علل پرخاشگری و عصبانیت زنان و هشت روش کنترل آن

علل پرخاشگری و عصبانیت زنان و هشت روش کنترل آن

۱۳۹۴-۱۲-۱۰

439 بازدید

واکنش صحیح و مناسب به پرخاشگری و عصبانیت زنان، نیازمند بررسی و شناخت علل و زمینه های بروز این سبک رفتاری است. یک رفتار پرخاشگرانه به صورت معمول، تنبیه گرانه، خصمانه، سرزنش آمیز و تحکم جویانه است و می تواند تهدید، تحقیر، توهین و حتی تنبیه بدنی را شامل شود حتی لبخند تمسخرآمیز، عبارت طعنه آمیز و غیبت نیز نوعی پرخاشگری است.

پرخاشگری، رفتاری است که با قصد صدمه رساندن جسمی یا روحی به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد صورت می گیرد و عمدتاً پرخاشگری های کوچک عامل درگیری و منازعات بزرگ می شود که در نهایت به ارتکاب جرم می انجامد.

شناخته شده ترین نوع پرخاشگری، پرخاشگری خشمگینانه است که عموماً با علایمی از برانگیختگی هیجانی همراه خواهد بود. وقتی رفتار انسان خودخواهانه یا به شیوه ای که مستلزم تجاوز به حقوق دیگران است باشد، در واقع به جای عمل به شیوه سازنده و تقویت رفتار مثبت، مخرب و پرخاشگرانه عمل شده است.

در برخی انسان ها، یک احساس نارضایتی درونی از اجتماع و محیط اطراف وجود دارد و زنان نیز مستثنی از این اصل نیستند. افزون بر این تغییر در رفتارهای خانوادگی، دیدن صحنه های خشن و خشونت بار در فیلم ها، و نیز احساس زنان در مقایسه حقوق خود با دیگران و برداشت این تفسیر که از حقوق کمتری نسبت به مردان بهره مند شده اند از جمله مهمترین دلایل بروز پرخاشگری و تغییر رفتار در زنان می باشد.(۱)

مردان در معرض تیرهای خشم و عصبانیت زنان

زنان برای احقاق حق خود یا اعتراض به وضع موجود، ممکن است به انواع خشونت مثل قهر کردن از خانه، جدایی عاطفی، جدایی از کانون خانواده، جدایی جنسی و طلاق متوسل شده تا بتوانند مردان را در تنگنا قرار دهند. گاهی اوقات رفتار و تفکرات زنان، خانواده را علیه مردان برمی انگیزاند. این مسئله باعث می شود که مرد در خانه آنچنان که باید احساس امنیت روحی و روانی نکند و خود را در خانواده بیگانه ببیند. در این حالت، مرد، نوعی طغیان را در خانواده خود احساس می کند و این، بدترین نوع شوهرآزاری و خشونت علیه مردان است.

یکی از دلایلی که باعث خشونت در بین زنان می شود، تکرار خشونت از سوی مردان است. در این هنگام زن از لحاظ جسمی، روحی و روانی آسیب می بیند در چنین وضعیتی زن با هدایت اطرافیان، سرزنش ها و حمایت های خانواده و فرزندان میل به ایستادگی پیدا می کند که این موضوع به خشونت علیه مرد می انجامد. ضعف اقتصادی، بیکاری، ندادن نفقه، خیانت شوهر به زن و اعتیاد از عوامل اصلی بروز خشونت از سوی زنان علیه مردان است.

بسترهای ایجاد خشونت، پرخاشگری و عصبانیت زنان

۱-ازدواج نکردن

عدم تشکیل خانواده به ویژه در دختران، اضطراب هایی مانند پراشتهایی، بی اشتهایی، اختلالات خواب و بسیاری از اختلالات روانی یا روان تنی دیگر را پدید می آورد که از احتیاج به ارضای نیازهای غریزی و حل تعارضات خود ناشی می شود. احساس تنهایی و نیاز به شریک زندگی، دختران را دچار اضطراب روانی زیادی می سازد و هر چه بر سن دختران افزوده شود، احساس گناه آنان افزایش می یابد. و عزت نفس آنان کم می شود.

