مفسران شیعه در عصر صفوی ورجوع حداکثری به روایات اهل بیت (ع)

۱۳۹۶-۰۲-۲۵

460 بازدید

ازاوایل قرن ۱۰ ق به آهستگی زمینه های احیای مکتب اهل حدیث درمیان امامیه مهیا شد . دراین زمان ، دولتی شیعی را شاه اسماعیل صفوی تأسیس کرد واین دولت توانست ازشهرهای مقدس عراق گرفته تا هرات درشرق را تحت نفوذ خود درآورد . . ازسوی دیگر ، مقارن با صفویه دولت عثمانی ظهورکرد . بدین ترتیب ، پادشاهان صفوی ، پس ازرسمیت بخشیدن به مذهب تشیع دوازده امامی درایران ، ازعالمان وفقیهان حوزه های دیگرنقاط جهان اسلام دعوت کردند تا برای قوام بخشیدن تشیع به ایران آیند . دراین زمان ، نقش حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی ، پدرشیخ بهائی ، بسیار اساسی بود . وی براین نظر بود که باید به سبک وسیاق پیشین بازگشت وازاحادیث معصومان (ع) کمال بهره را برد .

اودرتبیین این نظریه قائل به این بود که آثارپنچ گانۀ الکافی کلینی ومدینه العلم ومن لا یحضره الفقیه شیخ صدوق وتهذیب الاحکام و الاستبصارشیخ طوسی ، یعنی امهات روایات شیعی ، را باید پاس داشت وروایات آن ها را درحکم اصلی ترین نصوص اهل بیت (ع) در کنارنص قرآن کریم درمبانی اندیشۀ فقهی داخل کرد وازآن ها بهره برد . اگرچه این نظریه به همین شکل ادامه نیافت ، زمینه ای فراهم امد که درنسل بعد با شاکله ای متفاوت درقالب تفکراخباری به همت کسانی چون محمد امین استرآبادی ادامه یابد . البته تأثیراین نظریه درتفسیرقرآن چشم گیربود وازهمین رو این عصریکی ازمهم ترین دوران ها درتدوین تفاسیرروایی ازاهل بیت (ع) است . گرایش به تهذیب دین ازپیرایه ها درآن عصراوج گرفت و به ویژه دراواخرعهد شاه طهماسب درمحافل امامی رویکرد دفاع ازحقانیت تشیع روتق فراوان گرفت وتفسیرهای با نگاه واعظانه پدید آمد .

ابوالحسن زواره ای ، شخصیت بسیارمهم واثرگذارمخصوصاً درگرایش به فارسی نویسی ، تفسیری موجزدردوجلد با عنوان ترجمۀ الخواص نوشت که الگوی آن مواهب علیه ی کاشفی بود واوکوشش کرد تا آیات درشأن اهل بیت (ع) را ، که ازنگاه کاشفی مغفول مانده بود ، بیاورد . پس ازآن ، ملا فتح الله کاشانی اثربسیارمهم منهج الصادقین را پدید آورد که درآن ازمجمع البیان و تفسرابوالفتوح رازی بهرۀ بسیاربرد . اما رویکرد ستیزه جویی با اهل سنت دراین اثرکاملاً هویداست واین چیزی است که خود وی هم بدان تصریح کرده است (کاشانی ، ج ۱، ص ۳ – ۵) .

درحدود قرن ۱۱ق ، عالمان به تفسیرنویسی درقالب حواشی برآثارپیشینیان روی آوردند که العروه  الوثقی ازشیخ بهائی (مجلسی ، ج ۱۰۶ ، ص ۱۱۰) وسدره المنتهی درتفسیرسورۀ الفاتحه ازمیرداماد نمونه های آن اند .

البته جریان اخباری موانعی درمسیرحرکت فقهی ایجاد کرد که به کاهش نشاط اجتهادی وافزایش نشاط اخباری – حدیثی انجامید ، اما این روند نمونه های فرهنگی مثبتی هم داشت که یکی ازمهم ترین آن ها تدوین وتألیف انبوهی ازمجموعه های بزرگ حدیثی بود . حرعاملی وسائل الشیعه را گرد آورد وفیض کاشانی الوافی را و علامه مجلسی مجموعۀ بی نظیر بحارالانوار را وشاگردش ، شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی ، عوالم العلوم را .این جریان فقط مختص آثارفقهی نبود وتفسیرنیزازآن تأثیرپذیرفت وآثارتفسیری فراوانی با رویکرد اخباری تدوین شد که فقط یکی ازآن ها الصافی فیض کاشانی است . این اقدامات به ویژه درعصرگذارازقرن ۱۱به قرن ۱۲ ق ادامه یافت که البته فضای حاکم آن زمان ، که امکانات فراوانی برای اخباریان شیعی فراهم کرده بود . درتقویت آن مؤثربود . دراین دست تدوین ها ازطیف وسیعی ازمنابع وروایات شیعی بهره گرفته شد واین امکان دسترسی غیرمستقیم عالمان به منابع اصیل شیعی را تسهیل کرد . ازدیگرنمودهای مثبت این جریان رجوع به روایات اهل بیت (ع) بود که درهمۀ موارد ، به خصوص درتفسیرهای روایی ، مشهود است . تفسیرالبرهان فی تفسیرالقرآن سید هاشم بحرانی ونورالثقلین حویزی ازهمین دست تفاسیرروایی است .

