- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
انسان کامل شخصیتی است که ظرفیت وجودی خویش را با پذیرش حکمت، معارف الهی، صفات حمیده و انجام اعمال حسنه به حداکثر ممکن افزایش داده، به نهایت درجه یقین رسیده، در عرفانها و شناختِ حق، گوی سبقت را از دیگران برباید.
مصداق کامل انسان کامل در انبیاء الهی و ائمه اطهار(علیهم السلام) متجلی شد. ولی وارستگان دیگری هم بودند که به طور نسبی به این مقام شامخ دست یافتند. به نظر می رسد که مادران فرهیخته ائمه هدی (علیهم السلام)نیز از گروه اخیر باشند. زیرا از دامان پر مهر آنان برجسته ترین شخصیتها و کاملترین افراد نوع بشر پا به عرصه وجود نهادند؛ انسانهایی که قلم از توصیف آنان عاجز است. پیدا است که تحمل و باروری چنین وجودهای نورانی تنها متناسب با مادرانی است که با فرزندان خود (یعنی امامان معصوم) (علیهم السلام)سنخیت روحی و اخلاقی داشته باشند.
یکی از بانوان نمونه، ام الائمه حضرت حمیده است. این ماه عالمتاب، همسر امام صادق(علیه السلام) و مادر امام کاظم(علیه السلام) است. و به تعبیری پنج امام بعدی (یعنی امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام حسن و امام زمان) نیز فرزندان وی و از نسل ایشان به حساب می آیند. بدین ترتیب حضرت حمیده حلقه اتصالی میان امام صادق و ائمه بعد از ایشان است.
متأسفانه در باره این شخصیت بی نظیر نیز همچون بسیاری از شخصیتهای گرانمایه شیعه مطلب چندانی در دست نیست. خلاصه مطالبی که در باره ایشان بدانها دست یافتیم، به قرار ذیل است:
اسامی، کنیه، القاب
نام شریف این بانوی گرانقدر، حَمِیْدَه یا ُحمَیْدَه است. امام باقر (علیه السلام) در نخستین برخورد از ایشان پرسیدند: نامت چیست؟ گفت: حمیده.(۱) لقب ایشان «مصفاه» به معنای پاک و خالص و پیراسته است. این لقب را امام باقر (علیه السلام) زمانی که می خواستند ایشان را به امام صادق (علیه السلام) هدیه کنند، انتخاب کرده، فرمودند: «حمیده مصفاه من الادناس»؛(۲) حمیده از بدیها پاک شده است.
یا «حمیده مصفاه من الارجاس»؛(۳) حمیده از پلیدیها پاک شده است.
بنابراین اگر در سخن راویان و شرح حال نویسان می بینیم که از این بانوی گرامی تحت عنوان «حمیده المصفاه» یاد شده، از همین جا ناشی شده است. مثلاً می بینیم که علی بن میثم می گوید: «اشترت حمیده المصفاه … جاریه مولده؛(۴)» حمیده مصفاه جاریه (کنیز) مولدی خرید.
لقب دیگری که در برخی از گزارشها برای این بانوی عالی مقام ذکر شده، «مهذبه» است. در روایت مسعودی آمده است: «حمیده … مهذبه» حمیده، تهذیب شده است. یعنی از تمامی آلودگیهای روحی، خالص و پاک است و دارای اخلاق و اوصاف نیکو است. و شاید واژه «مهذبه» مترادف جمله ای باشد که به دنبال آن در روایت مسعودی و برخی دیگر آمده است؛ «مصفاه من الارجاس»؛ یعنی پاک و پیراسته از زشتیها و آلودگیها است.
در همین گزارشها از ایشان به عنوان «سیدالاماء» و «سیده الاماء»(۵) (یعنی سرور کنیزان) نیز یاد شده است.
لقب دیگری که برای حضرت حمیده ذکر کرده اند «لؤلؤه»(۶) است.
کنیه شریف ایشان «ام محمد»(۷) است.
بنابراین، کنیه و اسامی و لقبهای این بانوی فرهیخته عبارتند از:
۱ـ حمیده ۲ـ مصفاه ۳ـ مهذبه ۴ـ سیده الاماء ۵ـ سید الاماء ۶ـ لؤلؤه ۷ـ ام محمد.
خانواده و نژاد
نام پدر حضرت حمیده، صاعد(۸) و نام برادر ایشان صالح(۹) و اصل و نژاد ایشان از بربر یا اندلس یا روم یا عجم است.
