- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ولادت
در سال ۱۲۸۲ هجرى قمرى خانه حاج میرزا محمد آقا از علماى بزرگ آذربایجان با تولد نوزادى منور گردید(۱). پدر که خود از سادات حسینى و اهل فضل و دانش بود، نام این کودک را به یاد امام على بن ابى طالب، ابوالحسن(۲) گذاشت و به وجودش مباهات کرد. ابوالحسن در خانه پر از مهر و صفاى معنوى و دینى و در سایه لطف و محبت پدرى این چنین بزرگ شد. وى دوران نوجوانى اش را سپرى ساخت و در زادگاه خویش شهر تبریز وارد مدرسه علوم دینى شد. مدارس دینى تبریز هر چند در آن زمان چندان شکوفایى نداشت لاکن دروس دینى همچنان برپا بود و اساتید بزرگى در آن به تدریس اشتغال داشتند. اساتیدى چون، میر فتاح سرابى، و آقا میرزا محمد اصولى از جمله بزرگانى بودند که در دوران تحصیل سید ابوالحسن در این حوزه تدریس مى کردند و هم چنین حاج میرزا محمد آقا پدر سید ابوالحسن نیز از اساتید وقت حوزه علمیه تبریز بود. آقا سید ابوالحسن در این حوزه علاوه بر اینکه از محضر بزرگانى چون حاج میر فتاح سرابى و آقا میرزا محمد اصولى بهره مى برد، محضر پدر بزرگوار را نیز مغتنم مى شمرد. او مى گوید: دو جلد قوانین را از اول تا آخر نزد آقا میرزا مهدى اصولى خواندم.(۳)
در نجف اشرف
آقا سید ابوالحسن در سال ۱۳۰۴ در ۲۲ سالگى راهى حوزه علمیه نجف گردید و نزدیک ۶ سال در آن حوزه اشتغال به تحصیل داشت. بزرگانى که وى محضر آنان را در حوزه نجف درک کرد و خوشه چین خرمن دانش آن بزرگواران بود، علارتند از:
آیات عظام : ۱- فاضل ایروانى ۲ – میرزا حبیب الله رشتى ۳- آقا شیخ حین مامقانى ۴- شیخ محمّد حسین کاظمینى که هر کدام از مراجع و اساتید بزرگ نجف به شمار مى رفتند(۴).(۵)
منزلت علمى
آیت الله سید ابوالحسن انگجى هر چند مدتى طولانى در حوزه علمیه نجف اقامت نگزید لیکن در این چند سال کوتاه توانست را طولانى اجتهاد را بپیماید و به منزلت بلند علمى نایل گردد. نویسنده کتاب علماء معاصرین مى نویسد:
(آیت الله انگجى) از تراز اول مجتهدین ایران و عمده مراجع احکام این زمان و مراتب اجتهادش مسلم است.(۶)
وى سپس به دقت علمى و تلاش محققانه وى اشاره مى کند. و مى گوید:
صاحب وقار و متانت و ابهت، کثیر العلم ولى بسیار قلیل الکلام بود. کرارا حقیر مسئله مهمى مى پرسیدم که شاید تفصیلى و شرحى بیان فرمایدفقط به جواب مسئله اکتفا مى فرمودند. حافظه عجیبى داشتند حاضر الفتوا بودند.(۷)
نویسنده رجال آذربایجان نیز به این بعد از سخصیت ایشان اشاره مى کند و مى نویسد:
محوم انگجى عالم فاضل بود و در عمر خود از معاریف(۸) آذربایجان به شمار مى رفت. علاوه بر فقه در علوم ادب نیز اطلاع فراوان داشت هر مشکل فقهى و ادبى را حل مى کرد حاج میرزا حسن آقا مجتهد(۹) به مقام علمى اذعان داشتو مکرر این معنا را مى گفت تا مراتب فضل او پوشیده نماند.(۱۹)
آثار علمى
از این عالم فرزانه آثار قلمى متعددى به جاى مانده که عبارت است از:
۱- حاشیه بر ریاض المسائل در فقه ۲- شرحى بر حج شرایع ۳- ازاحه الالتباس(۱۱) همچنین در فقه و در برخى منابع رساله هایى در موضوعات مختلف فقهى. حاشیه اى بر رسائل و مکاسب(۱۲) نیز آمده است.
