شیعه‌‌ امامیه

۱۳۹۳-۰۴-۲۸

178 بازدید

بدون تگ

اثناعشریه

در تاریخ شیعه،فرقه‌هایی پدید آمده است، که بسیاری از آن‌ها منقرض شده‌اند، و بحث درباره‌ی آن‌هافایده‌ی چندانی ندارد. فرقه‌های اصلی شیعه که هم اکنون نیز موجودند عبارتند از:

شیعه‌ی اثنا عشریه، شیعه‌ی زندیّه، و شیعه‌ی اسماعیلیه اکثریت شیعه، را شیعه‌ی‌ امامیه یا اثنا عشریه تشکیل می‌دهد،‌از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ـ را دوازده نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی)نامیده شده‌اند.

شیعه در لغت و اصطلاح

شیعه در لغت بر دومعنا اطلاق می‌شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر.[۱] و در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می‌شود که به خلافت و امامت بلافصل علی ـ علیه السلام ـ معتقدند، و بر این عقیده‌اند که امام و جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از طریق نصّ شرعی تعیین می‌شود، و امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ و دیگر امامان شیعه نیز ازطریق نص شرعی ثابت شده است.[۲]
اطلاق شیعه بردوستان و پیروان علی ـ علیه السلام ـ، نخست، از طرف پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ صورت گرفته است.

این مطلب، در احادیث متعددی که از آن حضرت روایت شده،مطرح شده است. چنان که سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس و علی ـ علیه السلام ـ روایت کرده که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در تفسیر آیه‌ی«ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّه» (بیّنه / ۷) اشاره به علی علیه السلام ـ کرده و فرموده‌اند: «تو و شیعیانت» روز قیامت، رستگار خواهیدبود.»[۳]

در تاریخ شیعه،فرقه‌هایی پدید آمده است، که بسیاری از آن‌ها منقرض شده‌اند، و بحث درباره‌ی آن‌هافایده‌ی چندانی ندارد. فرقه‌های اصلی شیعه که هم اکنون نیز موجودند عبارتند از:شیعه‌ی اثنا عشریه، شیعه‌ی زندیّه، و شیعه‌ی اسماعیلیه، درباره‌ی ‌هر یک از آن‌هادر فصلی جداگانه، به اختصار بحث خواهیم کرد. موضوع بحث دراین فصل، شیعه‌ی اثناعشریه است.

وجه تسمیه اکثریت شیعه، راشیعه‌ی‌ امامیه یا اثنا عشریه تشکیل می‌دهد،‌از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرمـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را دوازده نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی)نامیده شده‌اند. نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اکرم ـصلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از:
۱ـ علی بن ابی طالبـ علیه السلام ـ ۲ـ حسن بن علی ـ علیه السلام ـ ۳ـ حسین بن علی ـ علیه السلام ـ ۴علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ (امام سجّاد) ۵ـ محمد بن علی (امام باقر ـ علیه السلام ـ ) ۶ـ جعفر بن محمد (امام صادق ـ علیه السلام ـ ) ۷ـ موسی بن جعفر (امام کاظم ـ علیه السلام ـ ) ۸ـ علی بن موسی (امام رضا ـ علیه السلام ـ )۹ـ محمد بن علی(امام جواد ـ علیه السلام ـ ) ۱۰ـ علی بن محمد (امام هادی ـ علیه السلام ـ ) ۱۱ـحسن بن علی (امام عسکری ـ علیه السلام ـ ) ۱۲ـ ‌حجه بن الحسن (مهدی موعود ـ عج ـ).

شیعه‌ی اثنا عشریه

بر مسئله‌ی‌ امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افرادامت اسلامی بسیار مهم و اساسی می‌داند. و از طرفی، امامت را، پس از سه امام نخست،منحصر در فرزندان امام حسین می‌داند. با توجه به این عقاید ویژه درباره‌ی امامت،به «امامیه» شهرت یافته است.شیخ مفید، پس ازتعریف شیعه به کسانی که به امامت بلافصل علی ـ علیه السلام ـ عقیده دارند درباره‌ی شیعه‌ گفته است: «این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است که به وجود امام در هرزمان، و وجوب نصّ جلّی، و عصمت و کمال برای هر امامی معتقد است، و امامت را (غیراز سه امام نخست) منحصر در فرزندان امام حسین ـ علیه السلام ـ می‌داند…»[۴]

تاریخ پیدایش تشیّع گرچه، در عصرپیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درباره‌ی‌ پاره‌ای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد،[۵] ولی فرقه‌ها و دسته‌بندی‌هایی که بعدها پیداشد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقه‌های مختلف در میان مسلمانان گردید.مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ پدید آمد، مربوط به مسئله‌ی خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دودسته تقسیم کرد.

