تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، موضوعی است که ذهن بسیاری از والدین و خانواده ها را به خود درگیر می کند. ساعت ها، آرام و بی تحرک نشستن کودک جهت تماشای برنامه های این رسانه و نیز نامناسب و خشونت آمیز بودن محتوای برنامه های ارائه شده، دو نمونه بارز از تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان هستند که بر رفتار و شیوه زندگی کودک و نوجوان تاثیر سوء مستقیمی دارند.
تلویزیون، پدیده اى است عجیب که چندى است وارد زندگى انسان ها شده و به گونه اى معجزه آسا، تقریباً همه خانه ها را اشغال کرده است؛ چنان که توجه بیشتر اندیشمندان را به خود معطوف داشته است. به همین دلیل، گروهى از پژوهشگران، ضمن توجه دادن جوامع به کارکردها و تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، آن را وسیله اى براى نابودى جامعه انسانى مى دانند. در مقابل، گروهى دیگر، کارکردهای مثبت تلویزیون را بیشتر از تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان پنداشته و آن را وسیله اى براى سرعت بخشیدن و بالا بردن توانمندى بشر محسوب مى دارند.
هر چند این وسیله ارتباطی، به عنوان یک تکنولوژی و فناوری ارزشمند، فواید بسیاری برای جوامع بشری داشته و دارد اما از تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان نیز نباید غافل شد. بدین منظور در ادامه، به مهمترین موارد تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، اشاره می گردد:
مهمترین موارد تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان
۱-تأثیر فیلم هاى مربوط به بزرگسالان بر کودکان
کودک در دنیاى خاص خود زندگى می کند و تا زمانی که کودک است، باید در این فضا قرار داشته باشد. طبیعى است که اگر فضاى بزرگسالان جایگزین دنیای کودک گردد، کودک را دچار تعارض درونى و «از خودبیگانگى» می کند.
کودکان بیشتر زمان تماشای تلویزیون خود را صرف مشاهده برنامه هاى بزرگسالان می کنند.(۱) برخى از روانشناسان و روانکاوان احساس می کنند مواجهه دایمى با این سرگرمی ها می تواند به نحوى غیرطبیعی، تأثیر محیط زندگى بزرگسالان را بر کودک تسریع بخشد و او را به اجبار به نوعى بلوغ زودرس بکشاند؛ بلوغی که ویژگی هاى آن سردرگمى، عدم اعتماد به بزرگسالان، رویکرد سطحى به مسائل بزرگسالان و حتى عدم تمایل به بزرگ شدن است.
وقتی کودک در وضعیت هایی که گاه توسط تلویزیون بر وی تحمیل شده است قرار می گیرد، به بزرگسالان واقعى متعلّق به اولین گروه تماس با خود متوسّل می شود. در این موقع، بیشتر آنها را ناتوان می یابد. تأثیر این عدم توانایى بزرگسالان واقعى بر کودک می تواند به اندازه تأثیر عدم اطمینان به بزرگسالان به روایت تلویزیون یا بیش از آن باشد.
۲-اختلال بین فعالیت های کودکان
یکی دیگر از موارد تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان این است که کودکانی که مدت زمان زیادى را صرف تماشای تلویزیون می کنند، فرصت کمترى براى دیگر فعالیت های پرتحرّک و تعامل با همسالان دارند. به نظر مى رسد تماشای تلویزیون، جایگزین دیگر فعالیت هایى می شود که کودکان باید به طور مستقیم با آنها درگیر شوند؛ از قبیل رفتن به سینما، بازی کردن، مطالعه، گوش دادن به رادیو، شرکت در ورزش هاى سازمان یافته و دیگر فعالیت هاى غیرسازمانى.(۲)
ویلیامز و هنرفورد (۱۹۸۶) در یک آزمایش طبیعى، فعالیت هاى روزانه بزرگسالان و کودکان را در سه شهر کانادا مورد مقایسه قرار دادند: یک شهر که تلویزیون نداشت (نوتل)، یک شهر که فقط یک شبکه تلویزیونى داشت (یونتیل) و یک شهر که چهار شبکه داشت (مالتیتل).
پیش از ورود تلویزیون به «نوتل» و مجدداً چهار سال پس از آن داده هایى جمع آوری شد. پیش از ورود تلویزیون، کودکان و نوجوانان نوتل در مقایسه با نوجوانان دو شهر دیگر به طور معنادارى بیشتر به فعالیت هاى اجتماعى و ورزشى می پرداختند؛ اما وقتی شهر نوتل دارای تلویزیون شد، شرکت در این فعالیت ها به طور چشمگیری کاهش یافت.(۳) این، یکی از موارد تکان دهنده تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان به شمار می رود.
