پیدایش فرقه مرجئه

۱۴۰۰-۱۲-۲۶

225 بازدید

اشاره:

بعد از رحلت پیامبر بزرگ اسلام (صلّی الله علیه و آله) ، به علت فاصله گرفتن امت اسلام از اهل بیت(علیهم‌السلام) انحرافاتی در میان مردم در اثر جهل و نادانی، ‌و نبودن پاسخی قانع کننده از سوی گردانندگان امور بوجود آمدند.در این میان گروهها و نحله های فکری مختلفی به وجود آمدند، که یکی از آنها «فرقه مرجئه» بود. این نوشته به پدایش و عقاید این فرقه اشاره نموده است.

فرقه مرجئه – بنابر تفسیر مشهور – قائل به تفکیک ایمان از عمل بوده، و ایمان را کافی در نجات می دانسته اند، آنان معتقد بوده اند که، در روز قیامت برای انسان با ایمان – ولو این که عمل صالحی انجام نداده باشد – جهنمی در کار نبوده و اهل بهشت است.(۱)

«مرجئه» در لغت از ماده «ارجاء» است. «ارجأت الامر» یعنی اخّرته (به تاخیر انداختم)(۲)، و به این گروه که تمام اهل قبله را مومن می دانند، و معتقدند که خداوند متعال عذاب آن ها را به تأخیر انداخته از این جهت «مرجئه» گویند.

عوامل بوجود آمدن مرجئه:عوامل متعددی در بوجود آمدن مرجئه دخیل بوده که بعضی از آن عوامل اساسی، و بعض دیگر بر پایه عوامل قبلی، و یا از دیدگاه دیگر، بعض عوامل زمینه ساز عوامل دیگر شدند.

در این جا به چند عامل که به نظر می رسد نقش اساسی در پیدایش مرجئه داشته اند، اشاره می کنیم:

۱. قطع ارتباط جامعه مسلمین با سرچشمه زلال معرفت اهل بیت (علیه السّلام).

این عامل یکی از عوامل اساسی در پدید آمدن فرقه ها عموماً، و فرقه مرجئه خصوصاً بوده است، حرکت ۲۵ ساله جامعه مسلمین پس از رحلت پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) که طی این مدت اگر چه در بعضی از مسائل پیچیده و لاینحل سیاسی،‌عقیدتی و قضایی،‌به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) مراجعه کردند، اما در کل هدایت فکری اجتماع مسلمین، حتی در مسائل جزئی عبادی، و اموری که مربوط به فروع می شد، به دست افرادی سپرده شد، که قادر بر تأمین نیازهای متعدد جامعه نبودند.

در اثر این عمل، آنقدر جامعه به سوی انحراف پیش می رود که حتی در مسائل مسلّم، مثل نماز که پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) حداقل ۱۰ سال در انظار و حضور مردم انجام داده، بین بعضی از صحابه و تابعین اختلاف می شود که نماز پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) چگونه است، که در این مسأله گاه به ابن عباس و گاه به ابن مسعود مراجعه می کردند، و وقتی علی (علیه‌السلام) را صحابه ای مثل ابوسعید خدری می بینند که نماز می خواند، میگوید: این جوان با نمازش مرا به یاد رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) انداخت!(۳) و این معضلات نه تنها در مسائل فرعی، بلکه در اصول اعتقادی نیز رسوخ کرده، و فرقه های متعدد را به وجود آوردند که نمونه آن مرجئه است، شخصی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض می کنند: «مرجئه در مقام احتجاج با ما می گویند. هر کس همانگونه که درنزد ما کافر است،‌در نزد خدا نیز کافر، و هر کس اظهار ایمان کند، در نزد خدا نیز مؤمن است، امام می فرماید: «سبحان الله چگونه یکسان اند؟ با آن که کافر اقرار علیه خود کرده و با وجود آن بینه و شاهد نیاز نیست – ولی ایمان یک ادعاء است و اثبات آن نیاز به شاهد دارد، و آن عبارت از عقیده و عمل است، پس هر گاه این دو هماهنگ باشند، مدعای او ثابت و احکام ظاهری بر آن مترتب می گردد، چرا که بسا افرادی اظهار ایمان کنند، ولی نزد خداوند مؤمن نباشند».(۴)

۲. سوء برداشت از آیات الهی:

اگر عترت در کنار کتاب نباشد، هر گونه تفسیر اشتباه و غلط از آن صورت می گیرد، در این رابطه فرقه مرجئه نیز به همین وادی کشیده شده، و برای ادعای خود به آیاتی از قرآن تمسک جسته است،‌که یکی از آن آیات، این است که می فرماید: «به ما وحی شده که عذاب بر کسی است که (آیات الهی را) تکذیب کند و سرپیچی نماید»(۵) و همچنین این آیه: «رسوایی و بدبختی، امروز بر کافران است»(۶)، از این دو آیه طبق بر داشت خود شان اندیشه ارجاء را استفاده نموده اند و از حدیث هم به فرمایش پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) استدلال نموده که فرموده است: «هر کس لا اله الا الله بگوید، داخل بهشت می شود، اگر چه زنا مرتکب شده و دزدی کند(۷)»، غافل از این که آیاتی وجود دارد که به صراحت عمل را شرط می داند چنانچه خدای سبحان می فرماید: «هر کس ذره ای نیکی کندآن را می بیند، و هر کس ذره ای بدی کندآن را می بیند»(۸) و آیه: «ولی هر کس کار شایسته ای انجام دهد – خواه مرد یا زن – در حالی که مؤمن باشد آن ها وارد بهشت می شوند و در آن جا روزی بی حسابی به آن ها داده خواهد شد(۹)»، که تمام این آیات «عمل» را شرط می دانند.

۳. بنی امیه و مرجئه:

عامل دیگر که جنبه سیاسی دارد. توطئه بنی امیه بود، آنان چون انسان هایی به ظاهر مسلمان بودند، و در عین حال مرتکب فسق و فجور و ظلم و ستم، می شدند برای توجیه اعمال ناشایست خویش، و جا زدن خود در جامعه مسلمین به عنوان یک مسلمان ، از این انحراف فکری استفاده کرده، و آنان را به عنوان یک فرقه اعتقادی تقویت نموده و در مقابل، فرقه مرجئه نیز آنان را مسلمانانی مؤمن می دانستند، اگر چه مرتکب فسق و فجور وقتل و… بودند و آنان و انسان های صالح را نزد خداوند یکسان دانستند.(۱۰)

بنابراین، سه عامل در بوجود آمدن فرقه مرجئه نقش اساس داشته اند، یکی انحراف فکری جامعه در اثر دوری از فرهنگ اهل بیت (علیه‌السلام) و گرایش آنان به افکار وارداتی و منحرف ظالمان و منفعت طلبان، عامل دیگر ، برداشت نادرست از آیات و روایات، و تفسیر نادرست و یکسویه، و عامل سوم که عامل سیاسی می باشد، تقویت این فرقه توسط حاکمان بنی امیه که به دنبال توجیه اعمال ناشایست خویش بودند، این سه عامل نقش اساسی درتکوّن و گسترش مرجئه داشته هر چند ممکن است عوامل دیگری هم در کار بوده باشد.

پی نوشت:

  1. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مرکز مدیریت حوزه، اول، ۱۳۷۰ ش، ج۳ ، ص ۷۹.
  2. جوهری، اسماعیل، صحاح اللغه: تحقیق: احمد بن عبدالغفور عطار، انتشارات: دارالعلم للملایین – بیروت، چاپ رابع : ۱۴۰۷ هـ. ق ، ج ۱، ص ۵۲. و – طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین: تحقیق: سید احمد حسینی، مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، ط دوم: ۱۴۰۸ هـ. ق– ج ۲ ، ص ۱۴۴.
  3. سرخسی، المبسوط: تحقیق: گروهی از علماء، بیروت: دارالمعرفه. سال نشر: ۱۴۰۶ هـ. ق، ج ۱ ص ۱۹.
  4. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات: دارالکتب الاسلامیه، سال ۱۳۶۵ هـ. ق ، ج ۲، ص ۲۱۶، باب الکبائر، روایت ۲۱.
  5. طه: ۴۸.
  6. نحل: ۲۷.
  7. احسائی، ابی ابی الجمهور، عوالی اللثالی، قم، چاپ، سید الشهداء، تحقیق : نجفی مرعشی، سال نشر: ۱۴۰۳ هـ. ق، ج ۱ ص ۴۱.
  8. زلزال: ۷ – ۸.
  9. مؤمن: ۴۰.
  10. حلی، فاضل مقداد، القواعد الفقهیه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ص۵۲۸ و مازندار انی، صالح شرح اصول کافی ج۸، ص۱۰۱.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *