- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
توجه به رفتار کودکان ۶ تا ۸ ساله و استفاده از آن در مسیر تربیت فرزند صالح
سن ۶ تا ۸ سالگی، دوره کشف وجود و گذر است؛ گذر از دنیایی که تحت تسلّط خانه و پدر و مادر قرار دارد و قدم گذاشتن به دنیای بسیار گستردهتری که مدرسه و روابط اجتماعی با همسنها را در بر میگیرد. فرزند شش تا هشت ساله شما در این مرحله میآموزد که دوستانش را انتخاب کند و از موفقیتهای تازه اش احساس غرور کند و شخص خودش بشود.
اگرچه شاید کودک در این سن هنوز گاهی دچار خشم و سرخوردگی میشود ولی در مجموع بهتر میتواند از دستورات پیروی کند و در ابراز کلامی احساسات، ترسها و مشکلات خود بسیار تواناست. او آرزوی استقلال دارد و اکنون از مهارت ها، هوش و فرصت آزمون برخوردار است.
یک کودک شش ساله، در مقایسه با کودکی که فقط یک سال از او کوچکتر است، سرمشق خودکفایی میباشد. در کتابهای روانشناسی کودک، به شش سالگی به عنوان سن سحرآمیز اشاره میشود. بیشتر کودکان تا قبل از این سنّ، بیآن که به یادگیری خود آگاه باشند، یاد میگیرند ولی اکنون فرزند شش ساله ی شما برای اولین بار در مدرسه، در زمین بازی و هر جایی در میان هم سالانش، در پی موفقیت و برتری است.
کودکان شش تا هشت ساله با وجود همه ی دستاوردهای فردی، عمده خودانگاره شان را بر مبنای تصویری که خودشان و دیگران از پدر و مادرشان دارند، میسازند.
در این سن او کم کم خود را با دیگران مقایسه میکند و میسنجد. از همین سنّ است که هم سنّ و سالان به تدریج در شکل دادن خود انگاره کودک مهمتر میشوند. او برای اولین بار درس هایی را می آموزد که تا آخر عمرش با خود خواهد داشت. پیرو بودن و رهبر بودن یعنی چه؟ در چه هنگام باید برای اعتقادات جنگید و… کودکان شش تا هشت ساله با وجود همه ی دستاوردهای فردی، عمده ی خودانگارهشان را بر مبنای تصویری که خودشان و دیگران از پدر و مادرشان دارند، میسازند.
کودک به شدت به دیدن خوبیهای پدر و مادرش نیاز دارد تا بتواند خوب را در خود تعریف کند. همانگونه که از خوش نامی والدین قدرت مییابد، از شنیدن هر گوشه و کنایه ای درباره آنها آزرده میشود. از نظر یک کودک انتقاد یک والد- یا هر شخص دیگری- از والد دیگر انتقاد از خود اوست به علت همین وابستگی و پیوند نزدیک با پدر و مادر است که کودکان در این سنین به ندرت به خشمگین بودن از دست پدر یا مادر اعتراف میکنند و در عوض خشم خود را با نشان دادن خشونت به خواهر و برادر، پدر یا مادر ناتنی یا یک دوست نشان میدهند.
کودک در این دوران، از نظر جسمی عاطفی و هوش آمادگی لازم را داراست و میتواند به صورت مستقیم آموزش ببیند. از جمله امور مهمی که در این سنین لازم است که کودک یاد بگیرد و آموزش ببیند، چگونگی عبادت و آموختن نماز است. کودک در این سنین با دلی صاف و ضمیری روشن آمادگی دارد تا هر آنچه در مزرعه ی دلش کاشته می شود، به خوبی بارور نماید و هر آنچه آموزش داده میشود، یاد بگیرد و بهترین زمان برای آشنایی کودک با مسائل مذهبی و وظایف دینی محسوب میشود.
