- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
سبک زندگی با هویت، ارزشها و فرهنگ یک جامعه، ارتباط متقابل و دو سویه دارد، بنابراین سبک زندگی یک جامعه، بر فرهنگ آن تأثیر میگذارد و همین طور است در مورد تأثیرپذیری سبک زندگی از فرهنگ. غرب همواره جهت تسلط و استعمار بر سایر کشورها و مخصوصاً بلاد اسلامی از عنصر ترویج سبک زندگی غربی و تجددمآبانه به عنوان استراتژی اصلی خود استفاده کرده و نیروی خود را نیز متمرکز در ایجاد تضاد میان اسلام و مدرنیته کرده است.
این سیاست غرب، در طول سالیان متمادی با روشهای مختلف دنبال شده است؛ از شیوهی آمرانهی رضاخانی دیروز گرفته تا جنگ نرم جهان امروز.
جهت مقابله با این استراتژی غرب، باید هم عوامل ایجاد تضاد سبک زندگی اسلامی با مدرنیته را شناخت و هم به یافتن طرق راهبردی ایجاد سبک زندگی اسلامی- مدرن پرداخت. مهمترین نقطهی اتکای غرب جهت وصول به مقاصدش تخریب نظام معنوی و اخلاقی خانواده با تمرکز بر مسائل زنان است که موجب فروپاشی فرهنگ جامعه میگردد، به طوری که مسلمانان در میان زندگی سنتی اسلامی و اسلامی مدرن سردرگم شوند و سرانجام به سبک مدرن غربی روی آورند.
مفهومشناسی سبک زندگی
سبک زندگی در رشتهی مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها، مدلها و الگوهای کنشهای هر فرد اطلاق میشود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او و نشان دهندهی کم و کیف نظام باورها و کنشها و واکنشهای فرد و جامعه باشد. به عبارتی سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنشهای اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد.(noormags.mihanblog.com)
عوامل ایجاد تضاد بین سبک زندگی اسلامی و زندگی مدرن
تغییر هویت زن و مرد
هویت زن و مرد مسلمان، نقطهی استراتژیک تهاجم غرب در عرصهی جنگ نرم به شمار میرود. اسلام به حفظ نهاد خانواده اهتمام ویژهای دارد. در یک جمله میتوان گفت خانواده شاهراه اصلی رسیدن به پیشرفت و کمال است و همین جایگاه عظیم سبب شده که دشمنان به وسیلهی عوامل مختلف در پی آن باشند که این مسیر را مسدود سازند. دشمن از این راه درصدد است تا با هدف گرفتن خانواده و تقدّسزدایی و از بین بردن کارکردهای آن، جلوی پیشرفت جامعه را بگیرد زیرا پیشرفت و سلامت جامعه، در گرو خانوادهی سالم است.
یکی از راهبردهای غرب در راستای تغییر سبک زندگی، تضعیف نهاد خانواده به وسیلهی تغییر هویت زنان مسلمان است که با القای زنمحوری، تضعیف نقش مرد، تضعیف نقش مادری و همسری، کمارزش جلوه دادن خانهداری و ارزشمند جلوه دادن مشاغل بیرون از منزل، مصرفزدگی و… ابتدا به تغییر نگرش زنان مسلمان و در نتیجه به تقدسزدایی و سست کردن پایههای خانواده میانجامد.
آنها با درک نقش محوری و اهمیت جایگاه زن در خانواده، به خوبی دریافتهاند که برای رسیدن به اهداف خود، گام اول را باید از این نقطه آغاز کنند.(عسگری پرور، برهان) و چقدر جای تأسف دارد که آنها به جملات امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) که میفرمایند: «جِهَادُ الْمَرْأَه حُسْنُ التَّبَعُّلِ»(کلینی، ج۵، ص۹) و «فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیحَانَه وَ لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَه»(کلینی، ج۵، ص۵۱۰) جهت دستیابی به اهداف خود دقت کردهاند؛ ولی ما مسلمانان به این سخنان عمیق و گرانبها کمتر توجه میکنیم.
