- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مادر گرامی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله)و از دفن شدگان در ابواء میان مکه و مدینه
آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهره بن کلاب از تیره بنیزهره از قبیله قریش بود[۱]که نسب او در کلاب جد پنجم پیامبر(صلی الله علیه و اله) به وی میپیوندد. پدرش وهب از بزرگان و شریفان بنیزهره بود.[۲]مادرش بُرّه دختر عبدالعزی از خاندان بنیعبدالدار بود[۳]که در عبدمناف جد سوم پیامبر(صلی الله علیه و اله) به او میپیوندد. از این روی، به «زهریه» معروف بوده است.[۴]
زمان دقیق تولد او مشخص نیست؛ اما گفتهاند: هنگام خواستگاری عبدالله از وی در سال نخست عام الفیل ۲۴ سال داشته است.[۵]بنا براین، زمان تقریبی تولد او ۶۴ سال قبل از بعثت بوده است. آمنه تنها فرزند پدر و مادرش بود و از این رو معروف است که پیامبر(صلی الله علیه و اله) دایی و خاله ندارد.[۶]برخی منابع از سرپرستی عمویش وهیب و زندگی آمنه در خانه وی گزارش داده[۷]و علت آن را درگذشت پدرش یاد کردهاند[۸]؛ اما این خبر قطعی نیست. او را از برترین زنان قریش برشمردهاند.[۹]گفتهاند آنگاه که داشتن دختر برای شماری از اعراب مایه ننگ و شرمساری بود، آمنه در میان قوم و خاندان خود احترام ویژهای داشت.[۱۰]
درباره چگونگی آشنایی و ازدواج آمنه با عبدالله و نیز رخدادهای پس از ازدواج، گزارشهاییی مختلف در منابع ذکر شده است. بر پایه یکی از این گزارشها، وهب پدر آمنه پس از دیدن شجاعت عبدالله در برابر یهودیان و نیز لطف ویژه الهی به او، همسرش را برای خواستگاری از عبدالله نزد عبدالمطلب میفرستد.[۱۱]اما بر پایه گزارشهای دیگر، عبدالمطلب خود همراه عدهای از خویشان به خانه وهب رفته، از آمنه برای عبدالله خواستگاری میکند و سپس خطبه عقد را جاری ساخته، چهار روز ولیمه میدهد.[۱۲]برخی منابع این خواستگاری را در خانه وهب، عموی آمنه، ذکر کردهاند.[۱۳]میزان مهریه را ۱۰۰۰ مثقال نقره به صورت نقد و ۱۰۰۰ مثقال طلا به صورت مؤجّل دانستهاند.[۱۴]برخی از برپایی مراسم عروسی در خانه عبدالمطلب سخن گفتهاند.[۱۵]
دوران بارداری وی و تولد پیامبر(صلی الله علیه و اله) نیز آمیزهای از گزارشهای مختلف را در بر دارد. در شماری از گزارشهای همسو، از وجود نوری خاص در پیشانی عبدالله از آغاز تولدش[۱۶]تا زمان زفاف، سخن به میان آمده که سبب ابراز تمایل برخی از زنان همچون زنی خثعمی[۱۷]، فاطمه خثعمیه[۱۸]، خواهر ورقه بن نوفل[۱۹]یا لیلی عدویه[۲۰]به او شده بود. آنها که خواستار این نور بودند، به عبدالله پیشنهاد ازدواج یا همبستری میدادند. پس از ازدواج با آمنه، این نور دیگر در چهره عبدالله دیده نشد و به آمنه منتقل گشت.[۲۱]از این رو، پس از زفاف، آن زنان دیگر خواسته خود را تکرار نکردند. برخی از منابع علت دشمنی یهود با عبدالله و تصمیم آنان برای کشتن او را مشاهده همین نور دانستهاند.[۲۲]