خصوصیات اخلاقی
مهمترین و برجسته ترین چهره زندگى آیت الله انگجى اهتمام ایشان به امر به معروف و نهى از منکر بوده است. آن هم در روزگارى که عده اى براى آشفته ساختن افکار دینى و مذهبى مردم و به همین جهت موقعتى که پیش آمده بود. در مطبوعات به هر وسیله بر علیه دین میتاختند در چنین موقعیتى آیت الله انگجى بود و آذربایجان با همه مشکلات و آشفتگى هایش. او مردى انزواطلب و گوشه نشین نبود بلکه در مسائل مربوط به اسلام و مسلمین پیشتاز بود. در جریان مشروطیت نیز از مدافعین مشروطیت به شمار مى رفت و با آخوند خراسانى در ارتباط بود. بسیارى از جریانات که مى رفت به آشوب و خونریزى تبدیل گردد به دست ایشان هدایت مى شد و به جهت نفوذ در بین مردم در این جریانات نقش آفرین بود. وى روزى بالاى منبر رفت و به مجاهدین مشروطیت گفت که گیرم که حاج میرزا حسن آقا مجتهد کافر شده شما با کدام صلاحیت منزل او و دکانش را غارت کردید. اگر کسى از دین خدا هم برگشته باشد صلاحیت منزل او به وراثش(۱۳) مى رسند نه به مجاهدین و فدائیان.(۱۴)
در جریان تقى زاده نیز آیت الله انگجى از طرف آیت الله آخوند خراسانى موظف گردید پیام آخوند را به مردم برساند آیت الله آخوند خراسانى در نامه اى به ایشان مى نویسد:
جناب مستطاب شریعت مدار کهف الانام ثقه الاسلام آقاى حاج میرزا ابوالحسن انگجى دام تأییداته. در خصوص حکمى که از این خادمان شرع انور درباره آقا سید حسن تقى زاده صادر شده بود مکاتیب و سئوالاتى از تبریز رسیده لازم است جناب مستطاب عالى به عموم علماء و قاطبه مسلمین اعلام فرمایید حکم مزبور تکفیر نبوده و نسبت تکفیر بى اصل است فقط حکم به عدم جواز مداخله در امور نوعیه مملکت و عدم لیاقت عضویت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغیر البته زائد بر مدلول حکمى مترتب نشود.(۱۵)
دوران تبعید
در جریان حرکتهاى ضد دینى پهلوى آیت الله انگجى پیشرو مبارزین بود و تبریز را عملا کانون مبارزه بر علیه پهلوى کرده بود و دولت نیز به جهت اینکه از نفوذ ایشان در بین مردم اطلاع داشت از جانب این عالم بزرگ بیمناک بود. و به همین جهت نیز عوامل حکومت حضور وى را در تبریز تحمل نکرده و او را از شهر تبریز تبعید کردند و آیت الله انگجى به همراه چند تن از علماء که از جمله آیت الله آقا میرزا صادق بود، تبعید گردیدند. و مدتى نیز در قم اقامت گزید. وى سپس به تبریز مراجعت کرد و همچنان به تبلیغ و ترویج معارف پرداخت هر چند بعدها اوضاع روزگار وى به کلى عوض گردید. مشروطه اى که آیت الله انگجى و صدها مجاهد دیگر براى آن فداکارى کرده بودند مورد سوء استفاده عناصر فرصت طلب و عوامل استعمار قرار گرفت با روى کار آمدن رضاخان در جزیان کودتاى ۱۲۹۹ شمسى دیگر از مشروطه که با اهداف آزادى و نفى سلطه و براى گذر از استبداد به حکومت مردمى به وقوع پیوسته بود جز اسمى باقى نمانده بود و ایران رها یافته از قید سلطه سلاطین نادا قاجار بار دیگر استعمار ار تجربه کرد
آثار جاوید
آیت الله انگجى ۶ پسر داشت که سه تن از آنان در کسوت علماى دینى و مبلغین احکام الهى هستند. آقا میرزا حسن، آقا میرزا محمد على و حاج میرزا مهدى هر سه برادر در قم تحصیل کرده و از آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى کسب فیض کرده اند و در علم و معرفت و فقه و اصول به مرتبه اجتهاد رسیده اند. رجال آذربایجان مى نویسند: هر سه صاحب محراب و منبرند و آسمان روحانیت تبریز را به منزله سه اختر فروزانند. وقتى انسان این برادر با فضل و کمال و نجیب و آقا را مى بیند به یاد اشراف سادات عصر قرون اولیه اسلامى چون سید مرتضى و سید رضى و سایر سادات اشراف مى افتد(۱۸). سه فرزند یگر وى نیز در علوم پزشکى تخصص یافته اند .
شاگردان
بزرگان و دانشجویان زیادى در محضر آیت الله انگجى شاگردى کرده و از محضر ایشان بهره برده اند که مى توان از آن بزرگواران آیت الله العظمى سید محمد حسین طباطبایى، آیت الله العظمى حاج عبدالحسین غروى، آیت الله العظمى شهید اسدالله مدنى، آیت الله شهید قاضى طباطبایى را نام برد.
وفات
آیت الله سید ابوالحسن انگجى سرانجام پس از عمرى تلاش و خدمت به اسلام و جامعه تشیع در ذیقعده سال ۱۳۵۷ هجرى قمرى در تبریز دعوت حق را لبیک گفت و به سوی معبودش شتافت. پیکر پاکش در جوار حضرت فاطمه معصومه(س)شهر مقدس قم به آغوش خاک سپرده شد.
پی نوشت:
۱- وى در محله اى به نام انگج در تبریز متولد شد در بعضى منابع چون اعیان الشیعه از انگج به نام قریه تعبیر شده است اصل ایشان از قریه اى نزدیک تبریز است. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۳۲۴.
۲- ابوالحسن کینه امام على است.
۳- علماء معاصرین، ص ۱۷۸.
۴- در منابع دیگر شیخ محمد حسین کاظمینى نیز از جمله اساتید وى آمده است.
۵- گنجینه دانشمندان، رازى، ج ۱، ص ۲۴۵.
۶- علماء معاصرین، ص ۱۷۸.
۷- همان.
۸- از بزرگان سرشناس.
۹- از علماى برجسته آذربایجان و معاصر آیت الله انگجى بود.
۱۰- رجال آذربایجان، مجتهدى، ص ۱۸۱.
۱۱- علماء معاصرى، ص ۱۷۸.
۱۲- علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص ۳۷۰.
۱۳- نه وارثین ایشان مى رسد.
۱۴- رجال آذر بایجان، مجتهدى، ص ۱۸۱.
۱۵- امام خمینى به مبارزه علماى آذربایجان و تلاشهاى این مرد بزرگ مکرر اشاره کرده است. صحیفه نور.
۱۶- یکصد سال مبارزه روحانیت مترقى. عقیقى بخشایشى، ص ۸.
۱۷- فقهاى نامدار شیعه، حقیقى بخشایش، ص ۳۹۹ به نقل از اوراق تازه یاب.
۱۸- رجال آذربایجان، مجتهدى، ص ۱۸۱.