ارائهی مفهومی نادرست از استقلال و اشتغال زنان
از مصادیق تغییر سبک زندگی، میتوان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمیتوان ضرورتهای جامعهی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت؛ اما آنچه در حال حاضر در جامعهی ما اتفاق میافتد، این است که حتی در مواقع غیرضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی میآورند که این مسأله به خودی خود، عامل به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای فرد و جامعه خواهد شد.(islamiclife.ir)
نکتهی اساسی اینجاست که در مسألهی اشتغال زنان، باید حساب استقلال زنان را از جدایی آنان از خانواده مجزا دانست. اسلام بنا به مصالحی که متوجه خود زن، خانواده و اجتماع است.
زحمت کار بیرون از منزل را از دوش زن برداشته و به عهدهی مرد قرار داده است؛ اما متأسفانه میبینیم که اشتغال بیرون از منزل برای زنان ما به عنوان یک ارزش در آمده و در عوض خانهداری و تربیت فرزند به وقت هدر دادن و سوزاندن فرصتهای پیش رو تبدیل شده است. در حالی که رسالت اصلی زن، در خانه و خانواده تحقق مییابد و کار او در جامعه، باید طبق مصالح و نیازهای آن جامعه تنظیم گردد.
تعاملات لجام گسیختهی میان زن و مرد
تمایز حقوق زن و مرد، به تفاوت نوع آفرینش و تفاوت نیازها و تواناییهای آنها برمیگردد. اسلام را میتوان اصلیترین حامی و مدافع حقوق زنان به شمار آورد، زیرا نه تنها حقوق زن در اسلام نادیده گرفته نشده، بلکه در تمامی احکام و دستورات آن ظرافت روح و جسم زن در نظر گرفته شده، مسألهای که هرگز در نظریههای فمینیستی و به اصطلاح بشر دوستانهی غرب دیده نشده است. کار آنها تنها به دست گرفتن پرچم حقوق بشر و ترتیب دادن شعارهای زیبا و فریبنده، اما از درون پوچ و تو خالی است.
حقیقت امر این است که گروهی در سخنرانیها، در مدارس و در کتابها و مقالات خود، نظر اسلام را دربارهی حقوق و حدود و وظایف زن به صورت غلطی طرح میکنند و همانها را وسیلهی تبلیغ علیه اسلام قرار میدهند و متأسفانه تودهی اجتماع مسلمان ما، با منطق اسلام در این موضوعات به هیچ وجه آشنا نیست؛ لذا با کمال تأسف، افراد زیادی را اعمّ از زن و مرد نسبت به اسلام، بدبین ساختهاند.(مطهری، ج ۱، ص۴۰)
خطا در الگوگیری
الگوگیری غلط خانوادهها و جوانان، سبب افزایش ناسازگاری بین زن و مرد، مصرفگرایی، تغییر نوع پوشش و… شده است. باید مراقب باشیم تا شیوههای جدید زندگی با فرهنگ دینی ما سازگار باشد و به تغییر و استحالهی ارزشها و اعتقادات ما نینجامد.
نظریههای دور از عقل و منطق فمینیستی نتیجهای جز تحقیر زن، کمبود عاطفی، نبود امنیت، به چالش کشیدن مفهوم مادری، افزایش میزان خشونت در خانواده، افزایش آمار طلاق، افزایش کودکان نامشروع، رواج گستردهی زندگیهای مجردی، گسترش همجنسگرایی و در یک جمله نابودی زن و نابودی انسانیت ندارد.(عسگری پرور، برهان)
تسلیم شدن و فرو رفتن در کام مصرفگرایی
یکی از مهمترین این مصرفگراییها، در عرصه و صنعت ساخت و ساز است یعنی رواج معماریهای غربی و غیراسلامی. هر چند انسان در ابتدا خالق بناست، اما در ادامه این بناست که بر رفتار و فرهنگ وی و جامعهای که در آن زندگی میکند تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، معماری هم فرهنگساز و هم زادهی فرهنگ است.