کودک در این سنین فرمان بردار والدین است و شایسته است که والدین هر چه در توان دارند، بدون افراط و تفریط مسائل دینی، مذهبی و بهداشتی را به کودکانشان آموزش دهند و آینده بهتر و روشن تری را جلوی روی فرزندشان ترسیم کنند. پس از آموزش مسائل دینی، یاد دادن ادب از اهمیت فراوانی برخوردار است. ادب، از جمله میراث ماندگاری است که پدر و مادر در زندگی فرزند خود به عنوان یادگار میگذارند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسی که ادب ندارد، عقل ندارد. اما آنچه مهم است تقاضای سنّی کودک و مسئولیت سنگین پدر و مادر در این دوره حسّاس میباشد. کودک در این دوره گرایش به گروههای همسال خود دارد. او دوست دارد که با هم سالان خود تشکیل گروه بدهد و بعد هم با آنها به رقابت بپردازد. کودک در این سنین آمادگی پذیرش بعضی از مسئولیتها را دارد و بسیار پر عاطفه و استقلالطلب است.
در این سن است که الگوهای عاطفی کودک شکل میگیرد. با ناراحتی دیگران چندان اظهار همدردی نمی کند مگر با مادر و همبازی بسیار نزدیکش. او در این سنین نیاز به حمایت والدین و محبت و راهنمایی پدر و مادر، تشویق از سوی پدر و مادر و مربیان دارد تا مراحل رشدش کامل گردد.
او در سنی به سر میبرد که تفاوت های فردی خود را با دیگران میشناسد. ارزش و قیمت هر چیزی را به خوبی میفهمد و به مادرش بیشتر از معلم متکی است. با همسالان خود، دار و دسته تشکیل می دهد و در برابر انتقاد و خرده گیری حساس است. حسادت زیاد گاهی کودک را به پرخاش گری بر میانگیزد. او از تاریکی، خطرات بدنی و تنهایی میترسد. ترسیدن کودک در این سنین، بیشتر از سنین دیگر است.
او به راهنماییها عاقلانه و رهبری رغبتها و تمایلاتش در مسیر سالم احتیاج دارد بدون این که خشونت و تحمیلی در کار باشد. اطرافیانش باید مسئولیت هایی را که کودک میتواند بپذیرد به او یادآوری نمایند. کودک در سخن گفتن و بحث کردن، وقت زیادی را صرف می کند و بیشتر به بزرگسالان ایراد و اشکال میگیرد گرچه هنوز به موافقت بزرگسالان متکی است. او به کشور و شهر خود افتخار میکند و معانی و روابط منطقی را درک میکند. در بیشتر اوقات نقشه هایی برای خود طرح میکند و به طور مستقل به اجرای آنها میپردازد.
در این سنین کودک، کمال طلب است و میخواهد کارها را خوب انجام دهد ولی اگر ناامید شود و در فشار قرار گیرد، رغبت خود را از دست میدهد.
او میخواهد مسئولیتی را بر عهده بگیرد و با بهتر انجام دادن آن مورد تشویق و تمجید واقع گردد. او بازیهای پر حرکت و تحرک را لازم دارد. باید عضو گروهی شود و مورد محبت واقع شود. باید به او مسئولیت داد و دنبال نتیجه اش بود. نسبت به عدالت و انصاف، حسّاس است. از خواندن و فعالیت خلاق در جنبههای متعدد لذت میبرد و به همکاری با بزرگسالان علاقه بسیار دارد.
در این دوره تفاوت رغبتها میان دختر و پسر ظاهر میشود. از مسخره شدن کارهایش بسیار ناراحت میشود لذا باید در این مورد دقت شود تا مورد تحقیر قرار نگیرد و از لحاظ روحی آسیب نبیند. از گناهی که مرتکب میشود، احساس شرمندگی میکند.
در این دوران که حساس ترین دوره ی تربیتی برای کودک به حساب میآید، نقش آفرینی پدر و مادر به صورت صحیح، بسیار کار ساز بوده و اگر پدر و مادر بتوانند با دقت لازم در این امر خطیر و مهم گام بردارند، آینده روشن فرزندشان را تضمین نموده و او را در مسیری صحیح و سالم هدایت خواهند نمود و ثمره آن عاید فرزند، والدین، خانواده و جامعه خواهد شد.
برگرفته از کتاب” فرزند صالح”
منبع: تبیان؛ تنظیم و تلخیص: کهتری