- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 14 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
علامه شیخ ابراهیم کفعمی از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن نهم و دهم هجری است. او عالمی وارسته، محدثی مورد اطمینان، ادیبی توانا، شاعری زبردست و هنرمندی خوشنویس بود. کفعمی به دلیل مهارت در دانش های عصر خویش و تسلط به علوم مختلف، تألیفات متنوع و آثار بدیعی را پدید آورده که موجب شگفتی دانشوران دیگر گردیده است. عبارات بلندِ تاریخ نویسان و شخصیت نگاران در مورد وی، نشانگر عظمت علمی و معنوی اوست.[۱]
کفعمی در نیمه اول قرن نهم هجری، در یکی از روستاهای جبل عامل به نام «کفعم» یا «کفرعیما» و در یک خانواده علمی ـ مذهبی دیده به جهان گشود.[۲] این روستا نزدیک منطقه جبشیت بود. امروزه تنها آثار ویرانه های این روستا به چشم می خورد.
خاندان پر افتخار
دودمان کفعمی مانند سایر خاندان های علمی جبل عامل، اهل دانش و تقوا بودند.
شیخ زین الدین علی کفعمی (متوفا: ۸۶۱ هـ .ق) از دانشمندان و محدثان بزرگ جبل عامل است. او پدر و استاد کفعمی است و از مشایخ اجازه او به شمار می رود. وی از عالمانی بود که تمام زندگی و فرزندان خود را وقف خدمت به اسلام و اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نمود. او در اثر تلاش و فداکاری مستمر، توانست فرزندانی تربیت کند که در طول تاریخ، زینت بخش جوامع اسلامی شوند.
تحصیل
کفعمی دوران کودکی و ایام جوانی را در زادگاه خویش سپری کرد و فراگیری دروس حوزوی را نزد استادان آن سامان آغاز نمود. از جزئیات مراحل تحصیلی وی اطلاعات زیادی در دست نیست. امّا آن چه مسلم است، او بیشتر دروس مقدماتی خود را نزد پدر و سایر دانشهای عصر خود را نزد برادر دانشمندش و سایر استادان آن خطّه فرا گرفت.
محقق ارجمند «شیخ فارس حسّون» مهم ترین استادن کفعمی را به این ترتیب ذکر می کند:
استادان
۱. شیخ زین الدین علی بن حسن؛ پدر دانشمند کفعمی که از فقهای بزرگ و شخصی عادل و پرهیزگار بود. کفعمی از این استاد خویش حدیث نقل کرده و وی را فقیه اعظم و اورع نامیده و از او به عنوان زینت اسلام و مسلمین یاد کرده است.
۲. شیخ شمس الدین محمد (نویسنده زبده البیان)؛ برادر کفعمی.
۳. سید شریف فاضل حسین بن مساعد الحسینی الحائری؛ نویسنده «تحفه الابرار فی مناقب الائمه الاطهار ـ علیهم السّلام ـ».
۴. شیخ زین الدین البیاضی العاملی؛ نویسنده «الصراط المستقیم».
۵. سید حسیب علی بن عبدالحسین الموسوی الحسینی؛ نویسنده «رفع الملامه عن علی ـ علیه السلام ـ فی ترک الامامه».
نامه هایی در قالب نظم و نثر بین وی و کفعمی ردّ و بدل شده است.
