- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
این نکته را همه ى ما مىدانیم که تمام خوشبختىها و سعادتها، در امکانات مادى و دنیوى خلاصه نشدهاند؛ بلکه یک سعادت هست که از خیلى چیزها بهتر و مطلوبتر است، اما هر کسى داراى آن نیست و آن، همنشین و رفیق خوب است.
جوان، از روحیهاى پاک وسرشار از زیبایى و مهربانى برخوردار است و این روحیه ى حساس او در رسیدن وى به اهداف خویش، بسیار با ارزش است و نباید این روحیه، دچار آسیب یا خطر شود. یکى از این خطراتى که جوان را تهدید مىکند، همنشین و رفیق بد است. جامعهپذیرى، فرایندى است که در جریان آن، انسانها طى چندین سال و در سنین مختلف، الگوهایى را از یکدیگر یاد مىگیرند.
بسیارى از الگوهاى پذیرفته شده و مورد قبول جوانان، پیشنهادى از ناحیه ى دوستانشان است؛ زیرا جوان بیشتر به گروه همالان و همسالان خود بها مىدهد تا به دیگران. لذا دوست و همنشین انسان مىتواند آثار و کارکردهاى مثبت و یا منفى بر شخص بگذارد و ما در این نوشتار، به گوشهاى از کارکردهاى منفى و ویژگیهاى دوست بد خواهیم پرداخت.
رویکرد اسلام به دوستى
دوستى، از واژههایى است که همه ى ما با آن مأنوس بودهایم و کم و زیاد با آن آشنا هستیم. هر کسى براى دوستى، تعریفى دارد؛ اما براى بهتر شناختن واژه ى دوست، بهتر است به سراغ کلام زیباى حضرت على(علیه السلام) برویم. حضرت مىفرماید: «دوست، کسى است که تو را از ظلم و دشمنى، دور و در نزدیکى و احسان، کمک کند».(۱)
با این سخن معلوم مىشود که هر کسى نمىتواند دوست ما باشد بلکه باید دو شاخصه ى مهم داشته باشد: یکى این که ما را در نیکى کردن به دیگران یارى برساند(نه این که مانع بشود) و دوم این که ما را از دشمنى و کینه و ستم، دور نگه دارد.
نباید با هر کسى رابطه ى صمیمى و عاطفى برقرار کرد؛ زیرا دوست به طور ناخودآگاه در ما اثر مىگذارد. پس اگر دوستانمان از صفات برجسته(مثل خوش اخلاقى و ادب) برخوردار بودند ما هم یاد مىگیریم که خوشاخلاق و با ادب باشیم. و اگر بر عکس، دوستانمان بد زبان و بد اخلاق باشند در وجود ما هم این رفتارهاى زشت، نفوذ مىکند.
انسانها بدون اقوام و خویشان، مىتوانند به زندگى خود ادامه دهند ولى بدون دوست و همنشین، قادر به ادامه ى زندگى نیستند. دوست در زندگى هر یک از انسانها، نقشهاى بسیار متنوعى بازى مىکند، چنان که جامعهشناسان همه بر این مطلب، اتفاق دارند که میزان تأثیرگذارى گروه همسالان بر افراد، بیشتر از دیگر گروههاست. به این ترتیب، لزوم دقت در انتخاب دوست براى ما روشن مىگردد. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چهارده قرن پیش فرموده است: «دین هر شخص، متناسب با دوست اوست».(۲)
شناخت، عاملى مهم در دوستیابى
آنچه عقل به ما حکم مىکند، این است که در هر کارى، اول باید شناخت و آگاهى نسبت به آن پیدا کرد و بعد اقدام به آن کار کرد. در دوستیابى هم همین طور است. در ابتدا شخص باید دوست خود را بشناسد و از او آگاهى کامل داشته باشد و بداند که آن دوست، چه خصوصیات و روحیاتى دارد. آیا آن روحیات، واقعا مورد پسند است؟
