- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
درمنابع کلامى و فلسفى و اعتقادى دلایل فراوانى براى نبوت رسول اکرم(ص) ذکر شده است. یکى از مهمترین استدلال هاى دانشمندان مسلمان گواهى پیامبران پیشین و نخبگان امت هاى گذشته و علماى اهل کتاب به رسالت و نبوت آن حضرت مى باشد. دراین مقاله سعى شده است گفتار برخى از انبیا و علماى امت هاى پیشین درمورد پیامبر اعظم (ص) مورد بررسى اجمالى قرارگیرد. قرآن کریم مى فرماید:
«الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذى یجدونه مکتوبا عندهم فى التوریه و الانجیل؛ (اعراف/۱۵۷) همانها که از فرستاده خدا، پیامبر امى پیروى مى کنند، پیامبرى که صفاتش را در تورات و انجیلى که نزدشان است مى یابند.» از منظر قرآن کریم تمام اقوام پیشین و پیامبران گذشته موظف بوده اند که به رسالت پیامبر اکرم (ص) ایمان بیاورند چرا که خداوند از همه آنان دراین رابطه پیمان اکید گرفته بود و آنها اعتراف کرده بودند که اگر بعد از تولد و ظهور حضرت محمد(ص) زنده بودند به آئین اسلام ایمان بیاورند. (۱) قرآن در مورد پیمان پیامبران مى فرماید: هنگامى که خداوند از پیامبران پیشین پیمان گرفت که هر گاه به شما کتاب و حکمتى دادم سپس شما را فرستاده اى آمد که آنچه را با شماست تصدیق کرد البته به او ایمان بیاورید و حتما یاریش کنید آن گاه فرمود:«آیا اقرار کردید و در این باره پیمانم را پذیرفتید؟ گفتند:«آری، اقرار کردیم،» فرمود:«پس گواه باشید و من هم با شما از گواهانم.» (آل عمران/ ۸۱) براساس این آیات قرآنى تمام انبیاى الهی، حضرت محمد (ص) را مى شناختند و موظف بودند از آن حضرت پیروى کرده و به آئین پاکش ایمان بیاورند.رسول خدا درحقیقت خاتم پیامبران و برترین و افضل آنان است و درآخرت هم همه امت هاى گذشته به همراه پیامبرانشان تحت پرچم اسلام و تابع پیامبر خاتم خواهند بود. همچنان که در شب معراج نیز حضرت محمد(ص) در مسجد الاقصى درجمع پیامبران بزرگ الهى همچون حضرت ابراهیم، موسی، عیسى و… شرکت کرد و در نماز امامت آنان را نمود. (۲) امام على (ع) نیز فرمود: خداوند هیچ پیامبرى را از حضرت آدم تا پیامبران بعدى مبعوث نکرد مگر اینکه از آنان عهد و پیمان گرفت که خود و پیروانشان در صورت درک عصر حضرت خاتم الانبیاء به او ایمان آورده و یاریش کنند. (۳) پیامبر درصحف حضرت ابراهیم (ع) حضرت ابراهیم (ع) پـیامبر بزرگ الهی، وقتى خانه کعبه را در مکه بنا کرد دست به دعا برداشت و در مورد حضرت محمد(ص) چنین گفت:«پروردگارا! در این منطقه پیامبرى مبعوث فرما که اهل اینجا باشد و آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و آنان را از آلودگى ها و گناهان پاکیزه گرداند.(بقره/۱۲۶) کعب بن غالب از دانشمندان برجسته اهل کتاب و از اندیشمندان آیین توحیدى حضرت ابراهیم (ع) قبل از پیامبر اکرم (ص) بود. او ویژگى هاى حضرت محمد را در صحف حضرت ابراهیم خوانده و به او ایمان آورده بود.(۴) پیامبر از منظر دین یهود روزى پیامبر اکرم (ص) به همراه عده اى از یارانش در مدینه به عبادتگاه یهودیان رفت و مشاهده کرد که آنان به قرائت تورات حضرت موسى مشغولند. وقتى پیامبر اسلام را دیدند سکوت کردند و از ادامه قرائت تورات خوددارى نمودند. پیامبر از آنان پرسید: چرا تلاوت تورات را قطع کردید؟! همه سکوت کردند و پاسخى به پیامبر ندادند. درگوشه اى از کنیسه یهودیان، مرد بیمارى دراز کشیده بود. وقتى که سکوت هم کیشان خود را مشاهده کرد از بستر بیمارى برخاست و گفت: اى محمد!آنان به اوصاف و ویژگیهاى تو در تورات رسیده بودند وقتى تو را دیدند نخواستند درحضور تو و یارانت فضایل و امتیازات تو را بازگو کنند که نوعى تأیید آیین تو هم باشد. سپس از بستر بیمارى برخاست و با تلاش زیاد تورات را در دست گرفت و تمام مطالب مربوط به فضائل و مناقب حضرت محمد(ص)را در آنجا قرائت کرد و گفت: اى محمد! این اوصاف توست و ویژگیهاى آئین و امت تو. من همین جا گواهى مى دهم که خدا یکى است و تو فرستاده خداى یگانه هستی! آنگاه لحظاتى سکوت کرد و نفسهایش به شماره افتاد و از دنیا رفت. حضرت دستور داد تا آن یهودى روشن ضمیر و خوش عاقبت را به روش اسلامى غسل داده و پس از نماز دفن کنند. عبدالله بن عمر گفته است: به خدا سوگند ویژگى هاى حضرت رسول(ص) در تورات حضرت موسى همان گونه است که خداوند در قرآن توصیف کرد و فرمود: «یا ایها النبى انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیرا (احزاب/۴۵) اى پیامبر! ما ترا فرستادیم تا گواه، نویدبخش و هشداردهنده باشی!» در تورات موسى افزون بر صفات والاى نبوى مى فرماید: تو استوانه استوارى براى مکه بوده و بنده و فرستاده منی، تو را متوکل نامیدم، تو تندخو و سخت دل نیستى و در مجامع عمومى فریاد نمى کشی! تو بدى را با بدى پاداش نمى دهی، عفو و گذشت عادت توست. تورات در ادامه آیات خود، رسول خدا را اینگونه مى ستاید: خداوند متعال او را قبض روح نخواهد کرد تا این که ملت عقب مانده و کج فهم را به راه راست هدایت کند و آنان را با نداى توحیدى «لااله الاالله» آشنا سازد. او چشمان نابینا را روشن مى سازد و دلهاى زنگ زده و بیمار را جلا مى بخشد و گوش هاى ناشنواى از حق را براى شنیدن سخن حق آماده مى سازد.(۵) پیامبر در صحف ادریس سیدبن طاووس در کتاب سعدالسعود مى نویسد: در صحف ادریس اوصاف پیامبر اکرم(ص) به شایسته ترین وجهى بیان شده است. در بخشى از آن آمده: من براى بندگان صالح، مخلص، و با تقوایم مصطفى را پیامبر و مرتضى را امین گردانیدم. محمد(ص) پیامبر و رسول است و مؤمنان با تقوا، یاران او از میان امتش هستند. خداوند متعال به حضرت آدم خطاب کرد اى آدم به ذریه ات بنگر و حضرت آدم در میان ذریه اش گروهى را دید که نور آنان همه جاى آفاق را فرا گرفته و درخشش ویژه اى دارند. حضرت آدم پرسید: پروردگارا! اینان کیانند؟ خداوند فرمود: اینها پیامبران از نسل تو هستند… حضرت آدم گفت: خدایا چرا نور آخرین نفر از سلسله انبیا از همه درخشنده تر و تابناک تر است؟ خداوند فرمود: به خاطر برترى او بر همه انبیا و اولیا. پرسید: این پیامبر کیست؟ و نامش چیست؟ خداوند فرمود: این محمد، پیامبر فرستاده، مورد اعتماد، نجیب، محرم اسرار، برگزیده، پاک خالص، حبیب، دوست، گرامى ترین مخلوق در پیشگاه من است و محبوبترین، نزدیکترین، شناخته ترین مخلوقاتم مى باشد. او از نظر علم، حلم، ایمان، یقین، صداقت، نیکوکاری، پاکدامنی، تواضع و فروتنی، پارسائی، فرمانبرى از همه آنان برترى دارد. براى او از حاملان عرشم و سایر آفریده ها در آسمانها و زمین پیمان گرفته ام که به او ایمان آورند و به نبوتش اقرار کنند. اى آدم به او ایمان بیاور که در نزد من مقام و منزلت، فضل نور وقارت فزونى یابد. حضرت آدم گفت: به خدا و پیامبرش محمد ایمان آوردم. خداوند فرمود: من نیز فضل و کرامت تو را افزایش دادم. اى آدم! تو اولین کس از پیامبرانم و فرزندت محمد(ص) آخرین آنان مى باشید(۶) پیامبر در نگاه آیین مسیح(ع) حضرت عیسى (ع) در مورد پیامبر خاتم به پیروانش مژده داده بود. در کتاب انجیل علاوه بر بیان مشخصات حضرت محمد(ص) به مسیحیان توصیه شده است که از آن حضرت پیروى کنند. قرآن در این زمینه مى فرماید: «و اذ قال عیسى ابن مریم یا بنى اسرائیل انى رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدى من التوریه و مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد(صف/۶) هنگامى که عیسى بن مریم گفت: اى فرزندان اسرائیل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم. تورات را که پیش از من بوده تصدیق مى کنم و به فرستاده اى که پس از من مى آید و نام او احمد است بشارت مى دهم.» علاوه بر آیات قرآنى و اعترافات بسیارى از کشیشان مسیحى در مورد رسالت و عظمت حضرت محمد(ص)، در دایره المعارف بزرگ فرانسه آمده است: محمد(ص) مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. کلمه محمد به معناى بسیار حمد شده است و از ریشه حمد که به معناى تجلیل و تمجید است مشتق گردیده و تصادفاً، نام دیگرى که آن هم از ریشه «حمد» است و مرادف لفظ محمد مى باشد یعنى «احمد» ذکر شده که احتمال قوى مى رود مسیحیان عربستان آن لفظ را به جاى فارقلیط به کار مى بردند احمد یعنى بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، ترجمه لفظ «پیرکلتوس» است که اشتباهاً لفظ «پاراکلتوس» را جاى آن گذارده اند به این ترتیب نویسندگان مذهبى مسلمان مکرر گوشزد کرده اند که مراد از این لفظ ]در عهد قدیم و عهد جدید[ بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره مى کند.(۷) در کتابهاى انجیل از آن حضرت به نام فارقلیطا که معادل کلمه احمد است یاد شده است. محمد صادق فخر الاسلام مؤلف کتاب انیس الاعلام که خود در اول یکى از کشیشان برجسته مسیحى بوده است بعد از آن که از یکى از اساتید ممتازش که از سران مسیحیت بوده، واقعیت شخصیت حضرت محمد(ص) را فهمیده و به درستی، آن حضرت را شناخته است به دین اسلام گرویده و علت ایمان به دین محمد را در همان کتاب اینگونه توضیح داده است: استادم در واتیکان دو کتاب از کتاب هاى تحریف نشده مسیحیان را به من نشان داد که یکى به خط یونانى و دیگرى به خط سریانى بر روى پوست نوشته شده بود. در کتاب سریانى از پیامبر اسلام به نام «فارقلیطا» و در کتاب یونانى آن حضرت را به نام «پریکاتوس» معرفى کرده و هر دو را به نام احمد و محمد ترجمه نموده بود و تمام اوصاف و احوال پیامبر اسلام را ستوده و به آمدنش از زبان حضرت عیسى مژده داده بود. یوحنا صاحب انجیل چهارم نیز آمدن او را در بابهاى ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ از زبان حضرت عیسى نقل کرده است. استادم گفت: علماى نصارا قبل از ظهور حضرت محمد اختلافى در این معنى نداشتند اما بعد از ظهور آن حضرت معناى فارقلیطا و پریکلتوس را به خاطر منافع مادى به نفع خود تغییر دادند. استادم سپس به من گفت: امروزه با آمدن دین اسلام مسیحیت منسوخ است و نجات و سعادت در پیروى از دین محمد(ص) مى باشد.(۸) پیامبر در کلام نخبگان اهل کتاب حسان بن ثابت مى گوید: هنگامى که نوجوانى هفت، هشت ساله بودم یک عالم یهودى در یثرب، صبح یک روز تمام هم کیشان خود را در شهر دور خود گرد آورد و فریاد برآورد: اى گروه یهودیان! امشب ستاره احمد طلوع کرد و مطمئناً او در شب گذشته پا به عرصه هستى نهاد! حسان مى گوید: آن پیشگوى یهودى با همه اطلاعات از پیامبر اسلام و شناخت حقانیت او، آن حضرت را درک کرد ولى به آئینش ایمان نیاورد.(۹) بحیرا یکى از دانشمندان آگاه جهان مسیحیت نیز هنگامى که پیامبر اکرم(ص) را در سفر شام در دوران نوجوانى حضرتش ملاقات کرد سیماى ملکوتى و نشانه هاى خارق العاده اى که از وجود آن حضرت احساس و مشاهده نمود، سؤالاتى را از جناب ابوطالب عموى پیامبر- نمود آنگه به وى گفت: این همان پیامبر موعود است که کتابهاى آسمانى از رسالت جهانى و حکومت فراگیر وى خبر داده اند. تمام نشانه هائى که من از پیامبر آخرالزمان خوانده ام بر وى منطبق است. او همان پیامبرى است که من نام او و نامهاى پدر و اقوامش را در کتاب هاى دینى خوانده ام. بر شما لازم است او را از چشم یهودیان دور نگه دارید زیرا اگر آنان بفهمند او را خواهند کشت.(۱۰)
پى نوشت:
۱-سبل الهدى و الرشاد، محمد صالحى شامی، ج ۱، ص۹۰.
۲-سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۳۶.
۳-تفسیر درّالمنثور، جلال الدین سیوطی، ج ۲، ص۴۷.
۴-سبل الهدى و الرشاد، ج ۱، ص ۹۶، حیاه القلوب، علامه مجلسی، ج ۲، ص۶۲.
۵-صحیح بخاری، ج ۳، ص ۲۱، مسند احمد، ج ۲، ص۱۷۴.
۶-بحارالانوار، ج ۱۱، ص۱۵۱.
۷-تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۷۷، به نقل از دایره المعارف بزرگ فرانسه، ج ۲۳، ص۴۱۷۶.
۸-تفسیر احسن الحدیث ج ۱۱، ص ۱۴۷، قاموس قرآن، ج ۲، ص۱۷۷.
۹-المنتظم: ابن جوزی، ج ۲، ص۲۴۶. ۱۰-تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۳.
عبدالکریم پاک نیا