برخی از معاصران با ادله و شواهد مختلف، همچون سبک افسانهگونه این گزارشها، ضعف سند همه آنها، وجود افرادی مانند کعب الاحبار در سند برخی از این اخبار، تناقض آنها با یکدیگر، وجود رگههای یهود ستیزی که بعدها در منابع سیرهای راه یافته، نبود یهودیان در مکه، سازگار نبودن برخی از این گزارشها با شأن و مقام عبدالله که در آنها تمایل به خواسته زنان پیشنهاد دهنده مطرح شده است و نیز عدم نقل و شهرت تاریخی این اخبار تا قرنها بعد، به نقد و رد آنها پرداختهاند.[۲۳]
مشاهده نوری به چشم آمنه پس از حمل که در آن کاخهای بُصْری، شهری در جنوب شرقی دمشق، نمایان بود[۲۴]؛ باردار شدن همه چارپایان قریش[۲۵]؛ سرنگون شدن تخت همه پادشاهان دنیا و لال شدنشان[۲۶]؛ معرفی آن سال به عنوان سال فتح و شادی[۲۷]و تبریک گویی کوهها، درختان و آسمانها به یکدیگر[۲۸]؛ از دیگر گزارشهای مربوط به این رخداد و درخور نقد و بررسی سندی و محتوایی هستند.[۲۹]بر پایه گزارشهای تأیید شده، آمنه پس از ازدواج به خانه عبدالله در شعب بنیهاشم منتقل شد که بعدها به شعب ابیطالب یا شعب علی معروف گشت[۳۰]و فرزند خود را همان جا در مکانی که بعدها مولد النبی(صلی الله علیه و اله) نام گرفت[۳۱]به دنیا آورد.[۳۲]بر پایه برخی نقلها، در آن هنگام، شوهرش عبدالله در بازگشت از سفر تجاری خود از شام، در یثرب وفات یافته بود.[۳۳]گزارشهایی از وفات عبدالله دو ماه[۳۴]، یک سال یا ۲۸ ماه[۳۵]پس از تولد فرزندش نیز در دست است. پس از تولد پیامبر(صلی الله علیه و اله) آمنه تنها هفت روز[۳۶]به فرزند خود شیر داد و سپس مدتی کوتاه ثُوَیبه کنیز ابولهب[۳۷]چنین کرد. آنگاه به دستور عبدالمطلب، او را به حلیمه سعدیه سپردند تا وی را به عادت بزرگان اهل مکه در بیابان پرورش دهد.[۳۸]حلیمه محمد را در پنج سالگی به مکه بازگرداند و به مادرش سپرد.[۳۹]محمد شش سال و سه ماه داشت که آمنه او را برای دیدار داییهای پدریاش از بنیالنجار به یثرب برد.[۴۰]او در مدت اقامت یک ماهه خود در یثرب، در خانه نابغه، محل وفات و دفن عبدالله، به سر میبرد.[۴۱]گفتهاند پیامبر(صلی الله علیه و اله) هنگام هجرت به مدینه، چون نگاهش به محله بنیالنجار افتاد، فرمود: مادرم مرا همراه خود به همین جا آورد و قبر پدرم عبدالله اینجاست.[۴۲]آمنه در حالی که همراه فرزندش و خادمهاش ام ایمن از یثرب بازمیگشت و حدود سی سال داشت، در سرزمین ابواء* در ۴۵ کیلومتری راه جحفه از سمت مدینه[۴۳]به سبب بیماری درگذشت[۴۴]و همان جا به خاک سپرده شد.[۴۵]محل دفن وی را مقبره حجون[۴۶]و شعب ابیذر[۴۷]هر دو در مکه نیز دانستهاند؛ اما قول نخست مشهورتر است. تا زمان دولت عثمانی بقعهای بر قبر وی در ابواء و نیز بقعهای به نام آرامگاه او در قبرستان حجون موجود بوده که هر دو در روزگار تسلط وهابیان ویران شد.[۴۸]
از شواهد قول نخست آن است که بر پایه گزارشی، مشرکان مکه در زمان حمله به مدینه برای جنگ احد، هنگام گذر از ابواء بر آن شدند تا قبر آمنه را نبش کنند؛ اما ابوسفیان با این توجیه که ممکن است مسلمانان مقابله به مثل کنند، آنان را از این کار بازداشت.[۴۹]نیز در سال ششم هجری و هنگام حرکت پیامبر(صلی الله علیه و اله) و سپاهش برای انجام عمره، ایشان در ابواء فرمود: خداوند به من اجازه داده است که به زیارت مزار مادرم بروم. سپس کنار قبر مادر رفت و به یاد مهربانیهای وی گریست.[۵۰]