تحقیقات درباره رشد شناختى نشان مى دهد که تعامل اجتماعى، محرّک مهمى در تکامل آن است. ذهن کودکان از طریق تعامل و ارتباط با دیگران، که عقاید و نظرات متفاوتى با آنها ابراز می کنند، رشد می یابد. تعاملات و مبادلات روزمرّه با بزرگسالان و همسالان، کودکان را ترغیب می کند تا دیدگاه خود را مورد آزمون قرار دهند؛ به عنوان یک فرد شایسته براى مسائل و مشکلات خود راه حلی پیدا کنند و به عنوان عضو یک گروه، طرح هایى ارائه دهند. به دلیل آن که تلویزیون تعامل اجتماعى را کاهش مى دهد، بنابراین، می تواند بر رشد شناختی تأثیر منفى داشته باشد.
وجود تلویزیون در یک جامعه مشارکت در فعالیت هاى جمعى را کاهش مى دهد، حتى درون یک خانواده، وقتی تلویزیون روشن است، صحبت ها و گفتگوها کاهش می یابند.(۴) علاوه بر این، کودک برای تمام فعالیت هاى خود، نیاز به توانایى روحى و جسمى دارد که خواب محور این نیازمندیهاست، و اگر برنامه خواب کودکان درست تنظیم نشود، فعالیت های کودکان مختل می گردد و شکى نیست که تلویزیون عامل مهم بى نظمى در ساعات خواب کودکان و نوجوانان است!
۳-تأثیر آگهی های تلویزیونى
یکى از جنبه های تماشای تلویزیون که زیاد مورد توجه قرار گرفته، تأثیر منفى آگهی های تبلیغاتی تلویزیونى بر نگرش ها و علایق کودکان (از نظر مصرف خوراکی ها) است. کودکان ۳ـ ۴ ساله معمولا می توانند تفاوت بین برنامه ها و تبلیغات تجارى را تشخیص دهند.
با این حال، کودکان تا ۸ سالگى از قصد تبلیغات تجارى به وضوح آگاه نیستند و اینجاست که تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان آشکار می شود. کودکان معمولا اطمینان دارند که پیام هاى بازرگانى دقیق و درست است. آنها معمولا نمی توانند انگیزه شرکت ها را از تبلیغات به درستى درک کنند. از این رو، تبلیغاتی که مخاطبان آن کودکان و نوجوانان هستند، دست کم دو پیام منفى دارند:
۱-کودکان ممکن است با والدینشان بر سر خرید محصولاتی که تبلیغات آن را در تلویزیون دیده اند، دچار تعارض شوند. به دلیل آن که کودکان در مقایسه با بزرگترها، آسان تر فریب مى خورند و پذیرش قضاوت والدین درباره ارزش واقعی یک کالای تبلیغ شده برایشان دشوار است.
۲-دومین پیامد منفى این گونه تبلیغات تلویزیونى، مصرف زیاد محصولات غذایى قندى مانند آب نبات و نوشیدنی های شیرین میوه اى است. جالب تر این که تبلیغ این محصولات، قریب ۸۰ درصد تبلیغات تلویزیونى مربوط به کودکان را تشکیل مى دهد.
مشاهده این تبلیغات بر باورهای کودکان در خصوص تغذیه و نیز انتخاب آنها از مواد غذایی تأثیر می گذارد. کودکان نمی توانند درک کنند که خوردن این گونه مواد غذایى داراى قند زیاد، سبب افزایش وزن و پوسیدگى دندان هایشان می شود. وقتی کودکان در معرض تبلیغات مربوط به این مواد خوراکى قرار گرفته و قدرت انتخاب داشته باشند، به احتمال زیاد آنها را انتخاب خواهند کرد، حتى اگر بدانند که میوه ها و سبزیجات خوراکی هاى سالمتری هستند.(۵)
۴-رواج خشونت
خشونت، ابراز آشکار قدرت فیزیکى (با سلاح یا بدون آن) علیه خود یا دیگرى، اقدام تحمیلى علیه خواست طرف مقابل از ترس صدمه دیدن یا کشته شدن و در واقع، صدمه زدن و کشتن است. یکی از مهمترین موارد مهم و چالشی تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان، موضوع خشونت آموزی کودک از این رسانه است.