یک دسته معتقدبودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند کسی نمی‌داند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص،علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وامام مسلمین است. حضرت علی ـ علیه السلام ـ و بنی هاشم و گروهی از بزرگان صحابه،‌اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند.و این همان عقیده‌ی شیعه ـخصوصاً شیعه‌ی امامیه ـ در مسئله‌ی امامت است.و دسته‌ی دیگر ـ که در رأس آن‌ها ابوبکر و عمر قرار داشتند ـ بر این عقیده بودند که پیامبر اکرم ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ برای خود جانشین تعیین نکرده است،‌ و این کار را به مسلمانان واگذار کرده است.

بر این اساس، و با توجه به اهمیت مسئله‌ی خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت امت اسلامی، در یک اقدام شتاب زده – درشرایطی که حضرت علی ـ علیه السلام ـ و عده‌ای از بزرگان صحابه به تجهیز بدن پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مشغول بودند ـ عده‌ای از مهاجران و انصار در سقیفه‌ی بنی ساعده گرد آمده، و پس از گفتگوهایی که در مورد خلیفه‌ی پیامبر ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ میان آن‌ها مطرح شد، سر انجام با ابوبکر به عنوان خلیفه‌ی پیامبر ـصلی الله علیه و آله و سلم ـ بیعت کردند، و چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونه‌ای بود که امام علی ـ علیه السلام ـ و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست می‌زدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می دید، امام علی ـ علیه السلام ـ مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبرو مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان می‌کرد، ولی از درگیری های خصومت آمیز خودداری کرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه کوشش و تلاشی خودداری نمی‌کرد.

و در حل مشکلات،دستگاه خلافت را یاری می‌نمود. تا آنجا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد» و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد بامسئله‌ی دشواری که علی بن ابی طالب حضور ندارند، باقی مگذار».[۶]در هر حال، شیعه به عنوان پیروان علی بن ابی طالب و معتقدان به امامت بلافصل او در نخستین روزهای پساز رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پدید آمد. البته روایاتی نیز یافت می‌شود که لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بر چهار تن از صحابه اطلاق می‌شد که عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر.[۷] این افراد از جمله کسانی هستند که در مسئله‌ی خلافت و امامت، علی ـ علیه السلام ـ راخلیفه‌ی بلافصل پیامبر می‌دانستند با این وصف، و با توجه به این که نظریه‌ی ‌شیعه در مسئله‌ی امامت به نصوص کتاب و سنّت مستند گردیده است، می‌توان گفت: تشیع، درحقیقت، با اسلام همراه بوده است، هر چند به عنوان یک مذهب، پس از رحلت پیامبر اکرمـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ موجودیت یافت.

پی نوشت ها:

[۱]. الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کلقوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع. لسان العرب، کلمه‌ی شیع، المیزان، ج۱۷،ص۱۴۷٫
[۲]. اوائل المقالات، ص۳۵، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۶٫
[۳]. الدر المنثور، ج۸، ص۵۸۹، ط دارالفکر. نیز به الغدیر، ج۲، ص۵۷ـ۵۸ رجوع شود.
[۴]. اوائل المقالات، ص۳۸٫
[۵]. در این باره به کتاب النص و الاجتهاد، تألیف امام شرف الدین رجوع شود.
[۶]. جهت آگاهی از این روایات به الغدیر، ج۱ رجوع شود.
[۷]. فرق الشیعه، ص۱۷ـ۱۸، اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۸ـ۱۹٫
منبع:
علی ربانی گلپایگانی- در آمدی بر علم کلام، ص ۱۷۹
بدون دیدگاه