نوعاً زنان از طریق ازدواج و ارزشگذاری شوهر، احساس عزت نفس بیشتری می کنند. از این رو، عدم ازدواج و بالا رفتن سن، می تواند زمینه ساز خشم و عصبانیت زنان شود. معمولاً این مسئله در دختران، باعث ایجاد نیروی پرخاشگری می شود که نیاز به تخلیه دارد. این تخلیه، به دو صورت خودآزاری و یا دگرآزاری بروز می کند.(۲) در واقع هر چه دوره تجرد به طول انجامد بر پریشانی و بهداشت روانی زنان، اثرات سوء دارد.

۲-استقلال طلبی

استقلال طلبی در جامعه و خانواده، نوعی مقابله و حق خواهی به حساب می آید که در این استقلال طلبی ممکن است زنان بسیاری از خصوصیات طبیعی و فطری خویش را نادیده بگیرند و این امر به تغییر رفتار و نوع نگرش زنان به خود و جامعه منتهی شده و پرخاشگری و عصبانیت زنان را تقویت می کند.

۳-ناکامی و شکست

ناکامی یکی دیگر از علل عصبانیت زنان و بوجود آورنده رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه در آنان است. وقتی خواسته ها و نیازهای زنان با آنچه به دست می آورند متناسب نباشد و واکنش های نامناسب در مقابل اهداف و خواست های آنها بروز کند، پرخاشگری پدید می آید. ناکامی زنان در ارتباطات انسانی، شکست و بن بست در زندگی، چشم و همچشمی در امور مادی، نوعاً بستر بروز پرخاشگری و عصبانیت زنان می شود.

۴-بی پروایی و خودنمایی

وفور تظاهرات جنسی به امنیت روحی و روانی زنان آسیب های جدی و جبران ناپذیری می زند. هر قدر بی پروایی و خودنمایی در زنان بیشتر شود میزان حجب و حیا کم می شود و روحیه جسارت و پرخاشگری رشد می کند.

۵-محرومیت

محرومیت اغلب منجر به پرخاشگری می شود. پرخاشگری ممکن است متوجه فرد یا افرادی که آن را به وجود آورده اند بشود یا حتی به جانب خود فرد نیز متمایل گردد. رفتار پرخاشگری، نوعی رفتار جبرانی است که در برابر محرومیت ها و بازدارنده ها از فرد سرمی زند. این رفتار جبرانی به احساس خود کم بینی و تصور عدم لیاقت و کفایت بستگی دارد.(۳)

زمانی که زنان در جامعه و خانواده با عدم ارضای خواسته ها و نیازها روبرو می شوند و به تعبیری، درکشان نمی کنند و آنان را به حساب نمی آورند، خواه ناخواه به سوی رفتارهای غیرطبیعی کشیده می شوند. محرومیت و ناکامی هنگامی روی می دهد که راه دستیابی به هدف بسته می شود یا دستیابی به هدف به تأخیر می افتد. گرچه مشکلات محیطی، محدودیت های اجتماعی و کم و کاستی های شخصی هم ناکامی ایجاد می کنند، اما تعارض ها یکی از خاستگاه های عمده ناکامی است.(۴)

۶-تداخل نقش زنان و مردان

تقابل و تداخل نقش زنانگی و مردانگی، توقع و انتظار بیش از حد توان و قدرت از زنان را، در جامعه و خانواده در پی دارد. و این در واقع نوعی القای بی هویتی به زنان می باشد؛ زیرا زیر سئوال بردن نقش زنانگی و انتظار برابری در تمام جایگاه های زندگی، باعث تحریک عواطف و روحیات زنانه در غیر مسیر طبیعی شده و موجب تقویت پرخاشگری و عصبانیت زنان می شود.

