- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
ای مهربان خدای، گم گشتهام تو بودى، کردم چو دیده باز، دیدم به آسمان و زمین و به بام و به در، تابنده نور توست، هر جا ظهور توست، دیدم به هیچ نقطه تهى نیست جاى تو، خوش میدرخشد از همه سو، جلوههاى تو، اى مبدأ وجود از کثرت ظهور نهان گشتى و نهان شد که کیست، از هر چه ظاهر است، تویى آشکارتر، نزدیکتر ز منی، دور نیستى اى نازنین خدای.
ای گمشدگان خسته و سرگشته، اى کسانى که براى رسیدن به آرامش و سعادت واقعی، هر درى را به صدا درآوردید و در هر راهى گام نهادید، اینک بیایید با هم به راهى برویم که آغازش تحرک است و شادى و پایانش پناهى راستین و استوار.
موضوعى که ما باید درباره آن بنویسیم و سخن به میان آوریم از دو بخش تشکیل شده است:
الف) اهمیت مسجد.
ب) ارتباط مسجد با نماز.
من میخواهم این موضوع را از دو دیدگاه بررسى کنم:
الف)دیدگاه شخصى خودم.
ب) دیدگاه قرآن و پیامبران و امامان(علیهم السلام) و بزرگان دین.
الف) اهمیت مسجد و ارتباط آن با نماز از دیدگاه خودم
ابتدا باید در این مورد، یک سرى موضوعات را ذکر کنم و آن این است که زمانى اهمیت یک موضوع مشخص میشود که ما بتوانیم موضوع مورد بحث خود را با موضوعات همردیف آن مقایسه کنیم و در پى این مقایسه، خواهیم فهمید که اهمیت کدام موضوع بیشتر است.
اما در مورد مسجد میدانیم که مسجد بر وزن «مَفْعِل» است که یکى از وزنهاى اسم مکان است. پس نتیجه میگیریم که مسجد، یک مکانى است مانند همه مکانهاى دیگر مانند: منازل شخصی، رستوران، ورزشگاه، کلیسا و… و از این که مسجد مکان است، هیچ فرقى با اماکن دیگر ندارد و همه اماکن از این نظر، با هم مساویاند.
پس اهیمت مسجد به بُعد مکانى آن بر نمیگردد بلکه به بُعد معنوى و یا کارهایى که در آن انجام میگیرد برمیگردد و از این لحاظ با دیگر اماکن فرق میکند.
پس مسجد را از لحاظ مکانى با دیگر اماکن بررسى کردیم و فهمیدیم که فرقى ندارد پس برترى و اهمیتى هم ندارد، البته از این نظر. پس ما باید مقایسه خود را از طریقی دیگر که همان بُعد معنوى است بررسى کنیم.
میدانیم که هدف از آفرینش انسان، رسیدن به کمال است، پس هر چیزى که انسان را به کمال نزدیک کند، داراى اهمیت میشود و کمال انسان هم، جز از راه بندگى و عبادت خدا بدست نمیآید؛
پس هر مکانى که هدف آن بُعد معنوى و رساندن انسان به کمال باشد، داراى اهمیت است و هیچ مکانى هم به جز مسجد، یک چنین ویژگى ندارد، به طور مثال: هدف مکانى به نام رستوران، سیر کردن شکمهاى گرسنه است که این هدف به هیچ وجه انسان را به کمال نزدیک نمیکند تا داراى اهمیت باشد.
بلکه هدف آن مادى است و یا مثلاً رفتن مردم به ورزشگاهها هدفى جز دیدن یک بازى نیست که این، همان هدف مادى است و انسان را به هدف نزدیک نمیکند. ولى هدف انسانهایى که به مسجد میروند، چیزى غیر از این است و آن رسیدن به هدف معنوى و نزدیک شدن به کمال و خواندن نماز و ذکر خداوند است.
حال که به برترى مسجد نسبت به دیگر مکانها آشنا شدیم، بیاییم به اهداف دیگر مسجد که در هیچ جاى دیگرى وجود ندارد و فواید آنها بحث کنیم تا اهمیت مسجد بیشتر روشن شود:
فوایدی که در اثر آمدن به مسجد براى مردم ایجاد میشود:
الف) فواید معنوى و مادى و اجتماعى و برترى ویژگیهاى مسجد
۱) بیهیچ شکی، اولین هدف اصلى و زیباترین هدف از رفتن به مسجد، چیزى نیست جز برپایى نماز جماعت و بقیه اهداف و فواید مربوط به آن به دنبال همین هدف به وجود آمدند و شکل گرفتند.
۲) دعا کردن براى برآورده شدن نیاز بندگان: انسان و مؤمن واقعى با این هدف به مسجد میرود که بتواند در محیطى قرار بگیرد تا با دورى از مشکلات زندگى خود، به راز و نیاز بپردازد و خداى خویش را عبادت کند.