کفعمی در بعضی از رساله هایش استاد خود را ستوده، از کتاب وی تمجیدهایی به عمل آورده و مطالبی را از او نقل کرده است.[۳]
کفعمی در اثر تلاشهای شبانه روزی و استقامت در تحصیل علوم، به مرتبه ای از دانش رسید که شخصیت نگاران بعد از وی، احاطه و تسلط او بر علوم مختلف را ستوده و او را پرچمدار علم حدیث و کاشف گنجینه های علوم و حکمت دانسته و از وی به عنوان زینت بخش عصر خویش و افتخار دانشمندان امامیه یاد کرده اند.[۴]
میرزا عبدالله افندی می نویسد:
«شیخ اجلّ عالم فاضل و فقیه کامل مرحوم کفعمی، از بزرگان علمای اصحاب بود. عصر او به زمان ظهور شاه اسماعیل صفوی (اول) متصل شد. این بزرگمرد جهان شیعه در انواع علوم رایج مهارتی تام داشت، به ویژه در علوم عربی و ادبیات سرآمد عصر خویش بود. او عاشق کتاب و کتابخوانی بود. کتابهای بسیاری را در کتابخانه اش جمع کرده بود که اکثر آنها از کتابهای ارزشمند و نایاب و معتبر به شمار می آمدند. شنیده ام: هنگامی که وی وارد شهر نجف اشرف شد و مدتی در آن جا اقامت گزید، در کتابخانه خزانه حرم مطهر علوی ـ علیه السلام ـ مطالعات بسیاری انجام داد. او در نیایشگری بی نظیر بود، در زهد و تقوا و التزام به دستورهای شرع مقدس، شهره خاص و عام بود، تا آن جایی که در مورد زهد و عبادت او می گویند:
کفعمی به تمام اعمال، دعاها، عبادات و آداب زیارتهایی که در کتاب «مصباح» خود آورده است، عمل می نمود و در ساعاتی که وقت او اجازه نمی داد، دعاها و عبادات آن روز را همسر عالم و عابد وی به جای می آورد و این چنین بود که کتاب مصباح او بعد از تألیف، سریعاً به خانه های شیعیان راه یافت. عاشقان و سالکان خداجو، «مصباح» کفعمی را هم چون مشعلی روشنگر، زینت بخش محافل و مجالس مذهبی و روحانی می دانستند. او در واقع، عالمی عامل، عارفی واصل و پژوهشگری کامل بود. تألیفات وی در زمینه دعاها و عبادات و زیارتها، دلیل روشنی بر زهد و تقوای وی و اهمیت دادن او به ارتباط با خداوند متعال است. نگارش کتابهای مهمی برای تزکیه و تطهیر نفس مانند: «رساله محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه»، «بلد الامین»، «مصباح» و «رساله المقصد الاسنی و شرح صحیفه سجادیه»، دقت نظر وی در زمینه خودسازی و التزام او را به مبانی فکری و عملی ائمّه اطهار ـ علیهم السّلام ـ نمایان می سازد.
کفعمی به دعاها و اثرات شگفت انگیز آن اعتقاد کامل داشت. او اعمال عبادی و دعاها و تعقیبات نقل شده از ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ را نه برای تفنّن و یا به خاطر دیگران می نوشت؛ بلکه او اوّل، آن دستورها را خودش عمل می کرد، آن گاه با ایمان راسخ و اعتقاد یقینی، برای دیگران نقل می نمود. او آثار دنیوی و اخروی دعاها را با تمام وجود باور کرده بود. وی گاهی در حاشیه کتاب، به آثار و نتایج دعا اشاره می کند، مثلا در حاشیه «بلد الامین» می گوید:
«من اثر این دعا (یکی از دعاهای بعد از نماز صبح) را در کتاب های اصحاب بزرگوارمان خوانده ام.»
و آن گاه به داستانی در این زمینه اشاره می کند که:
«مردی از شیعیان در ایام گذشته به دردی مبتلا شد که تمام پزشکان از معالجه او عاجز شدند. او بعد از تلاشهای فراوان، از معالجه بیماری خویش مأیوس شد و تمام درها را به روی خود بسته دید، تا این که روزی کتابی را مطالعه می کرد که عبارتی توجه او را به خود جلب کرد. در آن جا نوشته بود: از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده است که هر کس مبتلا به بیماری جسمی شده باشد، بعد از نماز صبح چهل مرتبه این کلمات را بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوکیل، تبارک الله احسن الخالقین، و لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم» و سپس دست خود را به موضع درد بکشد، به خواست الهی شفا خواهد یافت. آن مرد به این دستور عمل کرده و به اذن الهی شفا یافت.»[۵]
کفعمی در ادامه داستانی را از مشاهدات خود نقل می کند:
«پدر و استاد بزرگوارم اعتقاد فوق العاده به مضمون این روایت داشت و هیچ گاه در نماز صبح از انجام آن فروگذاری نمی کرد؛ البته آن بزرگوار اثر آن را دیده و با تجربه برایش ثابت شده بود. او با یک خانم نجیب و بزرگواری از یک خانواده اصیل ازدواج کرد. بعد از مدتی، در اثر بیماری جسمی، همسر صالح و شایسته او ماه ها به بستر بیماری افتاد. پدرم از این وضعیت شدیداً آشفته و مضطرب گردید. او که در حال ناچاری به دنبال چاره ای می گشت، ناگهان این روایت به یادش آمد. لذا این دستور العمل شفابخش امام صادق ـ علیه السلام ـ را به همسرش توصیه کرد که آن را ۴۰ روز بعد از نماز صبح ۴۰ مرتبه بخواند. بعد از انجام این دستور العمل، به اذن خداوند متعال آن خانم از مرض سخت خویش شفا یافت.»[۶]
کفعمی در زهد و عبادت و خودسازی، سرآمد عصر خویش و سرمشق عارفان و زاهدان بود. کتاب محاسبه النفس وی ـ که در قالبی زیبا به زیور طبع آراسته شده ـ در نوع خود بی نظیر است و در مورد خودسازی و سیر و سلوک معنوی، عالی ترین رهنمودها را دارد.
نقل حدیث
محدّث نام آور شیعه، تلاش فراوانی در گردآوری حدیث نمود. او به کتابهای مختلف در این مورد رجوع می کرد و در هر کجا حدیثی را می یافت که بزرگان و دانشمندان دیگر آن را در کتابهای خود نیاورده بودند، وی آن را ثبت و برای طالبان معارف زلال اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نقل می نمود.
اگر امروزه به کتابهای بزرگ و معتبر شیعه، همچون: وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل و بحار الانوار رجوع کنیم، در می یابیم که محدث کفعمی چقدر در نشر و گسترش احادیث و روایات ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقش داشته است. شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه ، محدث نوری در مستدرک الوسائل و علامه مجلسی در بحار الانوار ده ها روایت در موضوعات مختلف علوم اسلامی، از محدث کفعمی نقل کرده اند که بخشی از موضوعات آن روایات عبارتند از: آداب نماز، دعا، وصیت، طهارت، آداب فن و کفن میّت مسلمان، اخلاق اجتماعی، معماری اسلامی، آداب زندگی و معاشرت، خواصّ سوره های قرآن، آثار تربیت امام حسین ـ علیه السلام ـ ، آداب زیارت و توسل، حقوق اجتماعی مسلمانان، بهداشت و مسائل فردی، تاریخ شهادت و ولادت ائمه ـ علیهم السّلام ـ ، مهدویت، مسایل حج و سایر موضوعات گوناگون فقهی، اخلاقی، عبادی و اجتماعی که زینت بخش صفحات منابع گرانسنگ شیعه است و کفعمی در نشر و گسترش آنها سهم عظیمی را به خود اختصاص داده است.
علامه مجلسی علاوه بر نقل روایات کفعمی، بارها در کتاب بحار الانوار از نکات علمی، تفسیری و ادبی محدث کفعمی سود جسته و در معانی لغات مشکل و شرح بعضی جملات و عبارات سنگین، از نظرات این دانشمند فرزانه بهره گرفته است.
وی در مورد فضل و عظمت و کمالات کفعمی می گوید:
«کتابها و آثار او ما را از سخن گفتن در مورد شخصیت وی باز می دارد و شکوه و جلالت این عالم جلیل القدر را، نوشته ها و آثار جاویدان وی بر همگان آشکار می سازد.»[۷]
آثار
این دانشمند گرانمایه در طول زندگی پربار خویش، نتیجه سالها تلاش علمی و فرهنگی خود را در قالب کتابها و رساله های ارزشمند به جهان دانش عرضه کرده است. او تألیفات فراوانی را در موضوعات مختلف علوم اسلامی به رشته تحریر کشیده و نقش به سزایی در تدوین و تکمیل آثار مذهبی به ویژه آثار شیعی در قرن نهم هجری داشته است تا آن جا که علامه مجلسی وجود این شخصیت پژوهشگر اسلامی را حلقه اتصال بین دو دانشمند نخبه شیعی، یعنی شهید اول و شهید ثانی می داند.[۸]
تنوع موضوعات در آثار کفعمی، نشانگر تسلط سرشار آن بزرگوار بر علوم مختلف و رایج عصر خویش می باشد. تاکنون نزدیک به ۵۰ اثر از تألیفات و تصنیفات این بزرگمرد شناخته شده است که می توان آنها را در ۱۲ موضوع طبقه بندی کرد که عبارتند از:
عرفان و سیر و سلوک
۱. محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه که به شرح فارسی ترجمه شده است.
