- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
عاق والدین، یکی از گناهان کبیره است و فهم این که چرا عاق والدین از جمله گناهان کبیره است، مسبوق به فهم عظمت احترام، نیکی و اطاعت از پدر و مادر است؛ پس اگر کسی نیکی به پدر و مادر را بفهمد، آنگاه بزرگی گناه عاق والدین را خواهد فهمید.
سلب توفیق عبادت از آثار عاق والدین است
روایتی از امام رضا(علیه السلام) در وسائل الشیعه ج ۱۵ نقل شده است که در آن امام رضا(علیه السلام) دلایل تحریم و جزو کبائر بودن عاق والدین را بیان میکند؛ در آن روایت آمده است که امام میفرماید: خداوند بدان دلیل عاق والدین را حرام اعلام کرده است که باعث سلب توفیق اطاعت خداوند میشود.
کسی که به عبادت خداوند میپردازد، باید بداند که در مرحله اول، خداوند به او توفیق طاعت را داده است، اگر به این امر توجه تام داشته باشد، لذا دچار صفت رذیله عٌجب نمیشود. فی الواقع عبد سالک در مقام عبودیت به جایی میرسد که میفهمد که هر مقدار در عبادت خداوند موفق باشد، این موفقیت از ناحیه خودش نیست، بلکه توفیق خداوند است که نصیب حال او شده است.
حال میتوان به جواب این پرسش دست یافت که چرا اولیای الهی با وجود آن که دارای مراتب عالی هستند، خضوع و خشوع بیشتری دارند؟ سالک الی الله قادر به این فهم است که هر کس به بستر عبودیت ورود پیدا کند، میفهمد که این طاعت، توفیقاش از ناحیه حضرت حق است؛ لذا هر مقدار که سالک توفیق برای طاعت پیدا میکند، احساس ذلیل بودن و خوار بودن در مقابل حضرت حق بیشتر میشود.
سالک باید بر این امر اعتراف داشته باشد که اگر قرار بود به تنهایی به مقام عبودیت برسد، غیر ممکن میبود؛ لذا این طاعتها از ناحیه حضرت حق است، بنابراین در بستر توفیقهای الهی است که انسان به مقامهای الهی میرسد و در روایت قدسی امده است که انسان در مقام اطاعت و عبودیت، همانند خداوند میشود «اجعلک مثلی» و آنچه باعث میشود انسان از این توفیقهای الهی محروم شود، عاق والدین است.
خروج از دایره بندگی خداوند؛ نتیجه عاق والدین قرار گرفتن است
از آقا علی دامغانی(ره)، از عارفان واصل نقل شده است که نخستین نتیجه عاق والدین این است که انسان از دایره عبودیت خارج میشود. به تعبیر ساده، عاق والدین منجر به این میشود که انسان لایق بنده بودن خداوند را از دست بدهد و دیگر خداوند او را نمیپذیرد؛ بنابراین اگر کسی مورد عاق والدین قرار گرفت در أسفل السافلین درجات قرار میگیرد.
برخی از اذکار و اعمال هستند که انسان سالک را در سلوک خیلی کمک میکند و از آیتالله مرعشی(ره) نجفی نقل شده است: جوانی به سراغ فیض کاشانی(ره) رفت و اصرار بسیاری بر دریافت دستورالعمل سلوک عرفانی داشت؛ سیمای و اصرار جوان بر سلوک بر جناب فیض کاشانی(ره) خوشآیند آمد، بنابراین دستورالعملی برای چلّه نشینی به او داد و بعد از مدتی جوان به درگاه فیض کاشانی(ره) مراجعت کرد و اوضاع احوال خود را برای فیض بیان کرد؛ این در حالی بود که هیچ تغییری در او ایجاد نشده بود؛ لذا فیض دستور چلّه نشینی دوم را داد ولی بعد چهل روز و با مراجعت دوباره، بازهم هیج تغییری در احوالهای جوان دیده نشد، بنابراین فیض فهمید که مشکلی در کار است؛ از جوان پرسید آیا تمام دستورالعمل را عمل میکنی؟! که جواب مثبت شنید ولی در عین حال جوان به او گفته بود که گاهی اوقات حال خوشی از برای عمل کردن به آن دستور العمل را ندارم؛ که فیض به او گفته بود «آیا به دستور العملهای من شک داری؟!» که جواب منفی شنید، فیض پس از تأملی از جوان پرسیده بود که رفتارت با پدر و مادر چگونه است؟ که از جوان پاسخ شنیده بود که گاهی اوقات رفتارهای پدر و مادرم بر من سخت میآید، لذا نگاه خشمآلودی میکنم، در این حال فیض تغییر حالت میدهد و میگوید این دستورالعملی را که به تو دادم اگر انجام میدادی سرعت سلوکت بسیار زیاد بود، ولی نگاه خشمآلود تو به پدر و مادرت، توفیق طاعت را از تو گرفته است، چرا که یکی از حقوق پدر و مادر بر گردن فرزند، «خشوع و خضوع به ایشان در هنگامی که ایشان به تو ظلمی روا میدارند» است.