توضیح اینکه بربر طبق گفته حموی نامی بوده، مشتمل بر قبیله های بسیاری در کوههای مغرب، و مغرب شامل شبه جزیره ای است که مسلمانان در قدیم به آن مغرب الاقصی می گفتند و به کشور مراکش و الجزایر و تونس تقسیم می شد.
آقای باقر شریف قرشی در باره خانواده و نژاد حضرت حمیده گوید: مورخان در نسب این بانوی گرامی اختلاف فراوان دارند: برخی گفته اند اندلسی و کنیه اش لؤلؤه است.
و گفته شده که ایشان بربریه و دختر صالح بربری است. و در برخی از منابع آمده است که حمیده مصفاه دختر صالح، و در برخی دیگر دختر صاعد بربری عنوان شده و نیز گفته شده که خواهر صالح است. برخی معتقدند ایشان رومی، و بعضی گفته اند از جلیل القدرترین نژادهای عجم بوده و بسیاری از مورخان هم اصل و نسب ایشان را بازگو نکرده اند.(۱۰)
ماه فروزان
حضرت حمیده از جمله بانوان باشخصیت عالم تشیع بلکه عالم تدین بوده است. او فرزانه ای عارف، فقیه، راوی و از شاگردان بی واسطه دو حجت الهی امام جعفرصادق(علیه السلام) و امام موسی کاظم(علیه السلام) بوده و بسیاری فضایل ظاهری و باطنی را کسب کرده است. نخستین آشنایی آن بانوی الهی با اهل بیت از زمانی آغاز شد که امام باقر (علیه السلام) تصمیم گرفت برای فرزند گرامیش امام صادق(علیه السلام) همسری اختیار نماید.
پیوند دو نور الهی
عکاشه بن محصن گوید: روزی خدمت امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: چرا برای اباعبداللّه (۱۱) همسر نمی گیرید؟ زمانش فرا رسیده است.
جلوی امام کیسه ای سربسته و مهر زده قرار داشت.
امام فرمود: بزودی برده فروشی از اهالی بربر به اینجا رسیده، در منزل میمون ساکن می شود. با این کیسه پول از او کنیزی خریداری می کنیم …
مدتی از این جریان گذشت. روزی خدمت امام باقر(علیه السلام) رسیدم. امام فرمود: آیا می خواهید در مورد آن برده فروش که ماجرایش را برای شما ذکر کردم، سخن بگویم؟ او اکنون آمده است. بروید و با این کیسه پول از او کنیزی بخرید.
عکاشه گوید: ما پیش برده فروش رفتیم.
برده فروش گفت: هر چه داشتم، فروخته ام مگر دو کنیز که یکی، از دیگری بهتر است.
گفتیم: آنان را بیاور تا ببینیم.
او آنها را آورد، ما گفتیم: آن کنیز بهتر را به چه قیمتی می فروشی؟
گفت: به هفتاد دینار.
گفتیم: به ما خوبی کرده از قیمتش کم کن.
گفت: کمتر از هفتاد دینار نمی دهم.
گفتیم: در مقابل پولی که در این کیسه است و ما نمی دانیم چقدر می باشد، می خریم.
پیرمردی که کنار او بود، گفت: مهر کیسه را بگشایید و پولها را بشمارید.
برده فروش گفت: این کار را نکنید! چون اگر یک حبه(۱۲) هم از هفتاد دینار کمتر باشد، نمی فروشم.
پیرمرد گفت: بگشایید و بشمارید.
ما کیسه را گشوده و دینارها را شمردیم. با کمال تعجب دیدیم هفتاد دینار است، نه کمتر و نه بیشتر.
کنیز را خریده و به محضر امام باقر(علیه السلام) مشرف شدیم. امام صادق(علیه السلام) هم نزد ایشان ایستاده بود. ماجرا را عرض کردیم، امام شکر الهی را به جا آورد و به آن کنیز فرمود: نامت چیست؟
گفت: حمیده.
امام فرمود: «حمیده فی الدنیا محموده فی الاخره»؛ در دنیا پسندیده و در آخرت ستایش شده ای. بگو ببینم دوشیزه ای یا بیوه؟
گفت: دوشیزه …
امام باقر(علیه السلام) به امام صادق(علیه السلام) فرمود: جعفر، او را برای خود بپذیر.(۱۳)
ماجرای ولادت امام کاظم(علیه السلام)
کانون زندگی حمیده خاتون را عشق و محبت الهی و دوستی اهل بیت عصمت و طهارت تشکیل می داد. روابط آن بانو با همسر گرامیش حضرت صادق(علیه السلام) بسیار گرم و صمیمانه بود. حمیده خاتون از اینکه دارای بهترین همسر است، و از اینکه در خدمت خاندان وحی و رییس مذهب تشیع قرار دارد، افتخار می کرد و به خود می بالید. امام صادق(علیه السلام) نیز به همسرش بسیار علاقه مند بود. گویند حمیده خاتون در نظر آن بزرگوار، عزیزترین و دوست داشتنی ترین و محترم ترین بانوان به شمار می آمد و جایگاه عظیمی داشت.
در خلال این زندگی پاک و طیب، حضرت حمیده حامله گردید. و در همان سال به همراه امام صادق(علیه السلام) و گروهی از اصحاب به بیت اللّه الحرام مشرف گردیدند. پس از پایان حج وقتی به محلی به نام ابواء ـ در چهار منزلی شهر مدینه(۱۴) ـ رسیدند، حمیده خانم متوجه شد که زمان ولادت فرزند گرامیش فرا رسیده است:
آن خلد برین که نامش ابو است
مولد مبارکش از آنجاست
آن روضه میان بلدتین است
الحق به مثال جنتین است(۱۵)
لذا کسی را نزد امام فرستاد تا ماجرا را اطلاع دهد.
در آن هنگام امام با جمعی از یاران در حال غذا خوردن بود. وقتی از موضوع باخبر شدند، به سرعت خود را به نزد همسر عزیزشان رساندند و چیزی نگذشت که نوزاد متولد شد.
امام صادق(علیه السلام) فرزند عزیزش را در آغوش گرفت و آداب شرعی ولادت را به جا آورده، در گوش راستشان اذان و در گوش چپشان اقامه گفتند.
نخستین چهره ای که نوزاد گرامی بعد از گشودن چشمان مبارکش با آن مواجه شد، رخسار نورانی پدر بود و نخستین کلمه ای که از زبان شریف پدر به گوش مبارک امام کاظم(علیه السلام) جاری شد، کلمه مقدس توحید بود.
سپس امام صادق(علیه السلام) به سوی اصحابش بازگشت در حالی که لبخندی بر لبان مبارکش بود.
یاران پرسیدند: ای آقای ما، خداوند شما را شادمان بدارد و ما را فدایتان کند،
حمیده خانم چه کرد؟
امام(علیه السلام) آنان را به ولادت نوزاد مبارک بشارت داده مقام والایش را این گونه بیان فرمود: «قد وهب اللّه لی غلاما و هو خیر من برأ اللّه »؛ خداوند فرزندی به من عنایت کرد که بهترین آفریده اوست.
همچنین امام(علیه السلام) این نکته مهم را به اصحابش گوشزد کرد که فرزندش از جمله اهل بیتی است که خداوند، فرمانبرداری از او را بر همه بندگانش واجب کرده: «فدونکم فو اللّه هو صاحبکم».(۱۶)
ظاهرا یعنی فرامین و دستورات او را گرفته به آنها عمل کنید که به خدا سوگند او امام شماست.
سال ولادت امام کاظم(علیه السلام) طبق گفته برخی از علما ۱۲۹ و طبق گفته برخی دیگر ۱۲۸ قمری بود.(۱۷)
هنوز چیزی از ولادت آن نوزاد شریف نگذشته بود که امام صادق(علیه السلام) ابواء را به قصد مدینه ترک گفت و در آنجا برای بزرگداشت فرزند عزیزش سه روز از مردم پذیرایی کرد.(۱۸)
شایسته کرامت الهی و تحت نظر فرشتگان
حضرت حمیده به واسطه آنکه فرشتگان الهی او را حفاظت می کردند، به درجه ای از تکامل روحی و معنوی رسیده بود که خداوند او را لایق همسری و مادری امامان معصوم قرار داده بود. وی همچنین در پرتو عنایات حق توانست به بارگاه کرامت الهی راه پیدا کند. در روایتی از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «حمیده سید الاماء مصفاه من الارجاس کسبیکه الذهب فما زالت الاملاک تحرسها حتی اذنت الی کرامه اللّه »؛
حمیده، بزرگ کنیزان و سرور آنان است مانند شمش طلا، پاک و وارسته از پلیدیهاست. همواره ملائکه او را حفاظت می کردند تا اجازه راهیابی به کرامت الهی را پیدا کند.
ظاهرا مقصود از کرامت الهی، این است که به بیت عصمت و طهارت راه یافت و از دامان پاک و مطهرش نوری از انوار الهی متولد شد.
کرامتی از سوی خدا به دو امام معصوم
حضرت حمیده کرامتی از سوی خداوند تبارک و تعالی به امام صادق و امام کاظم(علیه السلام) بود و این بهترین مدح و تعریف از این گوهر عالمتاب است. در خبری دیگر به نقل از امام صادق(علیه السلام) در این باره آمده است:
«حمیده مصفاه من الادناس کسبیکه الذهب ما زالت الاملاک تحرسها حتی أُدّیت الیّ کرامه من اللّه لی و الحجه من بعدی»؛(۱۹)
حمیده پیراسته از پلیدیهاست مثل شمش طلا. همواره فرشتگان او را حراست می کردند تا آنکه به من رسید و این کرامتی از ناحیه خداوند برای من و حجت بعد از من است.
حمیده و محموده
در نخستین برخوردی که امام باقر(علیه السلام) با این بانوی عالی قدر داشت، از ایشان پرسیدند: نامت چیست؟
پاسخ داد: حمیده.
امام(علیه السلام) فرمود: «حمیده فی الدنیا محموده فی الاخره»؛(۲۰)
تو در دنیا حمیده و در آخرت، ستایش شده ای.
از آنجایی که ائمه اطهار(علیهم السلام) از باطن و عاقبت افراد اطلاع دارند، می توان از این جمله به عظمت و مقام شامخ این بانو پی برد. و باز با توجه به همین کلام نورانی می توان فهمید که چرا امام باقر(علیه السلام) چنین شخصیتی را برای همسری با امام صادق(علیه السلام) برگزیدند.
تحت تربیت و تعلیم ائمه(علیه السلام)
از دیگر ویژگیهای حضرت حمیده آن است که تحت پرورش و تعلیم دو و شاید
سه خلیفه الهی یعنی امام صادق و امام کاظم و احتمالاً امام باقر(علیه السلام) قرار داشت. و چون آن بانو، نفس و روح شایسته ای داشت، محل مناسبی برای علوم و معارف نورانی اهل بیت بود. و بی تردید آن بانوی عزیز جزء اصحاب سرّ ائمه و شاگردان ممتاز آنان به حساب می آمد زیرا در وی تمهیدات لازم برای پذیرش اسرار الهی ایجاد شده بود.
فقیه آل محمد(ص)
با وجود روح پاک و زمینه مناسبی که حضرت حمیده داشت، از علوم لدنی اهل بیت عصمت و طهارت یعنی امام صادق و امام کاظم و بسا امام باقر بهره مند گردید و از جمله علما و فقهای عصر خویش شد. پژوهشگران در این باره مطالب ارزنده ای نوشته اند که برخی از آنها را نقل می کنیم:
۱ـ هر چه زمان می گذشت در بیت عصمت و طهارت بر علم و معرفت و کمال حمیده افزوده می شد و به همین جهت، امام صادق(علیه السلام) او را وادار کرد به زنان مسلمان، احکام دینی و معارف اسلامی بیاموزد.(۲۱)
۲ـ امام صادق(علیه السلام) به تربیت، تعلیم و تهذیب جناب حمیده عنایت خاصی مبذول فرمودند به گونه ای که آن بانو، عالم، فقیه و مربی نمونه ای گردید و امام از ایشان خواست به تدریس و تعلیم و ارشاد زنان مسلمان بپردازد.(۲۲)
۳ـ حمیده یکی از زنان بافضیلت به شمار می آمد زیرا به کار مهم نشر رسالت، همت می گماشت.(۲۳)
۴ـ آن بانو چنان فقیه و عالم به احکام و مسایل بوده که حضرت صادق(علیه السلام) زنها را امر می فرموده که در اخذ مسایل و احکام دین به او رجوع نمایند.(۲۴)
۵ـ امام صادق(علیه السلام) او را به گونه ای پرورش داده بود که در دانش و پرهیزکاری و ایمان، سرآمد زنان عصر خویش بود و امام از او خواسته بود که عهده دار تدریس فقه و تعلیم احکام شرعی زنان مسلمان شود.(۲۵)
۶ـ حمیده بربریه … معارف اسلامی را در بیت رییس مذهب آموخته تا جایی که شایستگی مقام ارشاد و تعلیم و تربیت را یافت.(۲۶)
۷ـ ابوعبداللّه الصادق(علیه السلام) به بانوان امر می فرمود که در احکام به وی رجوع نمایند.(۲۷)
بیانات فوق نشانگر این حقیقت است که حضرت حمیده از جمله علما و فقها و مبلغان و مدرسان علوم اهل بیت بود و این وظیفه خطیر را به نحو احسن انجام می داد.
