آن حضرت در خلقت خویش چنین میفرماید «حق تعالی نور ما را در صلبهای پاک و رحمهای پاکیزه منتقل نمود تا به عبدالمطلب رسید. آن گاه به اراده او نور وجود من(من و علی) تقسیم شد. خداوند نور مرا در صلب عبدالله و نور علی را در صلب ابوطالب جای داد».(۶)
بعد از آن، خداوند از صلب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و رحم همسر حنیف او خدیجه(سلام الله علیها)، فاطمه(سلام الله علیها) را به وجود آورد و علی(علیه السلام) را از صلب ابوطالب و از رحم پاک فاطمه بنت اسد در کعبه به دنیا آورد. از پیوند مبارک این دو روح پاک، بقیه معصومین(علیهم السلام) را در اصلاب شامخه و ارحام مطهره به ترتیب از پدران معصوم و مادران نیک سیرت با ویژگیهای منحصر به فرد، به عالم انسانیت هدیه کرد تا انسانها از شعاع پر برکت علم و عملشان تا قیامت بهره مند شده و به سعادت و رستگاری نائل آیند.
نظری بر شخصیت زن در تاریخ
چنان که اشاره شد، خداوند زن را از ماهیت حقیقی انسان، همتا و جفت مرد بیافرید تا وسیله سکون و آرامش در خانواده گردد و بتواند مادری نسل پاک و سالم را به عهده گیرد: «و من آیاته اَن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه؛(۷) از نشانههای قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید».
نقش حساس و مؤثر زنان در جوامع انسانی موجب گردیده تا دانشمندان و نویسندگان در احوالات آنان تاریخ را کنکاش کرده و از مراحل مختلف زندگی او از گذشته تاریخ تا امروز به تحقیق و مطالعه بپردازند و ما را با وضعیت ذلت بار و مظلومانه زنان آشنا سازند.
زن از ابتدای خلقت تا ظهور خورشید عالم تاب اسلام، کمتر از اعتبار و ارزشی که خداوند در آیین مقدس اسلام برایش منظور کرده شناخته و یا تعریف شده است.
ملتهای قبل از اسلام نسبت به زن رفتار مناسبی نداشته و پیوسته به آزار و اذیت او میپرداختند؛ حقوق او را پایمال و تا حد یک کالا و گاه پایین تر از آن به حسابش میآوردند. در مقطعی از زمان کالای سوداگران و سرمایه بازرگانان بود و در بازارها به بهای معین فروخته میشد. آنها از هیچ گونه استقلالی برخوردار نبودند. تا زمانی که ازدواج نکرده بودند حاکم و قیم آنها پدر و بعد از او شوهر بود. مردان حق اجاره او را داشتند.
زن را مخلوقی پست و فرومایه میدانستند به طوری که بعضی اوقات او را از خوردن و آشامیدن منع میکردند و به بیگاری میگرفتند. علاوه بر کارهای سخت و خشن که با ساختار وجودی او هماهنگی نداشت انجام کارهای خانه را به عهده داشت. در جاهلیت عرب، قبل از رسیدن به سن بلوغ او را زنده به گور میکردند و از داشتنش احساس خواری و شرمساری میکردند.(۸) علامه طباطبائی میفرماید:
«در قبائل دور از تمدن مانند وحشیان آفریقا و استرالیا و جزایر مسکونی اقیانوسیه و اهالی بومی آمریکای قدیم و غیره زندگی زنان نسبت به مردان، مانند زندگی چارپایان و سایر جانوران اهلی نسبت به انسان بوده است».(۹)
تنها آیینی که زنان را از جور و جفا و افراط و تفریط و محرومیت و کوتاهی در خصوص حقوق آنان نجات داد، مکتب اسلام بود که تعالیم روح بخش آن به جامعه زنان ارزانی گشت و آنان را به هویت اصلیای که خلقت بر آن استوار بود رهنمون ساخت، امّا مکاتبی که با ترویج قوانین الهی، منافع خود را در ضرر و خسران میدیدند سعی کردند با بیانات و تبلیغات گسترده، زن را از روح و حیات اسلامی و دینی خویش دور کرده و به بازارهای مد و مدپرستی.
تجملات و خوشگذرانیهای دنیایی و اسارت در چنگال مردان بکشانند و با فریب او از شخصیتش کالایی بسازند که هر لحظه با خودنمایی و تبرج جاهلی در انظار دیگران هویدا گشته و به بهانه آزادی و آزادیخواهی هویت زن را منسوخ و به انجام هر برنامه ای راضی کنند.
