- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
نویسنده، در این مقاله سعى کرده است با روشى جدید، خوانندگان را با خود همراه کرده، با مشارکت یکدیگر به هدفى خاص برساند. وى بعد از طرح داستان مورد نظر، سؤالات دقیقى را استخراج کرده و با بیان نکات برجستهاى خواسته خود خواننده جواب سؤالات را بیابد، گرچه براى اطمینان پاسخها را در آخر آورده است به نظر ما این روش، روشى بسیار مفید و سازنده در فهم قرآن است.
براى یک جوان که به سن بلوغ میرسد، نیازهاى متعددى مطرح میگردد که مهمترین آنان عبارتند از: کار و شغل آبرومند، مسکن راحت، همسر همراه و بالاخره اگر اهل فکر، فرهنگ، اندیشه و عقیده باشد، محیط سالم و سازنده براى ادامه تحصیلات، رشد، تعالى شخصیت و اخلاق انسانی.
موسى (علیه السلام) نیز که جوانى نوبر آمده بود، همچون بقیه جوانان همین نیازها را داشت و خداوند به دلیل جسم، جان و برخوردارى از ایمان، اخلاص، تقوا و احسان، به نیکوترین وجهى نیازهاى مادى و معنوى او را بر آورده ساخت. آیات ذیل این تجربه را براى همه جوانان تبیین مى نماید تا درس عبرتى براى همگان باشد. ابتدا به متن آیات توجه میکنیم، سپس به سؤالات مطرح شده پاسخ میگوییم و در انتها به پیامهاى این داستان گوش دل میسپاریم.
موسى (علیه السلام) پس از فرار از سرزمین فرعون مصر و طى مسافتى طولانى در کوه و دشت، سرانجام به دنبال چند روز راهپیمایی، در آستانه شهر «مدین»، به سر چشمه آب آن شهر رسید. در آنجا گروهى چوپانان را یافت که چارپایان خود را سیراب میکردند، علاوه بر آنان دو زن را دید که به جاى آب دادن به گوسفندان، دائماً آنان را از پراکنده شدن و دور گشتن باز میدارند.
موسى (علیه السلام) با تعجب از این عمل، از آنان پرسید: «منظور شما از این کار چیست؟» گفتند: «تا همه چوپان ها کارشان تمام نشود و نروند ما گوسفندان خود را آب نمیدهیم (چرا که زورمان به آنان نمیرسد) پدرمان نیز پیرمردى فرتوت است».
موسى (علیه السلام) وقتى مشکل آنان را دریافت گوسفندانشان را سیراب کرد و (به جاى آنکه بایستد و انتظار تشکر و پاداشى داشته باشد.) براى رفع خستگى و استراحت از گرماى روز، به سایه درختى پناه برد و گفت: «پرودگارا! من به هر خیرى که تو نازل کنى سخت نیازمندم».
پس از مدتى یکى از آن دو دختر که به حالت شرم و آزرم گام بر میداشت آمد و گفت:«پدرم تو را دعوت کرده تا مزد سیراب کردن گوسفندانمان را به تو بپردازد.» حضرت موسى که دعاى نیاز و نجات خود را با این دعوت اجابت شده مییافت، بیدرنگ درخواست دختر را پذیرفت و همراه او نزد پدرش(حضرت شعیب) رفت و سرگذشت خود و ماجراهایى را که بر او رفته بود، تماماً براى او شرح داد، حضرت شعیب نیز پس از استماع حوادث، او را دلدارى و قوت قلب داده، گفت:« نترس که از شر ستمگران رها گشتهای».
در این موقع یکى از دو (دختر) گفت:« پدرم! او را استخدام کن که بهترین کسى است که میتوانى استخدام کنی، هم قوى است، هم امین».
پدر که از این پیشنهاد تمایل دخترش را به فراست دریافت کرده بود، سخن کوتاه کرده، به موسی (علیه السلام) گفت: «من میخواهم یکى از این دو دخترم را به همسرى تو درآورم، مشروط به این که هشت سال براى من کار کنی، البته اگر آن را تا ده سال افزایش دهى به اختیار خودت است(محبتى کردهای). من نمیخواهم بار سنگینى بر دوش تو بگذارم و اگر خدا بخواهد مرا از صالحان خواهى یافت».