امروزه معماری ایرانی، به دلیل بروز برخی جنبههای از خود بیگانگی، مورد تهاجم فرهنگی غربی واقع شده و این موضوع سبب شده است معماری ایرانی ـ اسلامی در ساختمانهای ایرانی بیش از پیش کمرنگ شود. از آنجایی که معماری و سبک خانه، نقش مهمی در شکلدهی روابط، خلق و خوی و فرهنگ اهل خانه دارد، کالبد بسیاری از فضاهای شهری و ساختمانها، یکی از زمینههای ظهور فرهنگ غربی و اروپایی را در ایران فراهم کرده است.
طرحهای برونگرا در مجتمعهای ساختمانی، تزئینات نمای ساختمانها، پنجرههای متعدد و بزرگ رو به خیابان و کوچه، به جای دیوارهای ساده و بیروزن، که موجب تضعیف حیا میگردد و نیز گم شدن جایگاه معماری عاطفی گذشته و عناصری همچون ایوان، باغچه، حیاط، حوض، پشتبام و… از جمله مصرفگراییهای جامعه اسلامی ما از فرهنگ غربی است.
تغییر سبک سادهزیستی
مسئلهی مهم دیگر، تغییر سبک سادهزیستی است که تا همین چند سال اخیر بر خانوادههای ایرانی حاکم بود، اما به تدریج مبدل به زندگی تجملاتی شده است. در این مسأله هم، بیشترین تلاش غرب در تغییر روحیهی زنان بوده است، زیرا آنان هستهی اصلی خانواده را تشکیل میدهند و بر نوع نگرش همسر و فرزندان بسیار اثرگذار میباشند؛ همچنین همین مسأله خود، از دلایل اصلی روی آوردن به اشتغال بیرون از منزل است، و به خودی خود، سبب به وجود آمدن انحرافهای فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد میشود.
راهکارهای دستیابی به سبک زندگی اسلامی و مدرن
اصلاح و هماهنگی ظاهر و باطن
ظاهر و باطن، دو حیثیت از یک امر واحدند و نه دو امر مجزا، پس تغییر یکی، تحول آن دیگری و تحول آن، تغییر این است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) سخنی میفرمایند: «شما و تمام فرزندان و خاندانم و هر که را که نامهام به او برسد، به تقوی و ترس از خدا، و نظم و ترتیب کارتان سفارش میکنم.»(نهج البلاغه، خطبه ی۴۶، ابن میثم)
این جمله، کلیدیترین درس سبک زندگی را به ما میآموزد؛ توصیهی همزمان و همردیف به تقوا و نظم، تجلی این معناست که نظم در زندگی و رعایت نظامات اسلامی، از تقوا و پرهیزگاری منشأ مییابد، ظاهر و باطن با هم تحول میپذیرند و بر هم اثر میگذارند؛ بنابراین سودای تحول سبک زندگی انسان، نتیجهای جز تغییر نسبتهای نفسانی او در بر نخواهد داشت و صد البته چون جان انسان متوجه امری گردد، فعل او، ظهور آن توجه خواهد شد. نظم ظاهری، حاصل تقوای باطنی است.
طراحی مدل سبک زندگی اسلامی با استفاده از دانشهای پشتیبان
طراحی سبک زندگی و الگوی توسعه، نیازمند به یک سلسله دانشهای پشتیبان است. اگر قرار باشد سبک زندگی اجتماعی تغییر یابد و الگوی رفتار اجتماعی، اشتغال اجتماعی، خوراک، مسکن، پوشاک و روابط اقشار تغییر کند، باید یک سلسله دانشهای پشتیبان، فنون، هنرها و مهارتهای اصیل اسلامی در خدمت گرفته شوند تا از طریق آنها سبک زندگی تبدیل به فرهنگ صحیح شود.
اگر به دنبال سبک زندگی اسلامی هستیم، دانشهای پشتیبان خود، فلسفهی پشتیبان، هنر پشتیبان و ساختارهای اجتماعی لازم را باید خودمان تولید کنیم و اگر میخواهیم از اسلام الهام بگیریم، باید در این مقیاس الهام بگیریم.(rasanews.ir، برگرفته از بیانات حجت الاسلام و المسلمین میرباقری)
نگرش در سبک زندگی و برنامهریزی برای آن
به سبک زندگی نباید به عنوان یک پازل به هم پیوسته نگریست بلکه باید آن را پدیدهای در حال تحول و تکامل دانست و برایش برنامهریزی کرد.(rasanews.ir، برگرفته از بیانات حجت الاسلام و المسلمین میرباقری) قرآن کریم نیز با تأکید بر این نکتهی اساسی است که میفرماید: «خداوند نعمت و حال خوب قومی را تغییر نمیدهد، تا آن که ایشان خودشان [طاعت را به معصیت ] تغییر دهند.»(رعد، آیه ی۱۱)
ایجاد سبک زندگی معنوی و توحیدی در برابر سبک زندگی مادی
غربیان به دنبال لیبرالیزم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستند و میخواهند ایدئولوژی غربی را که یک ایدئولوژی اومانیستی – لیبرالیستی است در جهان گسترش دهند و رفتار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جوامع و نیز اخلاق، تعلقات و تمایلات ملتها را مبتنی بر ایدئولوژی مدرن، مهندسی، بازسازی و طراحی کنند؛ اما ایدئولوژی فراگیری که اسلام و قرآن غیر از این است.(rasanews.ir)
اگر بخواهیم کتاب الهی را مبنای آداب و مناسک و سبک زندگی خودمان قرار دهیم، باید آن را در همهی عرصههای حیاط و لایههای زندگی لحاظ کنیم و همه ساحتهای زندگی، ساحتهای قرآنی باشد، اگر همهی ساحتهای زندگی ما در بستر قرآن واقع شد جزو کسانی میشویم که کلمهی «لااله الا الله حصنی» را روش و پرورش خود در بستر توحید قرار دادهاند.
اگر بخواهیم به «کلوا و اشربوا»ی اسلام عمل کنیم و «و لا تسرفوا»ی آن را رها سازیم نتیجه همان میشود که امروز با آن مواجهیم؛ نه زندگی و جامعه را میتوان سنتی و اسلامی نامید و نه مدرن و متجدد.
تمدن غرب، دارای ایدئولوژی پنهان و یک تمدن همه جانبهی مبتنی بر ایدئولوژی مدرن و مادی است که همهی عرصههای زندگی را در بر میگیرد، لذا ما در روند ایجاد سبک زندگی اسلامی مدرن، باید در نقطهی مقابل تمدن غربی بایستیم، یعنی باید سبکی را به وجود آوریم که همه در کلمهی توحید زندگی کنند، چرا که سبک زندگی قرآنی، زندگی در محیط حیات طیبه و توحید است و باید تمام زندگی ما در محیط ولایت، که حصن الهی است واقع شود.(rasanews.ir)
به کارگیری عقل در مسیر شناخت نیازهای واقعی
انسان، نیازهایی دارد و این نیازها را به گونهای برآورده میکند و در این میان، به آسایش و آرامش نسبی دست مییابد. نیازهای واقعی انسان، برای کارکرد دیگری در نهاد بشری تعبیه شده و برآوردن این نیازها هم روشهای خود را دارد. به انسان، عقل هدیه شده تا نیازهایش را خود برطرف کند اما همین عقل، میتواند به خطا کشیده شود و به جای برطرف کردن نیازهای واقعی، نیازهای کاذبی را تولید کند و برای برطرف کردن این عطش کاذب، نمک را در قالب آب ارائه نماید.