خیلیها به خاطر جذابیتهاى ظاهرى و عوامل بیرونى، جذب شخص مىشوند و پیوند دوستى مىبندند بدون شناخت و آگاهى از روحیات یکدیگر، چنین دوستیهایى دوام و استمرار و فایده ى مطلوبى ندارد و به دنبال آن، پشیمانى است. پس شناخت، عامل مهمى در دوستیابى است، چنان که حضرت على(علیه السلام) مىفرماید: «با کسى که او را نشناختهاى، اقدام به دوستى مکن».(۳)
ویژگیهاى دوست بد
۱)نادان
انسانهایى که از نظر فکرى دچار ضعف هستند، چون معیارهاى ثابت و صحیحى در زندگى خود ندارند، همواره دچار اشتباه مىشوند. چنین افرادى هرگز صلاحیت لازم را براى دوستى ندارند؛ چون از روى نادانى به انسان ضربههاى سختى مىزنند که هرگز جبرانشدنى نیست و یا جبران آن بسیار مشکل است. مولاى متقیان على(علیه السلام) مىفرماید: «سزاوار است که مسلمان از برادرى کردن با سه گروه اجتناب نماید: بىحیا، نادان و دروغگو».(۴)
۲) شرور
بعضى افراد را در جامعه مىبینیم که اینها اصلا فکر نمىکنند براى چه هدفى زندگى مىکنند و در فکر زیبا زندگى کردن و سالم زیستن، نیستند و همواره درصدد اذیت و آزار دیگراناند. چنین انسانهایى هرگز ویژگى دوست خوب را ندارند. در حدیثى از حضرت على(علیه السلام) آمده که: «مصاحبت و همنشینى با اشرار، موجب پیدایش شر مىگردد».(۵)
پس معلوم شد که کارکرد دوستى با اشرار، ایجاد شر است و این نکته هم نباید مورد غفلت قرار گیرد که افراد شرور، غالبا با ظاهرى آرام و جذاب با انسان برخورد مىکنند و مدعى مرام و معرفت و… نیز هستند. لذا باید مراقب دوستى با چنین افرادى بود.
۳) حسود
از دوستى با افراد حسود باید اجتناب کرد؛ زیرا انسانهاى حسود، به دنبال این هستند که افراد و دوستان خود را از پیشرفت باز دارند و چنین افرادى هرگز خیر و خوبى را براى دوستان خود نمىخواهند بلکه به دنبال از بین بردن خوبیها و یا جلوگیرى از پیشرفت دوستان خود هستند.
راه و روشى که دوست حسود براى اجراى هدف شومش دنبال مىکند این است که با دوستان خود چنان برخورد صمیمى و عاطفى برقرار مىکند که من و شما هرگز تصور نمىکنیم که این شخص، مخالف ماست، بلکه بر عکس، تصور مىکنیم که خیرخواه ماست، در حالى که او دست اندر کار نفاق و دورویى است تا بتواند مانع پیشرفت دوستش بشود.
حضرت على(علیه السلام) مىفرماید: «حسود، دوستىاش را در سخنانش ظاهر مىکند و کینهاش در اعمالش مخفى مىسازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».(۶)
از این کلام زیبا فهمیده مىشود که دوست واقعى، بین گفتار و کردار و نیتش، هیچ تناقضى مشاهده نمىشود؛ بلکه کردارش با گفتار وى موافق است و هرگز اهل نفاق نیست و هیچ گاه در خیرخواهى براى دیگران، تردیدى به خود راه نمىدهد.
۶-۴) خیانتکننده، ستمگر و سخنچین
امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: «از سه گروه مردم برحذر باش: خیانتکننده، ستمگر و سخنچین».(۷)
از دیدگاه امام صادق(علیه السلام) این سه گروه، اصلا ادبیات دوستى و صمیمیت را نمىشناسند؛ چرا که آدم خیانتکار، اهل وفا نیست و دوستش را در مواقعى که نیاز به او دارد، تنها مىگذارد. آدم ستمگر هم معناى دوستى را درک نکرده و به جاى محبت واقعى، همواره به دنبال ظلم و چپاول و بهرهکشى است.
