حرام بودن شراب، عوامل و مفاسد شرابخواری در آیات و روایات

حرام بودن شراب، عوامل و مفاسد شرابخواری در آیات و روایات

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

شراب، مایعی مست کننده است که در دین اسلام، حرام و از گناهان کبیره بوده و در قرآن و روایات با توجه به گستردگی آثار منفی آن، به شدت مورد نهی قرار گرفته است. به دلیل رواج شرابخواری بین اعراب جاهلی، اسلام در ابتدا با رویکردی تدریجی و حکیمانه به مبارزه با شرب خمر پرداخته و در نهایت، حرام بودن شراب را اعلام نموده است.

بررسی ابعاد مختلف حرام بودن شراب در اسلام، نه تنها ما را با فلسفه و حکمت این حکم الهی آشنا می‌ کند، بلکه زمینه‌ های فردی و اجتماعی گرایش به شراب و پیامدهای منفی آن را نیز روشن می ‌سازد تا با در نظر گرفتن آن ها، از ارتکاب این معصیت الهی برحذر باشیم.

مفهوم شراب در لغت و اصطلاح

شراب از نظر لغوی یعنی مایع نوشیدنی و از شُرب یعنی نوشیدن گرفته شده است، اما از نظر اصطلاحی همان مایع مست کننده می باشد. این کلمه فارسی است و عربی آن خَمر است و خمر از نظر لغوی یعنی پوشاندن. راغب می ‌گوید: «اصل خمر یعنی پوشاندن شیء و آنچه با آن چیزی را می ‌پوشانند، خمار گویند، ولی در تعاریف، خمار به آنچه زن، سر خود را با آن می‌ پوشاند گفته شده و به شراب از آن جهت خمر می ‌گویند که عقل را پوشانده و زایل می ‌کند».[۱] در اصطلاح شرابخواری، خَمر آن است که مستی می آورد: از انگور باشد یا غیر از انگور.[۲]

البته در قرآن، واژگان دیگری هم برای شراب استفاده شده است که عبارتند از: سکر، رحیق و کأس.[۳] در رابطه با شراب در وسائل الشیعه حدیثی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «شراب از پنج چیز گرفته می شود: عصیر از انگور، نقیع از کشمش، بتع از عسل، مزر از جو و نبیذ از خرما».[۴]

حرام بودن شراب در قرآن

ملاک عمل مسلمانان، کلام پروردگار است که از عالم ملکوت نازل و در قرآن به شکل بلیغ و شیوایی تجلی نموده است و همه نکاتی که برای هدایت بشریت نیاز است در قرآن تجمیع شده است. یکی از احکامی که در قرآن به آن پرداخته شده است، حکم حرمت خمر و نوشیدن آن می باشد.

روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد، ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن میگساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد. اقدام تدریجی به حرام بودن شراب را می توان در چهار گام خلاصه کرد:

  1. گام اول

اسلام در سیر تدریجی حرام بودن شراب، قدم به قدم پیش رفت، به این ترتیب که نخست در بعضی از سوره ‌های مکی از جمله سوره نحل، اشاراتی به زشتی این کار نمود: «وَ مِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَ رِزْقًا حَسَنًا ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ؛[۵] و از میوه ‌های درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه می‌ گیرید؛ در این، نشانه روشنی است برای جمعیتی که اندیشه می ‌کنند».

«سکر» گرچه در لغت معانی مختلفی دارد، ولی در این آیه به معنای مسکرات و مشروبات الکلی است، و معنای مشهور آن همین است. قرآن در این آیه هرگز اجازه شراب سازی از خرما و انگور نداده بلکه با توجه به اینکه مسکرات را در مقابل رزق حسن قرار داده اشاره کوتاهی به تحریم خمر و نامطلوب بودن آن نموده است، بنابراین نیاز به این نداریم که بگوییم این آیه قبل از نزول تحریم شراب نازل شده و اشاره ‌ای به حلال بودن آن است، بلکه به عکس، آیه، اشاره به حرام بودن آن می ‌کند و شاید اولین اخطار در زمینه تحریم خمر باشد.[۶] [۷]

این آیه در مکه نازل شده و به نظر بسیاری از مفسران، اولین اخطاری است که در زمینه تحریم صورت گرفته و اشاره به حرمت آن می‌ کند. قرآن مجید می ‌خواهد ضمن برشمردن نعمت های الهی، اشاره کند به این که مردم ممکن است از مواهب الهی سوء استفاده هم بکنند؛[۸] زیرا اگر همه استعمالات مردم را نعمت می ‌دانست، اتخاذ سکر را در مقابل رزق حسن قرار نمی ‌داد، با این که این آیه دلالت بر نوعی عتاب و سرزنش دارد و می ‌خواهد بر مردم تعریض کند که چرا از آن دو شراب مسکر می‌ گیرند.[۹]

  1. گام دوم

خدواند متعال در گام دوم اعلام حرام بودن شراب، می فرماید: «یسْئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِما؛[۱۰] درباره شراب و قمار از تو سوال می ‌کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم دربردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است».