همچین تداخل نقش زنان و مردان، نوعی سردرگمی را در میان زنان به وجود می آورد که بازتاب آن می تواند به پرخاشگری بیانجامد. تلقین زیست مردانه به زن، به منزله نابودی انسانیت و هستی او و پایمالی شرف و امتیازات انحصاری زن است.(۵)

۷-عدم حضور در صحنه اجتماع

حضور غیرفعال در صحنه اجتماع و رویارویی با انواع ناهنجاری ها و معضلات نیز می تواند پرخاشگری، گستاخی و عصبانیت زنان را در پی داشته باشد.

۸-ترس و نا امنی

احساس ناامنی و اضطراب نسبت به محیط خارج از خانه می تواند استارت رفتار پرخاشگرانه و عصبانیت زنان باشد. آزار زنان به صورت های مختلف کلامی، فیزیکی، نوشتاری و دیداری و یا حتی به صورت مدرن آن یعنی مجازی، در جوامع امروزی به وفور به چشم می خورد و جامعه ما نیز از آن مستثنی نیست.

یکی از پیامدهای طبیعی، ولی زیانبار آزارهای خیابانی، ایجاد احساس بدبینی در زنان نسبت به جنس مرد است. احساس بدبینی گاه به تنفر می انجامد و زن را در موضع پرخاشگری نسبت به جنس مرد قرار داده و در زندگی زناشویی اختلالاتی ایجاد می کند.(۶)

۹-تبلیغ زندگی مرفه

رسانه های جمعی در ایجاد چنین رفتاری در میان زنان تأثیر بسیاری دارند. رسانه ها با تبلیغات کالاهای رنگارنگ، زندگی مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسیم می کنند، در حالی که این هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسی نیست، در نتیجه میان اهداف و ابزار مشروع و معقول فاصله ایجاد می شود و این وضعیت در نهایت منجر به خشونت و پرخاشگری می شود.(۷)

۱۰-بی قانونی

نادیده گرفتن قوانین و احکام مربوط به زنان، باعث سرخوردگی، خشم، طغیان و عصبانیت زنان می شود و این نیز به سهم خود یکی دیگر از عوامل پرخاشگری در زنان است.

۱۱-جرایم اجتماعی

شاید بتوان میان گسترش پرخاشگری در بین قشر زنان و جرایم اجتماعی ارتباطی قائل شد. به همان مقدار که جرایم اجتماعی بسط و گسترش می یابند در نوع روحیات و اخلاقیات افراد جامعه نیز دگرگونی ایجاد می شود و زنان در این میان آسیب پذیرترند.

پیامدهای روحیه پرخاشگری در زنان

زنان به دلیل نوع ساختار و طبیعتشان همیشه جویای آرامش و امنیت هستند و شاهد بر مطلب، عدم قدرت طلبی و گرایش به بزهکاری و جرایم اجتماعی در زنان در طول تاریخ است و تنها تعدادی اندک از زنان، به این امور گرایش داشته و دارند که در مقایسه با مردان، بسیار ناچیز است.

اما این مسئله را نباید نادیده گرفت که نقش زنان در محیط خانه و خانواده، بسیار پررنگ و حائز اهمیت است و دختر پرخاشگر امروز، مادر پرخاشگر فردا می شود و واضح است که زنان، مادران جامعه اند و می توانند روحیه پرخاشگری را در نسل بعد تئوریزه کنند. به جرأت می توان گفت بخشی از درخواست طلاق ها و ناسازگاری ها بین زوجین، از پیامدهای افزایش روحیه پرخاشگری و عصبانیت زنان است.

عدم توجه به حقوق و قوانین و نادیده گرفتن تفاوت طبیعی حقوق زن و مرد و ناامنی محیط اجتماع، از جمله پیامدهای مهم پرخاشگری و عصبانیت زنان است. زن ستیزه جو و خشن، خود را محق و طلبکار می داند. او برای اثبات و آرام کردن خود، ظالم و سرکوبگر می شود و به طبع خود را جسور و همه جا را عرصه حضور خویش می داند، چنین زنی هیچ خط قرمزی را قبول ندارد و امنیت خود را به خطر می اندازد.