واعظ کاشفی (سبزوار ۸۴۰ ؟ – ۹۱۰ ق)

عالم عصرتیموری .

ملا حسین کاشفی ، ملقب به واعظ ، اهل سبزوار . با سلطان حسین بایقرا و امیرعلیشیرنوایی هم دوره بود وآثاربسیاری تألیف کرده که مخصوصاً درعصرحاضر کتاب جنجال برانگیزروضه الشهدای اوشهرت فراوان یافته است . وی چهارتفسیربه نام های  جواهرالتفسیروجامع الستین (تفسیرسورۀ یوسف) ومختصرالجواهر و و مواهب علیه تألیف کرده است (آقا بزرگ طهرانی ، الذریعه ، ج ۲۰ ، ص ۱۹۳ – ۱۹۴) . مواهب علیه یا تفسیرحسینی مهم ترین اثرتفسیری اوست که با زبان فارسی وبه نام وزیر نظام الدین امیرعلیشیر نوایی گردآوری شده و درآن ازسورۀ حمد تا پایان آیۀ ۸۴ سورۀ نسا تفسیرشده است . این تفسیرناتمام ، که به سبب شمول آن بردو سورۀ بقره وآل عمران به « زهراوین » نیزمشهوربوده است ، درحدود سال های ۸۹۷ – ۸۹۹ ق تألیف شده وازتفاسیرادبی وصوفیانه است . به نظرمی رسد مؤلف درتدوین اثرتوجه ویژه ای به تفسیرکشف الاسرار میبدی داشته ومانند همان کتاب مطالب عامیانه و اهل طریقت را با یک دیگرتلفیق کرده ودرتفسیرخود آورده است .

وی درمواهب علیه  با بهره گیری فراوان ازسخنان وآرا وآثارعرفا وصوفیه به برخی ارفرق ایشان هم چون کبرویه ونقش بندیه گراییده است . هم چنین ، توانمندی کاشفی درشعرکتاب اورا مشحون ازاشعارشیعی آن است که مؤلف آن را در سطح معلومات عامه نوشته و علت آن هم این است که وی درملازمت امیرعلی شیرنوایی بوده وتفسیررا به درخواست او وبرای او تدوین کرده است (حضرتی ، ص ۱۲۷ – ۱۴۵ ؛ کریستین زهرا ، ص ۴۱) . همین امرالبته انتقادهای بسیاری را متوجه اوکرده وملا فتح الله کاشانی درشرحی برمواهب روایات اهل بیت (ع) را درآن گنجانده واین کاستی را برطرف ساخته است . مفسر ، درآغاز ، نام سوره وتعداد آیه ها وسپس ترجمه وشرح مختصری ازمفهوم کلی آیات را آورده و ، به فراخور مباحث ، به موضوعات اخلاقی و تاریخی و فقهی وکلامی وغیره پرداخته است . بسیاری ازروایاتی که درقالب اسرائیلیات جای می گیرد با تسامح کامل درمواهب علیه امده . این شیوۀ عملکرد مؤلف ، که با مبانی ت شیعه درتضاد بود ، سبب شد فیض کاشانی به اشارۀ شاه عباس دوم به تصحیح آن و جبران کمبودهای روایی وحذف برخی اضافات بپردازد که درنتیجۀ این تلاش کتاب تنویرالمواهب پدید آمد (معرفت ، ج ۲ ، ص ۴۲۸) . با این حال ، ارزشمندی این تفسیرباعث می شد که استقبال ازآن گسترده باشد وبیش تر درصدد رفع اشکال های آن برآیند ونه آن که به کل آن را کنارنهند .