۳) شرکت در مجالس اهل بیت(علیهم السلام): حتى اگر انسان و مؤمنى بر اثر مشغله کارى، نتواند به مسجد برود ولى ما همه ساله میبینیم که هر زمان مجلسى مربوط به یکى از امامان باشد، تعداد بیشترى از مردم به مسجد میآیند و این همان عشق به اهل بیت(علیهم السلام) است که در هیچ جاى جهان به جز در مسجد نمیتوان آن را یافت.
اصلاً در کجاى جهان مکانى وجود دارد که تعدادى زیاد از مردم براى عبادت و راز و نیاز و عشق به اهل بیت(علیهم السلام) به آنجا میروند، در هر مکانى که مردم به آنجا میروند به دنبال رسیدن به هدف مادى در آنجا حضور مییابند ولى کسانى که در مسجد حضور میآورند، به چیز دیگرى میاندیشند که اصلاً قابل مقایسه با دیگر اماکن نیست.
۴) از دیگر فواید معنوى مسجد، همان است که انسان وقتى از مسجد برمیگردد، احساس سبکى میکند و روح تلاش و تکاپو در او فعال میشود و روح کسلکنندگى و تنبلى از وى دور شود که به دنبال آن، آثار و فواید اجتماعى دیگرى را دارد؛ یعنى انسان با حالت شادابى و با یک طراوت خاصى کارهاى خود را انجام میدهد.
۵)دوستی بر پایه اهداف معنوى و نه مادى، از دیگر فواید معنوى رفتن به مسجد است. انسان وقتی در مسجد با کسى پیوند رفاقت میبندد، آن دوستى و رفاقت هیچ گاه از بین نمیرود، چون اساس تشکیل آن در جایى بوده که آن مکان، مبناى همه دوستیها و رفاقتها و پیوندهایى است ه از راه قلب به هم گره میخورند.
۶) یکى از فواید بسیار با ارزش (به نظر من) براى انسان، این است که انسان در مسجد این لیاقت و شایستگى را پیدا میکند که صدها درود و سلام بوسیله فرشتگان ملکوتى بر او فرستاده میشود. بدون شک در هیچ جاى جهان، چنین مکانى وجود ندارد که ملکوتیان بر زمینیان درود بفرستند.
۷) مسجد، جایى است بهتر بگویم تنها جایى است که فرشتگان الهى و انسانهاى زمینى با هم و به دور هم جمع میشوند و نماز میگزارند و در این مکان مقدس است که تمام آفریدهها و مخلوقات خدا، با هم و یکجا خدا را عبادت میکنند.
۸) مسجد، تنها مکانى است که در آن بویى از گناه و ناپاکى دیده نمیشود و گرنه در همه مکانهاى دیگر، گناه، اذیت و آزار، ناپاکى و … وجود دارد؛ پس این مکان چقدر باارزش است که حتى اثرى از زشتى در آن وجود ندارد.
۹) مسجد، تنها مکانى است که تنها مردمى به آنجا راه پیدا میکنند که از همه لحاظ پاک باشند. بله، همه مردم در یک چنین مکان مقدسى با وضو که نشانه طهارت و پاکى است وارد میشوند. پس چقدر این مسجد، محیط پاکى است.
۱۰) مسجد، تنها مکانى است که در آن بهترین، بیشترین، پاکترین و کمخرجترین اجتماعات دنیا در آن شکل میگیرد و این خود رابطه بین نماز جماعت و مسجد را میرساند، یعنی ایجاد یک چنین اجتماعاتى که همان نماز جماعت است، در مسجد شکل میگیرد.
۱۱) مسجد، تنها مکانى است که در آن نشان تقوا و عدالت وجود دارد. ملاک و منظور از عدالت، همان انتخاب فردى عاقل و عادل و متقى به عنوان امام جماعت است.
۱۲) مسجد، تنها جایى است که در آنجا شکوه مسلمانان، تجلى پیدا میکند. این شکوه، همان برپایى نماز جماعت است که فقط در مسجد ایجاد میشود.
۱۳) مسجد، تنها جایى است که در آنجا پاداش بسیار و فوائد فراوان فردى و اجتماعى زیادی دارد که باز میرسیم به ارتباط مسجد با نماز، یعنى این پاداش و برکات، بواسطه برپایى نماز جماعت در مسجد بدست میآید.
۱۴) مسجد، تنها جایى است که در آن عبادت توحیدى برپا میشود و آن ذوب شدن فرد و جمع براى برپایى نماز جماعت است.
۱۵) به نظر من یکى از مهمترین فوائد و اهداف رفتن به مسجد، برپایى نماز جماعت و پیدا کردن نظم است. بله نظم، تنها جایى که در آن حتى با وجود دهها هزار نفر، عامل نظم همچنان وجود دارد.