با نگاهی به اخبار و آمارهای کشورهای غربی، به بحرانی بودن این وضعیت پی می بریم که بین بالا رفتن سن و تأخیر ازدواج با ایجاد روحیه پرخاشگری و ابتلا به بیماری های روحی و روانی، ارتباطی مستقیم وجود دارد.

همچین تغییر نگاه و نوع رفتار زن و مرد نسبت به هم، در پی دگرگونی ارزش های اجتماعی و اخلاقی، تناسبات بین زن و مرد را بر هم می زند و به رشد پرخاشگری دامن می زند. باید توجه داشت که زن به مرد و مرد به زن، وابسته است چنانچه عقل و وجدان و نیز عدالت و قانون، هر یک به دیگری وابسته اند و در روند جریان خلقت و ادامه نسل، مرد و زن، هر دو به یکدیگر، وابسته اند و هر دو به یک اندازه، شایسته نام انسانند.(۸)

زن و مردی که با خصومت و خودخواهی به یکدیگر نگاه می کنند و بنای زندگی را بر فردیت و خودمحوری گذاشته اند، در واقع از جایگاه انسانی خود عدول کرده اند. رشد روحیه پرخاشگری و خشونت و عصبانیت زنان، زنگ خطری برای سست شدن بنیان خانواده ها و سردرگمی در نقش ها و به هم خوردگی روابط بین زنان و مردان و مهمتر از همه شکل گیری ناهنجاری های جدید در جامعه است.

چگونگی کنترل خشم و عصبانیت زنان

به منظور کنترل خشم زنان ممکن است با چالش هایی روبرو شوید. از آنجایی که زنان همیشه در روابط خود حد و مرز رعایت و ایجاد می کنند کمتر به هنگام عصبانیت و خشم پشیمانی به بار می آورند. ولی متاسفانه خشم و عصبانیت زنان به شکلی ایجاد می شود که بیشترین تاثیر را بر روی فرد مقابل دارد و او را نیز خشمگین می کند.

بدین ترتیب برای کنترل خشم و عصبانیت زنان به استراتژی های مشخصی نیاز داریم. در ضمن باید موثرترین روش کنترل خشم را برای حفظ آرامش به کار برید. در صورتی که بتوانید خیلی خوب از پس خشم و عصبانیت زنان برآیید و با این خشم مقابله کنید، بدون شک روابط بهتری را تجربه خواهید کرد.

در ضمن حتی تعارضات و اختلاف ها نیز به روشی سازنده و سالم مورد استفاده قرار می گیرند. در نظر داشته باشید یکی از روش های کنترل خشم، شرکت در کلاس های روانشناسی و اخلاقی است. شرکت در این کلاس ها برای تمام زنان بالای ۱۸ سال که در کنترل خشم خود با مشکل مواجه هستند، در دسترس خواهد بود. حتی اگر زن خشمگینی نیستید ولی به دنبال یادگیری روش سالمی در ارتباطات خود هستید، می توانید در این کلاس ها شرکت کنید.

هشت روش کنترل خشم در زنان

زمانی که تناقص و تعارض رخ می دهد، زنان نیز از کوره در می روند و عصبانی می شوند. به خاطر داشته باشید برای کنترل خشم و عصبانیت زنان حتی کلاس هایی برگزار می شود که به صورت خصوصی بر روی کنترل خشم تمرکز دارد. با شرکت در این جلسات یا کمک گرفتن از افراد متخصص این حوزه شما می توانید خشم خود را کنترل کنید و یک احساس عادی و سالم برای خود به وجود آورید.