بحث تلویزیون و خشونت در کودکان، یکى از پر سر و صداترین موضوعات دنیاى حاضر است، به گونه ای که کمتر اندیشمندى را می توان یافت که در این موضوع، داد سخن نداده باشد؛ به خصوص اگر اندیشمندى اجتماعى باشد؛ ولى چون موضوع بحث حاضر بیان برخى از کارکردهای تلویزیون است به بحث های تفصیلى و جزئیات این معضل و مشکل اجتماعى وارد نمی شود، اما به اجمال، نظری کوتاه به تأثیر تلویزیون بر میزان خشونت کودکان دارد:
با نگاهى به دنیاى اطراف خود، به روشنى درمی یابیم که در دنیاى امروز، خشونت موج مى زند و خشن بودن نشانه قدرت است و جذّابیت زیادى دارد. در این دنیا، انسان ها در لحظاتی که تحت فشارند خشن می شوند و درست در همین لحظات، نوجوانان و بزرگسالان به باورهاى قدیمى خود، درباره نقش خشونت در جامعه و رفتارهاى افراد رجوع می کنند؛ باورهایی که بخش عمده اى از آنها متأثر و برگرفته از تلویزیونى است که نمایانگر اوج خشونت در زیباترین و فریبنده ترین جلوه هاست و این یک امر مسلّم و بدیهى است که کسى نمی تواند در آن شک کند.(۶)
البته ناگفته نماند که عوامل دیگرى نیز بر خشونت تأثیر می گذارند. به همین دلیل، هر عمل خشنى، می تواند معلول حضور همزمان عوامل گوناگونی همچون فقر، بزهکارى، اعتیاد، مصرف مشروبات الکلى، داروهاى مخدّر و فشار روانى باشد، اما یکى از این عوامل نیز تماشای تلویزیون است، به گونه ای که اگر تلویزیون ابداع نشده بود در آمریکاى امروز قتل ها ۱۰۰۰۰ برابر کمتر و از تعداد تجاوزهاى جنسى و ضرب و شتم ها ۷۰۰ مورد کاسته می شد.(۷) براى مثال، در تمام بررسی هایی که در آمریکا و کانادا صورت گرفته، معلوم شده است که قرار گرفتن طولانی کودکان در معرض تلویزیون، رابطه مثبتى با پرخاشگرى فیزیکى دارد.(۸)
نکته دیگری که نباید از آن غافل شد، این است که اگرچه در ابتداى امر، آنچه از خشونت مدّ نظر قرار می گیرد، جنبه کمّى آن است، ولی تشخیص خشونت، باید بر بستر و شکل خشونت در برنامه ها نیز متمرکز گردد. به همین دلیل، پژوهشگران استدلال کرده اند که اندازه گیری کمّى خشونت به تنهایى داراى اهمیت نیست، بلکه مهم ظهور آن دسته از اشکال خشونتى است که می تواند تأثیرات بالقوّه اى بر بینندگان بگذارد. از این رو، برنامه های تلویزیونى را باید از لحاظ خشونت، درجه بندی کرد.
تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان آمریکا در خشونت ورزی
به هر حال، مطالعه کودکان در ایالات متحده و دیگر کشورها، این اعتقاد را تأیید می کند که دست کم، سه فرایند ممکن است سطح پرخاشگرى در کودکانی که برنامه هاى خشونت آمیز را دیده اند افزایش دهد:
نخست آن که کودکان در تلویزیون الگوهایى را مى بینند که اعمال پرخاشگرانه انجام مى دهند. کودکان، به ویژه علاقه دارند اعمال پرخاشگرانه قهرمانى را که برافروخته شده است و مقابله به مثل می کند، تقلید کنند. بنابراین، تماشای پرخاشگرى، رفتارهاى خشونت آمیز تازه اى را به خزانه رفتار کودک مى افزاید. علاوه بر این، هنگامی که قهرمان به دلیل اعمال خشونت آمیز خود، پاداش دریافت می کنند یا به عنوان فردى موفق معرفى می شود، علاقه اش براى نشان دادن پرخاشگرى افزایش می یابد.