مواهب علیه بارنخست دربمبئی در ۱۲۷۹ ق و سپس درتهران در۱۳۶۹ ش با تصحیح محمدرضا جلالی نائینی منتشرشد . به سبب گرایش های فرقه ای وعرفانی درشرق ، این اثربارها درهند وپاکستان انتشاریافت وحتی به زبان اردو نیزترجمه شد . ایازی (شناخته نامه ، ص ۲۷۵ – ۲۷۶) اشاره کرده که شهرت مواهب باعث شده که حتی درزیرنویس برخی ازقرآن های چاپ پاکستان نیزدرج شود .

میرابوالفتح عربشاهی (- اردبیل ۹۷۶ ق) .

عالم ، متکلم ، اصولی ، مفسردرقرن ۱۰ ق .

میرابوالفتح بن میرزا مخدوم بن شمس الدین حسینی جرجانی عربشاهی . اوافزون برپدرش ، میرزا محمد علی مخدوم ، ازمحضربرخی ازمشایخ قرن ۱۰ ق هم چون عصام الدین ابراهیم بن محمد عربشاه اسفراینی ، صاحب تعلیقه ، برشرح کافیه ، و امیرغیاث الدین منصوردشتکی بهره برد . دامنۀ دانش میرابوالفتح چندان گسترده بود که به زودی توانست درنزد طهماسب اول صفوی به جایگاه ارزشمندی دست یابد و به فرمان همو بود که مأمورشد تفسیری دردانش فقه قرآنی تدوین کند .

وی آثار بسیاری درزمینه های گوناگونی چون فقه ومنطق وکلام نوشته که از جملۀ آن هاست رساله ای درفقه ؛ حاشیه برحاشیۀ دوانی برشرح تجرید ؛ حاشیه بر تهذیب المنطق تفتازانی ؛ حاشیه برکنزالعرفان فاضل مقداد ؛ حاشیه برشرح لمعۀ شهید ثانی ؛ حاشیه برمنطق کبری اثرجدش ، سید شریف جرجانی .

میرابوالفتح عربشاهی دراواخرعمربه اردبیل مهاجرت کرد ودرهمان دیارازدنیا رفت وپیکرش درجوارمرقد صفی الدین اردبیلی مدفون شد . توانایی اودرفقه و گستردگی اطلاعات روایی وقرآن اوسبب شد برای تألیف آیات الاحکام بهترین گزینۀ پادشاهان صفوی باشد . اوتألیفی دارد که به سبب سفارش پادشاه صفوی به تفسیرشاهی شهرت یافته است . تفسیرشاهی ازتفاسیربا منظرفقهی است ؛ یعنی آیات دارای مفاهیم فقهی وحکمی الهی درآن بررسی شده است .

برتری این کتاب برآثارمشابه به اعتبارزبان آن است ، چنان که ازنوادرآثاردراین زمینه است . روش مؤلف درتدوین اثرهمانند دیگرآثارمشابه برمبانی وابواب کتاب های فقهی استواراست . تفسیرشاهی با ۴۲ کتاب (فصل) ازطهارت آغازشده وبه قضا وشهادات ختم می شود . این کتاب به اهتمام وتصحیح ولی الله اشراقی سرایی درتبریز در۱۳۸۰ ق انتشاریافت (چاپ دوم تهران ، ۱۳۶۲ ش) .

پی نوشت ها:

  1. فیض کاشانی ، محسن (۱۳۷۴) . تفسیرصافی ، تهران .
  2. مجلسی ، محمد باقر(۱۴۰۳ق) . بحارالانوار ، بیروت ، ج ۱، ۱۰ ، ۳۴ ، ۵۷ ، ۹۰ ، ۱۰۰ ، ۱۰۲ ، ۱۰۴ ، ۱۰۶ .
  3. آقا بزرگ طهرانی ، محمد محسن (۱۳۶۶) ، طبقات اعلام الشیعه (احیا ، الداثر من القرن العاشر) ، تصحیح علی نقی منزوی ، تهران ، دانشگاه تهران .
  4. حضرتی ، حسن وغلامحسین مقیمی (۱۳۷۷) . « نگاهی اجمالی به حیات واندیشۀ سیاسی ملا حسین واعظ کاشانی » ، حکومت اسلامی ، ش ۹ .
  5. کریستین زهراء سندس (۱۳۹۰) .« علل شهرت مواهب علیه ی کاشفی » ، آینۀ پژوهش ، ش ۱۲۸ .
  6. معرفت ، محمد هادی (۱۳۸۰) . تفسیرومفسران ، قم ، ج ۱، ۲ .
  7. ایازی ، محمد علی (۱۳۷۹) . شناخت نامۀ تفاسیر ، رشت .

منبع: نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران