- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
بسیاری از زوج های جوان، پس از گذشت مدت زمانی نه چندان طولانی، احساس می کنند شریک زندگیشان دیگر مثل روزهای اول زندگی به آنها عشق و علاقه ندارد و نسبت به آنها بی اعتناست، اما زوج هایی هم پیدا می شوند که همواره از در کنار هم بودن احساس لذت می کنند. این نوشتار هفت راز برای ادامه عشق با دوام را برای شما می گشاید.
تفاوت ها را بفهمیم
مهمترین جنبه جذابیت این است که ما با هم تفاوت داریم. درست همان طور که قطب منفی و مثبت یک آهن ربا یکدیگر را جذب می کنند، مرد با احساس ویژگی های مردانه و زن با احساس ویژگی های زنانه یکدیگر را جذب می کنند. تشابه و همسانی زن و مرد از لحاظ رفتار، افکار و کردار چیزی به جز کسالت آور شدن زندگی و بی علاقگی به ادامه آن را در پی نخواهد داشت.
اگر خویشتن واقعی خود را منکر نشویم و تفاوت های موجود در یکدیگر را درک کرده و خود را با آنها تطبیق دهیم به عشق پر دوام تری دست خواهیم یافت.
جامه عمل پوشاندن به خواسته های متفاوت و مختص مرد در راستای عقاید او از طرف زن از یک سو و متقابل این اصل از طرف مرد برای زن و خواست های او از سویی دیگر، هدفمندی زندگی و به دنبال آن برآورده شدن خواسته های دو طرف را در برخواهد داشت که نتیجه ای به جز تداوم عشق و گرمی زندگی را در پی نخواهد داشت.
هیچیک از زوجین هرگز نباید در راستای تغییر دیگری بر مبنای خواست ها و عقاید خود گام بردارد چرا که در غیر این صورت همچون قطب های متجانس آهن ربا یکدیگر را دفع خواهند کرد و نیروی جاذبه بین آنها تبدیل به دافعه خواهد شد. طلاق عاطفی نتیجه ای از این نیروی دافعه خواهد بود. بنابراین باید یکدیگر را همان طور که هستند و با همان ویژگی های مختص و متفاوت پذیرفته و برای برآورده کردن خواست های یکدیگر گام بردارند.
تغییر و رشد
از جمله تفاوت های اشرف مخلوقات با سایر آفریده های خدا، صاحب اختیار بودن و قدرت تفکر اوست و همین دو خصیصه برای تغییر و رشد او چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ روحی و روانی کافی است و این تغییر در هر برهه زمانی از زندگی امکان پذیر است، چرا که اختیار داشتن و قدرت تفکر، اراده و پشتکار را به همراه می آورد، اگر مدبرانه رفتار نکنید و در زندگی و روحیات خود تغییرات لازم را اعمال نکنید، زندگی زناشویی شما احتمالا خسته کننده می شود.
وقتی روابط زناشویی امکان رشد را فراهم نسازد، آن پیمان کمرنگ خواهد شد. اگر ازدواج به گونه ای باشد که با خود صادق باشیم، تغییر خود به خود ایجاد می شود.
احساسات، نیازها و آسیب پذیری ها
برای این که عشق را دریابیم، به احساس نیاز داریم. نارضایتی زوجین از یکدیگر سبب سرکوب شدن احساسات و عواطف محبت آمیز آنها نسبت به یکدیگر می شود و به مرور، وقتی زن و شوهر احساسات خود را همچنان سرکوب می کنند، دیواری به دور قلب خود می کشند و این نتیجه ای جز بی اعتنایی و عدم حمایت شوهر از زن و زن از شوهر نخواهد داشت و به تدریج که دیوار دور قلب بلندتر می شود و راه قلب به طور کامل مسدود می شود، طلاق عاطفی رخ خواهد داد و میان ما و احساسات محبت آمیز فاصله ای عمیق خواهد افتاد.
به کمک برقراری ارتباط صحیح و با قدردانی از کارهای یکدیگر می توانیم دیوار دور قلبمان را خراب کرده و مهر و عشق از دست رفته را بازیابیم.
مسئولیت شخصی و التیام نفس
وقتی نیازهای احساسی ما در ازدواج برآورده نمی شوند، اختلافات حل و فصل نشده مربوط به گذشته ها خودنمایی می کنند، لحظه ای احساس مهر و عشق می کنیم و لحظه ای بعد به طلاق می اندیشیم. هرگاه احساس می کنید حال خوبی ندارید و یا این که از یک عمل یا حرف همسرتان برآشفته شده اید، بدانید که در اعماق وجود شما چیزی هست که نیاز به التیام دارد. در این شرایط لازم است که بخشاینده تر و پر مهر تر ظاهر شویم.
در این مواقع باید از خود مراقبت و یا حتی در صورت لزوم به روان درمانگر مراجعه کنیم و به رغم این که از همسرمان انتظار داریم که کاری برای ما صورت دهد، بهتر است که توقع خود را کنار بگذاریم. حالا زمان التیام خویشتن است. در این هنگام، با بخشش و چشم پوشی کردن از بی مهری های گذشته هم خویشتن خویش را التیام بخشیده ایم و هم همسرمان را از آماج سرزنش های خود و مشاجره های مجدد دور می کنیم.
احترام متقابل به یکدیگر
باید توجه داشت که هر مشاجره ای در هر زمینه ای نباید منجر به ریختن حرمت و احترام بین طرفین شود. به عبارتی حتی برای مشاجره و بگو مگو های زوجین هم باید یک حد و مرز مشخصی در نظر گرفته شود و هیچ یک از زوجین نباید پا را فراتر از آن بگذارند، تداوم زندگی و چگونگی این تداوم و روابط زناشویی بسیار در گروه اصل قرار دارد.
عشق و مهر و محبت
زن ها بیشتر زمانی احساس محبت می کنند که از ناحیه شوهرشان حمایت عاطفی شوند. مهم نیست که مرد چه چیزی را برای همسرش تهیه می بیند، مهم استمرار داشتن آن است. زن وقتی عشق را احساس می کند که دریابد عشق و محبت شوهرش ادامه دار است.
ممکن است مسائلی مانند سالگرد ازدواج، تاریخ تولد و یا حتی وقایع مهم زندگی برای مرد اهمیتی نداشته باشد و حتی به دست فراموشی سپرده شود، اما برای اغلب زنان این مساله در درجه بالایی از اهمیت قرار دارد چرا که استمرار عشق و محبت شوهر را برایشان به اثبات می رساند.
اغلب زنان احساسات شنیداری و کلامی را بهتر درک می کنند. جملاتی مانند <من به تو علاقه دارم>، <احساست را درک می کنم>، <می دانم از چه خوشت می آید> و <همیشه در کنارت خواهم بود> اگرچه جملات ساده ای هستند، اما اگر از جانب مرد به زن اعلام شوند در جلب مهر و محبت و عشق زن بسیار موثر خواهد بود.
اما دریافت عشق و محبت از جانب مرد متفاوت است. او در صورتی احساس مهر و عشق می کند که زنش پیوسته از کارهایی که و انجام می دهد قدردانی و تعریف و تمجید نماید. روحیه خوب زن به شوهرش احساسی از مهر او عشق می دهد. مرد زمانی شاد می شود که همسرش راضی باشد.
در حالی که زن از گرفتن حتی یک شاخه گل سرخ به عنوان هدیه احساس مهر و عشق می کند، مرد از مورد قدردانی واقع شدن به این احساس می رسد. وقتی مرد برای همسرش کارهای کوچک می کند و زنش از او تشکر می نماید، مرد احساس محبت می کند. اگر مرد فراموش کرد، زن مدبر کسی است که به لحن غیر متوقعانه موضوع را به او یادآور شود. و مرد متعهد نیز مردی است که به محض یادآوری همسرش را مورد دلجویی و محبت قرار داده و سهل انگاری خود را از دلش درآورد.
در غیر این صورت این بی مهری ها به مرور زمان انباشته شده و به جایی می رسد که حتی حمایت و دلجویی و تدبیر نیز کاری از پیش نبرده، طلاق عاطفی زوجین را سبب خواهد شد.
دوستی، استقلال و تفریح
سرکوب احساسات، به روحیه دوستانه زن و شوهر، آسیب می رساند. اگر زن یا شوهر، هر کدام به تنهایی در زندگی زناشویی خود از خود گذشتگی نشان دهند ازدواجشان پابرجا باقی می ماند اما مهر و عشق آنها را تنها می گذارد.
بدون داشتن مهارت های جدید ارتباطی با آن که ممکن است ازدواج پابرجا باقی بماند، مهر و عشق صحنه را خالی می کند و زندگی زناشویی فقط جنبه فیزیکی به خود گرفته و همان طلاق عاطفی را منجر خواهد شد. وقتی زنی به همسرش علاقه دارد اما به او برای حمایت از خود کمک نمی کند، در واقع به روابط زناشویی خود آسیب می رساند. مرد تنها زمانی در روابط زناشویی خود موفق ظاهر می شود که بتواند خواسته ها و نیازهای همسرش را برآورده سازد.
برای ایجاد دوستی در روابط زناشویی، باید تعادلی میان استقلال و وابستگی ایجاد شود. همان طور که نیاز به همسرمان مبنای شوق و عشق و تداوم زندگی است، اما اگر به اندازه کافی استقلال و خود مختاری نداشته باشیم، در مواقعی که همسرمان چیزی ندارد که به ما بدهد و یا در مواقعی که بنابر دلایلی (که منطق خودش حکم می کند) نخواهد کاری را برای ما انجام دهد، احساس می کنیم در گرفتن آنچه به آن نیاز داریم، ناتوان هستیم.
با قبول مسئولیت در قبال خود و با التیام بخشیدن به خویشتن، می توانیم در مواقعی که همسرمان نمی تواند کاری برای ما انجام دهد اقدامی برای خود صورت دهیم. از جمله این موارد می توان از وابستگی های افراطی مرد به زن در انجام کارهای شخصی و یا حتی از لحاظ عاطفی و نیز وابستگی مالی زن به مرد در تمامی زمینه ها نام برد.
متاسفانه زنان از لحاظ عاطفی بسیار شکننده هستند، پس باید از همان ابتدا سهم خاصی از احساساتشان را به شریک زندگی شان اختصاص دهند، نه همه آن را. چرا که در صورت بروز هر مشکلی تمامی احساس خود را بر باد رفته ندانسته و بر مبنای آن به زندگی خود ادامه دهند. احساسات بیش از حد و زیاده روی، توقعات را باعث خواهد شد و این نیز پیش زمینه ای برای مشاجرات خانوادگی است.
در ادامه به برخی از مهارت های همسرداری که نقش مهمی در تداوم و پایداری عشق زوجین به یکدیگر دارد اشاره می کنیم:
آشنایی با برخی مهارت های همسرداری
۱- شاد باشیم.
شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
۲- صبور باشیم.
اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
۳- منطقی رفتار کنیم.
مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.
۴- کم توقع باشیم.
از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
۵- مثبت نگر باشیم.
با به یاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه های خوب زندگی را فراموش نکنیم.
۶- خوش بین باشیم.
داشتن نگاه خوش بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می شود.
۷- یکدل باشیم.
درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود و یکدلی به وجود می آورد.
۸- شنونده ی خوبی باشیم.
هنگامی که همسرمان با ما صحبت می کند حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سر تکان دادن نشان دهیم که به حرف های او توجه داریم.
۹- مشوق همسر خود باشیم.
برای رفتارها و صحبت های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت های موفق گذشته، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
۱۰- به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم.
آن قدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ما هستیم.
۱۱- خوش قول باشیم.
برای حرف ها و قول های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسئول بدانیم خوش قولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
۱۲- احترام بگذاریم.
به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و … حفظ کنیم.
۱۳- ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم.
سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر میباشد.
۱۴- با یکدیگر مهربان باشیم.
همسرمان را جزیی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی می توانیم مالک قلب های یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی برقرار کنیم.
۱۵- محبت پذیر و قهر گریز باشیم.
منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکار است. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
۱۶- راستگو باشیم.
صداقت و راستی از بهترین سرمایه های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه های زندگی را سست می کند.
۱۷- محیط خانواده را با صفا کنیم.
فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
۱۸- به ارزش های دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم.
ارزش ها از ارکان و ستون های اصلی خانواده محسوب می شوند و مقید بودن به ارزش ها موجب دوام و استحکام خانواده می شود و اصالت آن را حفظ می کند.
۱۹- به نیازهای همسر توجه کنیم.
رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می شود خواسته های خود را به راحتی بیان کند.
۲۰- بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم.
در سایه ی سلامت جسمی و روانی می توانیم به هدف های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
۲۱- با یکدیگر مشورت کنیم.
هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می شود.
۲۲- قدرشناس باشیم.
از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسئولیت ها و همکاری هایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه های خاصی نیازمند نیستیم!
۲۳- احساس مسئولیت داشته باشیم.
هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که بر عهده گرفته اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
۲۴- برنامه ریزی کنیم.
در حقیقت برنامه ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می بخشد.
۲۵- الگوی خوبی باشیم.
طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
۲۶- خود را به جای همسرمان بگذاریم.
دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم: «اگر من جای او بودم چه می کردم؟»
۲۷- به خواسته ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم.
فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
۲۸- میانه رو و متعادل باشیم.
حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند: «خیر الامور اوساطها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و…) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می شویم.
۲۹- با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم.
یک جمله ی شورانگیز می تواند طوفانی از خشم و غضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
۳۰- روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم.
عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می کند.
۳۱- جملات عاشقانه به او بگوییم.
به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی های زندگیمان را می پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می شود.
۳۲- همسر خود را راضی کنیم.
باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمی کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی گذارد.
۳۳- شایستگی همسرمان را بپذیریم.
با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته تر است.
۳۴- تصمیمات و سخنان همسرمان را محترم بدانیم.
برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
۳۵- مسائل قابل طرح محیط کار را با همسرمان در میان بگذاریم.
سختی ها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ همفکری بار مشکلات را سبک تر می نماید.
۳۶- فرمان ندهیم.
نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
۳۷- تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم.
افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان می برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
۳۸- از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم.
زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می شود.
۳۹- روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم.
هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می شود. هرگز نباید از نقطه ضعف ها به عنوان اسلحه ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
۴۰- مقابله به مثل نکنیم.
از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.
منابع: روزنامه جام جم؛ تبیان