دومین فرایندی که با تأثیر نمایش خشونت در تلویزیون مرتبط است، افزایش برانگیختگى است. فعالیت سریعی که معمولا با خشونت همراه است، بیننده را مجذوب می کند. حادثه خشونت آمیز، سطح هیجان کودک را بالا مى برد و در نتیجه، موجب بروز احساسات، افکار و خاطرات پرخاشگر و علاقه به ابراز خشونت نسبت به دیگران می شود. هر قدر فعالیت این شبکه عناصر بیشتر باشد، رابطه آنها قوی تر است. بنابراین، کودکانی که پرخاشگرى زیادى در تلویزیون مشاهده کرده اند و ذاتاً نیز پرخاشگرند، احتمال دارد که به علت برانگیختگی شدید ناشى از محرّک های تلویزیونى، به اعمال پرخاشگرانه آشکار دست بزنند.
سومین فرایند در معرض نمایش خشونت بودن، اثرگذارى بر باورها و ارزش های کودکانى است که مکرّر در معرض صحنه هاى خشونت آمیز تلویزیون قرار می گیرند. بنابراین، بسیار احتمال دارد که آنان اعتقاد پیدا کنند رفتار پرخاشگرانه، روشى قابل قبول براى حلّ تعارضات است. آنان در استفاده از پرخاشگرى برای تعامل با همسالان، راسخ می شوند. این کودکان استفاده از پرخاشگرى را به عنوان پاسخى به ناکامى نیز بیشتر می پذیرند.
علاوه بر این، کودکانی که در معرض صحنه هاى خشونت آمیز تلویزیونی هستند، بیشتر احتمال دارد انتظار رفتار خشونت آمیز از دیگران داشته باشند و احتمال این که آنها در مورد قربانى خشونت شدن نگرانى داشته باشند و دنیا را مکانى خطرناک تصور کنند، بیشتر است.(۹)
راه هاى مقابله با موارد تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان
گرچه به صفر رساندن کارکردهاى منفی تلویزیون امکان پذیر نیست، ولى نباید نسبت به آنها بی تفاوت بود. از این رو، باید تمام همّ خود را به کار بست تا این کارکردهاى منفى به حداقل ممکن برسند.
به دلیل آن که تلویزیون در کشور ما یک رسانه ملّى و دولتى است، کاهش کارکردهاى منفى آن، همکاری همه جانبه اى مى طلبد که در یک سو، مسئولان و متولّیان امر قرار دارند و در سوى دیگر، خانواده ها و مددکاران اجتماعى. از این رو، باید از همه آنها ـ هرچند توان کمى داشته باشند ـ به نحو شایسته استفاده کرد؛ زیرا مسئله بسیار حایز اهمیت است. در پایان، به برخى از این راه کارها اشاره می گردد:
۱-استفاده از تراشه رایانه اى V-ship: می توان این وسیله را در دستگاه تلویزیون کار گذاشت تا والدین به کمک آن بتوانند در برنامه هایی که تصور می کنند براى فرزندانشان مناسب نیست، اختلال ایجاد کنند.(۱۰)
۲-متولّیان امر سعی کنند برنامه هاى مخصوص بزرگسالان را زمانی پخش کنند که تا حدّ امکان، کودکان موفق به دیدن آنها نشوند.
۳-والدین و مربّیان درباره اهداف آگهی های تجارى و این که چگونه باید آنها را ارزیابی کنند، با کودکان حرف بزنند.(۱۱)
۴-برنامه ریزى خانواده ها به گونه اى باشد که کودکان کمترین فرصت را برای تماشاى برنامه های تلویزیونى، آن هم برنامه هاى مخصوص خود، داشته باشند.
۵-والدین همراه کودکان تلویزیون تماشا کنند و درباره داستان ها و اطلاعات نمایش داده شده آن صحبت کنند؛ درباره این که موقعیت هایی که در تلویزیون ارائه شده، چگونه ممکن است با زندگى واقعی همخوان باشد یا نباشد، حرف بزنند.(۱۲)
۶-اندیشه ها و پیشنهادهایى را که در برنامه هاى آموزشى ارائه می شود با فعالیت هایی که در خانه یا کلاس صورت می گیرد پی گیری کنند. چنین فعالیت هایى به کودکان کمک خواهند کرد تا از اطلاعاتی که از تلویزیون ارائه می شوند فعّالانه تر استفاده کنند.(۱۳)
۷-کودکان را تشویق کنند که از میان انواع برنامه های تلویزیونى، دست به انتخاب بزنند؛ آنها را علاوه بر برنامه های کودکان، با اخبار، ویژه برنامه هاى علمى، فیلم های کلاسیک و برخى اخبار و رویدادها آشنا کنند.(۱۴)
۸-والدین از نوارهاى ویدئویی که از نظر سنّى برای کودکان مناسب است براى اوقاتی که آنها در خانه هستند و یا زمانی که تشخیص مى دهند یک برنامه تلویزیونى مناسب طبع یا سن کودک نیست استفاده کنند.(۱۵)
۹-محدود کردن تماشای تلویزیون کودکان باید در دستور کار برنامه هاى بهداشتى قرار گیرد.