۲. المقام الاسنی یف شرح الاسما الحسنی.
۳. صفوه الصفات فی شرح دعاء السمات، که در سال ۸۷۵ هـ .ق نوشته شده است و در کتابخانه شیخ ضیاء الدین نوری در تهران، نسخه ای از آن دیده شده است.
قرائت:
۱. اللفظ الوجیز فی قرائه الکتاب العزیز.
تفسیر:
۱. قراضه النضیر؛ تلخیص تفسیر «مجمع البیان» طبرسی می باشد.
۲. الرساله الواضحه فی شرح سوره الفاتحه.
۳. تلخیص «غریب القرآن» نوشته محمد سجستانی.
۴. تلخیص «تفسیر علی بن ابراهیم».
۵. تلخیص «جوامع الجامع» طبرسی.
ادبیات:
۱. فرج الکرب و فرج القلب؛ درباره اقسام علم ادبیات تألیف شده و نزدیک به ۲۰۰۰۰ بیت است (هر بیت، سطر ۵۰ حرفی را می گویند)
۲. نهایه الارب فی امثال العرب؛ در دو جلد نگارش یافته است، که در نوع خود بی نظیر است.
۳. لمع البرق فی معرفه الفرق.
۴. زهرا الربیع فی شواهد البدیع.
۵. تلخیص «نزهه الالباء فی طبقات الادباء» اثر کمال الدین عبدالرحمن بن محمد انباری.
۶. فروق اللغه.
۷. مقالید الکنوز فی اقفال اللّغوز.
۸. تلخیص «مغرب اللغه» مطرزی.
۹. رساله فی علم البدیع.
۱۰. تلخیص «المجازات النبویه» اثر سید رضی (ره)
شعر و قصیده
۱. قصیده فی البدیع فی مدح النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و شرح آن.
۲. نور حدیقه البدیع؛ در شرح تعدادی از قصیده های معروف عرب.
۳. قصیده غدیریه و سایر اشعار اخلاقی و ادبی.
۴. البدیعیه؛ که قصیده ای است میمیه و حاوی تمامی محسّنات و زیبایی های ادبی و آرایش های کلامی در علم بدیع می باشد.
تاریخ:
۱. ارجوزه الفیه فی مقتل الحسین ـ علیه السلام ـ و اصحابه: درباره نام ها، اشعار و زجرهای اصحاب امام حسین ـ علیه السلام ـ . وی در این مقتل از منابع متعددی بهره گرفته و شیوه نو در این زمینه به کار برده است.
۲. تاریخ وفیات العلماء.
حدیث:
۱. مشکاه الانوار: این کتاب غیر از «مشکاه الانوار» طبرسی و مجلسی می باشد و به این نام کتابهای متعدد در موضوعات مختلف تألیف شده است.
۲. تلخیص «علل الشرایع» اثر صدوق (ره)
اخلاق:
۱. مجموع الغرائب و موضوع الرغائب: این کتاب در سال ۱۴۱۲ هـ .ق به چاپ رسیده است. محقق کفعمی در مقدمه آن می گوید: من این کتاب را از کتاب کبیر و بی نظیر خودم گرد آورده ام و آن را بعد از مطالعه و رجوع به ۱۰۰۰ تألیف و تصنیف نوشته ام.
۲. حیاه الارواح فی اللطایف و الاخبار و الآثار: نگارش این کتاب در سال ۸۴۳ هـ .ق به اتمام رسیده است. کفعمی این اثر را در ۷۸ باب تنظیم کرده است.
عقاید:
۱. تعلیقات بر «کشف الغمه» علی بن عیسی اربلی: این تعلیقات مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.
فقه:
۱. التلخیص فی مسائل العویص من الفقه.
۲. تلخیص «قواعد» شهید (ره)
۳. تلخیص «الحدود و الحقایق فی تفسیر الالفاظ المتداوله فی الشرع و تصریفها»؛ اصل این کتاب تألیف سید مرتضی علم الهدی (ره) است.
۴. منظومه ای درباره ایام شریفه ای که روزه آنها مستحب است. این سروده قصیده ای از نوع رجز می باشد که در ۱۳۰ بیت ترتیب یافته است. وی این منظومه فقهی را به درخواست علامه بابلی به رشته نظم کشیده است. ابیات آغازین آن چنین است:
الحمدلله الذی هدانی الی طریق الرشد و الایمان
ثمّ صلاه الله ذی الجلال علی النبی المصطفی و الآل
العالم البحر الفتی العلامه البابلی صاحب الکرامه
اشار ان انظم ما قد ندبا من الصیام دون ما قدو جبا
ر. دعا و زیارات:
۱. البلد الامین: کفعمی در این کتاب، دعاها، ذکرها، زیارت ها و اعمال سال را آورده است. او این کتاب را قبل از مصباح تألیف نموده است. آداب نمازهای یومیه، تعقیبات، دعاهای مختصه و زیارات متعددی برای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ در این کتاب ذکر شده و در پایان، مناجات ائمه و دعاهای وارده در مناسبتهای گوناگون بیان شده است.
۲. شرح صحیفه سجادیه که آن را به نام «الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه» نامگذاری کرده است. وی در آخر این کتاب می گوید: من دعاهای این کتاب صحیفه را از منابع معتبر استخراج کرده و نقل نموده ام.
۳. جنّه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه: این کتاب معروف ترین اثر کفعمی است که به مصباح کفعمی شهرت دارد. چون این کتاب به شیوه «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی نگارش یافته است و شباهت زیادی به «مصباح» شیخ دارد. مصباح نام گرفته است و برای تمایز از «مصباح» شیخ طوسی به «مصباح کفعمی» چنین آمده است.
در مورد منزلت والای این کتاب، معروف است که «مصباح کبیر» شیخ طوسی قبل از «مصباح کفعمی» از مقبولیت بسیار بالایی برخوردار بود و در بیشتر خانه های شیعیان نسخه ای از آن موجود بود، امّا بعد از تألیف «مصباح کفعمی» در سال ۸۹۵ هـ .ق «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی جای خود را به «مصباح» کفعمی داد.[۹]
این کتاب بین کتابهایی که درباره «ادعیه و زیارات» نوشته شده، بی نظیر است. علامه شیخ کفعمی در مورد ارزش و اعتبار این کتاب می گوید:
«من این اثر را از کتابهای مورد اعتماد جمع آوری کرده ام که باید به ریسمان محکم آنها چنگ زده شود و آن را به گونه ای تنظیم نموده ام که خواننده را به بالاترین درجات وصول به حضرت حق برساند.»
او در آخر کتاب، فهرست منابع را یادآور شده، که تعداد آنها به ۲۳۹ عنوان بالغ می شود.
کتاب مصباح دارای ۵۰ فصل است که از احکام وصیت شروع می شود و با طهارت و مقدمات نماز ادامه می یابد و با ذکر نمازهای واجب و مستحب و تعقیبات نماز، وارد بحث ادعیه می شود.
اعمال شب و روز و دعاهای مختلف، هر یک در فصل های جداگانه ای ذکر شده است. از فصل ۴۱ بحث زیارات شروع شده و پس از آن، مناسبت های ایام سال همراه ذکر ولادتها و شهادت های ائمه ـ علیهم السّلام ـ بیان شده است و در پایان کتاب، آداب دعا ـ که شامل عوامل استجابت دعا، شرایط دعا کننده، کیفیت دعا و مقدمات و شرایط آن است ـ بیان شده است. این کتاب دارای ترجمه های متعدد و تلخیص می باشد.
کفعمی در این کتاب شریف به مناسبت هایی به نکات تاریخی و ادبی، اشاره کرده است؛ از جمله قطعه هایی از واقعه کربلا، حماسه آفرینی های امام علی ـ علیه السلام ـ در صحنه های مختلف، شعرهای مناسب و خطبه های بلیغ و جذاب برای روزهای عید فطر و قربان و خطبه مونقه علی ـ علیه السلام ـ را که آن حضرت بدون حرف الف ایراد فرمود، در آخر کتاب آورده است.
۴. مختصر مصباح، که بعد از تألیف کتاب مصباح، آن را نوشته است. نام دیگر این کتاب الجنّه الواقیه می باشد.
۵. المنتقی فی العوذ و الرّقی.
ز. موضوعات متفرقه:
۱. العین المبصره.
۲. الکواکب الدّریّه.
۳. حدیقه انوار الجنان الفاخره.
۴. اختصار لسان الحاضر و القدیم.
۵. مجموعه کبیره، که نویسنده ریاض العلماء آن را در شهر ایروان دیده است.
۶. ملحقات الدروع الواقیه.
۷. رساله خطی شبیه کشکول.
۸. حجله العروس.
۹. الحدیقه الناضره.
۱۰. الروضه و النحله.
۱۱. تلخیص «الغریین» نوشته هروی.
۱۲. النخبه.
شعر و خطابه
کفعمی علاوه بر خَلقِ آثار متعدد و تألیفات متنوع در رشته های گوناگون علوم اسلامی، در عرصه ادبیات و شعر و خطابه هم چون ستاره ای درخشید. خطابه های نغز و کم نظیر وی و اشعار بدیع و ابتکاری او در نهایت فصاحت و بلاغت می باشد. او در یکی از خطبه های زیبای خویش که در شرح بدیعیه خود گفته است، تمامی سورههای قرآن را مندرج و موجب شگفتی اهل فضل و ادب گردیده است.
دیدگاه صاحب نظران
۱. شیخ حرّ عاملی، نویسنده وسائل الشیعه:
«او شخصیتی مورد اطمینان، فاضل، ادیب، شاعر، عابد و پارسا بود. او کتاب بزرگ و پربار مصباح را به نام الجنّه الواقیه در سال ۸۹۵ هـ .ق تألیف کرده است و هم چنین گزیده مصباح و البلد الامین و شرح صحیفه از آثار اوست. وی اشعار بسیار سروده و رساله های متعددی نیز تألیف کرده است.[۱۰]
۲. علامه امینی، نویسنده الغدیر:
«شیخ تقی الدین ابراهیم بن شیخ زین الدین علی بن شیخ بدر الدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی همدانی خارفی عاملی کفعمی لویزی جبعیّ، یکی از چهره های درخشان قرن نهم هجری قمری می باشد که جامع علم و ادب بود.»[۱۱]
۳. خیر الدین زرکلی، از شخصیت نگاران اهل سنت:
«ابراهیم بن علی بن الحسن الحارثی عاملی کفعمی ملقب به تقی الدین، مردی ادیب و از فضلای امامیه می باشد. او در روستای «کفرعیما» از توابع جبل عامل متولد شد و در همان جا وفات یافت. وی مدتی در شهر کربلا مسافرت کرد و در آن جا اقامت گزید. آثار وی در قالب نظم و نثر به ۴۹ کتاب و رساله می رسد.»
سپس زرکلی تعدادی از آثار کفعمی را نام می برد.[۱۲]
وفات
شیخ ابراهیم کفعمی، در اواخر عمر خویش، در کربلا زندگی می کرد و محلی هم برای دفن خودش در آن جامعین کرده و وصیت نموده بود که در آن جا دفن شود و سروده ای هم در این زمینه دارد که نهایت علاقه وی را به آستان مقدس امم حسین ـ علیه السلام ـ می رساند:
سألتکم بالله ان تدفوننی اذا متّ فی قبر بارض عقیر
فانّی به جار الشهید بکربلا سلیل رسول الله خیر مجیر
فانّی به فی حضرت غیر خائف بلا مریه من منکر و نکیر
امنت به فی موقفی و قیامتی إذا الناس خافوا من لظی و سعیر
فکیف بسبط المصطفی ان یردّ من بحائره ثاو بغیر نصیر
من از شما (خانواده ام) می خواهم برای خدا، مرا بعد از مرگم در سرزمین عقیر (کربلا) دفن کنید.
بدین وسیله من با شهید کربلا همسایه خواهم شد؛ شخصیتی که از سلاله پاک رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ بوده و بهترین پناه دهنده است.