در ادامه، به  هشت مورد از روش های کنترل خشم و عصبانیت زنان اشاره می شود:

  1. احساسات زمینه ای که بر روی خشم شما تاثیرگذار است را نادیده بگیرید.
  2. محرک های خشم را از بین ببرید.
  3. از روش های موثر برای مقابله و ابراز خشم استفاده کنید.
  4. برای روابط خود مرزهای سالمی تعیین کنید.
  5. استرس خود را به خوبی مدیریت کنید.
  6. در برقراری ارتباطات به طرز موثری عمل کنید و تعارضات را نادیده بگیرید.
  7. عزت نفس خود را بالا برید.
  8. برای خودتان ارزش قائل باشید.

تاثیر روش های کنترل خشم و عصبانیت زنان

همانطور که گفتیم یکی از روش های کنترل خشم و عصبانیت زنان، دقت داشتن در برقراری روابط، حل تعارضات، و تعیین حد و مرز در برقراری ارتباط و ابراز احساس است. به عبارت دیگر این روش های کنترل خشم و عصبانیت زنان جزء کاربردی ترین روش ها به حساب می آیند.

همچنین بررسی مسائل خاص مانند عزت نفس و مدیریت استرس نیز می تواند تا حد زیادی تاثیرگذار باشد. محرک های عاطفی زنان فعال تر از مردان هستند از این رو خانم ها باید مرزهای سالمی برای روابط خود در نظر بگیرند. حل مشکلات و چالش های روزمره از مسائل مهم و کاربردی در کنترل خشم خانم ها به حساب می آیند.

فراموش نکنید شرکت در کلاس های گروهی یا جلسات خصوصی به زنان کمک می کند خشم خود را راحت تر کنترل کنند. این نوع کلاس ها و کمک گرفتن از اطلاعات افراد متخصص به شما کمک می کند زودتر به نتیجه مطلوب خود دست پیدا کنید.

در واقع این روش ها جزء تاثیرگذارترین روش ها به حساب می آیند که برای فرزندان شما در آینده نیز مناسب خواهند بود. البته باید براساس دستورالعمل های مطرح شده پیش روید تا به طور حتم نتیجه بگیرید. نگران نباشید به منظور استفاده از اطلاعات افراد متخصص حتی می توانید به صورت آنلاین و غیرحضوری نیز با درمانگر خود در ارتباط باشید.

طی این جلسات و برنامه های درمانی خشم، شما می توانید سوالاتی که در ذهنتان وجود دارند را بدون هیچ نگرانی و استرسی مطرح کنید و در کوتاه ترین زمان ممکن به پاسخ آن پرسش ها دست یابید. به طور معمول بعد از شرکت در جلسات کنترل خشم احساس بهتری خواهید داشت؛ زیرا متوجه می شوید تنها شما نیستید که با این مشکل مواجه شده اید.

پی نوشت ها

۱-Iran_newspeper. Com

۲-کتاب نقد، فصلنامه انتقادی-فلسفی و فرهنگی، قم، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ش۱۷، ۱۳۷۹، برگرفته از مقاله: زن در نگاه علم، محمد حکیمی، ص ۲۸۲

۳-شاملو، سعید، بهداشت روانی، تهران، رشد، چ ۱، ۱۳۷۴، ص۲۱۳

۴-هیلگارد، زمینه روانشناختی، ترجمه زیر نظر محمدتقی برانی، تهران، رشد، ج۲، چ۱۳، ۱۳۷۸، ص۱۸۱

۵-کتاب نقد، ش۱۷، مقاله تفاوت های بیولوژیک زن و مرد «بدن، روان و هوش»، سید هادی حسینی، ص ۲۳۴

۶-کتاب زن، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، مهری سویزی، تهران، دبیرخانه شورای فرهنگی زنان، ش ۲۳، ۱۳۸۳، ص ۱۶۵

۷-همان، ش ۱۸، ص۱۱۲

۸-کتاب نقد، مقاله: استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن، آسیه فیروزچی، ش ۱۲، ص۲۵۳

منابع اقتباس: کلینیک روان شناسی و مشاوره مسیر سبز (رژمان)؛ نشریه راه کمال؛ شماره ۳۳؛ سرور اسفندیار