- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
ابومحمد عبدالله بن المُغِیْره بَجَلى کوفى ثقه
از فقهاى اصحاب است، واحدى عدیل او نمىشود از جهت جلالت و دین و ورع و روایت کرده از ابوالحسن موسى علیهالسلام.
شیخ کشى گفته که او واقفى بوده و رجوع کرده به حق و روایت کرده از او که گفت: من واقفى بودم و حج گذاشتم بر این حال، پس چون به مکه رفتم خلجان کر در سینهام چیزى پس چسبیدم به ملتزم و دعا کردم و گفتم: خدایا! تو مىدانى طلب و اراده مرا پس ارشاد کن.
مرا به بهترین دینها، پس در دلم افتاد که بروم نزد حضرت امام رضا علیهالسلام پس رفتم به مدینه و ایستادم بر در خانه آن حضرت و گفتم به غلام آن حضرت بگو به مولایت مردى از اهل عراق بر در سراست.
پس شنیدم نداى آن حضرت را که فرمود: داخل شو، اى عبدالله بن مغیره! پس داخل شدم همین که نظرش به من افتاد، فرمود: خداوند دعاى تو را مستجاب کرد و هدایت کرد تو را به دین خود، من گفتم: شهادت مىدهم که تو حجت خدایى بر من و امین اللّه بر خلقى.[۱]
و عبدالله بن مغیره از اصحاب اجماع است و گفته شده که سى کتاب تصنیف کرده از جمله کتاب وضو و کتاب صلاه بوده[۲] و از (کتاب اختصاص) نقل شده که روایت شده که چون تصنیف کرد کتاب خود را وعده کرد با اصحاب خود که آن کتاب را بخواند برایشان در یکى از زاویههاى مسجد کوفه و برادرى داشت که مخالف مذهب او بود.
پس چون اصحاب جمع شدند، براى شنیدن آن کتاب برادرش آمد و در آنجا نشست عبدالله به ملاحظه برادر مخالفش گفت: با اصحاب خود که امروز بروید! و برادرش گفت: کجا بروند به درستى که من نیز آمدم. براى همان جهت که آنها آمدند، عبدالله گفت: مگر براى چه آمدند؟ گفت: اى برادر! در خواب دیدم که ملائکه از آسمان فرود مىآمدند. گفتم: براى چه این ملائکه فرود مىآیند.
شنیدم که گویندهاى گفت: فرود آمدند که بشنوند آن کتابى را که بیرون آورده، عبدالله بن مغیره پس من نیز بیرون آمدم براى این و من توبه مىکنم به سوى خدا از مخالفت خود، پس عبدالله مسرور شد.[۳]
منبع :حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب دهم: در تاریخ حضرت موسى بن جعفر علیهالسلام