موسی (علیه السلام) با پذیرش این پیشنهاد و رضایت کامل گفت:« این قراردادى میان من و تو باشد که هر یک از دو سرآمد را خواستم انجام دهم، بر من ستمى نباشد و خدا بر آنچه میگوییم وکیل خواهد بود».(کار خود را به او میسپاریم). با ترجمه آزاد آیات ۲۳ تا ۲۸ سوره قصص.
سؤالات
۱ ـ انگیزه موسى (علیه السلام) براى آب دادن به گوسفندان دختران چه بود و چرا چوپانان از این کار دریغ داشتند؟
۲ ـ چه کسى از حقوق ضعفاى جامعه(زنان و سالخوردگان) باید دفاع کند؟
۳ ـ آیا موسى (علیه السلام) انتظار تشکر و تقدیرى از ناحیه دختران داشت و از آنان مزدى طلب کرد؟
۴ ـ وقتى موسى (علیه السلام) براى خدمت خود اجرى نخواسته بود، چرا حضرت شعیب (علیه السلام) میخواست به او اجرت بدهد؟
۵ ـ راه رفتن دختر به حالت حیا وشرم حکایت از چه حکمتى میکند؟
۶ ـ موسى (علیه السلام) با چه اطمینانى جریاناتى را که افشاى آن براى او خطرناک بود به شعیب (علیه السلام) نزد دخترانش گفت؟
۷ ـ از کجا میتوان دریافت که پدر دختران، همان حضرت شعیب (علیه السلام) بوده است؟
۸ ـ دو شرط مهم استخدام و عهدهدار شدن مسؤلیتها کدام است؟
۹ ـ متعهدین غیرمتخصص(پاکان غیر مدیر) ضرر بیشترى میزنند، یا غیرمتعهدین متخصص(مدیران ناصالح).
۱۰ ـ آیا میدانید حضرت یوسف براى عهدهدار شدن امور اقتصادى مصر، روى کدامیک از تواناییهاى خود تکیه کرده بود؟
۱۱ـ چگونه حضرت شعیب (علیه السلام) قبل از پرسش از دختران خود، پیشنهاد همسرى یکى از آنان را به موسى (علیه السلام) میدهد؟
۱۲ـ فلسفه قرار دادن کار به عنوان مهریه به جاى پول چیست؟
۱۳ـ چه نیازى به قرار دادن سرآمد هشت یا ده سال وجود داشت و چرا آن را به توافق و تفاهم آینده موکول نکرده است؟
۱۴ ـ چرا در پایان قرار داد به جاى تکیه بر شهادت خداوند بر وکالت او تأکید شده است؟
نکات قابل توجه
۱ـ عدالتطلبى و حمایت از مظلومان در هر شرایطی، حتّى در حالت خستگی، گرسنگی، در بدرى و محرومیت هم ممکن است.
۲ـ انجام هر کار خیرى که خالصانه و خدا جویانه باشد، آثار و برکات بى شمارى دارد. موسى با آب دادن گوسفندان دیگران، از غربت و تنهایى و بیپناهى و گرسنگى به خانه یک پیامبر راه یافت، همسر و هم پیمان یافت و ده سال در مکتب آن پیر طریقت راه و رسم رهبرى آموخت.
۳ ـ مردان خدا خدمت هیچکس را بدون اجرت نمیگذارند، حتى اگر خدمت کننده مزدى طلب نکرده باشد.
۴ ـ موسى (علیه السلام) در هر شرایطى به یاد خداوند بود.
۱ ـ ۴ ـ هنگامى که مرد قبطى را به غیر عمد کشت، گفت: «پروردگارا! من به خودم ستم کردم مرا ببخشای».
۲ ـ ۴ ـ هنگام فرار از سرزمین مصر دعا کرد: « خدایا! مرا از شر ستمکاران رهایى بخش».