عادت زشت شرابخواری ریشه دارتر از آن بود که صرفا با اشاره به حرام بودن شراب ریشه کن شود، به علاوه شراب بخشی از درآمدهای اقتصادی آنها را نیز تامین می ‌کرد، لذا هنگامی که مسلمانان به مدینه منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامی تشکیل شد، دومین دستور در زمینه حرام بودن شراب به صورت قاطع تری نازل گشت تا افکار را برای اعلام نهایی حرام بودن شراب آماده تر کند.

در این آیه، ضمن اشاره به منافع اقتصادی مشروبات الکلی برای بعضی از جوامع همانند جامعه جاهلیت، اهمیت خطرات و زیان های بزرگ آن را که به درجات از منافع اقتصادی آن بیشتر است یادآوری می ‌شود.[۱۱]

در مورد شأن نزول این آیه آمده است که گروهی از یاران پیامبر (ص) خدمتش آمدند و عرض کردند حکم شراب و قمار، که عقل را زایل و مال را تباه می ‌کند بیان فرمایید. در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.[۱۲] این آیه، دلالت بر تحریم دارد برای این که در اینجا تصریح می کند بر این که شرب خمر «اثم کبیر» است، چون خداوند فقط در مورد شراب و قمار «اثم کبیر» آورده است.[۱۳]

  1. گام سوم

به دنبال اعلام عمومی و تدریجی حرام بودن شراب توسط اسلام، در آیه ۴۳ سوره نسا، به مسلمانان به صورت صریح دستور داده شد که در حال مستی هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خدای خود چه می ‌گویند. البته مفهوم این آیه، آن نبود که در غیر حال نماز، نوشیدن شراب مجاز بود، بلکه برنامه، همان برنامه تحریم تدریجی و مرحله به مرحله بود، و به عبارت دیگر این آیه نسبت به غیر حال نماز ساکت بود و صریحا چیزی نمی‌ گفت:

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکاری حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ؛[۱۴] ای کسانی که ایمان آورده ‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می‌ گویید».

  1. گام چهارم

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ إِنَّما یرِیدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ وَ یصُدَّکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؛[۱۵] ای کسانی که ایمان آورده‌ اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام (نوعی بخت آزمایی)، پلید و از اعمال شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید. شیطان می خواهد به وسیله شراب و قمار بین شما کینه و عداوت ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد، آیا خودداری خواهید کرد؟».

آشنایی مسلمانان به احکام اسلام و آمادگی فکری آنها برای ریشه کن ساختن این مفسده بزرگ اجتماعی که در اعماق وجود آنها نفوذ کرده بود، سبب شد که در آیه ۹۰ سوره مائده، دستور نهایی حرام بودن شراب با صراحت کامل و بیان قاطع که حتی بهانه جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند نازل گردید.

حرام بودن شراب در روایات

در باب حرام بودن شراب، احادیث بسیاری از ائمه اطهار (ع) نقل شده که در اینجا به برخی اشاره می‌ شود:

پیامبر اکرم (ص) در رابطه با نوشیدن شراب، ده نفر را مورد لعن و نفرین قرار داده است: «لَعَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ عاصِرَها وَ غارِسَها، وَ شارِبَها، وَ ساقِها وَ بائِعَها، وَ مُشْتَریها وَ آکلَ ثَمَنِها، وَ حامِلَها وَ الْمَحْمُولُ الَیهِ؛[۱۶] خدای از رحمت خود دور نمود شراب، آب گیر، غرس کننده درخت، نوشنده، ساقی، فروشنده، مشتری، خورنده پول، حامل آن، و کسی که شراب را برای آن می برند».

