- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یکی از سلاح های وهابیت علیه علم و در برخی موارد جهت تکفیر مسلمانان بدعت است. وهابی ها افزون بر اینکه برخی امور را در حوزه شریعت بدعت پنداشته و از آن علیه تکفیر مسلمانان استفاده می کنند، به علت ظاهر گرایی و تحجر شان، هر چیزی که در صدر اسلام در بین اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وجود نداشته و بعد ها پدید آماده باشد را بدعت می دانند و استفاده از آن را حرام می شمارند. آنان حتی استفاده از سجاده را برای نماز که در آن زمان مرسوم نبوده جایز نمی دانند.
وهابی ها با هر پدیده علمی و فرهنگی و حتی تکنولوژی با سلاح بدعت برخورد می کنند و هر چیزی را که بر طبق مذاق شان نباشد به بهانه اینکه در زمان رسول خد ا (صلی الله علیه و آله) و در قرن اول هجری وجود نداشته و بعدا به وجود آمده اند، محکوم به بدعت و حرمت می کنند. آنان بر همین اساس با دانش های بشری در حوزه فلسفه، منطق، تاریخ و آموزش زبان های خارجی و… به شدت مخالفت می کنند. به عنوان مثال در سال ۱۳۴۹ قمری هنگامی که اداره معارف مکه زبان خارجی، جغرافیا و نقاشی را جزء مواد درسی مدرسه ها قرار داد، علمای وهابی نجد با فریاد های اعتراض آمیز در مقابل اداره معارف تجمع کردند و گنجاندن این متون را در درس های مدارس بدعت شمردند.[۱]
آنان در راستای مخالفت با هر کشف و اختراع در حوزه وسائل زندگی بشر، استفاده تلفن را بدعت شمردند و لذا هنگامی که پادشاه سعودی برای ارتباط میان قصر و برخی مراکز نظامی و سیاسی خط تلفن کشید، گروهی از وهابی ها با اعتراض شدید خط تلفن را از بین بردند. و در همین راستا استفاده از دو چرخه را نیز حرام دانستند و آن را مرکب شیطان نامیدند. وسایل عکس برداری و عکس گرفتن را نیز بدعت دانسته و آن را حرام می دانند و به همین علت یکی از علمای برجسته وهابی ها هنگامی که می خواست به قاهره برود از حکومت مصر در خواست نمود تا او را از نصب عکس بر روی گذرنامه اش معاف کند.[۲]
آنان حتی اموری را که که با مبانی روشن علمی ثابت شده مورد انکار قرار می دهند. مثلا در یکی از جراید نقل شده که یکی از فقهای نجد (وهابی) با وجود اینکه در ریاض و حجاز دارای مقام استادی و معاونت دانشگاهی می باشد، بعد از گذشت قرن ها، فتوای کشیشان را مبنی بر محکومیت کوپرنیک و گالیله به علت اعتقاد شان به کروی بودن زمین و حرکت آن، تایید نموده و این محکومیت را صحیح دانست. وآن چه که در قرون وسطی پیروان کلیسای کاتولیک در باره زمین و آفتاب و ستارگان به آن معتقد بودند این فقیه وهابی در قرن بیست آن ها را پذیرفته و مورد تایید قرار داده است.[۳]
سوالات ما
۱. بدعت در دین اسلام عبارت از این است که چیزی که از دین نباشد داخل در دین شود، آیا وهابی ها معنای بدعت را نمی دانند یا اینکه برخی پدیده هایی را که در طول تاریخ با پیشرفت علم و تکنولوژی پدید می آیند جز دین می دانند؟
۳. اگر ما فقط به امور زندگی و پدیده های موجود در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا در قرن اول هجری اکتفا کنیم و تمام چیزهایی را که بعد از آن به وجود آمده باشند به بدعت محکوم کنیم باید به جنگ علیه علم و تکنولوژی و پیشرفت های فرهنگی قیام کنیم. آیا وهابی ها چنین چیزی را می پذیرند؟
۴. وهابی ها یا باید از عقاید خود درباره بدعت دست بردارند و یا اینکه برگردد به زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرن اول هجری و نباید از برق، و ماشین و هواپیما، و وسایل پزشکی و همه چیزهایی که در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و صدر اسلام وجود نداشته اند استفاده کنند. اگر واقعا بر عقیده شان استوار هستند چرا از این پدیده های جدید استفاده می کنند؟
۵. آیا عقیده وهابیت درباره بدعت مخالفت با پیشرفت علمی نیست و آیا به آتش کشیده شدن مدارس و مراکز علمی در برخی از کشورهای اسلامی از این تفکر وهابی ها ناشی نشده است؟
۶. آیا وهابی ها برای به خاطر بدعت دانستن پدیده های جدید، مسلمانان را از استفاده آن ها محروم نمی کنند؟ و به دنبال عقب نگه داشتن مسلمانان نیست؟
۷. وهابی ها چگونه هنوز کروی بودن زمین را انکار می کنند در حالی که وسایل نجومی و فضایی آن قدر پیشرفت کرده که کروی بودن و حرکت آن را آشکارا نشان می دهد و قابل مشاهده است؟
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . حافظ وهبه، جزیره العرب فی قرن العشرین، ص ۱۵۰، قاهره، مطبعه لجنه التالیف و الترجمه، ۱۳۵۴ ق.
[۲] . ابن غنام، حسین، تاریخ نجد، ص ۳۵۶.
[۳] . مجله خواندنی ها، شماره ۹۲، سال بیست و ششم.