- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
سلام خدا بر تو ای دهمین پیشوای معصوم! سلام بر درخشندگی کوکب نورانیات که خورشید را شرمگین تابش کرد و چشمه های آفرینش را لبریز جوشش. در این روز غم بار و مصیبت زده، آتش سوگمان را مهار کن و دست مهربان و غریب نوازت را بر صفحه دل هامان بکش. در سوم رجب آن سال، غمی سنگین و جانکاه بر دل سامراء افتاده بود. آسمان و زمین میگریستند. دقیقهها و ثانیهها نای حرکت نداشتند. آثار سم لحظه به لحظه در وجود مبارکش ظاهر میشد و عروج ملکوتی آن حضرت را خبر میداد. امام نور و هدایت، تنها و غریبانه به دست بدترین مردمان جان میداد.
سختی های زندگی متفاوت است
وقتی به سرگذشت اقوام و افراد مختلف در تاریخ نگاه میکنیم میبینیم که افراد در مواجه با سختیها سه گروه هستند؛ بعضی افراد دوران تلخی دارند و آن تلخی بعد از مدتی تمام میشود؛ مثل امام حسین، کربلا را دارد اما بعد از شهادت یک ذره یک ذره، همانهایی که کربلا آمده بودند پشیمان شدند و مختار پیش آمد و توابیّن پیش آمد و به هر حال الآن هم زیارت امام حسین (علیهالسلام) در بورس است و عاشق دارد.
بعضی افراد هیچ تلخی در زندگی ندارند. بعضی افراد هم در زمان حیاتشان تلخی دارند، هم بعد از شهادتشان و امام هادی علیهالسلام از آن دسته از افراد هستند.
خود امام هادی زیر نظر دستگاه بنیعباس در تبعید بود. زمان خفقان بود. بعد از شهادتشان هم همیشه سامرا مشتریاش کم بوده است والان هم که قبر مطهرش منفجر شده است.
هادی آل محمد (علیهالسلام) هم قبله را به خوبی میشناخت، هم قبیله را، هم مردم را، هم مردان ساحت سیاست را، او راه دست یابی به مقام قرب خدا را از اولیای او آموخته بود. از حیلهها و نیرنگها و مطامع و خواسته های دشمنان توحید و عدالت آگاه بود
امروزه میبینیم که دشمن در حال هتاکی و بی حرمتی نسبت به ائمه مخصوصاً امام هادی علیهالسلام است؛ یعنی هم در زمان حیاتشان، هم بعد از شهادتشان، مظلوم بودند.
در این نوشته به مناسبت شهادت این امام عزیز اندکی از ایشان بیشتر بدانیم.
امام حضرت امام علی بن محمد الهادی علیهالسلام در نیمه ذیحجه، سال ۲۱۲ هجری (ر. ک. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۴۰۱، اعلام الوری، ص ۳۳۹ و کافی، ج ۱، ص ۴۹۷٫ نقلهای دیگری مانند ۲۷ ذیحجه همان سال، و دوم و سوم و سیزدهم رجب سال ۲۱۴ هجری نیز ذکر شده است) در «صریا» (نام روستایی در ۶ کیلومتری مدینه که حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام آن را تاسیس کرده بود)( ر. ک. مناقب، ج ۴، ص ۳۸۲ ) چشم به جهان گشودند.
پدر آن گرامی، پیشوای نهم، حضرت جواد علیهالسلام و مادرش بانوی گران قدر و با فضیلتی به نام «سمانه مغربیه» است که به «سیده ام الفضل» معروف بود. (مناقب، ج ۴، ص ۴۰۱)
نام؛ کنیه و القاب امام هادی علیهالسلام
اسم شریف آن جناب علیّ بود؛ و کنیّت ابوالحسن، و چون حضرت امام موسی و امام رضا علیهما السّلام را نیز ابوالحسن میگفتند، از جهت تعیین، آن جناب را ابوالحسن الثّالث میگویند چنانچه حضرت امام رضا علیهالسلام را ابوالحسن الثّانی و گاهی هم مکان ثالث ماضی یا هادی یا عسکری ذکر میکنند؛ چون سرّ من رأی را برای لشکر بنا کردند، آن را عسکر میگفتند؛ و امام علی نقی و امام حسن را به سبب سکنای آن بلده، عسکری مینامیدند.
آن حضرت و فرزند گرامیاش امام حسن علیهما السّلام به عسکریین شهرت یافتند؛ زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال ۲۳۳ به سامرّاء (عسکر) برده و تا آخر عمر پربرکتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. «یافعی در مرآه الجنان ج ۱ ص ۱۶۰ با اشاره به فوق دلیلی شهرت» سامرّا به عسگر را آن دانسته که معتصم خودش با لشگرش بدانجا انتقال یافت / تذکره الخواص / ص ۳۵۹؛ معانی الاخبار / ص ۶۵؛ «علل الشرایع – ۱ – ۲۴۱»
امام هادی
مشهورترین القاب امام دهم
مشهورترین القاب آن حضرت نقی و هادی است. (گاهی آن حضرت را نجیب و مرتضی و عالم و فقیه و ناصح و امین و مؤتمن و طیّب و متوکّل میگفتند) و لکن لقب اخیر را آن حضرت مخفی میکرد و اصحاب خود را فرموده بود از این لقب اعراض کنید به جهت آن که لقب خلیفه متوکّل علی اللّه بود در آن زمان. (منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۳، ص:۱۸۳۶)
از جمله القاب آن حضرت یکی نقی است یعنی پاکیزه از جمیع عیوب؛ و این اشارتست به عصمت و طهارت آن حضرت و پاکیزگی از عیوب حسبی نسبی با آنکه آن حضرت نقاوه و برگزیده ائمه عظام و اجداد کرام خود است. دیگر از القاب آن. حضرت هادی است زیرا که او را نماینده مردمان است. (وسیله الخادم إلی المخدوم، الخنجی، ص:۱۸۲)
هادی چه کسی است؟
تأملی در معنی و مفهوم «هادی» که معروفترین لقب آن بزرگوار است، بسیاری از حقایق را روشن میسازد.