پیامبر خدا (ص) در روایت دیگری پیرامون حرام بودن شراب می فرمایند: «لا تُجالِسُوا مَعَ شارِب الْخَمْرِ وَ لا تُعَوِّدُوا مَرْضاهُمْ، وَ لا تُشَیعُوا جَنائِزِهِمْ، وَ لا تُصَلُّوا عَلی امْواتِهِمْ فَانَّهُمْ کلابُ اهْلِ النَّارِ، کما قالَ اللَّهُ: اخْسَؤُ فیها وَ لا تُکلِّمُونِ؛[۱۷] با شارب خمر ننشینید، مریض از آنها را عیادت نکنید، مرده هایشان را تشیع ننمائید، و بر آنها نماز نخوانید، آنها سگان اهل آتشند، همان طوری که خدای در مورد آنها می فرماید: دور شوید و با من سخن مگوئید».

امام کاظم (ع) نیز پیرامون حرام بودن شراب می فرمایند: «انَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یحَرِّم الْحَمْدَ لِاسْمِها وَلکنْ حَرَّمَها لِعاقَبَتِها، فَما کانَ عاقِبَهُ عاقِبَهَ الْخَمْرِ فَهُوَ خَمْرٌ؛[۱۸] خداوند شراب را به خاطر اسمش تحریم نکرد بلکه به خاطر عواقب آن حرام نمود؛ لذا هر چیزی اثر خمر را ببخشد، حرام است».

حضرت علی (ع) در باب حرام بودن شراب می فرمایند: «مَنْ شَرِبَ الْمُسْکرَ لَمْ یقْبَلْ صَلوتَهُ ارْبَعینَ یوْماً وَ لَیلَهً؛[۱۹] کسی که شراب بنوشد، خداوند چهل شبانه روز نمازش را نمی پذیرد».

ابی الصحاری نیز از امام صادق (ع) درباره حرام بودن شراب می پرسد و حضرت می فرماید: «لا یقْبَلُ مِنْهُ صلاهً مادامَ فی عُروقِهِ مِنْها شَیءٌ؛[۲۰] تا مادامی که چیزی از شراب در رگهایش باقی مانده باشد، خداوند نماز وی را از او نمی پذیرد».

زمینه ها و عوامل شرابخواری

گرایش به هر عمل چه در بُعد مثبت و چه در بُعد منفی، معلول علت هایی است که باید به آن پرداخت. البته در زمینه شراب خواری، انگیزه و علل گرایش به آن مختلف است که بعضی از آن ها در این قسمت مطرح می شود که در دو قسم فردی و اجتماعی می باشد.[۲۱]

  1. عوامل فردی

دوری از احکام الهی: یکی از عوامل مهمی که زمینه شرابخواری را در فرد به وجود می‌ آورد، بی دینی و بی ایمانی و دوری از احکام الهی است؛ زیرا دین و دینداری و ایمان و اعتقاد علمی و عملی است که انسان را در برابر شیطان و عوامل انحرافی حفظ می‌ کند و نمی ‌گذارد که از حریم پاکی و طهارت روح جدا شود و آلوده گردد و چون فرد از اجتماع جدا نبوده، لذا عامل دین می ‌تواند از بازدارنده ‌های اجتماعی شمرده شود.

فشارهای عصبی و ناراحتی های روحی: کسانی که دائماً در معرض فشارهای عصبی و محیطی قرار دارند، بیشتر از دیگران در معرض خطر گرایش به شراب هستند که اگر فرد راه صحیح مقابله با آنها را نداند، امکان دارد برای آرامش مقطعی از شراب استفاده کند و واضح است که تبعات حاصله پس از نوشیدن شراب، فشارهای عصبی منفی را دو چندان می‌ کند.

مشکلات جسمانی و عدم آگاهی از خطرات شراب: عده‌ ای می گویند که نوشیدن شراب، باعث فعال شدن کلیه و یا شادابی پوست و امثاله می ‌گردد و حال آن که واقعیت چیز دیگری است، یعنی نه تنها چنین نیست بلکه سبب تحلیل رفتن ارگانیزم بدن شده و حتی می تواند منجر به مرگ و هلاکت گردد.

نگرش غلط به مسئله شراب: با توجه به تعریف‌ و تمجیدهایی که از شراب در طول تاریخ توسط افراد مختلف شده مبنی بر این که انسان را از غم رها می ‌کند و در مجموع اطلاعات غلط، موجب می‌ شود که فرد دیدگاه مثبتی نسبت به مصرف شراب پیدا کند.

  1. عوامل اجتماعی

توطئه دشمنان: یکی از عوامل مهمی که در زمینه شرابخواری نقش عمده ‌ای دارد و به بقیه عواملی که در جامعه وجود دارد دامن می ‌زند، توطئه استکبار جهانی است که به منظور به بند کشیدن ملت ها و استعمار و غارت ذخایر آنها، از هر حربه‌ ای برای رسیدن به مقصود خود استفاده می ‌نماید.