من به خاطر محبت آن بزرگوار، بدون تردید از منکر و نکیر هیچ گونه واهمه ای نخواهم داشت.
من با توسل به سید الشهداء ـ علیه السلام ـ در قبر و در روز قیامت از عذاب الهی در امان خواهم بود و این در حالی است که مردم از جهنم و شعله های آتش در بیم و هراس خواهند بود.
من اقوام عرب را دیده ام که از مهمان خویش حمایت می کنند و از رسیدن آسیب به او جلوگیری می نمایند.
چطور ممکن است فرزند مصطفی ـ صلّی الله علیه و آله ـ رد کند کسی را که غریب و تنها در کوی او آرمیده باشد.[۱۳]
کشف آرامگاه کفعمی
کفعمی با همه علاقه ای که به کربلا داشت، موفق نشد تا آخر عمر در آن جا بماند و مهمان حضرت ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ بشود. وی در در اواخر عمر خویش، سفری به زادگاهش نمود که در همان جا وفات یافت و به خاک سپرده شد.
آن منطقه در اثر مرور زمان خراب شده و قبر شریف کفعمی در زیر خاک ماند و از منظر مردم پنهان گردید. کسی آن جا را نمی شناخت و از اثر قبر او اطلاعی نداشت، تا این که بعد از قرن یازدهم هجری قمری، کشاورزی هنگام شخم زدن زمین، گاو آهن وی به سنگی برخورد و آن را از محل خودش تکان داد، از زیر آن سنگ جسدی با کفن تر و تازه برخاست و با حیرت تمام به راست و چپ نگاه کرد و گفت: «هل قامت القیامه؛ آیا قیامت به پا شده است؟!» آن گاه افتاد و دوباره به خواب ابدی فرو رفت. کشاورز از مشاهده این واقعه شگفت انگیز بیهوش می شود و بعد از مدتی که به حال طبیعی بر می گردد، اهالی روستا را مطلع می کند. آنان نوشته سنگ قبر را مشاهده می کنند که روی آن چنین حک شده بود: هذا قبر الشیخ ابراهیم بن علی الکفعمی (ره)
بعد از این واقعه، مردم قبر شریف او را بازسازی و تعمیر نمودند. هم اکنون نیز مرقد او زیارتگاه عاشقان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و شیعیان جهان می باشد. بدین ترتیب، کفعمی بعد از عمری تلاش و جهاد در راه احیای فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در سال ۹۰۵ هـ .ق در آستانه سلطنت شاه اسماعیل صفوی، در زادگاه خویش جهان را وداع گفت و به لقای دوست شتافت.[۱۴]
پی نوشت:
[۱] . القابی نظیر: اکابر علمای امامیه، اعیان محدّثین شیعه، کثیر التتبع و وجوه شیعه، حکایت از گستردگی اطلاعات علمی و نفوذ شخصیت معنوی وی در میان دانشمندان می باشد. [۲] . در مورد تاریخ تولد وی اختلاف وجود دارد علامه سید محسن امین تاریخ ولادت او را سال ۸۴۰ هـ .ق ذکر کرده است (اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵). امّا اتمام نگارش کتابی را در سال ۸۴۳ هـ . ق به او نسبت می دهد. علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی در الذریعه تولد او را در سال ۸۲۸ هـ . ق می داند. (الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۳، ص ۷۳ و ۱۴۳).
[۳] . مقدمه رساله محاسبه النفس، ص ۱۷، و اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵.
[۴] . مقدمه بلد الامین.
[۵] . بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۱۵۳.
[۶] . همان، ج ۸۳، ص ۱۵۴.
[۷] . همان، ج ۱، ص ۳۴.
[۸] . اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵.
[۹] . همان، ج ۲، ص ۱۸۴.
[۱۰] . امل الامل، ج ۱، ص ۲۸.
[۱۱] . الغدیر، ج ۱۱، ص ۲۱۳.
[۱۲] . الاعلام، ج ۱، ص ۵۳.
[۱۳] . اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۷.
[۱۴] . ریحانه الادب، ج ۵، ص ۶۸ و رساله محاسبه النفس، مقدمه، ص ۲۱.
عبدالکریم پاک نیا