در ادامه روایت از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است که: اگر کسی مورد عاق والدین قرار گیرد، بیاحترامی به پدر و مادر برایش عادی میشود.
روزی در محضر آیتالله بهجت(ره) بودم که فردی خدمت ایشان رسید و گفت: بنده عادت کردهام که قبل از غذا خوردن، به جای این که اول بگویم «الحمدلله»، ابتدا از پدر و مادر خود تشکر و سپس شکر خدا را انجام میدهم؛ آیا این عادت صحیح است؟! که آیتالله بهجت در پاسخ فرمود «صحیح است آقا! صحیح است آقا! انجام بدهید!» بنابراین شکر خداوند، بدون شکرگزاری از پدر و مادر میسر نیست.
در ادامه همان روایت آمده است که «عاق والدین، منجر به انقطاع نسل و قطع رحم میشود». در برخی روایات آمده است که اگر کسی دارای فرزند نبود آب زمزم، خاک تربت، آب اطراف قبر حضرت ابوالفضل(علیه السلام) را با هم مخلوط کند و بخورد، صاحب فرزند میشود، اگر کسانی این عمل را انجام میدهند و صاحب فرزند نمیشوند، بدانند که بیاحترامی به پدر و مادر دارند و باید ابتدائاً دل آنها را بدست آورند.
از آیتالله مولوی قندهاری نقل شده است که: اگر در جامعهای صله رحم رخت بست، علت آن دو امر است:
نخست از امام عادل زمان خویش تبعیت نمیکنند.
دوم این که بیاحترامی به پدر و مادر ترویج پیدا کرده است.
در ادامه آن روایت آمده است که: عاق والدین منجر به بیرغبتی به فرزنددار شدن میشود؛ چرا که خود فرد در خاطر دارد که با پدر و مادرش چه رفتاری داشته است.
خداوند عنوان «رب صغیر» را برای پدر و مادر برگزید
خداوند راجع به پدر و مادر آنها را با عنوان «رب صغیر» از آنها یاد کرده است؛ در حالی که اولیاء و انبیاء خود را با آن عنوان یاد نکرده است.
از امام صادق(علیه السلام) روایتی نقل شده است که معنای از جمله «نافرمانی و عقوق والدین» این است که انسان در مقابل پدر و مادر چهره در هم بکشد و به پدر و مادر خیرهوار نگاه کند؛ یعنی مانند طلبکار با پدر و مادر نگاه داشته باشد.
آیتالله بهجت(ره) میفرمود که پدرش نقل میکرد که: «هرگاه پدر، من را دعوا میکرد، شرم میکردم که به چهره پدر نگاه کنم»، بنابراین رفتار ما با پدر و مادر روی نسل بعد تأثیر خواهد گذاشت؛ چرا که رفتار احترامآمیز پدر آیتالله بهجت، زمینهساز تعالی ایشان شد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت دیگری نقل شده است که: اگر پدر و مادر کسی به او ستم کرده باشد و او نگاه تند و کینه توزانهای به ایشان کند، خداوند نماز او را قبول نمیکند.
یکی از عواملی که منجر به عاق والدین میشود، ناراحت کردن پدر و مادر است، بنابراین از رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که هر کس پدر و مادر خود را ناراحت کند و آنان اندوهگین شوند، بداند که عاق والدین شده است.
نکته قابل تأمل در روایت فوق این است که ناراحتی پدر و مادر، مصداق عاق است، چه برسد به نفرین!
برگرفته از درس اخلاق آیت الله قرهی
منبع: پایگاه پرسمان