هدایت در کتب لغت دو معنای «ارائه طریق» و «رساندن به مقصد و مطلوب» را در بردارد؛ و معمولاًٌ در ارائه راه مطلوب و مثبت به کار میرود.
در فرهنگ قرآن و عترت هدایت و هادی، بار مفهومی و معنایی بسیار عمیقتر از رهنمای جغرافیایی دارد. شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امت و کاروانیان همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزدها و گردنهها، ایجاد انگیزه برای حرکت، دمیدن روح استقامت در رهروان، حفظ اتحاد و هماهنگی کاروان، حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق کاروانیان وظیفه دلیل و رهنمای کاروان و بخشی از مفهوم «هادی» در فرهنگ اسلامی است.
امام هادی، حضرت علی بن محمد النقی و معروف به ابن الرضا (علیهالسلام) خورشید نورافشانی بود که از سالهای ۲۲۰ ق تا سال ۲۵۴ رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشت و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی بود.
هادی آل محمد (علیهالسلام) هم قبله را به خوبی میشناخت، هم قبیله را، هم مردم را، هم مردان ساحت سیاست را، او راه دست یابی به مقام قرب خدا را از اولیای او آموخته بود. از حیلهها و نیرنگها و مطامع و خواسته های دشمنان توحید و عدالت آگاه بود.
در روزگاری که جهل و غفلت عمومی از یک سو و شهوات و شبهات حکومتی از سوی دیگر، فضای زندگی را از ظلمت و ظلم پر کرده بود و به دست گرفتن شمعی کوچک هم، گناهی بزرگ تلقّی میشد، هادی امت، خورشی دوار بر آفاق زندگی بشریت تابیدن گرفت و بشریت مظلوم و حق طلب را از افتادن در پرتگاه هواپرستی و جهالت و چاهسار بیداد و کفر و شرک و نفاق مصون داشت.
آن جناب را ابوالحسن الثّالث میگویند چنانچه حضرت امام رضا علیهالسلام را ابوالحسن الثّانی و گاهی هم مکان ثالث ماضی یا هادی یا عسکری ذکر میکنند؛ چون سرّ من رأی را برای لشکر بنا کردند، آن را عسکر میگفتند؛ و امام علی نقی و امام حسن را به سبب سکنای آن بلده، عسکری مینامیدند
هادی (علیهالسلام) دهمین رهبر آسمانی است که از سوی پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آ له) برای اداره امور امت اسلامی معرفی شده است. از نگاه پیروان اهل بیت (علیهالسلام) امامت و رهبری جامعه تا دوازده نسل بر اساس فرمان الهی و پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان قبلی تعیین و به جامعه معرفی شدهاند، در این زنجیره نورانی امام علی النقی معروف به امام هادی و ابوالحسن ثالث دهمین خورشید هدایت امت اسلامی است.
داغی سنگین
ابودعامه میگوید: به عیادت حضرت هادی رفتم آن بزرگوار فرمودند: چون به عیادت من آمدی بر من حقی پیدا کرده ای، برای ادای حقت روایتی از پدرم که از پدرانش و از امیرالمؤمنین و او از رسول اکرم علیهالسلام نقل کرده است میگویم:
قال رسول الله الایمان ما وقّدته القلوب وصدقته الاعمال.
ایمان چیزی است که در دل جایگزین شده است و اعمال، گفتار و کردار آن را تصدیق میکند.
از این جهت در قرآن شریف و روایات اهل بیت فراوان دیده میشود که از افرادی که مرد عمل نیستند سلب ایمان شده است.
در آخر نوشته خود را با شعری تقدیم به امام هادی علیهالسلام به پایان میبریم
نقی نامی که فخر آسمان است تلفظ کردنش خط دهان است
ز القاب امام هادی ماست امامی که عزیز شیعیان است
امام ماه روی باوقاری که جد حضرت صاحب زمان است
زلال چشمه های او پاکتر از همان نهری که در جنت روان است
نقی چون مظهر پاکیست نامش برای قرن آسوده گران است
به نام مادر آئین سوگند همان که صبح چشمش جاودان است
نخواهد از نفس افتاد این عشق که از هادی به قلب عاشقان است
به کوری دو چشم آن حقیری که از فرط حقارت بد دهان است
به هر دیوار این دنیا نوشتیم نقی زیباترین نام جهان است
فهرست منابع :
- کتاب علل الشرایع
- کتاب منتهی الامال
- لغت نامه مفردات قرآن
- سایت حوزه
- سایت اندیشه قم
- کتاب مناقب