اینگونه شواهد تاریخی که صحت، شهرت و استواری بیشتری دارند، در کنار دیگر قراین تفسیری و حدیثی[۵۱]ادعای برخی از اهل سنت را درباره ایمان نداشتن آمنه باطل میسازد. تنها دلیل این گروه، حدیثی از عطیه در شأن نزول آیه ۱۱۳ توبه/۹ است: {مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَن یَستَغفِرُوا لِلمُشرِکِینَ وَلَو کَانُوا أُولِى قُربَى مِن بَعدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُم أَنَّهُم أَصحَابُ الجَحِیمِ}؛ «پیامبر و مؤمنان را شایسته نبود که برای مشرکان آمرزش بخواهند، آن هم پس از این که بر ایشان روشن شد که این گروه اهل دوزخاند.» در این حدیث، بر خلاف مشهور[۵۲]قبر آمنه در مکه دانسته شده و آمده است: هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه و اله) به مکه رسید، بر قبر مادرش ایستاد، بدان امید که خدا به او اذن دهد تا برای وی آمرزش طلبد؛ ولی خداوند اجازه نداد. مورخانی چون ابن اسعد[۵۳]به نادرستی این گزارش تصریح کرده و برخی همانند ابنکثیر آن را حدیثی غریب[۵۴]دانسته و دانشمندانی از اهل سنت در سند و متن اینگونه روایات مناقشه کرده و آنها را ضعیف شمردهاند.[۵۵]باتوجه به این قراین، برخی بر این باورند که گزارشهای بیانگر ایمان نداشتن آمنه از برساختههای امویان است که خود از خاندان و نیاکانی پاک و خوشنام محروم بودهاند.[۵۶]
درباره دین آمنه شیعه همواره بر این باور بوده است که وی اعتقادی توحیدی داشته و از مؤمنان به کیش ابراهیمی بوده و در روز قیامت، در زمره مؤمنان محشور میشود. علمای شیعه از آیاتی متعدد برای اثبات این سخن بهره بردهاند؛ از جمله آیه ۲۱۹ شعرا/۲۶: {وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ}؛ «و به انتقال تو در اهل سجود [آگاه است]» و نیز روایاتی پرشمار از پیامبر(صلی الله علیه و اله) و اهلبیت: که خداوند حمل پیامبر(صلی الله علیه و اله) را در بهترین رحم قرار داده[۵۷]و آن را از آتش جهنم دور داشته است.[۵۸]برخی از دانشمندان اهل سنت نیز این دیدگاه را تأیید میکنند؛ مانند عبدالرحمن سیوطی (م.۹۱۱ق.) که کتابی در اثبات ایمان آمنه به نام الفوائد الکامنه فی ایمان السیده آمنه و التعظیم و المنه فی انّ ابوی النبی فی الجنه نگاشته و دیدگاه بسیاری از شخصیتهای بزرگ همانند فخر رازی[۵۹]را با خود همسان شمرده است.[۶۰]
منابع
آثار اسلامی مکه و مدینه:رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش؛الاحتجاج:ابومنصور الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق؛اسد الغابه:ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی؛اعلام الوری:الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، قم، آلالبیت علیهم السلام، ۱۴۱۷ق؛الامالی:الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۷ق؛امتاع الاسماع:المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛انساب الاشراف:البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛الانوار فی مولد النبی محمدصلی الله علیه و آله:عبدالله بکری (م.۵۲۶ق.)