مسجد است که در آن با برپایى نماز جماعت همه یک جا به رکوع میروند، همه یکجا سجده میکنند، همه یکجا سر از سجده بر میآورند، همه یکجا از مهمترین اعمال فارغ میشوند، همه یکجا دست به قنوت میبرند و دعا میکنند و همه یکجا بر اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) درود میفرستند.
۱۶) اگر نگاهى به تاریخ بیافکنیم، خواهیم دید که در طول تاریخ، بناهاى مختلف ساخته شده، ویران شده و دوباره ساخته شده است؛ اما اگر نگاهى دقیقتر داشته باشیم، خواهیم دید که اکثر مساجدى که طى قرنها پیش در اماکن مختلف بنا شدهاند، هنوز هم پابرجا هستند و نه تنها از عظمت و اهمیت آن در نزد مردم کم نشده بلکه روز به روز بر شوکت آن افزوده میشود و مردم نیاز خود را نسبت به مساجد روز به روز بیشتر میبینند.
راستى راز خراب شدن قصرها و کاخها و خانهها و رستورانها و… و راز برجا ماندن مسجد چیست؟ باید گفت که اصولاً هر خواستهاى که از فطرت مردم برخاسته باشد و بر اساس فطرت مردم شکل گرفته باشد، هیچ گاه از بین نمیرود، بلکه بر عکس به علت فطرى بودن آن، روز به روز بر علاقه مردم نسبت به این اماکن بیشتر میشود؛ پس راز استوارى مسجد به خاطر این است که منشأ پیدایش آن فطرت مردم است.
۱۷) یکى دیگر از ویژگیهاى مسجد که بر اهمیت آن میافزاید، این است که در مسجد، تمام کسانى که حضور دارند، همه و همه به یکجا نگاه میکنند، همه به دنبال یک چیز هستند و همه گمشده خود را در یک مکان جستجو میکنند. آیا چنین مکانى با این چنین ویژگى، در جاى دیگر وجود دارد؟
۱۸) بله، مسلمانان عزیز، در مسجد عاملى شکل میگیرد که همه دشمنان اسلام از شکلگیری آن میهراسند، عاملى شکل میگیرد که بواسطه آن، همه مسلمانان را در همه جاى جهان مانند دانههاى تسبیح به هم متصل نگه میدارد.
عاملى شکل میگیرد که تنها به واسطه این عامل مسلمانان میتوانند با ابرقدرتان و دشمنان مسجد و اسلام مقابله کنند و این عامل چیزى نیست جز وحدت. بله، در مسجد وحدت بین مسلمانان ایجاد میشود که همان عامل برترى مؤمنین نسبت به کفار است.
۱۹) در کجاى جهان یک انسان پیر، هفتاد، هشتاد ساله با یک خردسال پنج، شش ساله، همزبان و هم صدا میشود. بله فقط در مکان پاک و مقدس مسجد هم صدایى بین پیر و جوان واقعاً تعجبآور و زیباست.
۲۰) مسجد مکانى است که در آنجا اولاً هیچ صفات زشتى دیده نمیشود و ثانیاً با بسیاری از صفات زشت و نکوهیده مبارزه میشود. در واقع درمان بسیارى از صفات نکوهیده، با رفتن به مسجد حل میشود. در مسجد است که خودخواهى و فردگرایى به جمعى بودن و فروتنى تبدیل میشود.
۲۱) قدرت مسلمانان جز با رفتن به مسجد و ایستادن در صفوف جماعت براى خواندن نماز، جلوه پیدا نمیکند. اصولاً قدرت هر ملتى، بستگى به مردم آن ملت دارد و ملتى که برخاسته از مردم باشد، در تمام جنگهاى داخلى و خارجى پیروز است و این ملت هم جز با رفتن به مسجد، پیوند بین آنها تقویت نمیشود.
۲۲) در مسجد است که با برپایى نماز جماعت، کینهها و کدورتها از بین میرود و روحیه برادر دوستى هویدا میشود.
۲۳) یکى از فواید رفتن به مسجد، این است که نماز، سر وقت خوانده میشود و رفتن به مسجد هم خود، نوعى عامل وقتشناسى است. که وقتشناسى هم یکى از صفات نیکوى مؤمنین است.
۲۴) یکى از فواید مهم و با ارزش مسجد این است که مردمى که در مسجد گرد هم میآیند، میتوانند مشکلات خود و محل خود را بررسى کنند و به اتفاق هم به حل مشکلات بپردازند.
۲۵) مسجد، محلى است که انسان میتواند در آن حتى از مسائل روز مملکت و مسائل سیاسى آن آگاه شوند که این مطالب اشاره دارد به رفتن به نماز جمعه و برپایى نماز جماعت.
۲۶) مسجد و به پیروى از آن، نماز جماعت که در آن برگزار میشود، خار چشم دشمنان اسلام است.