مشکل جامعهی ما این است که عقل و علم در راستای جهانبینی منطبق با هدف هوشمندانهی جهان، به کار گرفته نمیشوند و ما در مسیری افتادهایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را میفروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید میکنیم.(noormags.mihanblog.com)
این که امام سجاد(علیه السلام)، از یک طرف واژهی عفت و آسایش و از طرف دیگر فراخی روزی و آرامش و عافیت را در کنار هم ترتیب داده اتفاقی نیست، بلکه تذکری است برای عقول آگاه و صاحبان اندیشه که بیعفتی غربی را مایهی آسایش و نیاز واقعی خود ندانیم و برای به دست آوردن آرامش، عافیت خود را قربانی گسترش تصنعی روزی حرام نسازیم:
«بار خدایا! دلم را به آنچه در نزد توست، آرام و مطمئن نمای و همهی قصد مرا ویژهی اعمالی ساز که رضای تو در آن باشد و مرا به کاری برگمار که خاصان درگاهت را بر آن میگماری. چون خردها به غفلت افتند، تو دل مرا به آب طاعت خویش، سیراب فرمای و توانگری و عفت و آسایش و بیگزندی و تندرستی و فراخی در روزی و آرامش و عافیت را همه یکجا نصیب من گردان».(صحیفهی سجادیه، دعای ۴۷)
استفاده از ابزارها در جهت نیل به هدف، نه حمل بدون بهرهگیری آنها
امروز ابزارها بر ما حکومت میکنند. به جای استفاده درست از ثروت، آن را میپرستیم و به ابزارها سواری میدهیم. در سبک به هم ریخته زندگی امروز ما، سعادتی در میان نیست. ثروت، بیشتر برای خرید بتهای تکنولوژی دیگر است. همین طور است در مورد علوم، مهارتها و هنرها، که باید در خدمت ایجاد سبک زندگی سعادتمندانهای باشند که اسلام آموخته است؛ نه آن که تنها حامل آنها باشیم.
مطالعات بین رشتهای در بررسی سبک زندگی
روانشناسان غربی بسیار زودتر از ایرانیان، نیاز به مطالعه بین رشتهای را تشخیص دادند پرداختن به مطالعه بین رشتهای یعنی انجام مطالعات بر اساس قرآن و دین به صورت جدی ضرورت دارد و باید به مطالعه بین رشتهای قرآن و علوم روز روی آوریم.(noormags.mihanblog.com)
ارائهی مدلی جامع از سبک زندگی اسلامی و مدرن، در جامعهی امروز ایران، خصوصاً با توجه به رابطهی متقابل فرهنگ و سبک زندگی، امری ضروری به نظر میرسد که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز میباشد. جهت دستیابی به این هدف باید از یک سو تعریفی صحیح از سبک زندگی تبیین کرد و از سوی دیگر، با شناسایی عوامل اختلال در سبک زندگی اسلامی که عموماً در اثر جنگ نرم غرب علیه اسلام صورت پذیرفته است، راهکارهایی جهت بنیان نهادن سبک زندگی اسلامی همگام با پیشرفتهای جهان امروز معرفی کرد.
منابع
۱- قرآن مجید.
۲- نهج البلاغه.
۳-صحیفهی سجادیه.
۴- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷؛
۵- عسگری پرور، مریم، «سبک زندگی مدرن و افزایش آمار طلاق»، برهان.
۶- مطهری، مرتضی، مجموعه آثاراستاد شهید مطهری(عدل الهی، ج۱)، تهران: صدرا، [بی تا].
noormags.mihanblog.com-7
islamiclife.ir -8
farsnews.com -9
rasanews.ir-10
منبع: مجله پیام زن؛ اردیبهشت سال ۱۳۹۲؛ شماره ۲۵۴؛ نویسنده: سحر حیدری(دانشجوی کارشناس ارشد تفسیر و علوم قرآن)