، به کوشش فضال، رضی، قم، ۱۴۱۱ق؛بحار الانوار:المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛البدایه والنهایه:ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق؛تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک):الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق؛تاریخ الیعقوبی:احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛تاریخ مدینه دمشق:ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛التفسیر الکبیر:الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق؛جامع البیان:الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛الخصائص الفاطمیه:محمد باقر الکجوری (م.۱۳۱۳ق.)، به کوشش سید علی جمال، الشریف الرضی، ۱۳۸۰ش؛دائره المعارف بزرگ اسلامی:زیر نظر بجنوردی، مرکز دائره المعارف بزرگ، تهران، ۱۳۷۲ش؛دائره المعارف قرآن کریم:مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش؛الدر النظیم:ابن حاتم العالمی (م.۶۴۶ق.)، قم، النشر الاسلامی؛دلائل النبوه:البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛روضه الواعظین:الفتال النیشابوری (م.۵۰۸ق.)، به کوشش سید محمد مهدی، قم، الرضی؛سبل الهدی:محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛السیره الحلبیه:الحلبی (م.۱۰۴۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق؛سیره المصطفی نظره جدیده:هاشم معروف الحسنی (م.۱۴۰۴ق.)، بیروت، دار التعارف، ۱۴۱۶ق؛السیره النبویه:ابن هشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق؛شرف النبیصلی الله علیه و آله:ابوسعید واعظ خرگوشی (م.۴۰۶ق.)، به کوشش روشن، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش؛الصحیح من سیره النبیصلی الله علیه و آله:جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق؛الطبقات الکبری:ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛الفوائد الکامنه:السیوطی (م.۹۱۱ق.)، ریاض، مکتبه الساعی، ۱۴۰۸ق؛الکافی:الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛الکامل فی التاریخ:ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری:سید هاشم بحرانی (م.۱۱۰۷ق.)، تهران؛المغازی:الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛مکه در بستر تاریخ:نعمت الله صفری، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۶ش؛مناقب آل ابیطالب:ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ق؛میقات حج (فصلنامه):تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛نقد و بررسی گزارشهای زندگانی پیش از بعثت پیامبرصلی الله علیه و آله:رمضان محمدی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷ش.
صدیقه شاکری حسینآباد
پی نوشت ها:
[۱]. الطبقات، ج۱، ص۴۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۹۹٫
[۲]. السیره النبویه، ج۱، ص۷۲؛ الطبقات، ج۱، ص۴۹٫
[۳]. السیره النبویه، ج۱، ص۷۲؛ الطبقات، ج۱، ص۴۹٫
[۴]. امتاع الاسماع، ج۴، ص۴۰-۴۱؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۱۵٫
[۵]. نک: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۹-۱۰٫
[۶]. اعلام الوری، ج۱، ص۲۸۵٫
[۷]. الطبقات، ج۱، ص۷۶؛ نک: دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۲۱۷٫
[۸]. سیره المصطفی، ص۴۰٫
[۹]. تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۳٫