شخص سخنچین همچون صحبتها و گفتگوهاى دیگران را اینجا و آنجا بازگو مىکند، از این کارش مىفهمیم که سخنان و گفتگوهاى ما بین او و دوستش را نیز براى دیگران خواهد گفت و ابدا رازدار و امانتدار نیست و زیان دوستى با او، بیش از سود است.
۷) افراد پست و کم اعتبار در جامعه
امام صادق(علیه السلام) یکى از ویژگیهاى دوست بد را این چنین متذکر مىشود: «از همراهى با فرد پست و فرومایه برحذر باش؛ چرا که همراهى با او، تو را به راه خیر نمىکشاند».(۸)
افراد فرومایه و پست، پایبند به مسائل اخلاقى و انسانى نیستند و به هر کارى – حتى اگر گوهر انسانىشان را خوار سازد- تن مىدهند. در نتیجه کسانى که با آنها همنشین باشند، هرگز به خوبیها گرایش پیدا نمىکنند؛ چون خود شخص فرومایه، به دنبال نیکیها نیست و تنها به گذراندن زندگى و خوشیهاى گذرا و منافع آنى فکر مىکند. چنین افرادى، نه تنها اعتبارى در جامعه ندارند، بلکه از نظر شخصیت فردى نیز خودکمبین و فاقد اعتماد به نفس هستند که از منظر اسلام، از همنشینى با آنها باید پرهیز شود.
۸) بازدارنده از خوبیها و سوقدهنده به زشتىها
دوستان بد همواره در مسیرى قرار دارند که مانع خوبیها و نیکیها مىشوند و سعى و تلاش آنها در جهت انجام دادن کارهاى زشت و نابهنجار و یا دستکم، بیهوده و بدفرجام است. این، قسمتى از صفات دوستان بد است؛ لذا مىتوان صفات مقابل آن را از جمله صفات خوب و معیارهاى دوست خوب دانست.
اما نکتهاى که باید متذکر آن بشویم این است که در حدیثى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که: «تنهایى، بهتر از همنشین بد است».(۹) دوست بد آن قدر بر کالبد و شخصیت و روح انسان، تأثیر مىگذارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: تنها باش؛ ولى دوست بد نداشته باش!
انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران است و همین خصلت است که او را از دیگر موجودات، متمایز مىسازد؛ اما باید توجه کرد که به چنگال دوست بد و ناشایست گرفتار شدن، مخرب است و عامل سقوط انسان از جایگاه والاى انسانىاش مىشود. بدین ترتیب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است که در معرض سقوط و انحراف قرار بگیرد. پس چه خوب است که جوانان، بیشتر تلاش و همتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف کنند.
راز بقاى دوستىها
از آنجا که هدف از دوستىها، استمرار و دوام روابط اجتماعى و عاطفى است، بعد از دقت کافى در انتخاب دوست، باید مراقبت کنیم تا دوستىهایمان به بن بست و یا جدایى منجر نشوند. لذا باید چند نکته ى مهم را در دوستىها مراعات کنیم:
۱) پرهیز از شوخى زیاد
شوخى زیاد و خارج از چارچوب ادب و اخلاق، هم از هیبت شخص مىکاهد و هم ممکن است منجر به رنجیدگى یا دشمنى شود. براى جلوگیرى از این مطلب، باید با دوستان خود به اندازه، مزاح و شوخى کنیم و نه بیشتر، چنان که حضرت على(علیه السلام) مىفرماید: «شوخى زیاد، ارج و احترام را مىبرد و موجب دشمنى مىشود».(۱۰)
۲) دخالت و تجسس نکردن در امور خصوصى دوستان
حالا که دوست یکدیگر شدیم، بدین معنا نیست که به هر طریقى حتما باید از امور خصوصى و شخصى یکدیگر با خبر شویم؛ چون تجسس کردن در حریم خصوصى افراد، کار ناپسندى است. حضرت على(علیه السلام) مىفرماید: «کسى که نسبت به دوستش تجسس و موشکافى نماید، دوستىاش از بین مىرود».(۱۱)
۳)پرخاش نکردن
یکى از چیزهایى که باعث تداوم دوستىها مىشود، محبت کردن است و در مقابل، یکى از عواملى که باعث سردى دوستیها مىشود، پرخاشگرى با دوست است. اگر کسى به دوستش عصبانیت نشان داد و تندى کرد، در حقیقت، بین خودش و دوستش جدایى انداخته است.
