- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
وقتی یکی از اعضای خانواده بیمار میشود، تمام خانواده به نوعی درگیر هستند. اگر آن بیمار پدر، مادر یا یکی از سالمندان خانواده باشد، اعضای خانواده با مشکلات متعددی روبهرو میشوند.
سهیلا، مادری بیمار دارد که در خانه پدری او به تنهایی زندگی میکند. این بانوی پنجاه و چهار ساله که خودش شاغل، متاهل و دارای دو فرزند است، در مورد مراقبت از مادرش میگوید: بعد از این که مادرم از کار افتاده شده، اختلافات زیادی در میان خانواده پیش آمده است. برادرانم کلا خود را از ماجرای نگهداری مادر کنار کشیدهاند و فقط من و خواهرم مراقبت از او را به عهده گرفتهایم. من و خواهر برای نگهداری از مادر خیلی از اوقات نمیتوانیم همراه خانواده باشیم. در هفته سه روز من و سه روز خواهرم نزد مادر میمانیم و یک روز آخر هفته را نیز به نوبت هر کدام از ما یک در میان از او مراقبت میکنیم.
او میافزاید: خیلی وقتها پیش میآید که با دختر و پسر یا همسرم به دلیل در خانه نبودن بحثمان شده است. ما برای نگهداری از مادرم برنامهریزی کردهایم ولی هنوز هم مشکل زیادی برای مراقبت از او داریم. هر چهار خواهر و برادر حاضریم دستکم برای نیمی از روزهای هفته پرستار استخدام کنیم اما مادر قبول نمیکند.
این نمونهای از مشکلات نگهداری والدین بیمار بود. به گفته کارشناسان پرستاری شما باید مطمئن باشید برای سالمند و خودتان بهترین کار را انجام میدهید اما اگر طوری رفتار کنید که فقط از سالمندتان مراقبت کنید و دیگر افراد خانواده را از دست بدهید، هیچ بردی نکردهاید.
پیش از هر چیز، یک تیم مراقبتی تشکیل دهید. کسانی که حاضر باشند به هر اندازه برایشان مقدور است، به شما کمک کنند. حتی اگر دوستی دارید که حاضر است یک روز در ماه به شما در مراقبت از سالمند کمک کند، به او نگویید: نه! ممنون. این میتواند یکی از روزهای مرخصی شما برای با خانواده به سر بردن باشد.
در کنار هم قرار دادن بودجه و امکانات میتواند برای شما وضعی فراهم کند که بیش از پیش، رضایت خود و خانواده را فراهم کنید.
شرایط روانی خانواده را در نظر بگیرید
بیماری یک مشکل فیزیکی است اما حضور یک سالمند بیمار در خانواده برای او و دیگران تبعات روانی بسیاری دارد. همان طور که فرزند بیمار به مادر یا پدر خود توجه زیادی میکند بناچار از دیگر اعضای خانواده ممکن است غافل شود. بیماری یک مشکل فیزیکی است اما حضور یک سالمند بیمار در خانواده برای او و دیگران تبعات روانی بسیاری دارد. همان طور که فرزند بیمار به مادر یا پدر خود توجه زیادی میکند به ناچار از دیگر اعضای خانواده ممکن است غافل شود.
به گفته روانشناسان باید پیوسته نیازهای روحی روانی خانواده را زیر نظر بگیرید و مراقب باشید از نیازهای همسر و فرزندان خود غافل نشوید زیرا این غفلت میتواند روندی پیش بیاورد که مراقبت از سالمندتان را نیز غیرممکن کند. برای برنامهریزی مراقبتی، وضع بیمار و خانواده را با کمک پزشک او و یک فرد قابل اعتماد مثل روانشناس یا مشاور خانواده بررسی کنید و از آنها کمک بگیرید. روانشناس خانواده میتواند بار فشاری را که بر اثر مراقبت از بیمارتان بر دوش دارید، برای خانواده سبک و تحملپذیر کند.
کمکهای مردمی
برنامههای مراقبتی خانوادهها اغلب بر توان یک نفر در خانواده متمرکز میشود در حالی که بهترین برنامه، آن است که از تمام نیروها کمک بگیرد.
این نیروها میتوانند انجمنهای خیریه، خیرین متمرکز در مساجد محل، داوطلبان مراجعهکننده به شورای محلات یا هر گروه امدادرسان و کمکدهندهای باشد که باری از مشکلات خانواده بکاهد.
انجمنهای مردمی وجود دارند که با موضوع سالمندی فعال هستند. شما میتوانید از آنها کمک بگیرید یا به آنها پیشنهاد دهید بازوهای حمایتی را در این راستا فعال کنند.
همسایهها، دوستان و اقوام از دیگر گروههایی هستند که میتوانند به شما در مراقبت از سالمندتان یاری برسانند. این کمک میتواند در هر زمینهای باشد؛ از نگهداری کودکتان گرفته تا کمک به خرید خانه.
سعی کنید خود را در شبکهای از یاری و پشتیبانی قرار دهید. تنها ماندن در مراقبت از یک بیمار یا سالمند شما و خانوادهتان را خیلی زود خسته و فرسوده میکند، خصوصا اگر سالمند شما مشکلات زیادی داشته باشد و نیازمند مراقبت تمام وقت باشد.
بالهایم را بر سر شما میافکنم
سالهای سال طول کشید تا من که مثل یک دانه در زندگی روییده بودم، بزرگ بشوم و شاخ و برگ بدهم و تنومند شوم.تمام این سالها مادر و پدر بودند که مرا از توفانهای زندگی حفظ میکردند. آنها زندگی و عمر خود را فرش راه من میکردند که مبادا خاری به پای من برود و امروز من باید دین خود را به آنها ادا کنم.
امروز که مادر مانند نوزادی تازه به دنیا آمده باید از دست من تغذیه شود و بابا مثل یک افسانه قدیمی هر روز دارد کوچکتر میشود و چیزهای کمتری از دنیا را بهخاطر میآورد. امروز میخواهم مادر و پدر آنها باشم و چنانکه خدا خواسته است، آنان را زیر پرو بال بگیرم.
منبع: ماندانا ملاعلی؛ چاردیواری(ضمیمه دوشنبههای روزنامه جام جم)؛ با اندکی تغییر