کتاب مهدویت در منظر امام خمینى(ره)

۱۳۹۵-۰۲-۲۹

153 بازدید

معرفى اجمالى:

«مهدویت در منظر امام خمینى(ره)» اثر ابوالفضل هدایتى، گردآورى و تحلیل گزیده‌هایى از سخنرانى‌ها، آراء و نوشته‌هاى امام خمینى(ره) درباره مهدویت و اهمیت انتظار و ظهور حضرت مهدى(عج) است که درسال ۱۳۸۷ش به زبان فارسى نوشته شده است.

ساختار:

کتاب با مقدمه مؤلف در اشاره‌اى به جایگاه امام خمینى(ره) در زنده شدن یاد مهدویت در جهان، آغاز شده است. مطالب متن کتاب در چهار بخش و هر بخش در چندین فصل تدوین شده است. در هر فصل ابتدا سخنان امام راحل(ره) بیان و سپس تحلیل و بررسى مؤلف ارائه گردیده است.

نویسنده در تحلیل‌هاى مختلف، انقلاب اسلامى را در امتداد حکومت مهدى(عج) توصیف کرده و اهداف حکومت اسلامى را زمینه‌سازى براى رسیدن به حکومت عدل مهدوى دانسته است.

گزارش محتوا:

بخش‌هایى از گفتار امام خمینى(ره) به مهدى‌شناسى یا سیماى مهدى(عج) در آیات و روایات اختصاص یافته است که در طرح کلى مى‌توان این‌گونه از آنها یاد کرد:

۱- مهدى(ع) از خاندان پیامبر اسلام(ص) و وارث علم و رسالت ایشان است.

۲- او ذخیره الهى و ظاهر کننده تمام شریعت خداوند است.

۳- ایشان مکمل دین پیامبران ابراهیمى و منجى امت‌هاى آخرالزمان است.

گزاره‌هاى یاد شده، که در فصول بخش نخست، در کلام امام(ره) بررسى شده، نتایج زیر را به دست مى‌دهد:

۱- هرچند اعتقاد به ظهور مهدى(عج) در معارف شیعى نمود ویژه‌اى یافته، اما این مسئله، مسئله‌اى اسلامى است و شیعه به آن اختصاص ندارد.

۲- همان‌گونه که سایر امامان(ع)، وارث اخلاق و رسالت پیامبر(ص) بودند، مهدى(ع) نیز از این اوصاف برخوردار است.

۳- ولایت و امامت اوصیاى معصوم(ع) با ییشوایى ایشان به خاتمیت مى‌رسد.

۴- مهدى(عج) که در قرآن بقیهالله خوانده شده، اسلام را بر سایر مکاتب چیره مى‌گرداند.

در بخش دوم کتاب، که غیبت حضرت مهدى(عج) در کلام امام(ره) مورد تحلیل قرار گرفته، به بررسى و تحقیق پیرامون مفاهیم نیابت مهدى موعود(ع) و انتظار پرداخته است.

مؤلف، انتظار در دیدگاه امام خمینى(ره) را در حقیقت بیان یک تکلیف اعتقادى و اجتماعى معرفى کرده و به نظر او، امام(ره) در نقد مفهوم انتظارى که غالباً منتظران در یک نظام طاغوتى دارند، منتظر حقیقى را عامل به وظیفه شرعى خویش در قبال جامعه و روند آن مى‌داند.

نیابت خاص و عام و مفهوم و گستره نیابت عامه، آزمون الهى در عصر غیبت، دفاع در تکلیف‌گرایى امام خمینى(ره)، فلسفه رهبرى در اسلام، روحانیت در عصر غیبت، تکلیف در عرصه مراقبه و ضرورت گرایش جمعى به آن، منتظران در نگاه انتقادى امام(ره) و تکلیف آنان و نیز ملاقات منتظران صالح با امام مهدى(عج) از دیگر مباحث مطرح شده در این بخش است.

در بخش سوم، قیام و ظهور مهدى موعود(عج) را تحقق آرمان‌هاى پیامبران دانسته و ابتدا با آوردن سخنان امام(ره) که از حضرت ابراهیم(ع) به عنوان پدر توحید یاد کرده، به این نکته اشاره دارد که شریعت‌هایى که موسى(ع)، عیسى(ع) و محمد(ص) به امت‌هاى خویش ارائه دادند، همگى ریشه در آیین حنیف ابراهیم(ع) داشته و دعوت بنیادى آن‌ها به یکتاگرایى است.