۳ ـ ۴ ـ در بلاتکلیفى فرار از مصر و نا آشنایى به سرزمینهاى مجاور گفت: «امیدوارم پروردگارم مرا به راهى مناسب راهنمایى کند».
۴ ـ ۴ ـ پس از سیراب کردن گوسفندان شعیب، هنگامیکه در سایه درخت آرمیده بود، گفت: «پروردگارا! من به هر خیرى که تو نازل کنى سخت نیازمندم».
۵ ـ ۴ ـ پس از عقد قرار داد همکارى با شعیب گفت: «خدا بر آنچه میگوییم کفیل است».
۵ ـ خداوند نیز دعاهاى او را به خوبى و به شرح زیر اجابت فرمود.
۱ـ ۵ ـ او را به خاطر قتل غیر عمد بخشاید.
۲ ـ ۵ ـ او را از شر فوعونیان نجات بخشید.
۳ ـ ۵ ـ او را از بلاتکلیفى در انتخاب راه، با فرار به سرزمین «مدین» راهنمایى نمود.
۴ ـ ۵ ـ به خاطر خدمتى کوچک در آب دادن گوسفندان، او را از همه جهت و براى همه نیازها در خانه پیامبر خود پناه داد.
۵ ـ ۵ ـ به او توفیق داد تعهدات خود را به خوبى در برابر حضرت شعیب (علیه السلام) انجام دهد.
پاسخ به سؤالات
بهتر است قبل از مطالعه این پاسخ، ابتدا خودتان در جواب سؤالات مطرح شده، اندیشه و تعمق کافى کرده باشید و پس از پرسش از خواهر، برادر، پدر و مادر یا دوستان، در صورت به نتیجه نرسیدن یا به خاطر حصول اطمینان و اطلاع از نظر دیگران به آن مراجعه نمایید.
۱ـ موسى (علیه السلام) همچون چوپانان خودخواه و بیتفاوت نسبت به ناتوانان و محرومان نبود، بنا براین با همان روحیه و اخلاقى که در مصر به حمایت شخص مظلومى برخاسته بود، اینجا نیز به حمایت آن دو دختر ناتوان شتافت. نکته قابل توجه در این است که موسى (علیه السلام) با وجود خستگی، گرسنگی، آوارگی، بیپناهى و در شرایطى که خود به سختى نیاز به حمایت و دستگیرى دیگران داشت، به داد مظلومان رسید در حالى که چوپانان از موضع آسودگى و قدرت، بیاعتناى به ضعیفان بودند.
۲ ـ در این داستان دو قشر آسیبپذیر را از نظر حقوق اجتماعى مطرح کرده است؛ اولى «زنان »، دومى «سالمندان». دختران حضرت شعیب (علیه السلام) وابسته به قشر نخست و خودش که پیرمردى فرتوت(شیخ کبیر) بود از دسته دوم محسوب میگردید. وظیفه دفاع از حقوق ضعیفان بر همه توانمندان جامعه است، امّا تنها کسانى که بر خودخواهى و نفس پرستى مسلط شده و خدا پرستى و تربیت نفس را پیشه کردهاند بر این کار همّت میکنند.
۳ ـ موسى (علیه السلام) که انگیزهاى جز خدمت به بندگان خدا نداشت، طبیعتاً توقفى هم براى شنیدن تشکر و تقدیر یا تعریف و تمجید از خود نکرد و پس از آب دادن گوسفندان براى استراحت به سایه درخت پناه برد.
۴- آدمیت، اخلاق و ارزشهاى ایمانى حکم میکند که فضیلت را فراموش نکنیم و خدمت او را اگر نتوانستیم بهتر و کاملتر، حداقل به همان میزان، با احسانى متقابل جبران کنیم.
۵ ـ «حیا» حالتى از نفس آدمى است که میل به خویشتن دارى و عفت و عصمت از خود را نشان میدهد و از بیبندوبارى و گسستن مرزهاى اخلاق و حدود حلال و حرام الهى شرم میکنند. به فرموده امیرالمؤمنین: «هیچ ایمانى همچون حیا و صبر نیست». دختر شعیب (علیه السلام) به گونهاى گام برمیداشت که نشان میداد، نمیخواهد خودنمایى و جلوه آرایى کند.
۶ ـ وقتى بر مراتب ایمان و مقام پیامبرى او آگاهى یافت احساس امنیت و اطمینان کرد و سفره دل خود را گشود، علاوه بر آن، روزگار دولتها به داخل خانوادهها هنوز نفوذ امنیتى نکرده بودند و سلطه سیاسى گسترده نداشتند.
۷ ـ البته در آیات مورد نظر، نام پدر دختران ذکر نشده است، امّا از آنجایى که قرآن از پیامبرى که بر شهر «مدین» مبعوث بوده، چندین بار به نام «شعیب» یاد کرده، علاوه بر آن، از نظر ترتیب و توالی، رسالت حضرت موسی (علیه السلام) در قرآن بعد از رسالت حضرت شعیب (علیه السلام) قرار گرفته است. گفته شده پدر دختران همین پیامبر بوده است، هر چند در تورات شخص دیگرى ذکر شده است.
۸ـ اول قدرت و توانایى جسمى یا تخصصى و تجربى براى انجام کار دوم ارزشهاى انسانى و اخلاق که ایمنى و اعتماد را در سپردن کار و مسؤولیت به دیگرى تضمین مینماید.
۹ـ به نظر میرسد اولی، چرا که اگر کسى به راستى مؤمن و متعهد باشد، مسؤولیتى را که بر آن شایستگى و تخصص ندارد، قبول نمیکند و اگر بکند، نشان میدهد تعهد هم ندارد.
۱۰ـ بر دو خصلت «حفیظ و علیم». (آیه ۵۵ سوره یوسف: و اجعلنى على خزائن الارض انى حفیظ علیم) منظور از حفیظ، توانایى و نگهدارى سرمایههاى اقتصادى مملکت و جلوگیرى از هرز رفتن و ضایع شدن و منظور از «علیم» دانش و تخصص انجام این کار میباشد.
۱۱ـ حضرت شعیب (علیه السلام) همین که یکى از دخترانش پیشنهاد استخدام موسى (علیه السلام) را با ستایش از قوت و امانت او میدهد، به فراست در مییابد که او راپسندیده است، در ضمن از آنجایى که سبک قرآن ذکر جزئیات نیست، ممکن است از خود دختر هم تمایلش را جویا شده باشد، علاوه بر آن، همین که میگوید« یکى از دخترانم را …» مطلب را مشروط و معلق میگذارد تا هم نظر طرفین را جویا شده باشد و هم حریم اخلاق را حفظ کرده باشد.
۱۲ـ موسى (علیه السلام) سرمایه و ثروتى براى مهریه و خرج ازدواج نداشت، امّا کار و نیروى جوانى او سرمایه بالقوّه به شمار میرفت که میتوانست به تدریج پرداخت نماید. همان طور که امروزه در کشورهاى با نظام پیشرفته اجتماعی، به جوانان وام بلند مدت تا پایان عمر براى تهیه مسکن و اتومبیل و لوازم زندگى میدهند و با تضمین بانکى به تدریج با بهرهاى مناسب آن را دریافت مینمایند.
۱۳ـ این خود درس بزرگى است که در قراردادها و توافقهاى میان خود، باید به طور دقیق و جدى تعهدات طرفین را تعیین نماییم و از کلى و مبهم گویى و واگذار کردن تعهدات به آینده به اتکاى روابط دوستانهاى که داریم، احتراز ورزیم.
۱۴ـ اشاره به «کفیل» بودن خداوند براى ضرورت توکل به او در آینده و امورى است که جریان آن از دست ما خارج بوده و به عوامل مؤثر متعددى که در حیطه اراده الهى است، ارتباط دارد. از آنجایى که موسی (علیه السلام) مطلع و مطمئن از سلامت و توفیق خود در انجام تعهداتش نبود، به خدا توکل میکند.
منبع: مجله بشارت؛ نشریه قرآنى ویژه جوانان؛ نویسنده: على تبریزى