نبود امکانات تفریحی، فرهنگی، هنری ورزشی؛ برای آن که نوجوانان، خود را از گرایش به شراب و هر مخدر دیگر دور سازیم، باید به فکر برنامه‌ های جایگزین باشیم و اگر والدین این قبیل نیازهای جوانان خود را درک نکنند، عملا احتمال گرایش به مسائلی مثل شرابخواری را در آنها افزایش می ‌دهند.

از دیگر عوامل گرایش به شربخواری می توان به تبلیغ و ترویج شرابخواری از طریق رسانه ها و نمایش فیلم ها و برنامه های میخواری و میگساری و عدم اطلاع رسانی جامع و کامل پیرامون آثار منفی آن اشاره کرد.

مفاسد شرابخواری

باید توجه داشت که احکام، بر طبق مصالح و مفاسد جعل شده است؛ یعنی علت حرام بودن شراب، مفسده داشتن آن است و علت وجوب نماز مصلحت داشتن آن است و همچنین بقیه احکام هم دارای مصلحت‌ ها و مفاسدی است.[۲۲]

از جمله مفاسد فردی شرابخواری عبارتند از:

  1. مفاسد روحی و اخلاقی

شرابخواری مهمترین عاملی است که انسان را به سوی انحطاط و پستی می‌ کشاند؛ به این معنی که با بزرگترین سرمایه بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران که همانا عقل و خرد است، سر جنگ و مبارزه دارد. الکل، دشمن بزرگ قوای فکری و تعقل انسان است و وقتی که عقل – که هدایتگر تکوینی بشر است – از او گرفته شود و کارایی خود را از دست دهد، عوامل مخرب مانند شهوت، غضب، خودخواهی و… جای آن را می ‌گیرد و انسان را از نظر روحی و روانی مریض می ‌کند و در جسم انسان مریض، عقل سالم جایی ندارد، همچنان که بزرگان گفته ‌اند: عقل سالم در بدن سالم است.[۲۳]

مصرف الکل به سلول ‌های حساس مغز آسیب رسانده و قدرت کنترل مغز را تضعیف یا از بین می ‌برد. در این حالت، قیدها و محدودیت‌ های عقل و اخلاق موقتاً از کار می ‌افتند و فرد به رفتارهای ناشایست و خطرناک روی می ‌آورد، به گونه ‌ای که غرایز حیوانی و شیطانی جایگزین عقل و شعور انسانی می‌ شوند.

  1. مفاسد جسمی

مشروبات الکلی علاوه بر مفسدات و مفاسد روحی و اخلاقی، بر جسم نیز زیان ‌های جبران ناپذیری وارد می ‌کند. مثل ایجاد اختلال در ضربان و ریتم قلب، لرزش بدن و بی خوابی در شب، تاثیر منفی بر معده، مغز، اعصاب، معده، کبد، گردش خون، دستگاه تنفسی، کلیه ها و… .

  1. مفاسد اجتماعی

از آنجایی که اجتماع از افرادی تشکیل می‌ شود که رویکردهای مثبت و منفی آنها بر محیط اطرافشان تأثیر می ‌گذارد، بنابراین باید مفاسد اجتماعی شرابخواری را مورد توجه خاص قرار داد. از آنجایی که شراب می تواند سبب بروز رفتارهایی خارج از عرف و منطق انسانی شود، پس فرد شرابخوار می تواند سبب ایجاد مفاسدی چون مزاحمت نوامیس، عربده کشی و جنجال، ضرر و زیان مالی و درگیری‌ های خشونت‌ آمیز گردد.

این رفتارها نه تنها بر فرد شرابخوار، بلکه بر سلامت روانی و اجتماعی جامعه نیز اثر منفی می‌ گذارد. علاوه بر این، مصرف شراب در جامعه، به سبب آثاری که بر ذهن و عقل می گذارد، می‌ تواند زمینه‌ ساز کاهش احساس مسئولیت و احترام به قوانین و هنجارهای اجتماعی شود. در نتیجه، مواجهه با این پدیده به‌ طور جدی نیازمند نظارت دقیق و اجرای قوانین بازدارنده است تا از بروز آسیب‌ های بیشتر جلوگیری شود.

درمان شرابخواری

رهایی از برخی عادت های زشت که مدت زمانی دراز به آن ها مبتلا بوده ایم، طوری که به بخشی از رفتار ثابت ما تبدیل شده اند، برای بسیاری از مردم کار ساده ای نیست؛ زیرا این کار، به اراده ای قوی و تلاشی فراوان و تمرینی مداوم نیاز دارد. از این رو بهترین روشی که ما می توانیم برای رهایی از عادات زشت خود در پیش گیریم، اقدام و عمل به طریق «تدریج» است.

همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، دین اسلام برای درمان شرابخواری و اعلام حرام بودن شراب که در آن زمان بین مردم جاهلی رایج بود، از همین روش تدریجی استفاده کرد. در ابتدا، مردم به آسانی آماده ترک چنین عاداتی نبودند؛ اما پس از آن که ایمان به دل آنها راه یافت، خود انگیزه ای قوی شد که از خداوند متعال و پیامبر (ص) اطاعت کنند و چیزهایی را که به انجام آن امر شده بودند، بپذیرند.

ضمن این که خداوند از ابتدا به تحریم کامل این عادات فرمان نداد؛ بلکه در بدو امر به ایجاد نفرت و انزجار از آنها پرداخت. آنگاه به تدریج مسلمانان را به سوی تحریم کامل سوق داد.

به هر حال مطالعه در مورد اثرات شرابخواری و پیامدهای ناگوار آن و تفکر در ابعاد هولناک این عمل، انسان را قادر می سازد تا برای ترک این گناه کبیره به تکاپو افتاده و با مراجعه به متخصصین و مشاوره با آن ها، گامی اساسی در این راه بردارد.

نتیجه گیری

حکم حرام بودن شراب، به دلیل گستردگی شرابخواری و مفاسد آن در بین اعراب جاهلی، به صورت تدریجی و در چهار گام عملیاتی، اجرا شد. حرام بودن شراب نه تنها در آیات قرآن، بلکه در روایات نیز به عنوان یک گناه کبیره، نمود گسترده ای داشته و توسط اهل بیت (ع) به شدت نکوهش شده است. زمینه های شرابخواری به امور فردی و اجتماعی و مفاسد و آثار آن نیز به این دو باز می گردد که این موضوع نشان از علت حرام بودن شراب توسط اسلام می باشد.

پی نوشت ها

[۱] اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۵۴.

[۲] قرشی، قاموس قرآن، قم، ج۱، ص۲۹۹.

[۳] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۱۰۰۳.

[۴] عاملی، وسائل الشیعه، باب ۱، حدیث ۱، ص۲۲۱.

[۵] نحل/۶۷.

[۶] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۵، ص۷۰.

[۷] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۹۰.

[۸] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۹۱.

[۹] طباطبایی، تفسیرالمیزان ج۲۴، ص۱۸۰.

[۱۰] بقره/۲۱۹.

[۱۱] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۹۶.

[۱۲] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۱۶.

[۱۳] طباطبایی، المیزان، ج۳، ص۳۷۲.

[۱۴] نسا/۴۳.

[۱۵] مائده/۹۰.

[۱۶] مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۹، ص۱۲۶.

[۱۷] مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۹، ص۱۴۷. شاهد قسمتى از آیه ۱۰۸ از سوره مؤمنون است.

[۱۸] عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۲۷۳.

[۱۹] مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۹، ص۱۳۸.

[۲۰] عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۲۴۳.

[۲۱] گودرزی، پزشکی قانونی، ج۲، ص۱۵۳۶.

[۲۲] دهقان، پرسش ها و پاسخ های روز، ص۱۶۳.

[۲۳] طالقانی، پرتویی از قرآن، ص۱۲۴.

منابع پایانی

  1. اصفهانی، راغب، مفردات فی غریب القرآن، تفسیر لغوی و ادبی قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
  2. خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، انتشارات ناهید، بی تا.
  3. طالقانی، سید محمود، پرتویی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، بی تا.
  4. طباطبایی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۶۲ش.
  5. عاملی، شیخ حر، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق شیخ عبدالرحیم الربانی، طهران، المکتبه الاسلامیه، ۱۴۰۱ق.
  6. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  7. گودرزی، فرامرز، پزشکی قانونی، تهران، انتشارات انیشتین، ۱۳۷۷ش.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۱ش.
  9. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار: الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.

منابع اقتباس

  1. پایگاه اینترنتی دانشنامه اسلامی.
  2. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  3. دانشنامه حوزوی ویکی فقه.
بدون دیدگاه