در مبحث حضرت مهدى(ع) و بعثت خاتم پیامبران، حضرت ولى‌عصر(عج) ثمره بزرگ بعثت خاتم انبیاء معرفى شده و چنین مطرح گردیده که از دیدگاه امام خمینى(ره) هدف انبیاء چنان‌که باید محقق نشده است؛ حتى رسول اکرم(ص) نیز در دوران بعثت خویش نتوانست به تمام اهداف و مقاصد اصلى‌اش در ارتباط با امت‌ها دست یابد.

با توجه به این مطالب، شخصیت و نهضت مهدى(ع) از علائم شادمانى و موفقیت انبیاء دانسته شده؛ زیرا اوست که به تمام مطلوب‌هاى علمى و عملى اولیاءالله دست خواهد یافت.

از دیگر عناوین بحث شده در این بخش است: امام مهدى(ع) تابع اسلام و تکمیل کننده نهضت توحیدى، مهدى(ع) فریادگر و پیشواى وحدت مسلمانان و مستضعفان، ویژگى‌هاى عصر ظهور از جمله تربیت و عدالت در آن.

در بخش چهارم، درپى نشان دادن پیوند امام مهدى(عج) با عاشورا و انقلاب اسلامى، مؤلف بیان مى‌کند که نهضت‌هاى توحیدى حضرت مهدى(عج) و امام حسین(ع) با یکدیگر همخوانى داشته و در امتداد نهضت الهى خاتم پیامبران(ص) است.

وى اشاره مى‌کند که امام خمینى(ره)، هدف نهایى قیام این دو امام را همان هدف بنیادى پیامبران ابراهیمى مى‌شمارد که عبارت است از اقامه عدل.

مؤلف معتقد است صراحت در کلام امام(ره)، رویارویى دو دیدگاه ولایى را مى‌نمایاند که یکى امام معصوم را طاغوت ستیز مى‌خواند و دیگرى او را بى اعتناء به حاکمیت جامعه مى‌داند.

از دیدگاه او، رهبر کبیر انقلاب، کربلا را حلقه واسطه‌اى میان بعثت و مهدویت مى‌داند و با توجه به دو دیدگاه تحلیلى در مورد حرکت امام حسین(ع) از مدینه و مکه به سوى عراق، یعنى حرکت براى شهادت یا حرکت براى حکومت، آشکارا از هدف حکومت در قیام امام(ع) جانبدارى کرده و بدین جهت نتیجه‌گیرى مى‌نماید که همراهى نهضت‌هاى مهدى موعود و امام حسین(ع) نشان مى‌دهد که مسلمانان در آخرالزمان، تکلیف دینى-سیاسى دارند و انتظارشان در مورد آینده جهان نمى‌توان بیگانه از روند ظلم ستیزانه انبیاء باشد.

امام خمینى(ره) از آغاز قیام خویش، نظام سیاسى مطلوب خود را در پرتو دین مى‌جست. مؤلف به دنبال نشان دادن رابطه انقلاب اسلامى و حضرت مهدى(عج)، در گفتارى از امام راحل(ره) که حاکى از اسلام‌گرایى نظام و حاکمیت انقلاب اسلامى است، مسائل زیر را خاطرنشان مى‌کند:

۱- ملت مسلمان ایران، با طرح خواسته‌اى به نام جمهورى اسلامى در کنار آزادى و استقلال کشور، بر اسلامیت نظام سیاسى مطلوب خود اصرار مى‌ورزند.

۲- اسلامیت جمهورى اسلامى چیزى جز بنیادگرایى در بستر احکام و حدود الهى اسلام و قرآن نیست.

۳- معیار اسلامى بودن یک نظام سیاسى، قبول و تأیید آن از جانب پیامبر اکرم(ص) و امام زمان(عج) است.

از این همه مى‌توان دریافت که امام خمینى(ره) نظام سیاسى موجود کشور را متکى به ایمان و اسلام دانسته و رضایت ولى‌عصر(عج) از وضع قوانین و اجراى آن در جمهورى اسلامى را یک اصل انکارناپذیر مى‌شمارد.

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى کتاب آمده است.

پاورقى‌ها بیشتر به ذکر منابعى که گفتار امام(ره) از آنها ذکر شده اختصاص دارد.

منابع مقاله:

۱- مقدمه و متن کتاب.

۲- پارسا با مشارکت بنیاد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمکران، (۱۳۸۸)،«امام مهدى(عج) در آینه قلم کارنامه منابع پیرامون امام مهدى(علیه‌السلام) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع‌رسانى اسلامى مرجع، ج۲ ص۴۲۰.