لذا بر زن امروز لازم است اگر بخواهد از دام زرق و برقهای قرن کنونی و از چنگال قدرتهای فریبنده، رهایی یابد به دامن پر مهر اسلام و الگوهای آن چون حضرت زهرا(سلام الله علیها) – کاملترین اسوه زن – برگردد و با تبعیت از وجود مقدس آن حضرت، به وظایف خویش عمل نماید و به سلامت خود و جامعه همت بگمارد.
زن در مقام مادر
از تجلیات ارزشمند زن در جهان خلقت، نقش مادری اوست. وجودی در دنیای پهناور هستی نیست که از چشمه پر مهر و بخشنده مادر ننوشیده باشد و دستهای نوازش گر او بر آلام و دردهای او تسکین نداده باشد. مادر معمای پیچیده و شیرین زندگی، شاهکار آفرینش، همتای مرد و همان نفس انسانی ای است که با تمام ویژگیها و اوصاف خود اعجوبه خلقت به شمار میآید.
در عالم هستی هر کجا صحبت از رحمت، عشق، مهر و محبت به میان آید نام مادر میدرخشد، زیرا هر کدام از این واژهها نمادی از مادرند که مفهوم خود را از حضرت حق دریافت کرده است.
گرچه تمام افکار و اندیشهها به نوعی تلاش کرده اند تا چهره مادر را در قالبی از شعر و نثر، نمایش و تئاتر، نقاشی و پیکر تراشی، خط و موسیقی متجلی سازند، امّا واقعیت آن است که هیچ یک نتوانسته اند حقیقت را آن گونه که هست ادا کنند، چون ابزارهای فوق، گنجایش بزرگی و شکوهمندی چنین معنایی را ندارد.
عظمت مادر و زوایای پیچیده روح و جان او، باعث شده تا هیچ کس به مقام و شأن او نرسد. ابعاد عاطفی و محبت مثال زدنی او به خانواده؛ خصوصاً نسبت به فرزندان، محبت مشروط و اکتسابی نیست. رحمت و مهربانی او پرتوی از رحمت و لطف الهی است که با نافرمانیهای مقطعی و سطحی به عقوبت نمیانجامد.
عشق و علاقه مادر، در ذات و سرشت او ریشه دارد به طوری که محبت پدر به پایه آن نخواهد رسید. پدر اگر فرزندش ناسالم به دنیا آید او را طرد میکند، از ارث محروم کرده و یا او را شدیداً تنبیه میکند. امّا محبت مادری نه تنها چنین اجازهای را نمیدهد، بلکه با مهر و علاقه نامحدود و غیر مشروط، فرزندش را دوست دارد؛ حتی اگر در حقش ناسپاسی کند. دامن او برای همیشه پذیرای فرزند است و جهت خوشبختی او تا لحظات آخر حیات، چون شمع میسوزد.
در تاریخ آمده است: فرزندی مادر خود را از خانه بیرون کرد. پس از آن، بیاحترامی را به جایی رساند که مادر را به لب چاهی آورد و او را در قعر چاه انداخت. دل آکنده از مهر مادر، او را به داد و نفرین مبتلا نکرد و از ته چاه فرزند را صدا زد و گفت: عقب بایست تا به چاه نیفتی!
تا به دنیا ز بشر نام و نشان خواهد بود
مهر فرزند گل گلشن جان خواهد بود
اندر آن ورطه که مادر ببرد کشتی مهر
موج رحمت زکران تا به کران خواهد بود
آتش سینه زن کی شود از مهر خموش
کاین نسیمی است که تا حشر وزان خواهد بود
اندر آن لحظه که مادر نگران طفل است
به خدا، چشم خدا هم نگران خواهد بود
قرآن و احترام به والدین
قرآن کریم به رعایت حقوق والدین تکیه کرده و در آیاتی روشن وظایف خطیر آنان را بیان میدارد. در چندین آیه نیکی به پدر و مادر بلافاصله پس از توحید مطرح گردیده است؛ از جمله آیه: «و قضی ربک الاّتعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احسانا امّا یبلغن عندک الکبر أحدهما او کلاهما فلاتقل لهما افٍ و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریما. و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحهما کما ربّیانی صغیرا(۱۰)؛
پروردگارت مقرر داشت که جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند. آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن… و در برابرشان از روی مهربانی سر تواضع فرود آور و…».
علامه طباطبایی(ره) میگوید: معلوم میشود احسان به پدر و مادر بعد از توحید، واجب ترین واجبات است؛ همچنان که عقوق والدین بعد از شرک ورزیدن به خدا از بزرگترین گناهان کبیره است. به همین جهت این مسئله را بعد از توحید و قبل از سایر احکام مطرح کرده است.(۱۱)
قرآن اجازه کوچکترین بیاحترامی به پدر و مادر را نداده است. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) آمده است که اگر چیزی کمتر از «اُف» وجود داشت، خداوند از آن نهی میکرد.(۱۲)
علامه طباطبایی(ره) در توضیح بیشتر این آیه مینویسد: کلمه «اُف» همانند «آخ» در فارسی، انزجار را میرساند و کلمه «نهر» به معنای رنجاندن است که با داد زدن بر کسی و یا درشت حرف زدن انجام میگیرد. اگر این حکم به دوران پیری پدر و مادر اختصاص داده شده به دلیل آن است که در آن دوران سختترین حالات را دارند و نیاز بیشتری احساس میکنند، زیرا از بسیاری واجبات زندگی خود ناتوانند…
البته آیه نمیخواهد حکم را منحصر به دوران پیری پدر و مادر کند، بلکه میخواهد وجوب احترام پدر و مادر و رعایت تام در معاشرت و سخن گفتن با ایشان را بفهماند؛ چه در هنگام احتیاج به مساعدت فرزند و چه در مواقع دیگر. باز کردن بال و پر محبت و فروتنی از دیگر وظایف فرزند در مقابل پدر و مادر است به طوری که آنها این تواضع را احساس کرده و بفهمند که مورد توجه قرار گرفته اند و از اینکه فرمود: و بگو پروردگارا ایشان را رحم کن چنان که مرا در خردسالی تربیت کردند؛ دوران طفولیت فرزند را به یادش میآورد و خاطر نشان میسازد حال که پدر و مادر، ناتوان شده اند و تو نیز به فکر دوره نیازمندی خود باش و از خدا بخواه که به آنها رحم کند، همان طوری که به تو رحم کرده و “تربیت ” نمودند.(۱۳)
سید قطب الدین در تفسیر “فی ظلال القرآن ” حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند: «مردی مشغول طواف بود و مادرش را بر دوش گرفته و طواف میداد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را دید، عرض نمود: آیا حق مادرم را با این کار به جا آوردم؟ فرمود: حتی جبران یکی از نالههای او را به هنگام وضع حمل نمیکند!»(۱۴)
خداوند درباره پدر و مادر چنین سفارش نموده: «و وصینا الانسان بوالدیه حملته امّه و هنا علی و هن و فصاله فی عامین ان اشکرلی و لوالدیک الی المصیر(۱۵)؛ آدمی را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوان تر گشت و پس از دو سال از شیرش باز گرفت و سفارش کردیم که مرا و پدر و مادرت را شکر گوی که سرانجام تو نزد من است».
در این آیه به رعایت حقوق پدر و مادر، خصوصاً تلاشها و زحمات فوقالعاده مادر به هنگام حمل فرزند در دوران بارداری که همراه ضعف و ناتوانی است، سفارش شده است. این مسئله از نظر علمی نیز به اثبات رسیده که مادران در دوران بارداری گرفتار ضعف و سستی میشوند، چرا که شیره جان و مغز استخوانشان به پرورش جنین اختصاص مییابد و در این زمان گرفتار کمبود انواع ویتامینها میشوند و بعد از آن در مدت شیر دادن دچار صدمه و رنج میگردند.
مادر در دوران حمل و شیردهی بزرگترین فداکاری را هم از نظر روحی، عاطفی و جسمی برای فرزندش انجام میدهد. در این آیه به شکر گزاری پدر و مادر اشاره شده و در ردیف شکرگزاری نعمتهای خدا قرار گرفته است. لذا از انسان میخواهد که شکر(خدا) که خالق اصلی بوده و چنین پدر و مادری را به او داده به جا آورده و نیز شکر پدر و مادر را که واسطه فیض و عهده دار انتقال نعمتهای خدا به تو هستند را به جای آور.(۱۶)
از آیات قرآن و روایات متعددی که از زبان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومین(علیهم السلام) صادر شده چنین برمی آید که اطاعت از والدین و ادب و احترام و نیکی به آنها و عدم آزار و اذیت ایشان از حقوق مسلم آنهاست. که فرزندان باید آن را عملی سازند؛ مثلاً از این که آنها را به نام صدا کنند و یا جلوی آنان حرکت کنند بپرهیزند. در مقابل پدر و مادر خضوع و خشوع داشته باشند و در حقشان – چه مرده و چه زنده – دعا کنند و به نیابت از آنها به نماز و روزه و انجام اعمال مستحبی بپردازند.