[۱۰]. البدایه والنهایه، ج۱، ص۳۰۷٫
[۱۱]. بحار الانوار، ج۱۵، ص۹۴-۹۹٫
[۱۲]. اسد الغابه، ج۱، ص۱۳؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۹۹-۱۰۳٫
[۱۳]. الطبقات، ج۱، ص۷۶٫
[۱۴]. الانوار، ص۷۸٫
[۱۵]. تاریخ طبری، ج۲، ص۵٫
[۱۶]. الامالی، ص۳۳۶٫
[۱۷]. الطبقات، ج۱، ص۷۶-۷۷؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۴۰۵؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۶٫
[۱۸]. الانوار، ص۷۶؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۳۹٫
[۱۹]. تاریخ طبری، ج۲، ص۶؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۱۴٫
[۲۰]. دلائل النبوه، ج۱، ص۱۰۵٫
[۲۱]. الامالی، ص۳۳۶٫
[۲۲]. الانوار، ص۶۲٫
[۲۳]. نقد و بررسی گزارشهای زندگانی پیش از بعثت پیامبر۹، ص۸۲-۸۸٫
[۲۴]. السیره النبویه، ج۱، ص۱۰۳؛ الکامل، ج۱، ص۴۵۹٫
[۲۵]. شرف النبی، ص۲۸٫
[۲۶]. شرف النبی، ص۲۸٫
[۲۷]. شرف النبی، ص۲۸٫
[۲۸]. نک: معالم الزلفی، ص۳۷۱-۳۸۰٫
[۲۹]. نقد و بررسی گزارشهای زندگانی پیش از بعثت پیامبر۹، ص۹۲-۹۶٫
[۳۰]. نک: مکه در بستر تاریخ، ص۶۳٫
[۳۱]. میقات، ش۲۱، ص۱۱۰، «محل ولادت رسول خدا۹».
[۳۲]. الکافی، ج۱، ص۴۳۹٫
[۳۳]. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۷۹٫
[۳۴]. امتاع الاسماع، ج۱، ص۹٫
[۳۵]. الطبقات، ج۱، ص۸۰؛ اسد الغابه، ج۱، ص۱۳٫
[۳۶]. امتاع الاسماع، ج۱، ص۹٫
[۳۷]. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۹٫
[۳۸]. الطبقات، ج۱، ص۸۹-۹۰؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۷۴٫
[۳۹]. الطبقات، ج۱، ص۹۰٫
[۴۰]. السیره النبویه، ج۱، ص۱۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰٫
[۴۱]. السیره النبویه، ج۱، ص۱۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰٫
[۴۲]. الطبقات، ج۱، ص۹۳-۹۴؛ سبل الهدی، ج۲، ص۱۲۰٫
[۴۳]. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۹۲٫
[۴۴]. السیره النبویه، ج۱، ص۱۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۰؛ اعلام الوری، ج۱، ص۵۲٫
[۴۵]. السیره النبویه، ج۱، ص۱۰۹؛ الطبقات، ج۱، ص۹۳-۹۴٫
[۴۶]. الخصائص، ص۴۵۱٫
[۴۷]. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۷۹؛ الکامل، ج۱، ص۴۶۷٫
[۴۸]. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۹۲٫
[۴۹]. المغازی، ج۱، ص۲۰۶٫
[۵۰]. اعلام الوری، ج۱، ص۵۲-۵۳؛ البدایه والنهایه، ج۲، ص۳۴۱؛ السیره الحلبیه، ج۱، ص۱۷۳٫
[۵۱]. بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۱۷؛ ج۳۵، ص۱۰۹٫
[۵۲]. جامع البیان، ج۱۱، ص۵۸٫
[۵۳]. الطبقات، ج۱، ص۹۴٫
[۵۴]. البدایه والنهایه، ج۴، ص۳۴۱٫
[۵۵]. نک: دائره المعارف قرآن کریم، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۳٫
[۵۶]. دائره المعارف قرآن کریم، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۳٫
[۵۷]. الامالی، ص۷۲۳؛ الاحتجاج، ج۱، ص۲۱۲٫
[۵۸]. الکافی، ج۱، ص۴۴۶؛ الامالی، ص۷۰۳٫
[۵۹]. التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۱۷۴٫
[۶۰]. الفوائد، ص۱۶، ۹۰٫
منبع :دانشنامه حج
اشتراک گذاری
دانلود فایل
برچسب ها
دانلود فایل
برچسب ها
فایل تصویری در سایت شما
فایل صوتی در سایت شما