امام على(علیه السلام) به این سه نکته اشاره دارد و مىفرماید: «آن گاه که کسى به برادرش دشنام دهد و او را به خشم آورد، همانا او را ترک کرده است».(۱۲)
پس یکى از عواملى که باعث کمرنگ شدن دوستىها مىشود، پرخاشگرى و دشنامگویى است که باید در میان دو دوست، وجود نداشته باشد.
۵-۴)احترام و تواضع
عامل دیگرى که باعث کمرنگ شدن دوستىها مىشود، رعایت نکردن جایگاه اجتماعى و منزلت فردى دوست در روابط و گفتگوهاست. چه بسا یک برخورد ناشایست و یا یک بىاحترامى در جمع، باعث دلسردى مىشود و تا ابد، دوستى کسى را از دست مىدهیم. عامل دیگرى که باعث بقاى دوستىها مىشود، ارج نهادن به دوست و با او با تواضع برخورد کردن است.
کارکردهاى منفى دوستان ناباب
۱) از نظر فکرى و عقیدتی
دوستانى که داراى افکار نامعقول و فرصتطلبانه و سطحى و یا عقاید ناصحیح و رشدنیافتهاى هستند، دوستى با آنها، فکر و عقیده ى جوان را دچار تشویش و بىثباتى مىکند و در او گرایشهاى فکرى ویرانگرى به وجود مىآورد.
۲) از نظر اخلاقى
وجود غرایز در جوان و نشاط و توان زیاد وى از یک طرف و عدم ارضاى به موقع و صحیح آن غرایز از سویى، سبب مىشود که یک عده دوستان ناباب به میدان بیایند تا جوان را از نظر اخلاقى به سمت و سوى مطلوب خود برند. لذا اولین راه براى حفظ خود، این است که از دوستى با چنین افرادى پرهیز کنیم و پیوسته به چارچوبهاى قانونى – اخلاقى و علمى – عقلانى در ارضاى غرایز، توجه و پایبندى داشته باشیم.
تقویت اراده و ایمان، مشارکت در فعالیتهاى اجتماعى و عبادتهاى جمعى، کار، ورزش، هنر، و ازدواج، جوان را از افتادن به ورطه ى چنان دوستىهایى برکنار نگه مىدارد.
۳) بىهویتى و خودباختگى
یکى از آسیبهاى عمدهاى که جوانان را مورد تهدید قرار مىدهد، خودباختگى یا احساس بىهویتى است. جوانان خود باخته، دیگر به فرهنگ و تمدن اصیل خود توجهى ندارند و همه چیز در فرهنگهاى وارداتى مىبینند. سرمایهدارى جهانى، براى رسیدن به این هدف و جذب نخبگان و تصرف بازارهاى جهان سوم، دائما این فکر را تزریق مىکند که جوانان براى پیشرفت خود باید به مظاهر غربى رو بیاورند.
جوان آزاداندیش، براى حفظ باور و هویت خود، باید به توانایى خود ایمان داشته باشد و بداند که در سایه ى تلاش و کوشش خود و با بهرهگیرى از سرمایههاى علمى – فرهنگى جامعه ى خویش با الگوگیرى از پیشوایان خویش، خیلى بهتر مىتواند در جهان پرآشوب کنونى، به ساحل آرامش، پیشرفت و خوشبختى دست یابد. به امید آن روز.
پىنوشتها
۱-۱۲. میزان الحکمه، حدیث ۱۰۳۱۱، ۱۰۲۲۱، ۱۰۳۲۱، ۲۳۴، ۱۰۲۵۲، ۳۹۱۶، ۱۰۲۶۲، ۱۰۲۷۵، ۱۰۲۳۵، ۱۸۸۹۵، ۱۰۲۹۹، ۱۰۲۹۱؛
منبع: محمد صادق ربانى؛ نشریه حدیث زندگى