۱۰-توسط متولّیان امر، قفل هاى الکترونیکى در اختیار والدین قرار گیرد تا در برنامه ریزی تلویزیون به والدین کمک نمایند.(۱۶)
نتیجه گیرى
تلویزیون، وسیله اى است که می تواند در بالا بردن و سرعت بخشیدن به توانمندی های فکری کودک، او را یاری دهد اما اگر این امر بدون نظارت بر استفاده اصولی کودک از تلویزیون و نیز غفلت از محتوای برنامه های ارائه شده صورت پذیرد، قطعا شاهد تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان بوده و خُلق و رفتار و سبک زندگی آنها، تحت تاثیر برنامه های نامناسب تلویزیون دستخوش تغییر و پسرفت خواهد شد. به منظور پیشگیری از تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، باید ضمن مدیریت صحیح توسط متولّیان امر و خانواده ها، حتی الامکان بطور نامحسوس برنامه ها برای کودکان بصورت هوشمندانه گزینش و انتخاب شود.
پی نوشت ها
۱ـ سعادتمند، «اثرات تلویزیون بر کودکان و نوجوانان»، فصلنامه آموزش، ش ۵، ص ۳۸
۲ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۱۳۴
۳ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۱۳۴
۴ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۱۳۴
۵ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۳۵
۶ـ اس سنتیروال، «آیا تماشای تلویزیون موجب افزایش پرخاشگرى در کودکان می شود؟»، ترجمه عرفانى، مجله پژوهش و سنجش، ش ۱۵و ۱۶، ص ۲۰۰
۷ـ اس سنتیروال، «آیا تماشای تلویزیون موجب افزایش پرخاشگرى در کودکان می شود؟»، ترجمه عرفانى، مجله پژوهش و سنجش، ش ۱۵و ۱۶، ص ۲۰۴
۸ـ اس سنتیروال، «آیا تماشای تلویزیون موجب افزایش پرخاشگرى در کودکان می شود؟»، ترجمه عرفانى، مجله پژوهش و سنجش، ش ۱۵و ۱۶،، ص ۲۰۱
۹ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۴۵
۱۰ـ دفلور و دنیس، «شناخت ارتباطات جمعى»، ترجمه مرادى، ص ۳۰۰ و ۳۰۱
۱۱ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۴۸
۱۲ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۴۷
۱۳ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۴۸
۱۴ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۴۸
۱۵ـ نیومن، «اثرات تلویزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»، ترجمه بیابانگرد، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۴۸
۱۶ـ دفلور و دنیس، «شناخت ارتباطات جمعى»، ترجمه مرادى، ص ۳۰۰ و ۳۰۱
فهرست منابع
۱- زهره سعادتمند، زهره؛ «اثرات تلویزیون بر کودکان و نوجوانان»؛ فصلنامه آموزش؛ شماره ۵؛ پاییز ۱۳۷۶
۲- فیلیپ نیومن و باربارا نیومن؛ «اثرات تلیزیون بر رشد کودکان و نوجوانان»؛ ترجمه اسماعیل بیابانگرد؛ فصلنامه پژوهش و سنجش؛ شماره ۱۵ و ۱۶؛ پاییز و زمستان ۱۳۷۷
۳- براندون اس سنتیروال؛ «آیا تماشای تلویزیون موجب افزایش پرخاشگرى در کودکان می شود؟»؛ ترجمه وحیده عرفانى؛ مجله پژوهش و سنجش، ش ۱۵ و ۱۶؛ پاییز و زمستان ۱۳۷۷؛ ص ۲۰۰
۴-ملوین دفلور و اورت اى. دنیس؛ «شناخت ارتباطات جمعى»؛ ترجمه سیروس مرادى؛ تهران؛ دانشکده صدا و سیما؛ ۱۳۸۳
منبع اقتباس: (پرتال جامع علوم انسانی)؛ ماهنامه معرفت؛ شماره ۱۱۷؛ نویسنده: قاسم جوکار