راوی انوار صادقی
حضرت حمیده از جمله ناشران و راویان علوم اهل بیت(علیه السلام) بود. متأسفانه به دلیل جو خفقان آلود حاکم بر عصر امامان و حصارهایی که ستمگران نسبت به آنان ایجاد می کردند و نیز به دلیل بی توجهی و تعصبات شدید بغض آلود تاریخ نگاران به خاندان اهل بیت و وابستگان به آنان و نیز به دلیل محدودیتهایی که به طور طبیعی از دیرباز در میان بانوان وجود داشته، از تمامی مطالب ارزشمندی که از سوی حضرت حمیده به زنان عصر (و شاید همگان) منتشر شده، چیزی در دست نیست؛ نه نام شاگردان ایشان را می دانیم و نه روایتهایی که بیان فرموده اند. تنها چیزی که نگارنده از ایشان در این باره دست یافت، دو خبر است:
یکی در مورد مسأله حج کودکان می باشد: عبدالرحمان بن حجاج ـ از شاگردان بزرگ و فقهای عصر حضرت صادق(علیه السلام) ـ در این باره گوید:
«سألت اباعبداللّه (علیه السلام) و کنا تلک السنه مجاورین و اردنا الاحرام یوم الترویه، فقلت: ان معنا مولودا صبیا. فقال(علیه السلام): مرو امه فلتات حمیده فلتسأ لها کیف تفعل بصبیانها، قال: فاتتها فسألتها، فقالت لها: اذا کان یوم الترویه فجرّدوه و غسلوه کما یُجَرّد المحرم ثم احرموا عنه ثم قفوا به فی المواقف و اذا کان یوم النحر فارموا عنه و احلقوا رأسه ثم زوروا به البیت ثم مروا الخادم ان تطوف به بالبیت و بین الصفا و المروه و اذا لم یکن الهدی فلیصم عنه ولیّه اذا کان متمتعا»؛(۲۸)
از امام صادق(علیه السلام)، در سالی که مجاور مکه بوده و می خواستیم روز ترویه [یعنی هشتم ذی حجه [احرام ببندیم ـ پرسیدم: طفلی همراه ماست می خواهیم حج او را به جا آوریم، چه کنیم؟
امام(علیه السلام) فرمود: به مادرش بگویید پیش حمیده بیاید و از او بپرسد با کودکش چه کند.
مادر نزد حمیده خانم رفت و پرسید.
ایشان فرمودند: وقتی روز ترویه شد، لباس [دوخته اش] را از تنش درآورید و غسلش دهید همان گونه که محرم لباسهایش را درمی آورد. سپس از طرف او نیت احرام کنید و آنگاه او را در مواقف قرار دهید و وقتی «یوم النحر» [یعنی روز دهم ذی حجه] شد از طرف او رمی [جمرات[ کنید و سرش را بتراشید و او را زیارت بیت [اللّه الحرام [دهید. سپس خادم را وادارید تا او را گرداگرد بیت [اللّه الحرام] و میان صفا و مروه طواف دهد. و اگر «هدی» [یعنی قربانی حج] نباشد، ولیش اگر حج تمتع به جای می آورد، از سوی او روزه بگیرد.
وقتی حضرت حمیده در فروع فقهی چنین تبحری داشته که عبدالرحمان بن حجاج پاسخ مسأله خویش را از ایشان می گیرد، پس در مسایل کلی تر فقهی به مراتب مسلط تر بوده است و روایات بسیاری در سینه شریفش داشته ولی مع الاسف به دست ما نرسیده است.
نکته دیگر جالب روایت آن است که حضرت صادق(علیه السلام) خود پاسخ ابن حجاج را نداد و او را به واسطه مادر کودک به حضرت حمیده معرفی کرد. شاید به این دلیل که مقام والای علمی ایشان برای همگان روشن گردد و ضمنا گوشزد فرماید که بهتر است حتی الامکان، زنان، مسایل و احکام دین و معارف الهی و بلکه هر نوع دانش و صنعتی را از همجنسان خود فرا گیرند و از اختلاط با نامحرم بپرهیزند.
روایت دومی که از حمیده خانم نقل شده در ارتباط با واقعه سوزناک و تأسف آور شهادت امام جعفر صادق(علیه السلام) است. از ابوبصیر نقل شده که به محضر حمیده خانم مشرف شدم تا شهادت ابوعبداللّه (علیه السلام) را به ایشان تسلیت عرض کنم. ایشان سخت گریست و من هم به گریه او گریستم. بعد فرمود:
«لو رأیت اباعبداللّه (علیه السلام) عند الموت لرأیت عجبا، فتح عینیه ثم قال: اجمعوا الیّ کل من بینی و بینه قرابه. فلم نترک احدا الا جمعناه، فنظر الیهم ثم قال: ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوه»؛(۲۹)
اگر اباعبداللّه (علیه السلام) را هنگام وفات می دیدی، چیز عجیبی مشاهده می نمودی. ایشان چشمانشان را گشوده، فرمودند: هر کس را که میان من و او خویشاوندی است، گرد آورید. ما کسی را وانگذاشته و همه را جمع کردیم. ایشان به آنها نگاه کرده فرمودند: شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک و کوچک بشمارد، نخواهد رسید.
خرید نجمه برای فرزند
طبق برخی از روایتها، حضرت حمیده، حضرت نجمه را که از اسوه های تقوا و فضیلت و عبّاد و عرفای بزرگ و چهره های پرفروغ عالم تشیع بود، خریداری کرد و به فرزند عزیز و معصومش امام موسی کاظم(علیه السلام) هدیه نمود و بدین وسیله شجره طیبه ولایت را شکوفاتر نموده، خیر کثیر دنیا و آخرت را از آنِ خود کرد و مصداق کوثر گردید. زیرا از حضرت نجمه امام رضا(علیه السلام) و حضرت معصومه(علیه السلام) پا به عرصه وجود نهادند. علی بن میثم در فضیلت این بانوی عالی مقام گوید: تکتم (یعنی حضرت نجمه) از افضل بانوان در عقل و تدین بود و مقام حمیده خاتون را بسیار بزرگ می داشت به گونه ای که هیچ گاه در حضور ایشان بر زمین ننشست.
هنگامی که حضرت حمیده، حضرت نجمه را خرید، بر اساس یک خبر غیبی و رؤیای صادق، مأموریت یافت او را به فرزند عزیزش حضرت امام موسی(علیه السلام) هدیه دهد. او در عالم رؤیا دید که پیامبر خدا(ص) می فرماید: «یا حمیده، هی نجمه لابنک موسی، فانه سیلد منها خیر اهل الارض»؛(۳۰)
حمیده، نجمه متعلق به فرزندت موسی است. به زودی از او بهترین انسان روی زمین متولد می شود.
در پی این رؤیای صادق، حضرت حمیده، حضرت نجمه را به امام موسی(علیه السلام) بخشیده، به ایشان عرض کرد: «یا بنیّ! ان تکتم جاریه ما رأیت جاریه قط افضل منها و لست اشک ان اللّه تعالی سیظهر نسلها ان کان لها نسل و قد وهبتها لک فاستوص خیرا بها»؛(۳۱)
فرزندم، تکتم جاریه ای است که بافضیلت تر از او تاکنون ندیده ام. تردیدی ندارم که اگر نسلی داشته باشد، خداوند آن را ظاهر می سازد. او را به شما بخشیدم و درخواست خیر و نیکی نسبت به او دارم.
وکیل حضرت صادق(علیه السلام)
گرچه زندگانی بیشتر امامان شیعه در محیط اختناق و تحت کنترل خلفای جایر بود ولی تشیع کم و بیش در سرتاسر سرزمینهای اسلامی گسترش یافت. نمایندگان و وکلا میان امام و مردم ارتباط برقرار می ساختند و علاوه بر جمع آوری خمس و وجوهات شرعی و تقسیم آنها به صلاحدید ائمه(علیه السلام)، پاسخگوی مشکلات و مسایل دینی و کلامی و سیاسی آنان هم بودند.(۳۲)
یکی از وکلای عظیم الشأن امام صادق(علیه السلام) حضرت حمیده بود. در اینکه این بانوی بزرگ چه مأموریتهایی در حوزه تحت نفوذ خویش انجام می داده، اطلاع درستی نداریم؛ همین قدر می دانیم که ایشان حقوق مالی مردم مدینه را قسمت می کرده اند. در منابع در این باره آمده است:
«کلما اراد الامام الصادق تقسیم حقوق اهل المدینه اعطاها لامه ام فروه و زوجته حمیده المصفاه»؛(۳۳)
هرگاه امام صادق(علیه السلام) می خواست حقوق مالی مردم مدینه را پرداخت کند آن را به مادرش امّ فروه و همسرش حمیده مصفاه می داد.
حضرت حمیده در نگاه علما و اندیشمندان
در باره این بانوی بزرگ تعاریف فراوانی در کتابها به چشم می خورد که به نقل پاره ای از آنها می پردازیم:
۱ـ مورخین نوشته اند: حمیده به لحاظ عفت و فقه و کمال در میان زنان معاصر خود بی نظیر بود.(۳۴)
۲ـ علی بن میثم گوید: حمیده مصفاه مادر ابوالحسن موسی بن جعفر(علیه السلام) از اشراف و بزرگان عجم بوده است.(۳۵)
۳ـ شیخ عباس قمی گوید: «والده حضرت [یعنی امام موسی بن جعفر(علیه السلام)[ علیا مخدّره، حمیده مصفاه است که از اشراف اعاظم بود.»(۳۶)
همو در جایی دیگر گوید: «آنچه بر من ظاهر شده از بعضی روایات، آن است که آن مخدره چندان فقیهه و عالمه به احکام و مسایل بوده که حضرت صادق(علیه السلام) زنها را امر می فرموده که رجوع به او نمایند در اخذ مسایل و احکام دین.»(۳۷)
۴ـ احمد زکی تفاحه گوید: حمیده اندلسیه یا بربریه در پایه بلندی از تقوا و شایستگی قرار داشت.(۳۸)
۵ـ آقای باقر شریف قرشی گوید: خداوند او را به شرافت و فضل، مخصوص کرد و مورد عنایت قرار داد لذا خاستگاه امامت و جایگاه فضیلت و کرامت شد.(۳۹)
همو در جایی دیگر گوید: خانه ای که حمیده خاتون در آن بود، مورد لطف و عنایت و تکریم همه علویها بود و با ایشان محترمانه برخورد می شد. امام صادق(علیه السلام) هم چشمه سار نیکیها را بر او جاری می کرد و چون در او وفور عقل و کمال و ایمان و اعتقاد پسندیده مشاهده کرد در توصیفش گفت: حمیده بسان شمش طلا از پلیدیها پاک و منزه است …(۴۰)
باز در جایی دیگر می نویسد: این بانوی پاکدامن و عفیف، از نقص و کاستی پیراسته، و وجود خویش را به ایمان و اعتقاد درست مزین ساخته، امام صادق(علیه السلام) ایشان را با علوم خویش تربیت کرده بود به حدی که در طلیعه زنان عصر خویش در دانش و پرهیزکاری و ایمان قرار داشت و امام از او خواسته بود که عهده دار تدریس فقه و تعلیم احکام شرعی به زنان مسلمان شود.(۴۱)
۶ـ نهلا غروی در این زمینه گوید: «حمیده از خانواده بزرگان غیر عرب بود.»(۴۲) وی در جایی دیگر ضمن نتیجه گیری از مطالب گذشته اش می نویسد: «آنچه گفته شد بیانگر میزان طهارت و پاکی حمیده است که خداوند متعال، وی را برای پرورش و تربیت مولودی پاک چون امام کاظم(علیه السلام) برگزیده بود.»(۴۳)
۷ـ در باره شخصیت والای ایشان آمده است: «هی من التقیات الورعات الثقات»؛(۴۴)
او از پرهیزکاران و متقیان و افراد مورد اعتماد بود.
۸ـ علامه مامقانی در ترجمه و توصیف حضرت حمیده گوید: این بانوی جلیل القدر در سند «من لا یحضره الفقیه»(۴۵) به عنوان حمیده بربریه ذکر شده و در کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام) تحت عنوان حمیده مصفاه است. لقب وی لؤلؤه است … او از بانوان متقی و ثقه بوده است.(۴۶)
فرزندان
از حضرت حمیده چهار فرزند متولد شد: ۱ـ امام کاظم(علیه السلام)؛ ۲ـ اسحاق؛ ۳ـ فاطمه کبرا (یا فاطمه)؛ ۴ـ محمد.(۴۷)
پی نوشت:
۱ ـ اثبات الوصیه، مسعودی، ص ۱۸۹؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۴۱۳.
۲ ـ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷.
۳ ـ اثبات الوصیه، ص ۱۹۰.
۴ ـ عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۴.
۵ ـ دلایل الامامه، ص۱۴۷؛ اثبات الوصیه، ص ۱۹۰.
۶ ـ عوالم، بحرانی، ج۲۱، ص۱۰؛ اعلام النساء المؤمنات، ص۳۱۱؛ تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶.
۷ ـ محدثات شیعه، ص۱۵۲.
۸ ـ حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، باقر شریف قرشی، ج۱، ص۴۲؛ تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶.
۹ ـ حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، ج۱، ص۴۲.
۱۰ ـ حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، ج۱، ص۴۲.
۱۱ ـ کنیه شریف امام صادق(علیه السلام).
۱۲ ـ یعنی ۶۰۱ دینار.
۱۳ ـ کافی، ج۱، ص۴۷۶ و ۴۷۷؛ تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۳۳۶.
۱۴ ـ محل و مزار قبر شریف حضرت آمنه مادر گرامی رسول خدا(ص).
۱۵ ـ تاریخ محمدی، مولانا شیخ حسن کاشی، ص۱۳۸.
۱۶ ـ ر.ک: حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، ج۱، ص۴۳ تا ۴۵.
۱۷ ـ تواریخ النبی و الآل، شیخ محمدتقی شوشتری، ص۳۵.
۱۸ ـ حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، ج۱، ص۴۵ و ۴۶.
۱۹ ـ کافی، ج۱، ص۴۷۷.
۲۰ ـ الکافی، ج۱، ص۴۷۷.
۲۱ ـ زنان نامدار، احمد بهشتی، ج۱، ص۸۱ ـ ۸۰.
۲۲ ـ سیره رسول اللّه و اهل بیته(علیه السلام)، جزء ۲، ص۳۲۷.
۲۳ ـ هدایتگران راه نور، آیت اللّه مدرسی، ج۲، ص۱۱۳.
۲۴ ـ منتهی الآمال، ج۲، ص۳۳۵.
۲۵ ـ حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، ج۱، ص۴۱ ـ ۴۰.
۲۶ ـ شاگردان مکتب ائمه(علیه السلام)، ص۱۰۷.
۲۷ ـ محدثات شیعه، ص۱۵۳.
۲۸ ـ این روایت با اختلافاتی اندک در این منابع ذکر شده است: الکافی، ج۴، ص۳۰۱؛ .وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۰۷؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۱۰.
۲۹ ـ بحارالانوار، ج۴۷، ص۲.
۳۰ ـ دارالسلام، نوری، ج۱، ص۲۰۴.
۳۱ ـ عیون الاخبار الرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۴.
۳۲ ـ البته تمامی وکلا در یک طبقه و پایه نبودند. منظور رئوس کلیه کارهایی است که وکلای ائمه انجام می دادند. (ر.ک: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، ج۲، ص۱۵۳ به بعد.
۳۳ ـ تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶؛ اعلام النساء المؤمنات، ص۳۱۱.
۳۴ ـ زنان نامدار، ج۱، ص۸۰ و ۸۱.
۳۵ ـ عیون الاخبار الرضا(علیه السلام)، جزء ۱، ص۲۴.
۳۶ ـ منتهی الآمال، ج۲، ص۳۳۵.
۳۷ ـ همان، ص۳۳۷.
۳۸ ـ اعلام الهدی، احمد زکی تفاحه.
۳۹ ـ حیاه الامام موسی بن جعفر(علیه السلام)، ج۱، ص۴۰ تا ۴۱.
۴۰ ـ همان، ص۴۳.
۴۱ ـ همان، ص۴۳.
۴۲ ـ محدثات شیعه، ص۱۵۳.
۴۳ ـ همان.
۴۴ ـ اعلام النساء المؤمنات، ص۳۱۱.
۴۵ ـ یکی از چهار کتاب روایی مهم و معروف شیعه.
۴۶ ـ تنقیح المقال، ج۳، قسم ۲، ص۷۶.
۴۷ ـ بحارالانوار، ج۴۷، ص۲۴۱؛ مراقد المعارف، ج۲، ص۲۵۵؛ عوالم، ج۲۱، ص۱۰؛ المجالس السنیه، ج۵، ص۴۶۱.